" ملى گرايى زبان فارسى " اين روزها تحت تاثير مسائل سياسى منطقه و جهان، با حاكميت ايران اوج اختلاط را طى مى كند. اينكه آيا " ملى گرايى ايرانى " وجود دارد يا نه، جاى مناقشه است. ايران، كشور مليت هاى محروسه است. همه ى مخلّفات ملى گرايى ايرانى كه اينهمه بر بوق و كرنا مى كوبندش از طريق داده ها و آموزه هاى زبان فارسى كه متعلق به قوم فارس است شكل گرفته است. بنابراين به طور زيركانه دارند " ملى گرايى فارسى " را در قالب " ملى گرايى ايرانى " به خورد " انسانِ محروسه ى ايرانى " و جهان ارائه مى دهند.
در ايران " ملى گرايى چندگانه " با خواسته ها و جغرافياهاى متفاوت در حال مجادله با " ايرانيَت تعريف ناشده " هستند.
ايران نام كشورى است كه بعدها بر ممالك محروسه گذاشته شده است.
ملى گرايى چندگانه در ايران نشان دهنده ى اين است كه ايران، جغرافياى اشغالگرى است.
ناسيوناليسم ايرانى وجود ندارد. از آنجا كه ناسيوناليسم به تفاخر ملى و باستان ستايى و رسوم و آداب گذشتگان ربط دارد واژه ى ايران كه واژه اى جديد و واژه اى براى محروسه بودگى و اشغال است از اين مقوله حذف مى گردد.
در اين جغرافيا ما با ملى گرايى اعراب، ملى گرايى ترك ها، ملى گرايى فارس ها، ملى گرايى بلوچ ها و ديگران سر و كار داريم. وطن يك فارس با وطن يك ترك زمين تا آسمان فرق دارد.
ملى گرايى كنونى فارسها جلوه ها و شخصيت ها و مبانى خاص خود را دارد. در ملى گرايى ترك ها آداب و مبانى و شخصيت ها كاملاً متضاد با داشته هاى فارس ها مى باشد. مثلاً كوروش آنها و مادر ما تومروس را در نظر بگيريد. اين دو نوع ملى گرايى از لحاظ جغرافيا و زبان و آداب و رسوم كاملاً متضادند.
يكى از مبانى ملى گرايى، بيگانه ستيزى مى باشد. به همان اندازه كه يك فارس با عرب و ترك و زبان هاى ديگر مى ستيزد، يك ترك هم ديگر هويت هاى اشغالگر را رد مى كند.
مشكل ملى گرايان فارسى و انديشمندان ايرانى اين است كه ملى گرايى فارسى را همان ملى گرايى ايرانى فرض مى كنند. ايرانيّت اين قوم همان فارس گرايى است. بنابراين ما در ايران فارس گرايى و ترك گرايى و عرب گرايى و بلوچ گرايى داريم ، و هر كدام از اين گرايش ها جغرافيا و زبان و تاريخ خاص خود را دارند.
ايرانيّت را نمى توان به جاى اينها جا زد و يا يكى از اينها را معادل ايرانيّت تعريف كرد.
وطن دوستى حال حاضر ايرانى ها كه مدام از آن دم مى زنند همان وطن دوستى فارس ها است. حاكميت و سيستم سياسى سعى دارد وطن دوستى فارس ها را به مثابه وطن دوستى ملت ها و زبان هاى اشغال شده ، به جهان نشان دهد.
وطن ما آزربايجان، زبان و هويت ما تركى ، و قهرمانان و انديشه ورزان ما كسانى هستند كه خارج از لفظ بازى هاى ايرانيّت به مقابله با اشغالگرى و استحاله مى پردازند.
ملى گرايى ايرانى؟ خنده ام مى گيرد.
دیدگاهها
آقای و یا خانم «ف».....
من هم صد در صد با شما موافق هستم که ما ترک ها با ژن عربی و با زبان ترکمنی و با لباس و رقصهای قفقازی، داستانی با ریشه عربی از کتاب فارسی اقتباس شده که با آن اپرایی به سبک روسی اجرا می کنند از خود چیزی نداریم که افتحار بکنیم. ولی خوشبحتانه ما ترک های «ندار» , دارای یک آگاهی و شعور سیاسی هستیم که در این نطقه تاریخی و سرنوشت ساز, با پشتیبانی میلیون ها جوانان پر شور و دینامیک می دانیم که (( منافع ملیّمان )) در کجا نهفته است. داشتن این آرمان های آزادی و استقلال و « حریّت» , تنها ثروت و منافع ملی ما ترک های «ندار» است. کاش ما هم کورش داشتیم که به (( حقوق بشرش)) افتخار میکردیم ولی متاسفانه نه تنها کورش نداریم بلکه آن ( دده قور قودی ) که هم داشتیم بخاطر اندازه های اندام های بدنی این شخصیّت تاریخی , بین آناتومیست ها و ژنتیسیت ها اختلاف عمیقی ایجاد کرده است.
آقای ف یا همان اسامه و یا
با تشکر یکنفر عرب نژاد متوهم که خودش را تورک می داند
تاسف از حذف بک هفته ائی اسامه
به عنوان یک عرب زاده ی خود
تیتر مطلب آدم را بیاد شعر
" ترک خندیدن گرفت از داستان ** چشم تنگش گشت بسته آن زمان "
جناب لاچین انسان باید به خودش افتخار کند وقتی با ژن عربی و زبان ترکمنی و لباس و رقصهای قفقازی، داستانی با ریشه عربی را از کتابی فارسی بگیرد و با آن اپرایی به سبک روسی اجرا کند! شما ترکها از خود چه دارید؟
شما با ژن عربی چرا دم از ترک بودن می زنی؟!
در ضمن شما ترکمن هستید چرا خود را ترک می نامید؟ در همه متابهای تاریخی قابلی قره قویولنو و آق قوینول و خصوصا قزلباشان را طوایف ترکمن نامیده اند که به آذربایجان سرازیر شدند و کشتار و تجاوز مذهب سنی مردم و زبان آذری آنها را تغییر دادند. سفرنامه های اروپاییان در زمان تبریز ازاوضاع تبریز را بخوانید بد نیست.
امید که به تیر غیب سانسور گرفتار نشود.
متاسفانه این سایت به کل
متاسفانه این سایت به کل درخدمت پان اتراک قرار گرفته. مقاله های سرتاپا توهین به فرهنگ یک ملت منتشر میشود در کامنتها هم با چندین اسم مختلف توهین و فحاشی می کنند اما جواب آنها منتشر نمی شود. اسامه هم که اکانت دارد را معلق کرده اید در حالیکه کامنت زشت و زننده آن ترک قلی را منتشر کردید. وقتی مقاله ها و کامنتها ی این اتراک حرفهای هزاران بار تکرار شده است خواه ناخواه جوابهای آنها نیز تکراری خواهد بود و . بسیاری از کامنتها جواب کامنتهای بی ربط به مقاله است و باید اجازه انتشار پیدا کند.
شما بگویید اگر در همین مقاله بجای ایران، ترک و دیگر اقوام گذاشته شود اجازه انتشار می یابد.
جناب ایرانگلوبال خواهشمندیم
.
به همین دلیل حساب کاربری شما تا یک هفته دیگر، یعنی تا عصر روز جمعه آینده بسته خواهد بود.
طبیعی است اگر پس از باز شدن حساب کابریتان، باز هم به این شیوه ادامه بدهید، حسابتان برای همیشه بسته خواهد شد.
لطفا کامنتهای خود را در رابطه با مضوع مقالات و بدون توهین بنویسید.
اسامه جان، اگر فکر می کنید که
یاشاسین آزربایجان = عاشت أزربيجان
ترک دیلینده مدرسه اولمالیدی هر کسه = المدارس الدينية في التركية يجب على كل محفظ
استفاده خوهیم کرد،
سالام - 1-اولن متشکرم ازاینکه
2- دوستان اگرنوشته های این آقارا توجه کنید،همیشه مینوشت که درزبان تورکی حرف ر وجود ندارد.ولی دراین نوشته تنهااکتفا به نداشتن حرف ر در اول کلمات اشاره میکند.
این یک اصل زبان شناسی است که تعدادی اززبانها بعضی حروف رادر ادا کردن مشکل دارند.
یا بعضی حروف رااصلن ندارند.
این آقا بعلت اینکه بخواهد خودراثابت کند باجعلیات وردیف کردن اسامی نویسندگان میخواهدیک اصل ثابت شده راوارنه نشان داده ومحق بودن جعلیات خودبادروغ سازی ثابت کند.
مثلن زبان عربی چهارحرف پ .ژ.گ .چ راندارد.آیااین دلیل میشود که زبان عربی نداریم؟
یادرزبان لاتین ج نداریم وبجای آن ژ استفاده میشود.این چه منطقی است که بخواهیم دیگران رابخاطربنود ریشه خود نفع کنیم؟
3- همه میدانند که ملت خلج تورک هستند واین آقا آنهارانیز دری زبان کرد.4- افغان ها حتی سرزمین
از ترک و ترکیسم گریه ام
ادامه کامنت قبل:
برسی ریشه های عربی داستان لیلی و مجنون
قدیمیترین نوشتهای که در آن یادی از لیلی و مجنون شدهاست، کتاب «الشعر والشعرا» (قرن سوم هجری) است که هیچ جزئیاتی از داستان این دو ارائه نمیدهد. پس از آن در کتاب «الاغانی» ابوالفرج اصفهانی (قرن چهارم)، الزهره ابوبکر ابن داوود ظاهری (قرن سوم) و مصارع العشاق ابن سراج (قرن پنجم) ابیاتی منسوب به مجنون و یا داستانهای خیلی کوتاهی از زندگی او گردآوری شدهاست(ستودیان، ریشهیابی لیلی و مجنون، ۱۰۰)
به گفته حشمت موید، مجنون لقب شاعری عرب به نام قیس بن ملوّح عامری از قبیله عامر از نجد بوده که در نیمه دوم قرن هفتم میلادی میزیستهاست. بر این اساس مجنون عاشق لیلی، دختری از همان قبیله بوده و اشعاری برای وی میسرودهاست. این اشعار چنان در میان اعراب مؤثر افتاد که دستکم تا دو قرن بعد، هر شعری که نام لیلی در آن بود، به وی منسوب میشد.
و اما درباره لیلی و مجنون که
لیلی دختری زیبا از قبیله عامریان بود و مجنون پسری زیبا از دیار عرب . نام اصلی او قیس بود و بعد از آشنایی با لیلی او را مجنون یعنی دیوانه خواندند چرا که او دیوانه بار دور کوه نجد که قبیله لیلی در آنجا بود طواف می کرد. قیس با لیلی در راه مکتب آشنا شد و این دو شیفته یکدیگر شدند. ابتدا عشقشان مخفی بود اما از آنجا که قصه دل را نمی توان مخفی نگاه داشت ،رسوای عالم شدند قصه دلدادگی ان دو به همه جا رسید
پدر لیلی مردی بود مشهور و ثروتمند و چون بعضی از(( رجال امروزی!)) حاضر نبود دخترک زیبای خود را به فرد بی سر و پایی چون قیس دهد که تنها سرمایه اش یک دل عاشق بودو بس .
پدر مجنون به خواستگاری لیلی رفت اما نه تنها پدر لیلی بلکه همه قبیله عامریان با این وصلت مخالفت کردند
ایا پای سپاه عرب به اذربایجان
بلاذری مینوسید :
"اشعث ابن قیس" آذربایجان را فتح کرد و درب آن شهر را به روی سپاه اعراب گشود . در زمان عثمان وی والی آذربایجان شد او شماری زیادی از خانواده های عرب را روانه آذربایجان کرد تا در آنجا سکنی گزینند . عشایر عرب از بصره و کوفه و شام راهی آذربایجان شدند . به گفته وی عده معدودی از عربان زمینهای عجمان را خریدند . لیکن اکثر عربان برای مصادره کردن زمینهای مجوسان با یکدیگر مسابقه نمودند - یعنی هر گروهی هرچه میتوانست مصادره میکرد . بدین صورت اموال و زمینهای ایرانیان یکی پس از دیگری به تاراج گذاشته شد
اعراب به آذربایجان نیز مانند دیگر نقاط ایران سرازیر شدند. به نظر میآید در قرنهای اول و دوم هجری تعدادشان در آذربایجان زیاد بودهاست. کسروی این امر را به دو دلیل دانسته یکی اینکه مردمان آذربایجان بسیار پایداری کردند به گونهای که مسلمانان
منابع کامنت قبلی من برای
منابع مورد استفاده:
-کتاب افغان نوشته ژوزف پیری فریر(ترجمه انگلیسی ان ازسرهنگ ویلیام جیسی)
برای تهیه کتاب:
http://books.google.co.uk/books?id=-OttAAAAMAAJ&dq=
history+of+the+afghans&printsec=frontcover&source=bl&ots=HRJ67gfr2V&sig=VFT_BgdaP9
MzywlUjvNQfCOwSoc&hl=en&ei=yhElStrdMd7RjAfgmeHWBw&sa=X&oi=book_result&ct=resul
t&resnum=2#PPR7,M1
منابع بیشتر:
http://digitalcommons.unl.edu/afghanenglish/7/
http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1008&context=afghanenglish
و اما درباره لرزیدن استخوان
اذربایجان خاستگاه قوم افغان است
تمام نوشته های این مقاله از کتاب افغان وترجمه ان نوشته سرهنگ ویلیام جیسی از انگلیسی به فارسی بدون دستکاری در متن اصلی ترجمه شده است
عده زیادی از دانشمندان و شرقشناسان برای یافتن منشا افغان ها تلاش کرده اند و نظریات متفاوتی را نوشته و گفته اند که بجز دو مورد بیشتر انها از زبان عوام به افسانه میماند تا واقعیت ما در این جا تنها دو مورد را که مستند و اثبات شده است خواهیم اورد و از دیگر نظریات وهمی خواهیم گذشت ؛ اما اکثریت نویسندگان و شرقشناسان، افغان ها را بازمانده مردمی میدانند که روزگاری در اذربایجان میزیستند ولی به جهت شورش و طغیان علیه حکومت مرکزی ایران به نواحی شرق ایران کوچ داده شده اند و نظر خود افغانها نیزچنین است
نظریه شرقشناس مشهور پروفسور (ای ام روفین
از میان خبرها .(
جناب لاچین انسان باید به خودش
جناب لاچین انسان باید به خودش افتخار کند وقتی با ژن عربی و زبان ترکمنی و لباس و رقصهای قفقازی، داستانی با ریشه عربی را از کتابی فارسی بگیرد و با آن اپرایی به سبک روسی اجرا کند! حالا خوبه اینها در تبریز و اردبیل اجرا نشد و در آنسوی مرز بوده که برای رفتن به آنجا شماها باید به سختی ویزا بگیرید وگرنه از خوشحالی جان به جان آفرین تسلیم می کردی!
در ضمن شما از زیر بار ننگ و گناه کشتن 50 میلیون انسان با توپ و تفنگ راحت شدی اما همچنان ننگ و گناه گشتن 100 میلیون انسان بیگانه توسط چنگیز و آتیلا و تیمور و قزلباش و چگینهای آدمخوار و دیگران را آنهم با شمشیر و تیر و کمان و نه توپ و تفنگ بر دوش شماست.
هر چند ما نفهمدیم کشتار جنگ جهانی و استفاده آلمانهای بی تاریخ از واژه آریایی چه ربطی به ما و شما دارد؟!
خروس آسمان و مرغان زمینی نهگدار شما باشد!
نمی خواستم کامنت بذارم چون
اما برای افراد اندیشمند عرض کنم زبان فارسی فقط یک نماد مقابله با فرهنگ اسلامی تحمیلی بوده و هست. خیلی از شعرایی که زبان مادریشان فارسی نبوده به زبان فارسی شعر می سرودن تا از غرق شدن در فرهنگ تحمیلی فرار کنند. حالا شما به دنبال چه هستید؟ آیا تصور می کنید فرهنگ متفاوتی نسبت به کسانی که زبان مادریشان چیز دیگری است دارید؟ تا آنجایی که بنده نگاه می کنم خیر. اصلا نژاد چه ارزشی دارد؟ بیشتر ما به دلایل تاریخی زبان مادری فعلیمان را داریم و اصلا از نژاد دیگری هستیم. بنابراین من مطرح کردن این بحثها را نتیجه بحران هویت می دانم وگرنه ما همه انسانیم .
تلگرام @Opportunitytarget
اسامه جان، دستت درد نکند،
این دو نقشه را هم میگذارم که
https://en.wikipedia.org/wiki/File:Haplogroup_J_(Y-DNA).svg
تا کنون درباره ژنتیک مردم عاظربایجان گفتگو بسیار شده و نشان دادیم که چطور عرب ها در اذربایجان یک زاد و ولد وحشتناک با زنان غیر عرب کرده اند که نزدیک به 70 درصد دی ان ای پدری مردم کنونی (--J- L )ان به یک عرب میرسد
یک بحث کوچک درباره تورک ها ی واقعی ،واقعا چه کسانی هستند:
Q-M242 is the predominant Y-DNA haplogroup in Turkic peoples of Central Asia and Northern Siberia.
https://en.wikipedia.org/wiki/File:Haplogroup_Q_(Y-DNA).PNG
میبینید که اصیل ترین تورک ها همان یاکوت و اسکیمو ها هستند در عاظربایجان تنها 4 درصد است ا
در میان اسیا بیشترین دارندگان این هاپلو گروپ تورک های اصیل امروزی هستند:
ادامه کامنت قبل:
بحث ما بحث ژنتیک و دو دو تا چهارتا هست نه سری داستانهای تورکی تخیلی
خودات سرچ کن"arab haplogroup"
نتایج:
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J-M267
https://en.wikipedia.org/wiki/Haplogroup_J_(Y-DNA)
https://en.wikipedia.org/wiki/Y-DNA_haplogroups_in_populations_of_the_Near_East
............حالا انصافا هاپلو گروپ J در هر مورد عربی نیست؟
هاپلو گروپ جی عربی هست 56 درصد مردم اذربایجان شرقی عرب خالص هستند
در همین سایتی که تو معتبر ترین سایت ژنتیک است دقت کن:
http://www.eupedia.com/europe/Haplogroup_T_Y-DNA.shtml
حالا نقشه فراوانی ان را ببین:
http://cache.eupedia.com/images/content/Haplogroup-T.gif
یعنی اذربایجان و عراق و عربستان بیشترین دیگر حرفی برای گفتن داری :
Neolithic colonisation of the Arabian peninsula and East Africa
متاسفانه آقای لوایی در دور
کاربران گرامی راز و سازاخ
آذربایجانِ ترکی برای شما
اوضاع همین گونه پیش برود و کشور از هم بپاشد، شرق ایران که کلا در برابر دو کانون ناامنی یعنی پاکستان و افغانستان و گروه های تروریستی و طالبان و کارتلهای مواد مخدر و اشرار مرزی بی دفاع است ناامن میشود و میلیونها نفر برای رسیدن به اروپا به سمت غرب کشور حرکت می کنند و در آذربایجان مستقر میشوند تا بلکه راهی به آنسوی مرز پیدا کنند . بدین وسیله زبان آذربایجان تماما فارسی خواهد شد! همانطور که با ورود قبایل ترکمان قزلباش و آق قویونلو و قره قویونلو زبان منطقه ترکی شد. در مقبره الشعرای تبریز تعداد زیادی شاعر از شرق ایران و ماوراءالنهر دفن هستند.
شمال غرب کشور شامل آذربایجان غربی و شرق و اردبیل 5 میلیون جمعیت ندارد. سرازیر شدن تنها 5 تا 10 میلیون مهاجر از نواحی شرق و مرکزی کشور عنصر ترکی را برای همیشه محو خواهد کرد!
سالام - بایدبه محضرموبارک
نبوده ودارای فکر بوده ومیتواند نظرمشخصی داشته باشد.
شمادوستان هم اگربخواهید نظرگروهی خودرا ابرازنکنید ،هیچ عیب وایرادی ندارد ،که ما تورکان هویت طلب .استقلال خواه.فدالیست خواه رامثل یکی، توران الله بنامید.
درصورتیکه قبول کنید، ماهم شمارا ایران الله یارجوی الله ویااستالین اللهی نامیده باشیم.
دوستان من هم باید بفهمم که چطوری خامنه ایی وشاه که جلادشان راازتورکان انتخاب میکرد،ولی اجازه نمیداد ونمی دهد
درعصرمدرنیسم وآنفورماتیک 40 میلیون نه ،10 میلیون تورک وتورکمن ،حتی یک کلاس اول ابتدایی داشته باشد؟
یامانمی فهمیم وکودن هستیم یا اینکه نویسنده این مقالات ومتون.
اگراین آدمکشان که نامبرده اید،یانفهم بوده اند یاماهستیم ویاشما.
من یک نظر وسفارش هم به خامنه ایی که شماها آنرابه دم ما
لاچین عزیز، اسامه را زیاد جدی
ارتجاع قومی ترک زبان بزرگترین
با قاطعیت اعلام می کنم که تجزیه طلبان و پان ترکیستها در خدمت و مزدوری رژیم سفاک جمهوری اسلامی هستند.
همه هر نوع سخن گفتند الا اين
جناب Lachin
ابن جماعت خود را به خواب زده اند و در نتیجه نميتوان بیدارشان کرد. چطور میتوان با آدمی که حقوق بشر را نمی فهمد یا نمیخواهد بفهمد بحث منطقی راه انداخت. شما نمیتوانید رنگ را به یک آدم کور مادرزاد تشریح کنید.
اینها باد می کارند و طوفان درو خواهند کرد. اصل 15 قانون اساسی دیگر کافی نیست. راه نجات آزربايجان جنوبی استقلال است. تاریخ مصرف ایران به پایان رسيده است.
استبداد در زمینه زبانی به این
"" ملی گرائی فارسی، آشتی و
اگر علم ژنتیک دوتا دوتا ست,
علم ژنتیک حساب دودوتا چهارتا
http://www.iranglobal.info/node/59400
جناب لاچین
نتنها من که هیچ کس حتی خود شما هم دقیقا نمیدانید منظورتان از استبداد در زمینه زبانی در ایران یعنی چه، کلماتی است که به دلیل افراط در استعمال در میان شما و همفکرانتان رایج شده. اینکه شما را آدم حساب نمیکنند ربطی به زبان پارسی ندارد در خودتان به شخصه جستجو کنید، در ضمن شما اجازه ندارید از طرف مردم اذربایجان صحبت کنید این یکی از بزرگترین عادات همفکران شماست که باید ترک کنید. من خودم در منطقه آذربایجان به دنیا آمده ام و میدانم که در تمام ادارات، بانک و آموزش و پرورش و در تمامی مراکز دولتی ترکی در کنار پارسی استفاده میشود انهم از طرف کارمندان رسمی دولت، پارسی فقط در مکاتبات اداری وجود دارد. زبان ترکی در موسسه نیمه دولتی جهاد دانشگاهای و در موسسات آموزشی خصوصی یاد داده میشود ،
یعنی تمام دنیا را بیخیال
وبسیار هم متوهم!!!ایشون برای
من در ارتش خدمت کردم بیشترین
از الزامات اقامت در امریکا
من در ارتش خدمت کردم بیشترین
آقای آذرگون... نه امریکا یک
اقای لوایی با سپاس از ریزه
جناب لاچین از بیش از 200 کشور
تنها کسی که سوال میپرسد شما نیستید ، من هم میتوانم بپرسم که المان، فرانسه امریکا و ژاپن و انگلستان و روسیه و ایتالیا و .... چرا یک زبان دارند؟
azergun@uw.edu
لوائی فرزند زمان خویش است .
این ترک و کرد و عرب و بلوچ و
تا زمان ساسانیان ایران از فرات تا جیحون بود. بعد از فروپاشی ساسانیان موج مهاجران و بیگانگان به مرزهای ایران سرازیر شدند. اول از همه عربهای حجاز به عراق ( که عربها سواد کسری (یعنی منطقه سرسبز متعلق به کسری ساسانی) و ایرانیان دل ایرانشهر می نامیدند و پایتخت ساسانیان در آنجا بود) وارد شدند. ایرانیان فارسی دری زبان به خراسان رفتند و دوباره تمدن ایرانی را شکوفا کردند
بعد ترکها از سیبری و دامنه های آلتایی به مرزهای شمال شرقی وارد شدند. خوارزم و سمرقند و بخارا و مرو و ابیورد و شهرهای ایرانی آسیای میانه را تصاحب کردند. در قرون اولیه اسلامی کردها و دیگر هندیان از هند به جنوب عراق آمدند و ناامنی درست کردند. خلیفه اسلامی آنها را در اطراف کاظمین و کرکوک(کردها) و تعدادی را در شام و سوریه ( کرد و لر) ساکن کرد
آقای ژنتیست..... داشتن ژن
اقای آذر گون...نوشته بودید که
در اینکه هدف رهبران شوونیسم
این مقاله گرچه مقوله ایرانیت را میشکافد ولی از این سئوال آش شله قلمکار می پزد.
مبنای ملی گرایی لزوما دیگر ستیزی نیست و نباید هم باشد. همه دلبسته هویت و کوچه خیابان شهر و کشور خود هستند. اینرا میتوان میهن دوستی نامید که احساس مثبتی است.
در پاراگراف " يكى از مبانى ملى گرايى، بيگانه ستيزى مى باشد. به همان اندازه كه يك فارس با عرب و ترك و زبان هاى ديگر مى ستيزد، يك ...
سالام - جناب موحدی عزیز.بفکرم
طبق نوشته های قبلی خود.بازهم عرض میکنم که شمایک وطن پرستی کور وناسیونالیستی خطرناکی داری.
برای مردم یابهتربگویم ملل ایران افرادی مثل شماخطرناک تراز دو
رژیم شاه وشیخ هستند.من اسم تفکرشمارا سوسیال ناسیونال ازاول گفته ام.
صاحبان نظری مثل شمارادردو رژیم همیشه دراداره امنیت بوده
شکنجه مبارزان توسط این گونه افرادشکنجه شده اند.البته صادقت شماقابل ستایش است که نظرات خودرا روک ابراز میداری.
ولی درتمام سیستم های توتالیتر ودیکتاتور افرادی بانظرات شما جزسرکوب زبان دیگری نمی شناسند.
درثانی معلوم نیست که هم اکنون شمادرسایه کی خوابیده اید.
شما لاقل ازوطن واستعماروامپدیالیست وصهیونیست کم حرف زده وشعاربدهید.
زیرامریم رجوی وپسرشاه هفته پیش مهمان کاخ سفید وسازمان سیا بودند.
لاقل در35 سال پیش هم همیشه در
ناسیونالیسم قومی و عشیره ای؟
همانگونه که تفکرات پان ایرانیستی و راسیستی و شوونیستی فارس گرا، تفکراتی مذموم و محکوم است و باید با آن مقابله شود، باید با ناسیونالیستهای کوتولۀ قوم گرا و جدایی طلب "ترک" ، "کرد" ، "عرب خوزستانی" و "بلوچ" نیز مقابله شود و تفکرات چندش آور و مذموم آنها را هم محکوم کرد.
این مستعمره و تحت اشغال خواندن آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان توسط فارسها! از زمان شاه تا کنون، همه از یک منبع سرچشمه می گیرند. هدف تجزیۀ ایران و منحرف کردن مضمون مبارزات رهایی بخش در ایران است. در ایران، این فارس زبانها نیستند که اقوام دیگر را به اسارت در آورده و سرزمینهای! آنها را با قوای نظامی اشغال نموده اند. این افسانه را حتی با دلارهای آمریکا و ارز اسرائیلی هم نمیشود در ایران فروخت. تمام مردم ایران از هر قومیتی که باشند همواره مورد سرکوب و ستم طبقۀ حاکم
جناب لوایی، شما معنای ایران
بله ملی گرایی ایرانی بودن را امثال شما خواسته و یا ناخواسته و دشمنان و نوکران ایران هستند که با تبلیغات و دروغ میخواهند از بین ببرند.
در جنگ جهانی اول عثمانی ها ( ترکها ) و نوکران عثمانی بودند که از هزاران اشوری و ارمنی و ترک را در اذربایجان غربی قتل عام کردند. این یک تاریخ ثبت شده است و نه چیز دیگری.
مشکل اینجاست که ملت و جوانان
azergun@uw.edu
واقعا این جماعت چاخان اوغلی
ملی گرایی ایرانی برای ایرانی ها است نه برای عرب زاده هایی که دی ان ای پدری همگی به اعراب شبه جزیره عربستان میرسد
یک نگاه به لینک زیر بیاندازی بیشتر با سرزمین پدری و پدران عربتان اشنایی پیدا میکنید
http://www.iranglobal.info/node/59400
ممد جان دستت درد نکند،