مفهوم آزادی های یواشکی زنان در ایران این روزها دعوای تیتر و نام شده است و گویا اگر با به "راه انداختن صفحه آزادیهای یواشکی" از سوی خانم معصومه علی نژاد قمی "مسیح علینژاد" نبود، باید هنگام پوشیدن روسری هر خانم ایرانی یک توسری ناقابل هم تقبل میکردند!!.
اما چنین نیست، فعالیت زنان ایران تنها چند صباحی بعد از آغاز حکومت مذهبی خمینی با برگزاری تظاهرات عظیم در دفاع از آزادی پوشش و رد حجاب اجباری آغاز گشت، اما عده ای چنان می اندیشند که انگار در خیابانهای تهران و سایر شهرهای ایران سالهاست که زنان و دختران جوان صم بکم و بدون هیچ عکس العمل و یا دفاع جانه ای از اراده و مطالبات خود، در برابر فشار، شدت و حدت مٲمورین گشت ارشاد و سایر نهادهای مزاحم آزادیی های فردی و اجتماعی، مانند آمرین به معروف و نهی از منکر، خواهران زهراء، بسیجیان ولایت فقیه، نیروهای خود سر و آتش به اختیار، سر تعظیم فرود آورده اند. خیر هرگز چنین نبوده و نیست، چرا که شیرزنان ایران سالهاست بصورت علنی به فرامین مذهبی رژیم مُلایان شیعه نه گفته اند و با اراده استوار و مقاومت در برابر نابرابریهای متفاوت، خواهان شکستن دیوار حصر آزادیهای خود بوده و مبارزه می کنند.
پس باید گفت، واقعیت این است که درست از همان زمانی که روند اجباری شدن حجاب از سوی رژیم شروع شد، روند مقاومت در برابر حجاب اجباری هم در مقابل آغاز گشت و نه با آزادیهای یواشکی کنونی که تنها گامی است ناکافی و تا حدی مشکوک جهت به بیراهه بردن روند کلی شکل گیری مبارزات سراسری مردم ایران در این روزهای سرنوشت ساز.
آری، زنان ایران قبل و بعد از انقلاب راههای مختلفی برای مقاومت یافته اند و هزینه های سنگینی هم برای آن پرداخت کرده اند.
پس به طور کلی، می توان اشاره کرد که روش های مقاومت زنان ایران در برابر حجاب اجباری به دو دسته "بدحجابی" و "بی حجابی" تقسیم شده اند. تقریبا بعد از سال ۱۳۶۰ و هم زمان با سرکوب وسیع مخالفان سیاسی و اعدامهای گسترده در سراسر کشور، حجاب اجباری که روند تثبیت آن درست از چند روز پس از انقلاب و با فرمان خمینی آغاز شده بود، تقریباً جنبه همگانی گرفت. به این معنا که جز استثنائاتی اندک در تهران و کلان شهرها، در دیگر شهرهای ایران موهای زنان با پوشش کامل بود و زنی یافت نمی شد که کاملا بی حجاب باشد.
مقاومت زنان اما، با عدم تبعیت از معیارهای حکومتی مُلایان برای حجاب ادامه یافت. استفاده از رنگ هایی که حکومت آنها را زننده می دانست، عقب راندن سانت به سانت روسری، پوشیدن لباسهایی که از نظر مقامات مذهبی رژیم مصداق خودنمایی بود و این نوع از مقاومت را حکومت "بدحجابی" نام نهاده و با اختصاص بودجه های عظیم و از طریق روشهای مختلف، کمر به مقابله با آن بست.
اما طولی نکشید که زنان و دختران ایران به بهانه شرکت در مراسم ها و جشن های ملّی، همچو چهارشنبه سوری و نوروز و شرکت در آیین های باستانی ایرانیان، گامی پیشتر رفتند و با کشف حجاب خود عملاً با بی حجابی به قوانین کهنه و قرون وسطائی حاکمیت نـــه گفتند. در این دوران طلائی که تا کنون ادامه دارد "بی حجابی" بعنوان یکی از مصادیق مبارزه با سیاستهای رژیم بشمار می رود و هستند کسانی که می خواهند این دستاورد مهم بانوان ایران را در قالب آزادیهای یواشکی پوشش دهند و معرفی کنند و سر و صدای رسانه ای معکوس و صد البته به نفع حاکمیت ایجاد کنند.
بنابراین در یک جامعه ترقی خواه که آزادی پوشش جزو لاینفک روند مبارزات آن است، نیازی به دفاع از آزادی یواشکی نیست، چرا که حاکمیت مُلایان با توجه به شرایط حساس خود، در رویا هم نمی تواند به فکر محدود کردن مطالبات آزادیخواهانه علنی امروز مردم باشد.
پس چرا آزادیی های یواشکی مطرح می شود:
این اولین دلیل از دلائلِ بسیار تردید بنده است. با توجه به روند مبارزات کنونی کشور، متٲسفانه عمداً کوشش می شود منافع و مطالبات عمومی مردم ایران قربانی علائق شخصی چهره های اپوزسیون نما شوند. البته آنها همیشه قادر نیستند و نخواهند توانست سلیقه خود را آنچنان که مایلند، گسترش بدهند، چرا که سطح مبارزات و خواسته های جامعه مانع آنها می گردد. اما وقتی موفق می شوند، که رژیم ولایت فقیه نیز در پی مانع تراشی و تحریف کردن روشهای مبارزات باشد. پس می بایستی از چنین اشخاصی گله کنیم و نه از جامعه ای که اجازه می دهد چنین افرادی تا این حد پیش بروند و متٲسفانه عاقبت فعالیت آنها هم به سود حاکمیت تمام شود.
آزادیهای یواشکی صفحهای در فیسبوک است که در آن، زنان ایرانی عکسهایی از خودشان را منتشر کرده و دربارهٔ تجربه خودشان از آزادی پوشش حرف میزنند.
در معرفی این صفحه آمده: " این صفحه متعلق به هیچ گروه و جریانی نیست. صفحه دغدغههای زنانِ داخل ایران است و عکسها تماماً مربوط به عکسهایی از شهرهای مختلف ایران است که زنان خودشان میفرستند. تمامی دختران و زنان ایرانی در زادگاهشان گرفتار محدودیتهای اجتماعی و قوانین بازدارنده هستند و در انتخاب پوشش آزاد نیستند. اما با وجود تمام این محدودیتها گاهی خودشان آزادیهایی را تجربه میکنند که برای لحظهای از بند این حصارها رها میشوند. این صفحه فقط همین لحظهها را ثبت میکند تا دست یابی زنان به حق انتخاب پوشش. آزادیهای یواشکی زنان در روایتهای این صفحه آشکار میشود". (۱)
به حقیقت دغدغه اصلی زنان و مردان ایران امروز، تنها حجاب نیست، بلکه گرانی، فساد و فحشا، ورشکسته شدن کارخانجات و صنایع داخلی و بدهی های میلیاردی موسسات مالی و بانکی به مردم، حمله به اجتماعات ناراضی و صدها مورد دیگر گرفتاریها و مشقات مردم جامعه، تنها با یک نوشدارو علاج پذیر است و آن نابودی کلیت نظام ضد مردمی رژیم ولایت فقیه با پیگیری و ادامه مبارزات سراسری در قالب تظاهرات و نافرمانی های عمومی در تمام نقاط ایران.
در اینکه رفتن یک خانم بر بالای یک سکو و کشف حجاب نمودن ایشان برای به نمایش گذاشتن بی حقوقی زنان در انتخاب آزادانه پوشش در نظام مُلایان است شکی نیست، اما واقعیت را بپذیریم که با دریافتی که از مبارزه داریم و تعریف و توصیف ابعاد گوناگون آن، حد و مرز و اصول، تنها طلب آزادی پوشش به تنهایی نمی تواند پاسخ کاملی در زمینه تحقق کلیه خواسته های مشروع مردم ایران باشد. این اقدام غیر از جنبه رسانه ای، می تواند بعنوان تغییر نابخردانه در کیفیت و تقلیل مبارزات عمومی قلمداد شود. پس معرفی نمودن مبارزه علنی زنان در قالب آزادیی های یواشکی، جفای بزرگی است که دقیقاً سران رژیم می خواهند از طریق هیاهوی تبلیغاتی خود با آن، مبارزات را به سمت و سوی دیگر بکشانند و بر ایام عمر خود بیفزایند.
مبارزات مردم ایران در جهت سرنگونی رژیم ولایت فقیه تنها به آزادیهای یواشکی ختم نمی شود، چرا که اکثریت مخالف سیاستهای رژیم مذهبی سالهاست از طروق مختلف علناً و آشکارا به تمامیت ارکان قدرت نـــه گفته و خواهان برچیدن بنیان ظلم و ستم دیکتاتوری ولایت فقیه هستند.
دیدگاهها
پاسخ به ایرادات جناب توکلی
بسیاری از ما قبل از آنکه مجبور به فرار از زیر تیغ احکام سنگین قضائی بیدادگاههای رژیم شیعه شویم پنهان و آشکار مبارزه کرده ایم و بودن امروز ما در غربت به معنای ماهیچ نیستیم نیست!.
به نظرم مشکل تنها نام و مسمی "آزادیهای یواشکی" نیست، بلکه نکته اصلی غلط اندازی عمدی در مسیر مبارزه علنی زنان قهرمان ایران است. آیا شیرزنانی همچو ریحانه جباری و ندا آقا سلطان یواشکی مبارزه می کردند یا علنا و همراه جوانان ایران در کوچه و خیابان خواهان برچیدن نظام ظالمانه آخوندی و رسیدن مردم ایران به حقوق حقه خود بودند؟!
قرار دادن فعالیت و حتی اسم مبارزین راستین ایران و فعالیت سازمانی مبارز و قهرمانانی واقعی همچو مجاهدین خلق و حتی دراویش مبارز و مظلومی که دور منزل قطب خود جمع گشته و توسط نیروهای سرکوبگر و آتش به اختیار کتک می خورند و سر و صورتشان را می شکنند ـــــ
دختري با چهره كاملا علني ولا
You see this flag? This is the flag of my freedom. I want to choose what to wear myself. I don't want anyone to interfere in my choices. And now watch how I will wave this flag on the road. I have no fear no matter what the danger is. I am fed up with this discriminatory law.Regardez comm
آزادی های یواشکی تنها یک نام