
دوست عزیزم کیانوش،
ابتدا میخواهم ازتو تشکر کنم:
- برای تلاش شبانهروزیت در حفظ حیات و ادامهکاری سایت ایرانگلوبال، اگرچه این سایت مطابق خواستهها و سلیقه من نیست و به رسانهای تبدیل شده است نسبتا بی در و پیکر و محلی برای توهین و اتهام به دیگران، چه در کامنتها و چه در برخی از مقالات
- برای تلاش شبانهروزیت در تمرین دمکراسی، اگرچه درک من از دمکراسی بسیار با درک تو متفاوت است و من دمکراسی مورد نظر تو را آنارشیسم افراطی میدانم
- برای راه انداختن کانال ویدئویی و انجام "مصاحبه"ها و گفتگوهایت با امکاناتی بسیار کم که تحسین برانگیز است ولی هنوز با یک کانال تصویری حرفهای قابل مقایسه نیست. با پشتکاریای که در تو سراغ دارم، مطمئن هستم تمام تلاشت را خواهی کرد که آن را به سطح رسانههای مشابهی که سالیان دراز در این زمیته فعال بودهاند، برسانی
- اینکه خبر "مصاحبه"های جنجالی خود را با امید دانا و امیرعباس فخرآور به من رساندی.
تا زمانی که آخرین ویدئوی تو را ندیده بودم و عکسالعملت در مقابل انتقادات و حملات نسبت به دو "مصاحبه"ات با امید دانا و امیرعباس فخرآور را شاهد نبودم، به هیچوجه مایل نبودم مطلبی در این مورد بنویسم ولی با مشاهده آن ویدئو بر آن شدم که پس از زمان درازی دوری از نوشتن و دوری از ایرانگلوبال، چند سطری درباره "مصاحبه"های اخیر و واکنشت بنویسم و امیدوار باشم که مرا هم جزو حمله کنندگان به حساب نیاوری. البته میدانم پیش از این مصاحبههای بسیاری انجام دادهای که من تنها ۳ یا ۴ نمونه از آنها را دیدهام و بنابراین نمیتوانم در مورد کل مصاحبهها نظری داشته باشم.
لازم است روشن کنم که قصد من بررسی جزئیات این دو "مصاحبه" نیست و تنها نظری میاندازم به شیوه و متد تو و نتیجه حاصل از آنها. و در ضمن میخواهم تاسف خودم را ابراز کنم از اینکه، در شرایطی که مردم ایران زیر یوغ استبداد دین سالار، در فقر و بدبختی به سر میبرند و صدای اعتراض آنها بلند شده است، ما به سر و کله هم میزنیم و وقت و نیرویی را که باید در مبارزه با جمهوری اسلامی به کار گیریم، صرف تضعیف خودمان میکنیم.
به هر حال.
به نظر من مصاحبه مختصات خود را دارد. شیوه بسیار خوب و موثری است برای روشنگری در موضوعی خاص. معمولا موضوع مصاحبه از پیش مشخص میشود تا هم مصاحبهگر و هم مصاحبه شونده، آمادگی لازم را برای روشن ساختن آن داشته باشند.
در هر دو "مصاحبه" اخیر، متاسفانه آمادگی لازم را نداشتی و بدون جمعآوری اطلاعات کافی به صحنه رفته بودی و عدم آمادگی خود را در همان ابتدای هر دو "مصاحبه" نشان دادی.
در مورد امید دانا در همان ابتدا ادعا شد که گویا سایت ایرانگلوبال، امید دانا را سانسور کرده است و تو هم نه تنها این ادعا را تایید کردی بلکه با نسبت دادن آن به مدیریت سابق سایت نشان دادی که موضوع و چگونگی آن را فراموش کردهای. (۱)
سپس در ادامه، به دلیل عدم آمادگی فنی نتوانستی کنترل گفتگو را در دست گیری و حتی با وجود وارد ساختن آقای دوشوکی به صحنه، در عمل، تریبون را به امید دانا واگذاشتی و او هم با سوءاستفاده از موقعیت، به توهین و وارد آوردن اتهام به دیگران پرداخت.
کیانوش جان، در مورد دوم، تو در پی پیشنهاد آقای سام قندچی، "مصاحبه"ای یک ساعته با فخرآور را ترتیب دادی. موضوع "مصاحبه" موضع تایید حمله نظامی به ایران از سوی فخرآور بود. ولی تو بدون اطلاع از موضع او وارد این "مصاحبه" شدی و با تکذیب موافقت با حمله نظامی از سوی فخرآور، در وضعیت آچمز قرار گرفتی و به قول خودت دیگر حرفی برای گفتن نداشتی و مجبور شدی میکروفون را برای نیم ساعت تماما در اختیار وی قرار دهی و تریبونی برای وی فراهم آوری.
سپس در بخش دوم هم وارد مقولهای شدی که اطلاعی از آن نداشتی. کتابی را که میخواستی در بارهاش گفتگو کنی نخوانده بودی و باز مجبور شدی تریبون را در اختیار وی قرار دهی تا به مدت نیم ساعت برای کتاب خود تبلیغ کند، با ارائه آمار ۳ میلیونی از انتشار کتاب خود (معلوم نیست وی چگونه توانسته است در مملکتی که وزارت کشورش آمار دقیق واجدین شرایط رای دهی را ندارد و حتی جمعیت کشور را با حدس و گمان و تقریب اعلام میکند، چنین آماری را تهیه کند)، ایران را در رتبههای اول کتابخوانی در سطح جهان قرار دهد و نیز، باران اتهام را بر سر دیگرانی که حضور نداشتند فرو ریزد.
در این "مصاحبه" تقریبا یک شنونده بودی و تنها در مواردی که به بخشی از تاریخ زندگیت مربوط میشد، اعتراضاتی کردی که کافی و روشنگر نبودند.
به نظر من در این دو "مصاحبه" نقطه قوت قابل ذکری نداشتی و این، به دلیل عدم آمادگی و عدم تسلط تو به موضوعات مورد گفتگو بود.
این دو "مصاحبه"، جنجالی را در برخی از رسانهها در پی داشت و واکنشهای تندی را برانگیخت. برخی به نفس مصاحبه با این افراد ایراد داشتند و برخی دیگر بر ضعف تو انگشت گذاشتند و برخی دیگر تو را مورد سرزنش قرار دادند که چرا تو، که زمانی چریک فدایی و چپ بودی، در مقابل اتهامات فخرآور به چریکهای فدایی کوتاه آمدی.
از نظر من تو مختاری که با هر کسی که بخواهی مصاحبه کنی. نه تنها با امید دانا و فخرآور بلکه حتی اگر مقدور باشد با کسانی چون رئیسی و خامنهای و دیگر جلادان جمهوری اسلامی. به نظر من نفس مصاحبه با این اشخاص هیچ ایرادی ندارد و منطقی نیست که این کار زیر سوال برود بلکه اشکال در عدم آمادگی برای به چالش کشیدن این افراد و چگونگی مصاحبه است.
کیانوش عزیز، تو سالهاست که از چریکهای فدایی، از چپ و از گذشته خود فاصله گرفته و به راه دیگری رفتهای و نمیتوان هم، از تو انتظار داشت که تمام قد از تارخ گذشتهات دفاع کنی ولی میتوان و منطقی است از تو انتظار داشته باشیم زمانی که با اتهامات بیاساس از سوی طرف مصاحبه مواجه میشوی، روشنگری کنی و بیاساس بودن آنها را برملا نمایی و طبیعی است که برای این کار، آمادگی قبلی و تسلط به موضوع لازم است.
به خاطر این "مصاحبه"ها با واکنشهای تند و عصبی مواجه شدی و به نظر من با وجود چهره خندان و قیافهای آرام، عکسالعمل تو در مقابل حملات منتقدین نیز از روی عصبیت بود.
در این واکنش، به منتقدین خودت برخورد کردی و برخلاف انتظاری که داشتم توپ را به زمین آنها انداختی که چرا شما با فخرآور برخورد نمیکنید و تلاش کردی از خودت سلب مسؤلیت کنی و فراموش کردی که این توهینها و اتهامات در سایتی انتشار یافته است که تو مدیر مسؤلش هستی و در "مصاحبه"هایی مطرح شدهاند که تو ترتیب دادی و گرداننده آنها هم خودت بودی. و در نهایت به درستی گفتی که کسی نمیتواند برای تو تعیین تکلیف کند (نقل به معنی) و...
کیا جان، نازنین، برای من و شاید بسیاری دیگر، اصل مساله اتهامات فخرآور به فدائیان نیست زیرا علاوه بر او کم نیستند کسانی که میخواهند تاریخ فدائیان و حتی کل چپ را تخطئه کنند. این اساسا خط و تلاش و سیاست جمهوری اسلامی است که به نظر من هم لازم است یک فکر اساسی برای آن بشود و کار با پاسخ دادن به افراد گوناگون کارساز نیست و نیروی زیادی میبرد و ما را مانند گردابی در خود غرق میکند. اصل مساله آزادی توهین و اتهام و دادن تریبون به چنین اشخاصی و مسؤلیت تو در قبال این توهینها و اتهامات است. مساله اصلی این است که من و بسیاری از دوستانت فکر میکنیم اینگونه تلاشها از سوی برخی افراد نه در جهت سازندگی و علیه جمهوری اسلامی بلکه در جهت تخریب و تخطئه اپوزیسیون و پراکنده کردن آنها و ایجاد دشمنی و نفاق بین آنها و به نفع دین سالاران حاکم است. اصل مساله این است که من و بسیاری از دوستانت آرزو داریم، صرف نظر از خط سیاسی، تو سایتی داشته باشی خوش نام، روشنگر و محلی برای برخورد و رشد اندیشهها، سایتی که جزو پیشتازان مبارزه علیه جمهوری اسلامی و برای آینده بهتر مردم ایران باشد نه سایتی بدنام و محل درگیریهای عوامانه و مکانی برای سوءاستفاده جمهوری اسلامی.
من شخصا خوشحال خواهم شد اگر به تلاشت در پیشبرد کار کانال ویدئویی ادامه دهی و مصاحبههای (و نه "مصاحبه"های) خوب و چالشبرانگیز و روشنگری ترتیب بدهی ولی اگرچه همان سالهای اول انقلاب از مشی چریکی فاصله گرفتیم و آن را رد کردیم، فراموش نکنیم که جنبش چریکی همانند هر پدیده دیگری، تماما سیاه و تاریک نبود و حداقل تجاربی داشت که هنوز هم میتوان از آنها بهره برد.
و فراموش نکنیم ۳ اصل اساسی یک عملیات چریکی را گرچه چریک نیستیم:
1- شناسایی، ۲- برنامهریزی، ۳- تدارک و آمادگی کامل و بعد... عملیات!
تندرست، موفق و سرفراز باشی
دوست دیرین تو
اژدر بهنام
8 دی 1396
۲۹ دسمبر ۲۰۱۷
-----------------------
1- میخواهم جریان "سانسور" امید دانا را به یادت بیاورم:
تا اواخر ماه اوت 2013 امید دانا همانند بسیاری دیگر حساب کاربری معمولی داشت. او بارها مقالات خودش را که تو به دلایل فنی یا مضمونی جا به جا میکردی تغییر میداد و جای آنها را عوض میکرد. با وجود چندین بار هشدار، همچنان به کار خودش ادامه داد و من و تو باهم تصمیم گرفتیم امکان تغییر را از او بگیریم و این کار را کردیم. این تصمیم را به مدیریت اطلاع دادیم و کسی مخالفت خود را اعلام نکرد و اصلا کسی در این مورد نظر نداد. بنابراین مدیریت در این مورد هیچ نقشی بازی نکرد.
به این ترتیب میبینیم که امید دانا "سانسور" نشد بلکه به دلیل عدم رعایت مقررات سایت، تنها برخی از امکانات از دسترس او خارج شد.
امید دانا جند ماهی به همین ترتیب مطالبی را در سایت منتشر کرد و پس از آن رفت و دیگر نیامد. حساب کاربری او همچنان باز است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید