روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «زلزله ۳/ ۷ ریشتری یکشنبهشب در نقطه مرزی غرب کشور، حساسیت از دست رفته مدیران شهری نسبت به خطر «زلزله بزرگ» در پایتخت را احیا کرد. دیروز رئیس شورای شهر تهران، «آسیبپذیری ساختمانهای نوساز» در کنار محلههای فرسوده را ضعف اصلی در «تابآوری» پایتخت مقابل زلزله عنوان کرد. مطالعه درباره «تهران پسازلزله» تحت تاثیر فعالیت سه گسل اصلی پر خطر نشان میدهد با وقوع زلزله ۷ ریشتری، بر حسب منشا گسل، ۱۰ تا ۵۵ درصد ساختمانها دچار تخریب یا آسیب اساسی میشود و ۳/ ۰ تا ۶ درصد جمعیت ساکن از بین میرود.
حادثه تلخ زمینلرزه کرمانشاه بار دیگر مدیریت شهری پایتخت را متوجه خطر پنهان زلزله بزرگ در پایتخت کرد. روز گذشته در جریان جلسه علنی شورای شهر تهران، محسن هاشمی رفسنجانی رئیس پارلمان محلی پایتخت اعلام کرد: نه تنها ساکنان بافت فرسوده تهران با تهدید ناشی از زلزله بزرگ روبهرو هستند بلکه ساختمانهای جدید و کمسن نیز به لحاظ تابآوری در برابر زلزله بزرگ در وضعیت مناسبی قرار ندارند.
رئیس شورای شهر تهران ۶ منطقه تهران شامل مناطق ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۷، ۱۶ و ۱۴ را دارای خطرپذیری بالا و مناطق ۷، ۸، ۱۳، ۱۵، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ را دارای خطرپذیری متوسط معرفی کرد. بررسیها با استناد به دو گزارش رسمی تهیه شده توسط مدیریت شهری پایتخت نشان میدهد: از میان ۶۵ گسل استان تهران، سه گسل ری، مشا و شمال تهران دارای بیشترین خطر به لحاظ آسیبپذیری برای شهر تهران دارا هستند.
در قالب مطالعاتی که با عنوان «تهیه گزارش وضعیت محیط زیست شهر تهران» اوایل دهه ۹۰ از سوی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران انجام شده (از آن زمان تاکنون هیچ مطالعه جامع و کاملی درباره سطح آسیبپذیری شهر تهران در برابر زلزله و میزان تابآوری آن در برابر زمینلرزه احتمالی بزرگ که هر ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال رخ میدهد، انجام نشده است) مشخص میکند: با توجه به برآوردهای انجام شده از میزان بزرگی و شدت زمینلرزه ناشی از فعالیت هر یک از سه گسل مشا، ری و شمال تهران، در صورت وقوع زلزله با بزرگای ۶/۷ تا ۷/۲ ریشتر از ۱۰ تا ۵۵درصد ساختمانها و بناهای شهر تهران تخریب میشوند و از ۰/۳ تا ۶ درصد جمعیت شهر تهران نیز از بین میروند. به این معنا که در صورت وقوع زلزله ناشی از فعالیت هر یک از این سه گسل با بزرگی عنوان شده، دست کم ۵۰۰ هزار نفر جان خود را در اثر تخریب ساختمانها بدون در نظر گرفتن تلفات ثانویه از دست میدهند.
این مطالعات میزان خسارت جانی و مالی ناشی از فعالیت هر یک از سه گسل ری، مشا و شمال تهران بهطور جداگانه مورد بررسی قرار داده است. بر اساس سوابق لرزهای و سابقه فعالیت هر یک از این گسلها، برآوردهای انجام شده در این مطالعات نشان میدهد در صورتی که گسل ری فعال شود زلزلهای به بزرگی ۶/۷ ریشتر، در صورتی که گسل مشا فعال شود زلزلهای به بزرگی ۷/۲ ریشتر و اگر گسل شمال تهران فعال شود زلزلهای به بزرگی ۷/۲ ریشتر در شهر تهران به وقوع میپیوندد.
در این مطالعات علاوه بر بررسی بزرگی زلزلههای احتمالی ناشی از فعالیت هر یک از گسلها، شدت زلزله نیز مورد توجه قرار گرفته است. شدت زلزله عددی است که بر اساس آن تاثیر زلزله روی ساکنان و ساختمانهای روی زمین نشان داده میشود. به عبارت دیگر این شدت زلزله یک مقیاس مهندسی برای تعیین میزان خسارت ناشی از زلزله روی ساختمانها و ساکنان شهرها و مناطق زلزلهزده است.
بر این اساس در صورتی که زلزلهای به بزرگی ۶/۷ ریشتر بر اثر فعالیت گسل ری در شهر تهران رخ دهد، شدت زلزله برای شمال شهر و جنوب شهر تهران بین ۸ تا ۹ مرکالی خواهد بود. به این ترتیب اگر شدت زلزله معادل ۸ مرکالی باشد ساختمانهای معمولی شهر خسارت قابل توجهی میبینند، ساختمانهایی که به شکل نامناسب ساخته شدهاند به شکل کامل تخریب میشوند و ساختمانهایی که با کیفیت خوبی ساخته شدهاند دچار خسارت جزئی میشوند.
اما چنانچه شدت زلزله ناشی از فعالیت گسل ری معادل ۹ مرکالی باشد شریانهای حیاتی زیرزمینی شهر نیز همچون خطوط آب، برق، گاز و... شکسته میشوند. همچنین در صورت وقوع زلزله ناشی از فعال شدن گسل ری، ۵۵ درصد کل ساختمانهای شهر تهران دچار خسارت و آسیبدیدگی میشوند این در حالی است که میزان خسارت ساختمانها در جنوب شهر شامل مناطق ۱۱ و ۱۲ تا ۸۰ درصد نیز پیشبینی شده است و در مناطق یک تا پنج نیز آسیبدیدگی ساختمانها تا ۳۰ درصد پیشبینی شده است.
برآوردهای انجام شده درخصوص خسارات جانی ناشی از فعال شدن گسل ری نیز حاکی از آن است که با وقوع زلزلهای با بزرگی و شدت عنوان شده معادل ۶ درصد از جمعیت شهر تهران از بین خواهند رفت. در این میان بالاترین میزان تلفات جانی نیز برای مناطق ۱۱ و ۱۲ پیشبینی شده که در این مناطق میزان تلفات معادل ۱۵ تا ۲۰ درصد جمعیت این مناطق خواهد بود. در عین حال میزان تلفات جانی برای مناطق یک تا پنج نیز تا ۲
درصد جمعیت این مناطق احتمال داده شده است. از سوی دیگر بررسیها در مورد اثرات ناشی از فعال شدن گسل مشا نشان میدهد با فعال شدن این گسل، احتمال وقوع زلزلهای با بزرگای ۷/۲ ریشتر و همچنین شدت ۹ مرکالی در شمال شهر و ۷ مرکالی برای جنوب شهر وجود دارد.
وقوع زلزلهای با شدت ۷ مرکالی سبب میشود علاوه بر آن که شهروندان وحشتزده شوند، ساختمانهایی که باکیفیت خوب ساخته شده دچار خسارت کم، ساختمانهای با کیفیت معمولی دچار خسارت جزئی و ساختمانهای با کیفیت پایین با خسارت جدی مواجه شوند. به این ترتیب ۱۰ درصد کل ساختمانها خسارت میبینند که البته میزان خسارت ساختمانها در منطقه ۱۲ به ۳۰ درصد میرسد و در عین حال میزان تلفات جانی ناشی از وقوع زلزلهای با شدت ۷ مرکالی، ۳ درصد جمعیت شهر تهران از بین خواهند رفت که البته میزان خسارت جانی در منطقه ۱۲به ۱/۷ درصد از جمعیت این منطقه میرسد.
بخش دیگری از این گزارش به پیشبینی ابعاد خسارت مالی و جانی زلزله احتمالی ناشی از فعال شدن گسل شمال تهران پرداخته است. بر این اساس با وقوع زلزله ۷/۲ ریشتری ناشی از فعال شدن این گسل، شدت زمین لرزه در شمال شهر تهران به ۹ مرکالی و در جنوب شهر تهران به ۷ مرکالی میرسد. این شدت زمینلرزه سبب میشود معادل ۳۶ درصد کل ساختمانهای شهر تهران دچار آسیب جدی شوند که البته این آسیب در مناطق یک تا پنج پایتخت به ۵۰ درصد ساختمانها و در جنوب شهر به ۳۰ درصد ساختمانها وارد میشود.
در عین حال ۲ درصد از جمعیت شهر تهران نیز دچار تلفات جانی میشوند که میزان خسارات جانی در مناطق یک تا پنج پایتخت به ۳ درصد جمعیت این مناطق و در جنوب شهر به یک درصد جمعیت مناطق خواهد رسید. بررسیها نشان میدهد گسل شمال شهر تهران عمدتا مناطق یک تا پنج و مناطق ۲۱ و ۲۲ را تحت تاثیر قرار میدهد.
این مطالعات تاکید میکند در حال حاضر پهنه شهر تهران به لحاظ جانمایی ساختمانها و موقعیت گسلها، در وضعیت مناسبی قرار ندارد. این در حالی است که شهرداری تهران دست کم از سال ۹۳ تاکنون مطابق با احکام برنامه پنج ساله دوم شهر تهران نسبت به انجام ۱۵ تکلیف مرتبط با تابآور کردن شهر تهران در برابر زمینلرزه وظیفه داشته است. مهمترین این تکالیف شامل ممنوعیت ساختوساز در محدوده حریم گسلهای شمالی و جنوبی شهر تهران، کاهش بار تراکم جمعیت در بافت فرسوده و ساماندهی یک سری مراکز برای امداد و نجات میشود.
مواردی دیگری همچون ارائه لایحه ارتقای سطح ایمنی ساختمانها و فضاهای شهری، افزایش تعداد ایستگاههای فعال شتابنگاری به ۲۲ عدد، افزایش تعداد ایستگاههای فعال لرزهنگاری به ۲۳ عدد، افزایش ایمنی در برابر مخاطرات زمین، اعمال محدودیتهای ساختوساز در عرصههای با شرایط ناپایدار و محدودههای گسلی، تهیه و نهایی کردن آییننامه فنی گودبرداری ساختمانی و همچنین تهیه طرح ایجاد سامانه اعلام وضعیت اضطراری و آماده باش از جمله تکالیف شهرداری است که در قالب برنامه پنجم شهرداری تهران به آن اشاره شده است.
همینطور بهکارگیری مصالح ساختمانی منطبق با استانداردهای بینالمللی، مقاومسازی اماکن و مراکز امدادرسانی، ممنوعیت ساختوساز در حریم اول گسلهای شمالی و جنوبی تهران، کاهش بار تراکمی محلههای پرتراکم به ویژه بافت فرسوده نیز جزو مهمترین تکالیف و راهکارهای افزایش تابآوری شهر تهران عنوان شده است. علاوه بر این مدیریت شهری وظیفه دارد از ساختوساز در شیبهای تند پرهیز و ضوابط و مقررات ساختوساز اصولی و مقاوم در کل پهنه شهری را اعمال کند. همینطور محوطههای باز و تجهیزشده درون محلهای را برای ایجاد مراکز امداد و نجات در هنگام بروز زلزله ساماندهی و در نهایت سازهها و تاسیسات شهری را ایمنسازی کند.
گنجاندن این تکالیف در اسناد فرادست شهری در حالی است که بررسیهایی که دوماه پیش و در دوره جدید مدیریت شهری درباره میزان تحقق این تکالیف انجام شده، نشان میدهد پایتخت به دلیل عدم اجرای تکالیف مرتبط با ایمنسازی شهر در برابر حوادث غیرمترقبه در برابر زلزله بزرگ احتمالی فوقالعاده آسیبپذیر است.
نکته مهم آن که علاوه بر بیعملی در زمینه انجام این تکالیف طی سالهای گذشته از سوی مدیریت شهری، عملکرد نامناسب در برخی تکالیف انجام شده سبب شده عملا تابآوری شهر تهران در برابر حوادث طبیعی افزایش پیدا نکند. یکی از این موارد تغییر کاربری سولههای مدیریت بحران شهر تهران و اختصاص فضای این سولهها به فعالیتهایی خارج از حوزه مدیریت بحران از سوی مدیریت شهری است؛ به طوری که از میان ۱۱۱ سوله مدیریت بحران شهری معادل ۶۰ سوله در اختیار کاربریهای غیر مرتبط قرار داده شده است. در این رابطه زهرا صدر اعظم نوری، عضو شورای شهر تهران نیز روز گذشته در جلسه علنی شورای شهر تهران تذکر داد. او در این باره گفت: بیشتر سولههای بحران در اختیار شهرداری نیستند و به کاربریهای ورزشی - تفریحی ومکانی برای ضبط برنامههای صدا و سیما تبدیل شدهاند.
رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران اظهار کرد: لازم است یادآوری کنم که بروز پدیدههای طبیعی امری اجتنابناپذیر است. وضعیت کشور ایران به گونهای است که شهرهای بزرگ و کوچک و کلانشهرها به خصوص کلانشهر تهران با جمعیت قریب به ۹ میلیون نفر ساکن، به طور مستمر در معرض پدیده و حوادث طبیعی است.
او ادامه داد: از این رو لازم و ضروری است که آمادگی کافی برای مقابله با پدیدههای طبیعی نظیر سیل و زلزله را داشته باشند. تهران بهعنوان پایتخت ایران باید از ظرفیت تاب آوری بالایی برخوردار باشد تا بتواند در مقابل انواع رخدادها و پدیدههای طبیعی ایستادگی کند.
نوری تصریح کرد: از این رو از شهرداری تهران میخواهم بر خلاف رویه ناصواب نحوه مدیریت پایگاههای پشتیبانی مدیریت بحران به جای اختصاص دادن بیش از ۶۰پایگاه به فعالیتهای ورزشی، دانشگاه علمی کاربردی (۶ پایگاه)، صداوسیما، غرفه کودک و غیره پایگاهها را به کاربرد متناسب با اهداف آنها برگرداند و توجه جدی به سازمان پیشگیری و مدیریت بحران، ارتقای جایگاه سازمان و نیز تخصیص اعتبارات کافی و تامین تجهیزات مورد نیاز کند تا این سازمان در مواقع حساس و ضروری بتواند به ماموریتهای ذاتی خود بپردازد.
دومین گزارشی که در این خصوص از سوی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران تهیه شده، نشان میدهد وقت طلایی برای مدیریت بحران پس از زلزله، ۷۲ ساعت اولیه است که اگر امدادرسانی سریع و دقیق در این مدت انجام نشود آمار تلفات انسانی افزایش پیدا میکند و بالعکس در صورتی که در این فرصت طلایی امدادرسانی با سرعت و کیفیت زیادی انجام شود، آمار تلفات انسانی کاهش مییابد.
در این گزارش یک سناریوی زلزله فرضی برای سنجش تابآوری شهر تهران انجام شده که برمبنای آن اگر زلزلهای به بزرگی ۵ ریشتر به دلیل فعال شدن یکی از گسلهای اصلی شهر تهران در ساعت ۴ صبح رخ دهد، معادل ۲۰۲ هزار ساختمان شهری با آسیبدیدگی متوسط مواجه میشوند که معادل ۲۳ درصد از کل ساختمانهای شهر تهران است.»
بهتر است به تاریخچه ژاپن در رابطه با این بلای طبیعی نیز نظری بیاندازیم:
ژاپن در حد فاصل سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۵، ۱۴ زلزله با بزرگی بیشتر از ۶.۵ درجه را تجربه کرده است و تا قبل از زلزله کوبه در سال ۹۵ میلادی مجموعا بیش از ۸۰۰۰ نفر جان خود را بر اثر این بلایا از دست دادند. اما زلزله کوبه به تنهایی جان بیش از۶۴۰۰ نفر را گرفت و به همین دلیل اقدامات ژاپن پس از این اتفاق شکل و شمایل خاصی پیدا کرد.
در هفدهم ژانویه ۱۹۹۵، شهر کوبه دومین بندر بزرگ این کشور با یک زمین لرزه ۷.۳ ریشتری به مدت ۲۰۰ ثانیه لرزید و به کلی نابود شد، بزرگراههای این کشور از هم گسستند، بسیاری از ساختمانها فرو ریخت و پلهای زیادی منهدم شد. این زلزله شوک بزرگی در کشور ایجاد کرد و موجب شد همه به خطرهای زلزله پی ببرند.
ویرانی شهر کوبه به مردم ژاپن این احساس را داد که با وجود پایان یافتن جنگ جهانی دوم، ژاپن همچنان آسیبپذیر است. آنها از این فجایع درسی برای ایمن سازی ساختمان های خود گرفته و در این جهت دانشمندان آنها تحقیقات جامعی را انجام داده و می دهند.
زلزله بم:
طبق آمار رسمی این زمینلرزه ۲۶٬۲۷۱ قربانی، ۳۰ هزار مجروح و بیش از صدهزار نفر بیخانمان به جای گذاشت. این درحالی است که تعداد واقعی قربانیان به مراتب بیش از میزان اعلام شده بود. یازدهم دیماه همان سال، دکتر اسماعیلی، رئیس شورای شهر بم گفته بود با توجه به اینکه در برخی مناطق بم ۱۰۰ درصد منازل بر اثر زلزله تخریب شدهاند، به نظر من تعداد تلفات بیش از ۵۰ هزار نفر است. به گفته وی در روزهای اول هر کس به فکر تدفین عزیزان خود بود و بوسیله لودر گودالهایی ایجاد میشد و اجساد به طور دسته جمعی به خاک سپرده میشدند و کسی در آمارگیری دخالت نداشتهاست. در حالیکه شش روز از این زلزله میگذشت، رئیس شورای شهر بم در پاسخ به این سؤال که چند درصد از شهر خاکبرداری شدهاست، گفته بود هر کسی آشنایی داشته، محل دفن آشناهای خود را نشان دادهاست، ولی آنهایی که کسی را نداشتهاند و از شهرهای دیگر برای مشخص شدن وضعیت آنان به بم نیامدهاند، هنوز زیر آوارها هستند. در اثر این حادثه ۹۰ درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شدند. ارگ بم که با ۲۵۰۰ سال قدمت بزرگترین سازهٔ گلی جهان بود، به کلی ویران شد. دستاورد زلزله بم چه بود؟
یکی از آثار این زلزله بهبود روابط ایران و آمریکا بود. بطوریکه یک هواپیمای نظامی آمریکا برای اولین بار در بیش از ۲۰ سال اخیر در ایران فرود آمد.ایران که در آن هنگام توسط رئیسجمهور آمریکا، جرج بوش، یکی از اعضای محور شرارت قلمداد میشد، از آمریکا کمکهای انساندوستانه مستقیم دریافت کرد و پس از آن به پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیوست که بر اساس آن نظارت بیشتری بر فعالیتهای اتمی این کشور صورت میگرفت.
به عبارت بهتر دقیقا یک هفته بعد از این که ایران توافق را امضا کرد، زلزله بم رخ داد. در مجموع ۴۴ کشور نیروهایی را برای کمک به عملیات امداد ارسال کرده و حدود ۶۰ کشور پیشنهاد کمک دادند.
آمار کشته شدگان زلزله غرب کشور:
آرتین کمالی به ایسنا گفت
تاکنون 432 گواهی فوت برای فوت شدگان زلزله اخیر استان کرمانشاه صادر شده است. ترافیک جسد نداریم.
پیش بینی دفن 100 تا 150 جسد بدون گواهی فوت در مناطق زلزله تنها بر اساس حدس و گمان و غیرکارشناسانه بوده است.
آنچه به نظر می رسد تنها تعداد معدودی جسد بدون گواهی فوت دفن شده و نمیتوان به طور 100 درصد این موضوع را تکذیب کرد.
در همین حال نخست وزیر اسرائیل پیشنهاد کمک های درمانی به زلزله زدگان ایران و عراق را از طریق صلیب سرخ جهانی داد.
به گزارش تایمز اف اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل روز سه شنبه ۲۳ آبان، پیشنهاد داد از طریق صلیب سرخ جهانی به ایران و عراق کمک های درمانی ارسال کند.
نتانیاهو که از طریق ویدئو کنفرانس با نشست سالانه فدراسیون یهودیان آمریکای شمالی در لس انجلس صحبت می کرد گفت: «من تصاویر خرابی های زلزله در ایران و عراق را دیدم. همچنین تصاویر دردناک مردان، زنان و کودکانی که زیر آوار مانده اند. برای همین با افتخار اعلام می کنم که چند ساعت پیش من دستور دادم از طریق صلیب سرخ جهانی کمک های درمانی به ایران و عراق ارسال شود.
زلزله های متعدد در ایران با آمار کشته شدن بسیاری از افراد خود گواهی بر عدم رسیدگی به این مهم در کشور ایران بوده و هست و تصاویر خانه های مهر همچون نمکی بر زخم مردم بی دفاع منطقه بود.
اما این سوال کماکان باقی است که آیا می توان منتظر این بود که مسوولان نظام درباره این مشکلات قدری تامل نمایند یا باز هم چنین فاجعه ای در سطح وسیع تر را باید مردم در تهران به انتظار بنشینند؟!
منابع ارقام:
دنیای اقتصاد، ایسنا، ویکی پدیا
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید