رفتن به محتوای اصلی

فریاد گرسنگان بیکار
30.12.2017 - 10:26

مردم ایران بپا خاسته اند. فریاد بیکاران و گرسنگان کاخ های آخوندی و بیت رهبری را به لرزه درآورده است. گرانی همچون پتک بر دهان خشک و خالی مردم می کوبد و آنانرا با تمام وجود برابر چپاول های میلیاردی ملاها و مکلا ها گذارده است تا یکبار برای همیشه تصمیم بگیرند و دیگر تن به خشونت و زندان و اعدام ملا ندهند. تاب و توان 40 ساله ی مردم پاکباخته طاق شده و دیگر نمی توانند و نمی خواهند گول حکومت الله (آخوندها)را بخورند. ملاها تا توانسته اند ساده دلان متعصب را فریب داده اند، و خود بر هستی و جان و مال توده ها چنگ برده اند. دیگر بس است. سرود برپاخیز، توده های زمینگیر و غارتشده را به میدان مبارزه با حکومت دینی و ملائی آورده، و می رود که دریای مردمی را همه جا و در سراسر ایران به خیابان ها بکشاند و بیشتر هم خواهدکشاند. اینک فصل جدائی دین از دولت است همه با هم برپاشویم و کل بساط آخوند جماعت ریاکار را از بن و کنه برکنیم. هدف کنونی مبارزه اخلاقی ما با ملا جماعت"جدائی دین از دولت" است و سمت نبرد "انسانی ـ طبقاتی" ما در مسیر زدودن بهره کشی ها و کنارگذاردن نابرابری هاست که آن بی شک می تواند بسود رهائی همه مسلمانان ایران، خاورمیانه و جهان فراروید و موثرباشد و الگوئی شود برای نیازمندان آن در "جهان اسلام" و ای بسا بازتاب های امیدبخش و ثمره های آزادیخوانه فرامنطقه ای هم داشته باشد. همچنانکه خمینی با به انحراف کشاندن مبارزه نان و آزادی مسلمانان ایران در 57 و تأثیر منفی آن در منطقه و جهان، عملا نوع مسلمان را دشمن هم ساخت و آنانرا به جنگ مذهبی منطقه دچار کرد و دم پاسداران حماقت آخوندی را در همه جای منطقه و جهان کلفت ساخت و تروریسم را نهادینه نمود.
چراکه: دیری نپائید که اهداف سرکردگی ضدبشری و دسیسه های خودکامگی ارتجاع اسلامی در دو شاخه فرسوده و غارنشین" شیعی ـ سنی" بیش از پیش تقویت شد و همینک آن در حال ویران کردن دار و ندار مردم ایران، مشتعل ترکردن جنگ های مذهبی در خاورمیانه و تشدید میلیتاریزه شدن جهان آشوبزده، به ضرر همه ی مسمانان فقیر تمام شده است؛ جنگ مذهبی کوری که امپریالیسم آمریکا و ناتو و صهیونیسم بهره ی مستقیم از آن برده و همچنان دست و دل گشاده می برند و دسیسه ها می آفرینند. بی کم و کاست سران سنی و شیعی هرکدام بسهم ادعای پوچ رهبری خویش مسئول این تنگدستی ها، بیکاری ها و همنوع کشی ها کنونی می باشند. مافیاهای مذهبی ایکه در ایجاد فرقه های تروریستی خود در منطقه و بر جهان اسلام سیستماتیک چنگ انداخته، و همچنان نان و جان مردم را به نام خدا غارت می کنند و با آن دارائی ها در حال باروت خریدن و بمب پاچی بر سر همین مسلمانان می باشند.
رهبران شیعی و سنی 1400 سال است که دست از اراجیف مفت و برتریجویانه فرقه ای خود برنداشته و برنمی دارند و بخش محال متعهد و مسئول آن نیز هنوز نمی خواهد بفهمند درد نوع انسان بهره کشی انسان از انسان است و آنها دست در دست با سرمایه سالاری نئولیبرال می باشند و نمی توانند دست از سر مردم بیکار و گرسنه و فراری ما و منطقه بردارند. بی گمان راه سختی در پیش ماست و تا ایجاد شبکه های روشنگری و مقاومت فراملی و فرامنطقه ای مشترک برعلیه این دکانداران دینی و جهانخواران پشتیبان آنان، رهائی از دام مهلک جنگ های مذهبی نیز آسان نیست و تا زمانیکه این شبکه های افشاگری سازمان توده ای نیابند، بی گمان نفوذ مذاهب و تأثیر ویرانگر سران دینکاران هم همچنان رونق خواهدداشت و خواهندتوانست بر باور توده های مسلمان گرسنه، بی دادرس و ساده دل توسط این دغلکاران غربی سوارشوند. زیراکه:برای ما روشن و آشکاراست، که سران این مذاهب در قدرت و در برابر خواست نان و کار و آزادی از سوی زحمتکشان، ستمدیدگان، کارگران، زنان، خلق ها و ملت ها های ما و منطقه، پاسخ شان جز خشونت و زندان و کشتار نیوده و نیست. به راهکارهای دو قطب سران شیعی و سنی نگاه کنیم.
در ایران اسلامی و با حکومت الهی او، کشتار و توحش و چپاول بیانگر سرراست نظام شیعی ست و درخواست حقوقی و صنفی یک کارگر بسان رضا شهابی که صدهای دیگر در زندانند، بخاطر تشکیل سندیکائی 6 سال در زندان بوده و تاکنون دوبار سکته مغزی کرده است؛ و پاسخ دستگاه قضای نظام به او، تداوم 963 روز زندان دوباره و محکومیت جبری او نه تنها به زندان بل به مرگ تدریجی ست. در قله توحش سنی، سران سعودی در دشمنی با سران شیعه و به تبع آن انتقامگیری از حوثی ها 20 میلیون انسان را در حال گرسنگی و تشنگی و مرگ ناگزیر قرارداده اند. بیش از یک میلیون از بچه و سالمندان دچار وبا شده اند و امکان درمانی ندارند. این نسل کشی بسان دیگر درگیری های مذهبی سنی سیعی تاریخی، جز جنگ، گرسنگی، بیکاری، مرگ و تباهی زندگی میان استثمارگران و انسانهای ستمدیده و استثمارشونده نبوده و نیست. خشونت ها و کشتارهائی که تا نهایت توحش و توام با تعمیق تضاد طبقاتی به مردم ما و منطقه و جهان مسلمانان نینجامیده و بی شرمانه تحمیل می شوند.
اینبار اما در ایران تلاش و مبارزه کارگری ـ توده ای یا نبرد پائینی ها برای دگرگونی و فروریزی پایه های این توحش بربریت مذهبی از " 7 دی " آغازشد؛ و می خواهد زیربنای این همه تحقیرها، توهین ها، نابرابری ها، تبعیض ها، ستم ها، خودکامگی ها، چپاول ها، بیکاری ها و تنگدستی را درهم ریزد و به دفاع از حق زندگی و داشتن شهروندی و حقوق بشری و یافتن زندگی انسانی فرارود و خواهدرفت. خودمدیریتی و رهائی ایکه حق مسلم انسانی مردم ما و منطقه است و باید و شایسته است مسلمانان برایش برخیزند. برای بشریت باوردمند و فقیر امروز تنها دو راه بیشتر باقی نمانده است، یا مرگی خفت بار همراه با انواع و اشکال تحقیر ها تهدیدها و نابودی های موجود، یا دست یافتن به زندگی شایسته ای که برازنده ی نوع انسان همدرد باشد و می باید برایش به مبارزه با دشمنانش برخیزد.
مردم ما دیریست روزانه شاهد جنایت ها، ستم ها، غارتگری ها و باجخواهی های آخوندی و سرمایه سالاری داخلی و خارجی می باشند که در شکلهای مختلف اش در این سرزمین بلا زده و ملا خورده جاری ست و به کمر خمیده مردم هرروز بار گرانتری می افزاید. ما چاره ای جز این نداریم، که در برابر این همه توهین، توحش و استثمار و تحمیق بایستیم، مردم ما نمی خواهند بیش از این نظاره گر ویرانی ها باشند. مردم ما می دانند که این همه جنگ مذهبی و دعاوی ناسیونالیستی، و آشوب و درگیری ها و ترورهای درنده و حیوانی در منطقه خاورمیانه در واقع برای دریدن ما و نوعی های همدرد ماست. مادر این توحش ها و این جنگ ها و این ترورهای داعش سنی ـ شیعی جز برتریجوئی و مال اندوزی های آخوندی نیست. جنگ هائی که عملا به جای جنگ جهانی و نیابتی آن در منطقه فعال شده و در حال مکیدن خون مردم می باشد که بار گران آن برکول مردم خاورمیانه و جهان فقرزده نهاده شده است. همزمان فقر و بیکاری و سرخوردگی "جهان کار" را فراگرفته و در واقعیت امر نیز، این نارسائی ها نشانه ی همان جنگ جهانی ست که امپریالیستها از ترس بیداری عمومی مردم دنیا، و از ترس شورش و انقلاب های جهانی، آنرا آگاهانه و توسط ارتجاع اسلامی در خاورمیانه و توسط سران مذاهب به راه انداخته است. آیا ما باید تاوان آنهمه بهره کشی ها و استثمارهای سرمایه نئولیبرال را با دریدگی خود توسط سران مذهبی بپردازیم؟
آخوندها و استثمارگران داخلی و خارجی دست در دست هم دارند و دشمنان طبقاتی ما و مردمان منطقه هستند. ملا های سنی و شیعی، و بهره کشان بر سر دریدن ما با هم رقابت دارند. گوئی آنها ما و زندگی مان را خیلی پیشتر ها میان خود تقسیم نموده اند، و اینک بر سر سهم ناچیز و یا بیشتر کردن آن با هم دعوا دارند. و با بیان این واقعیت حق و سهم ما در این بازی مرگ و زندگی تنها و تنها همین است که در برابر همه آنها بایستیم و به مبارزه خود رهائی بخش برای تعیین سرنوشت خودمان به دست خودمان از پا نایستیم و نخواهیم ایستاد. ما کارگران، زحمتکشان، مردمان تنگدست، روشنفکران مترقی، ازادیخواهان دمکرات، زنان زیرستم مذهب، ملت ها و خلق های تبعیض زده ی منطقه همه همدردیم و دشمن مشترک خود را که جز سران انگل مذاهب و کردنکشان سرمایه سالار جهان باشند بخوبی می شناسیم؛ و بی هرگونه ماجراجوئی و غفرصت سازی براای سرکوب خویش، و تنها در پی حق خودیم و اگاهانه، هماهنگ، متشکل، و با دلگرمی و پشتگرمی همدیگر برای ازادی و برابری برابر آخونها ایستاده و تا فروریزی کل این نظام دغل خواهیم ایستاد.
بهنام چنگائی 9 دی 1396

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.