فقط "نه" کافی نیست؛ نام کتاب جدید خانم نوآمی کلاین میباشد، نوآمی کلاین،نویسنده کتاب دکترین شوک و حمله غافلگیرانه در ده سال پیش 2007 است. خانم کلاین، نویسنده کانائایی ، آمریکایی،میباشد.او در این مصاحبه با خانم امی گوود من و جوآن گونزالیس،خبرنگار رادیو تلویزیون،«دموکراسی همین حالا» در باره کتاب جدیدش «فقط نه کافی نیست» در آستانه تور معرفی کتابش و سخنرانی در سراسر آمریکا شمالی میگوید: همانطور که میدانید؛ من به عنوان خبرنگار درگیریهای جنگی در باره بحران شوک در اکثر کشورها را پوشش اطلاعاتی و خبری میدادم. زمانی که دکترین شوک را نوشتم و ده سال پیش آن را منتشر کردم،بعدا من واقعا یک نوعی به چنین فکری رسیدم، به این معنا که فکر کردم که اگر این تاکتیک خاص را درک کنیم- و منظور من از " دکترین شوک "شیوه هایی است که در آن شوک های بزرگ در جوامع، بحران های گسترده، بحران های اقتصادی، جنگ ها، کودتاها، بلایای طبیعی، به طور سیستماتیک توسط حکومت های دست راستی ومحافظه کار مورد استفاده قرار گرفته است، با استفاده از شوک انحراف و وحشت،طرفداران شرکتها و کرپریشنها، از طریق یک دستورالعمل بسیار رادیکال و وحشت انگیز با ترساندن مردم ،نقشه خود را با ترفند به همه تحمیل میکنند.من و شما می دانیم، در این گفتگوها بارها و بارها در مورد نمونه هایی از این موضوع شوک و ترساندن مردم،صحبت کرده ام، مانند طوفان کاترینا و اینکه چگونه این تراژدی و جابجایی ساکنان شهر، برای خصوصی سازی سیستم مدرسه مورد استفاده قرار دادند و حمله به خانه های عمومی، منطقه آزاد تجاری رایگان، تحت اداره جورج بوش. اما پس از آن کتاب بیرون آمد و در سال 2007 به پایان رسید - ما بحران مالی سال 2008 را داشتیم.در سراسر جهان، مردم گفتند نه. می دانید، مردم می دانستند که مجبور به پرداخت هزینه بحران بانکداران هستند. آن روزها مردم به خیابان ها می آمدند. آنها میدان ها را اشغال کردند. آنها ماهها آنجا ماندند و گفتند: "نه، نه، دیگر بس است." اما آنها در بسیاری موارد برنامه ای برای انجام کار نداشتند و فقط می دانستند،که بیش از این نمی خواهند ریاضت بکشند،نمی خواهند به کشورهای دیگر حمله و جنگ کنند. در بسیاری از موارد یک طرح معتبر ارائه نشد. اینکه چگونه می توانیم اقتصاد متفاوت و بهتری داشته باشیم.اینکه دلایل اساسی که چرا شاهد این چنین شوک های از طرف دکترین شوک هستیم، پاسخ ندادیم. بنابراین، من در این لحظه ترامپ را یک فردی که هر لحضه ممکن است ، این ترفند را استفاده کند میبینم وتصور می کنم، می دانم، هر روز خبر های تکان دهنده ای وجود دارد. ما فقط چند مثال از آن را در سرفصل ها شنیده ایم. پشت صحنه، ما همان برنامه را خیلی سریع می بینیم. من نگران آنچه که اتفاق می افتد هستم؛اگرآنها حتی شوک بزرگتری برای بهره برداری برای منافع خود با این نوع (فریب با آوردن شوک و ترس برای مردم)،از آن استفاده کنند؛ نه فقط شوک Trump وآنچه که او انجام می دهند و تحقیقات مختلف، حقه و ترفندهای مختلف، درام های مختلف قصر، بقیه آن... بلکه من فکر می کنم این واقعا مهم است که در آماده سازی برای آن، ما درک کنیم که باید یک بله، آنچه ما می خواهیم به جای دکترین شوک باشد. به همین دلیل است که من با مخالفت با دکترین شوک ،فقط «نه» کافی نیست و نه بزرگ بر روی جلد آن "نه" قرار دادم،(باید عملا وارد میدان شد). زیرا فقط می خواهم اطمینان حاصل کنم که هیچ کس این پیام را از دست ندهد، زیرا بعد از چندین سال،دشوار به دست آمده است.

جوآن گونزالز،خبرنگار: خوب، یکی از چیزهای جالب برای من، در خواندن کتاب شما،به عنوان مثال، کار شما که مدت ها قبل در مورد نام تجاری انجام داده ایداینکه چگونه تیم ترامپ، به نام تجاری رئيس جمهور تبدیل شد. چگونه او به عنوان تازه کار و شاگرد توانست در هنگام انجام برنامه کار؛اهمیت نام تجاری را درک کند.

خانم کلاین: درست است.

خبرنگار گنزالیس: در واقع، صحبت شما تجزیه و تحلیل و تاثیر آن در آگاهی مردم آمریكااست.

نوآمی کلاین:درست است. بنابراین، من فکر می کنم ما باید درک کنیم که ترامپ با قوانین سیاست، بازی نمی کند. او با قوانین نام تجاری بازی می کند. و شما می دانید، قبل از آن مناقشات ریاست جمهوری در مورد منافع وجود داشته است. رئیس جمهورانی با منافع تجاری بوده اند. اما هیچ یک از نام تجاری های تجاری به طور کلی تجارتی به عنوان یک رئیس جمهور نشسته در مقام ریاست جمهوری، در ایالات متحده وجود نداشته است. این بی سابقه است. دلیل آن بی سابقه است زیرا این یک مدل کسب و کار نسبتا جدید است. این است: مدل کسب و کار که توسط سازمان ترامپ به تصویب رسیده است، واقعا یک مورد قبل از دهه 1990 وجود ندارد. این چیزی است که من در اولین کتابم، «بدون لوگو»، مدل نام تجاری توخالی نامگذاری کردم، درست است؟ و مدل از این واقعیت خارج می شود که در نتیجه، تاریخچه اصلی نام تجاری شما یک محصول دارید - می دانید شاید برنج بود، شاید لوبیا بود، شاید کفش بود - اولین سازنده ی شماست، اما شما می خواهید مردم برای خرید محصول خود، بنابراین شما آن را با نام تجاری. شما لوگوی خود را بر روی آن قرار داده اید. شما آن را شناسایی کرده اید، میدانید، نوعی تصویر نمادین، مانند « uncleben’s » یا هر آنچه که هست، درست است؟ شما آن را به نوعی شخصیت می دهید... حسن گلسفیدی

https://www.democracynow.org/2017/6/13/full_interview_naomi_klein_on_no