رفتن به محتوای اصلی

رفراندم بارزانی در شمال عراق و دستهای نامرئی
04.10.2017 - 17:09

اعلام نتایج همه پرسی در شمال عراق، همانطور که انتظار می رفت، دور تازه ای از تنش در منطقه را بدنبال داشته است. شکل گیری جبهه ای جدید متشکل از دولتهای عراق، ایران و ترکیه مهمترین پی آمد این همه پرسی بود که انتظار میرود نقش آن در آینده افزایش یابد. این جبهه بطور ضمنی حمایت سوریه را نیز بدنبال داشته و می تواند در آینده از طرف روسیه نیز پشتیبانی شود. هرچند سیاست روسیه در عراق، همچون نقش آن در سوریه، شفاف نبوده و این کشور تا حدودی موضع سردرگمی در قبال برگزاری رفراندم بارزانی از خود نشان داد، اما این امر با حوادث جدید در شرق سوریه (دیرالزور) و خصوصاً درگیری مستقیم ارتش سوریه (و روسیه) با "پیاده نظام" آمریکا (و کشته شدن یک ژنرال روسی)، می تواند به نفع جبهۀ جدید متحوّل شود. (1)
روشن است که شکل گیری جبهۀ جدید از حالت تدارکات و مقدمات اولیه آن عبور و بسوی اقدامات و تحرکات میدانی جریان یافته است. در این میان مانور نظامی مشترک ارتش عراق و ترکیه در نواحی مرزی "هابور" و "سیلوپی" از یک سو و بمباران توپخانه ای نوار مرزی اربیل توسط توپخانۀ ایران (و اعلام مانور مشترک نظامی آن با ارتش عراق) از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. گذشته از آن دیدار فرمانده کل قوای ارتش عراق (عثمان قنیمی) از ایران و و دیدار فرمانده ستاد کل ارتش ترکیه (حلوسی آکار) با سرلشکر باقری دارای یک پیغام واحد در مورد جدّی بودن این کشورها در جلوگیری از برقراری یک "دولت جدید" در منطقه بوده است. اعمال تحریمهای مشترک ایران، عراق و ترکیه (و حتی قطر) بر علیه حکومت آقای بارزانی تنها عکس العملهای تکمیل کننده در این مسیر باید ارزیابی شود.
در این رابطه نباید فراموش کرد که این سیاستهای آمریکا بوده است که کشورهای منطقه را به یکدیگر نزدیک کرده است. لیکن بارزانی با برگزاری رفراندم در شمال عراق نزدیکی این کشورها را به عمل مشترک آنها ارتقاع داد. از سوی دیگر توازون جدید بوجود آمده در منطقه به همان اندازه که نشأت گرفته از سیاست آمریکا و برگزاری رفراندم بارزانی در شمال عراق بوده متأثر از تحولات سوریه نیز بوده است. نیازی به تذکر نیست که حوادث دو کشور سوریه و عراق رابطۀ لاینفک با یکدیگر دارند و آنچه در سوریه در جریان است همان پروسه ای است که در شمال عراق مرحلۀ اول آنرا، با برگزاری رفراندم بارزانی، پشت سر گذاشتیم. طرحی را که ایالات متحدۀ آمریکا در سوریه در حال پیاده کردن آن است بدون تکیه و پشتگرمی آن بر حکومت اقلیم کُردستان عراق یک طرح شکست خورده می تواند باشد. بنابراین در شرایط مسدود شدن امکان راه یابی PKK به دریای مدیترانه وضعیت "قانونی" اقلیم و "تثبیت" مرزهای آن نقش حیاتی در روند بقای "کانتونهای" PKK ایفا می کند.
در همین رابطه اعزام 650 تکاور آمریکائی به اربیل (در آستانۀ برگزاری رفراندم) (2) و بدنبال آن برقراری بی سروصدای یک پایگاه نظامی جدید آمریکا در منطقۀ مخمور (در 40 کیلومتری اربیل) (3) نشان می دهد که تحولات مهمی در شمال عراق در شرف جریان است. خبرهای جدید حاکی از ارسال غیرمتعارف هلی کوپترهای جنگی، موشکهای ضدهوائی، هواپیماهای بدون سرنشین Predator، هواپیماهای بدون سرنشین تجسّسی (UAV)، توپهای سنگین و خودروهای زرهی و انبار مهمات جنگی در مناطق مختلف شمال عراق، (از جمله اطراف اربیل و کرکوک) و خصوصاً مناطق مرزی ایران و ترکیه توسط ارتش آمریکا دارد. در همین رابطه یک ژنرال عراقی اظهار داشته است که " نقل و انتقالات نظامی در ابعادی است که تنها می تواند برای آماده شدن به یک جنگ منطقه ای باشد." (4) به موازات آن تعداد نیروهای نظامی آمریکا در منطقه نیز از 3700 نفر به بیش از 10 هزار نفر افزایش یافته و انتظار می رود به بیش از آن نیز افزایش یابد. (5) این شواهد نشان می دهد که در آنسوی جبهۀ مخالف (عراق، ایران و ترکیه)، ایالات متحدۀ آمریکا (انگلیس و اسرائیل)، نیز بی کار ننشسته و هرچند رسماً از عدم شناسائی و مشروعیت نتایج رفراندم بارزانی سخن می گوید (6) لیکن در خفا قصد ممانعت و سنگتراشی در مسیر تحرکاتی را دارد که باعث تضعیف موجودیت حکومت اقلیم در شمال عراق و یا عدول آن از نتایج رفراندم مبنی بر اعلام استقلال آتی آن باشد!
از سوی دیگر اعزام بیش از 500 تن از عناصر PKK به کرکوک (قبل از برگزاری رفراندم) برای حمایت از رفراندم (7) و اخیراً ورود یک ستون متشکّل از 200 خودرو زرهی سنگین و دست کم 1000 نیروی مسلح PKK (PYD) از سوریه به شمال عراق (از طریق نواحی مرزی داهوک- زاخو) و در پی آن گسیل صدها نیروی دیگر PKK به کرکوک (از مناطق اطراف اربیل، کوههای قندیل، ترکیه و سوریه که تعداد نیروهای PKK را در کرکوک به چند هزار نفر افزایش داده است) نشان می دهد که پیشمرگه های بارزانی ، طالبانی، PKK، نیز در مقابل تحرکات احتمالی دولت مرکزی عراق (و کشورهای ایران و ترکیه) ساکت نبوده و در حفاظت از اقلیم و نتایج رفراندم مصمّم هستند. (8)
این شواهد حاکی از یک اقدام مشترک (داخلی و خارجی) برای ایجاد یک کمربند امنیتی برای حفاظت از حکومت بارزانی و احتمالاً برافراشتن پرچم آمریکا در مرزهای ایران، ترکیه و پیرامون مرزهای اقلیم با حکومت عراق است. یعنی همان کاری که آمریکا در مرزهای سوریه با ترکیه و در حمایت از PKK (PYD) طی عملیات "سپر فرات" کرد. (9) رویدادهای فوق از سوی دیگر نشان می دهد که آن دستهای پنهانی که در شمال عراق برگزاری همه پرسی را از مجرای بارزانی تدارک دیدند همان آکتورهایی هستند که در سوریه رهبری فتوحات نظامی PKK(PYD)، پاکسازیهای قومی و هم چنین برگزاری "رفراندم" در منطقۀ "سینجار" (در 22 سپتامبر 2017) توسط PKK را نیز بر عهده داشته اند.
نیروی نامرئی پشت سر رفراندم ؟
در اینجا باید به این مسئله دقت کرد که پروسۀ برگزاری رفراندم در وحلۀ اول مربوط به مناطق نفت خیز شمال عراق و در مرکز آن کرکوک قرار داشته است. بدون الحاق مناطق نفت خیز به دایرۀ ارضی اقلیم کُردستان عراق سخن گفتن از "استقلال" و تداوم بقای آن مفهومی پوچ و توخالی خواهد بود. این امر بیشتر از اقلیم کُردستان عراق شامل حال "کانتونهای" PKK در شمال سوریه میشود که آمریکا در صدد ایجاد کُریدور به دریای مدیترانه برای آن بود ولی شکست خورد. بنابراین نرم کردن رابطۀ بارزانی و PKK در وحلۀ اول یکی از اهداف اصلی این رفراندم بوده است. کسانی که رفراندم را طراحی کردند بخوبی می دانند که چکار می کنند. آنها می دانند که رفراندم هم برخلاف حقوق بین المللی و هم نقض حقوق اقلیم و قانون اساسی عراق است. بارزانی نیز که نه انتخابات همگانی برگزار می کند و نه به مجلس اقلیم اجازۀ فعالیت می دهد بخوبی از غیر قانونی بودن برگزاری رفراندم آگاه است. هدف در اینجا ایجاد یک مقاومت در درون مرزهای ایجاد شده و قابل تحمل کردن فشارها به مرور زمان است. یعنی به وجود آوردن شرایطی که در آن روندی حقوقی و قانونی وجود ندارد اما یک وضعیت فعلی و یا یک عمل انجام شده صورت گرفته است (همانند قراباغ کوهستانی در آذربایجان). نباید فراموش کرد که اگر حتی هیچ کشوری بارزانی را به رسمیت نشناسد بالاخره یک نیمچه "دولت" وجود خواهد داشت که در آن یک گروه و یا جمع در داخل مرزهای مشخص اتوریتۀ خود را اعمال می کنند و توسط یک نیروی داخلی و یا خارجی از آن محافظت میشود.
اما آیا بارزانی با اتکا به قدرت و توان خود و یا با تکیه بر خواست قلبی بخش مهمی از مردم کُرد اقدام به برگزاری رفراندم کرد؟ یا او به پشتگرمی و اطمینان به قول و قرارهای پنهانی تکیه داشت که قبل از برگزاری رفراندم به او و احزاب دیگر داده شده بود؟ می دانیم که در روزهای آخر نزدیک به تاریخ برگزاری رفراندم (25 سپتامبر) بارزانی از مواضع سفت و سخت سابق خود بمقدار محسوسی کاسته و بطور ضمنی و غیر مستقیم در مقابل گرفتن برخی امتیازات حاضر به اعلام "تعویق" رفراندم شده بود. در همان ایام حتی حزب اتحاد میهنی کُردستان عراق (شریک بارزانی در ماجرای رفراندم) رسماً خواستار تعویق رفراندم شد. اما بارزانی بعد از 22 سپتامبر دوباره به موضع آشتی ناپذیر سابق خود باز گشت!؟ در این میان سئوالی که افکار بسیاری را به خود مشغول ساخت این بود که چه تحوّل کیفی در روزهای آخر برگزاری رفراندم روی داد که بارزانی (و همچنین حزب طالبانی و یا احزاب مخالف دیگر) در حالیکه نرمش محسوسی را برای به "تعویق" انداختن رفراندم از خود نشان میداد و از "بررسی" و یا "ارزشیابی دوبارۀ پیشنهادات" سخن می گفت عدول کرده و چهار دست و پا به برگزاری رفراندم چسبید. و علاوه بر آن حتی بعد از رفراندم اعلامیۀ مشترک در مورد نتایج رفراندم با حزب طالبانی صادر کرد؟
شواهد نشان می دهد که قرار و تصمیم نهایی در مورد برگزاری رفراندم در موعد مقرّر (25 سپتامبر 2017) چند روز پیش از آغاز رأی گیری رقم نهایی خورده است! در این رابطه به جلسه ای سرّی اشاره می شود که در 22 سپتامبر 2017 (یعنی 2 یا 3 روز قبل از برگزاری همه پرسی) در خانۀ شخصی "هوشیار زیباری" در کرکوک برگزار شده است. در این جلسه (که عکسهای آن نیز منتشر شده است) اسامی اشخاصی چون "زالمای خلیل زاد" (Zalmay Halilzad) سفیر سابق آمریکا در عراق و افغانستان (10) ، برنارد کوشنر (Bernard Kouchner) وزیر بهداشت و وزیر خارجۀ سابق فرانسه (11) ، پیتر وودارت کالبرایت (Peter Woodard Galbraith) (12) خمرۀ اسرار آمریکا و یکی معماران اصلی ایجاد منطقۀ خودمختار در شمال عراق، از بانیان تدوین قانون اساسی عراق و یکی از تهیه کننده های مادۀ 140 و همچنین یکی از عناصر مؤثر در ایجاد مناطق مورد مشاجره، دیده می شود. یاد آوری این نقطه ضروری است که این اسامی از پر آوازه ترین و سرشناس ترین چهره های طرفداران تقسیم جغرافیای منطقه و برقراری "کُردستان بزرگ" از طریق ایجاد یک کُریدور به دریای مدیترانه بوده و علاوه بر آن تمامی این چهره ها همچنین از اسامی سرشناس و هوادران نزدیک اسرائیل می باشند. (13)
میزبان این جلسه همانگونه که اشاره شد آقای هوشیار زیباری (از حزب طالبانی) وزیر امور خارجه و وزیر دارائی سابق عراق بوده است که در سال 2016 به علت اختلاس کلان و فساد مالی از مقام خود (توسط دولت عراق) بر کنار شد. هوشیار زیباری بعنوان یکی از پیشگامان جناح شاهین طرفداران "کُردستان بزرگ و مستقل" در کنار اسامی دیگری جای می گیرد که بنا به اظهارات سخنگوی اقلیم کُردستان عراق آقای "سفین دیزایی" در این جلسه شرکت داشته اند. در این جلسه اسامی "فازیل میرانی" رئیس دفتر سیاسی حزب دموکرات کُردستان عراق، "دکتر روژ نوری شاویش" اولین معاون پیشین رئیس جمهوری عراق و نماینده مجلس عراق (از سهم کُردهای اقلیم), "دکتر فواد حسین" رئیس دفتر ریاست اقلیم کردستان عراق و استاندار کرکوک "نجم الدین کریم"، (14) که چند هفته پیش به سمت او از طرف پارلمان عراق پایان داده شده بود (ولی وی به اصرار همچنان خود را استاندار کرکوک می داند)، نیز دیده می شود. (15)
تصمیماتی که در این جلسۀ سرّی گرفته شده است علاوه بر تأکید بر برگزاری رفراندم در موعد مقرّر بر چند توافق نهایی دیگر نیز (برای حفاظت از نتایج رفراندم) اشاره دارد. محورهای اساسی و مهم این تصمیمات عبارتند از 1- ایجاد یک نیروی مشترک نظامی (ارتش) متشکل از نیروهای PKK(PYD) و پیشمرگه های بارزانی-طالبانی 2- الحاق مناطق اطراف موصل به اراضی اقلیم کُردستان عراق و برداشتن مرزهای موجود (در جهت ایجاد پیوند دائمی و مطمئن ما بین سوریه و عراق) 3- اعلام کرکوک بعنوان "پایتخت کُردستان" 4- بدست گیری و تصمیم نهایی در خصوص روند استقلال "کُردستان" در سوریه و عراق از ژانویۀ سال آینده 5- بکارگیری کارتهای شناسائی و پاسپورت مشترک (در سوریه و عراق) 6- سرعت دادن به ادامۀ سیاست اخراج ترکمانها و عربها از کرکوک (16)
تصادفی نبود که درست یک روز پیش از برگزاری رفراندوم، هر دو جریان سیاسی منتقد به نحوه مدیریت و برگزاری رفراندوم یعنی"جنبش گوران" و "حزب اسلامی" با یک چرخش 180 درجه ای از مردم شمال عراق خواستند که در همه‌ پرسی شرکت کرده و به پرسش مطرح در آن رای مثبت دهند!؟ لازم به تأکید نیست که این "اپوزیسیون" پیغام و نتایج جلسۀ سرّی کرکوک را بخوبی دریافته و از حمایت قاطعانۀ "دست نامرئی" از نتایج رفراندم اطلاع و در جریان تضمینات داده شده نیز قانع شده بودند. بنابراین با مرجح قرار دادن این "تضمین ها" بر مخالفت‌های مقطعی خود با بارزانی پایان داده و به جمع حواریون عیسی و موسی پیوستند.
م. ائینالی
2017/ 09/02
پا نویسها:
(1) روسیه در شمال عراق از مجرای شرکت " روس نفت " و "گاز پروم" حدود 4.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده و از سوی دیگر یک کردیت 12 میلیارد دلاری نیز در اختیار حکومت بارزانی گذاشته است. شاید همین امر روسیه را در ابراز مخالفت صریح با رفراندم بارزانی دچار مشکل کرده باشد.
(2) https://www.timeturk.com/barzani-referandumdan-so…
(3) http://www.yenisafak.com/dunya/abd-mahmurda-asker…
(4) http://www.yenisafak.com/en/world/us-deploys-troo…
(5) همانجا
http://www.yenisafak.com/en/world/us-deploys-troo…
(6) رکس تیلرسون وزیر خارجۀ آمریکا در پی مشاهدۀ واکنشهای جدّی و مصمم کشورهای منطقه بعد از چهار روز سکوت در مورد نتایج رفراندم شمال عراق اعلام کرد که: "رفراندم فاقد وجاهت قانونی بود و ایالات متحدۀ آمریکا همچنان از یک عراق یکپارچه، فئدرال و دموکراتیک حمایت می کند." http://www.bbc.com/persian/world-41449493
(7) https://www.timeturk.com/500-pkk-li-barzani-ye-de…
(8) http://www.yenisafak.com/dunya/pkk-barzaniye-yard…
لازم به یاد آوری است که PKK در کرکوک با اجازۀ مقامات حکومت اقلیم و استاندار کرکوک (نجم الدین کریم) دفتر رسمی داشته و نیروی مسلح بزرگی را نیز در اختیار دارد.
(9) http://www.yenisafak.com/en/world/us-deploys-troo…
عملیات سپر فرات توسط "ارتش آزاد سوریه" و ترکیه بر علیه داعش در منطقۀ جرابلس و الباب شمال سوریه (2016) بود که در ادامه قرار بود به مناطق غرب رودخانۀ فرات (منطقۀ نفوذ آمریکا) نیز گسترش یابد. اما آمریکا با ایجاد یک کمربند حفاظتی دور پیاده نظام خود و برافراشتن پرچم آمریکا بر روی خودروها و تانکهای PKK(PYD) منانع گسترش آن به منطقۀ تحت نفوذ خود شد!
(10) زالمای خلیل زاد سفیر سابق آمریکا در افغانستان و سپس سفیر آمریکا در عراق بود که هم اکنون نیز در عراق فعال است. وی نقش کم رنگی در پروسۀ اشغال عراق نیز ایفا کرده بود. خلیل زاد از شرکای شرکت نفتیHalliburton در عراق بوده و در زمان عضویت دائمی خود در هیئت آمریکائی سازمان ملل برعلیه فلسطینیها فعالیتهای گسترده ای از خود نشان داده بود. زالمای خلیل زاد در آخرین اظهارات خود در رابطه با تحولات سوریه اظهارداشته است که: " آمریکا بیش از 30 برابر مورد نیاز به PKK(PYD) سلاح تحویل داده است"!
(11) برنارد کوشنر وزیر بهداشت و وزیر خارجۀ سابق فرانسه بود. او از کسانی بود که شرکت فعال در دفاع از مواضع ارمنستان در اشغال قراباغ در سال 1992 از خود نشان داده بود. کوشنر در آخرین اظهار نظر و تشویق خود در رابطه با رفراندم شمال عراق و اعلام استقلال به بارزانی گوشزد کرده است که : " این رفراندم و اعلام استقلال بعدی آن توسط شما، برای خانوادۀ شما به معنای یک آزادی بی نهایت خواهد بود". کوشنر چند روز پیش از سر درآوردن از خانۀ هوشیار زیباری در کرکوک از قرارگاههای PKK(PYD) در "الرقّه" (سوریه) نیز دیدار کرده بود که نشان می دهد نقش هماهنگی تحرکات بارزانی و PKK(PYD) در سوریه را متقبل شده است. زن او (Cherly Benard) از یک خانوادۀ یهودی دانمارکی و فعال ایدۀ "صهیونیسم" می باشد و خود وی از چهره های بسیار نزدیک به اسرائیل است.
(12) کالبررایت یکی از طرفدران پر حرارت تقسیم کشورهای منطقه و ایجاد کُردستان بزرگ است و بدین علت نیز او در گذشته از پروژۀ برقراری "کُردستان بزرگ" به عنوان یک "ضرورت" نام برده بود. وی به رهبران حکومت اقلیم کُردستان نیز گوشزد کرده بود که: " آمریکا بزرگترین حامی اربیل است" و "اگر اربیل با بغداد حرکت کند کُردها بی دفاع خواهند ماند"!؟ کالبرایت بارها از اینکه " باید از آزادی حکومت اقلیم کُردستان عراق حمایت کرد" مسئلۀ جدائی از عراق را شبیه " طلاق یک زن و شوهر" قلمداد و" اعلام دولت مستقل کُردستان را تحقق دموکراسی در عراق" خوانده بود. کالبرایت از چهره های نزدیک به لوبی یهودیان آمریکاست.
(13) http://www.yenisafak.com/dunya/bu-evde-ne-soz-ver…
(14) نجم الدیی کریم، والی کرکوک، کُرد و پزشک می باشد که بیشتر عمر خود را در واشینگتون بسر برده است. او در سال 1981 جزو تیم پزشکان "قابل اعتماد" و "محرمی" بود که برای معالجۀ رونالد ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا (در پی سوء قصد به جان وی) به اورژانس بیمارستان ویژه کاخ سفید برده شده بود! وی دارای تابعیت آمریکائی- عراقی بوده و در سال 2009 به عراق بازگشته و با حمایت حزب جلال طالبانی و گوران والی کرکوک شده است. نجم الدین کریم در حالی که دارای روابط بسیار نزدیک با آمریکاست و در هر موردی با آنها "مشورت" می کند روابط گرم و صمیمانه ای نیز با PKK دارد بطوریکه گاهاً حتی جلسات رسمی خود (به عنوان استاندار "بی طرف" کرکوک) را زیر پوسترهای "عبدالله اوجلان" تشکیل می دهد!؟ در سال 2016 وی بخشی از تأمین امنیت کرکوک را به یک نیروی خارجی و تروریستی یعنی PKK سپرد و این در حالی بوده که او مصرانه از تشکیل حتی یک نیروی کوچک پلیس محلی توسط ترکان کرکوک جلوگیری کرده است. نجم الدین کریم بعنوان رقیبی در مقابل بارزانی مورد حمایت گروههای مخالف و بنابر گزارشات متعدد قصد جانشینی مقام مسعود بارزانی را دارد. او از برگزاری رفراندم دفاع و کرکوک را یک شهر "کُردستان" می نامد. جریان برافراشتن پرچم کُردستان در کرکوک نیز توسط او، حرکت گوران و حزب طالبانی سازماندهی شده بود که هدف از آن تضعیف بارزانی با توسل به ناسیونالیسم کُرد بود لیکن بارزانی بسرعت متوجه این امر شده و با حمایت از برافراشتن پرچم کُردستان در کرکوک پروژه را از دست رقیبان قاپید.
(15) نجم الدین کریم در آخرین اظهار نظر در مورد تصمیم پارلمان عراق مبنی بر بکارگیری نیروی نظامی در باز پس گیری کرکوک با تهدید و مسخره گفته است که: " پارلمان عراق از این تصمیمات می گیرد ولی کسی آنرا به جا نمی آورد. اگر وکلای مجلس (عراق) اینقدر از خود مطمئن هستند به کُردستان بیایند تا ببینیم"! نگاه کنید به:
https://www.timeturk.com/kerkuk-valisi-kerim-geli…
(16) https://www.timeturk.com/kerkuk-kurdistan-in-bask…

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دکتر علی قره جه لو

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.