رفتن به محتوای اصلی

در دفاع از نام "حزب فداییان خلق ایران" برای تشکل نوبنیاد چپ
23.03.2018 - 15:43

 

از زمانی که بحث حول بینانگذری تشکل نوبنیاد شروع شد. شاید یکی از مهمترین بحث و دغدغه شرکت کنندگان گزینش نام مناسب برای آن بوده است. نامی که هم بتواند این مجموعه را توضیح بدهد و هم پیوندهای تاریخی، سیاسی-اجتماعی این مجموعه را در افکار عمومی نشان بدهد و از این طریق گسستی بین این تشکل نوبنیاد و پایگاه اجتماعی تاریخی ایجاد نشود. بویژه این بحث از این زاویه در شرایط کنونی اهمیت پیدا میکند، که این تشکل نوبنیاد در خارج از کشور و بدور از حتی مشارکت و تماس با آن پایگاه اجتماعی تاریخی که هنوز هم در اشکال مختلف خود را به پایگاه اجتماعی فداییان خلق ایران متعلق میدانند، ایجاد میشود.

بحثهایی که تاکنون در درون تشکلهای قایل به بنیانگذاری شده است. میتوان آن را به سه مشخصه (گروه) اصلی تقسیم کرد.

1- نامهایی که بدون هیچ پسوند و پیشوندی بر نامهای بدون اشاره به پیشینه تاریخی این جمع، غیر فدایی هستند. مانند "حزب چپ ایران"، حزب چپ دمکرات ایران"، حزب آزادی ایران، حزب سوسیالیستهای ایران، همبستگی برای توسعه پایدار ایران، رهروان آزادی مردم ایران....."

2- نامهایی با پسوند فدایی مانند "حزب جپ ایران (فداییان خلق)، حزب چپ دمکرات ایران (فداییان خلق)، حزب آزادی و عدالت (وحدت فداییان خلق ایران)

3- نامهایی بدون پسوند یا پیشوند تاکید بر نام فدایی دارند. مانند "حزب یا سازمان فداییان خلق ایران، سازمان متحد فداییان"

اشکال اساسی رفقایی که بر انتخاب نامهای غیر فدایی تاکید دارند و اسامی مانند "حزب چپ ایران و...." را پیشنهاد داده اند، این است که هیچ استدلال و بررسی از پیشینه و کارنامه مشخص این پروژه بنیان گذاری تشکل نوبنیاد که کارنامه ده ساله دارد، ارایه نمیدهند. بلکه بر اساس یک سری استدلاها و آرزوهای نیک، که الزما میتوانند در یک سری بحث انتزاعی و مجرد و در شرایط دیگری درست هم باشند، به پیشنهاد دادن اسم برای تشکل نوبنیاد مبادرت میکنند. آرزوها و أيده آلهاي خودشان را بجاي واقعيت موجود زنده ميگذارند و با آرزوهاي شيرين دنبال نامگذاري هستند كه با هيچ يك از روندهاي تاكنوني این پروژه همخواني ندارد.

چرا ندارد:

1- از عمر اين پروژه ده سال ميگذرد. در اين ده سال هيچ نيروي غير فدائي نتوانست جذب بكند. تنها نيروي غير فدائي كه شوراي موقت سوسیالیستها بود، از اين پروژه خارج شد. اين پروژه با خروج آنها و متاسفانه انشعاب در سازمان اتحاد فداييان و بحران در سازمان فداييان اكثريت شكست خورد. حداقل دوره ايي يكساله لازم بود، براي شروع و به غلطك افتادن مجدد پروسه بنيانگذاري تشكل نو بنياد با مضمون حزبي.! همه این روندها با برگزاری و تصمیم کنگره فوق العاده سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و تصویب مصوبه توافقی، همچنین متاسفانه رسمیت یافتن انشعاب در سازمان اتحاد فداییان خلق ایران در دور جدید تدارک بنیان گذاری "تشکل نوبنیاد با مضمون حزبی" را سازمان و سامان یافت.

2- بايد توجه داشته باشيم، كه اين پروژه در خارج از كشور است. بدون پيوند و مشاركت مستقیم نيروهاي تاريخي فدائیان داخل كشور كه همچنان رسما و كتبا خود را به اين جنبش متعلق ميدانند.! اولین کنگره مشترک بینانگذاری خود را برگزار میکند. نیروهای خارج از کشوری بدون پیوند و مشارکت نیروهای داخل کشور نباید تشکلی را بنیان بگذارند، که در عمل انحلال سازمانهای موجود تاریخی بدون حق مشارکت تمامی نیروهای متعلق به این تاریخ میباشد.

3- توجه داریم که جا انداختن نام یک حزب در جامعه سیاسی و بین مردم، ایجاد پایگاه اجتماعی-سیاسی به زمان، تبلیغات و صرف انرژی نیاز دارد. حالا خود اين رفقا قاعدتا بايد توجه داشته باشند، كه انتخاب نامي غير فدائي حتي بخشي از خود شركت كنندگان در كنگره مشترك را مجاب نميكند! تا چه رسد به اينكه در اين شرايط بخواهد نيروهاي تاريخي جنبش فدائي در داخل كشور را راضي و مطلع از این انتخابهای جدیدشان بكنند و با تشکل نوبنیاد پیوند ارگانیک و عاطفی دهد. حالا با چه انرژي و امكانات ميخواهد به جامعه توضيح بدهد و خود را گسترش بدهد، بماند.

4- معلوم است که وحدت گسترده تر چپ ایران در یک حزب یا جبهه واحد آرزوی هر چپ ایران است. اما تمامی فاکتها، زندگی و فعالیت تاکنونی و جاری این پروژه نشان داده است، که این پروژه ظرفیت و توان حمل بار سنگین وحدت گسترده چپ ایران را ندارد. ده سال کافی نیست؟، تا یک ارزیابی از ظرفیت و تواناییهای این پروژه ارایه بدهیم؟ و واقعا بر مبنای تواناییهای واقعی آن تصمیمات واقعبینانه و منطقی اتخاذ کنیم؟ تامین و به بار نشاندن وحدت گسترده چپ ایران با انتخاب یک نام عمومی مانند "حزب چپ ایران یا شبیه به این" تامین نمیشود. باید پیش زمینه ها و زمینه های آن در یک گفتگو و فعالیتهای مشترک در کل تشکلها و فعالین چپ ایران فراهم بشود، تا بتواند از وحدت چپ ایران صحبت کرد.

این پروژه در کارنامه ده ساله خود فراتر از ظرف فداییان پیش نرفت. هر آنچه که غیر فدایی بود راهشان را جدا کردند. حتی برای پیشبرد اراده گرایانه و.... این پروژه هر کدام از همراهان را یا دچار انشعاب کردند یا برای مدتی دچار بحران کردند. با چه ارزیابی شما میخواهید؟. بار سنگین وحدت گسترده تر چپ ایران را بر گردن این پروژه، با دارای کارنامه مشخص و قابل متر کردن، بگذارید؟. ما برای اینکه روزی این آرزوی نیک همه امان را به بار بنشانیم. باید واقعبیانه بپذیریم که این بنیانگذاری و متشکل شدن بخشی از فداییان از نحله های مختلفی است، که روزی و روزگاری از هم جدا شده بوده اند، دو باره دور هم جمع میشوند. همه تلاشمان را بکنیم که به جنبش نشان بدهیم که فداییان توانستند، تشکل جدید خودشان را بنیان بگذارند! و با هم دیگر کار مشترک بکنند!. آنگاه میتوان این تشکل نوین فداییان را سکویی در جهت وحدت و تشکیل جبهه چپ ایران قرار داد. این واقعبینانه نیست، که ما فداییان خود را با انتخاب نامی دیگر فکر بکنیم که میتوانیم یا توانسته ایم، وظیفه سنگین "وحدت گسترده تر چپ" ایران را به انجام برسانیم. این نگاه اراده گرایانه میتواند نه تنها ما را از آن هدف نیک دور کند، حتی ظرفیتهای قابل استفاده فداییان را برای کمک به تشکیل جبهه یا وحدت چپ ایران را هم بی اثر و ویران بکند.

همانطور که نوشتم، متاسفانه ما نتوانستیم غیر فداییان را برای گسترش این پروژه جلب بکنیم. قطعا در جایی از کار و عملکرد ما در همین پروسه اشکال بوده است، که امکان فرا رفتن از طیف فدایی را ناممکن" کرد. آری قطعا اینکه این پروسه فراتر از فداییان نرفت، فضیلت نیست. اکنون که به هر دلیلی نتوانستیم غیر فداییان را جلب بکنیم. با اتکا به کدامین واقعبینی و فضایل باید امکانات موجودی که حداقل میتواند فداییان را از نحله های مختلف بعد از چهل سال دو باره دور هم جمع بکند را از بین ببریم. اتفاقا نظر من این است که اکنون که به اولی نرسیدیم. حداقل امکانات و ظرفیتهای دومی را که میتواند به جامعه چپ کشور و پایگاه اجتماعی تاریخی فداییان این سیگنال مثبت را بدهد، که دیدید فداییان با همه جداییها که گاها اتفاقات دردناکی هم افتاده است، وحدت میکنند را از بین ببریم. حتی نتوانیم از ظرفیتهای واقعی همین نیرو هم استفاده بکنیم.

متاسفانه یکی از آفات جنبش چپ بطور عام و جنبش فدایی بطور اخص اراده گرایی مضر و نشاندن آرزوهای نیک و بلندپروازانه بجای واقعیتها بوده است. اکنون هم این خطر ما را تهدید میکند که آخرین بقایا و ظرفیتهای جنبش فداییان را که هنوز هم در جامعه چپ ایران بزرگترین و پر امکانترین جریان تاریخی است را از بین ببریم و تبدیل به یک نیروی چند نفره خارج از کشور بکنیم و یک تشکل جدید به تشکلهای بی رمق موجود اضافه بکنیم.

از نظر من در صحنه سیاسی-اجتماعی چپ ایران همچنان جنبش فدایی دارای چنان ظرفیتهایی است که بتواند نیرو جذب بکند. متاسفانه هنوز هیچ نشانه ایی از زایش نیروی چپ جدید در صحنه سیاسی ایران نیست. یک طرف میتواند سرکوب ووو باشد. اما همه واقعیت این نیست. با دهها فاکت و سند میتوان نشان داد، که مطرحترین جریان سیاسی چپ ایران همچنان فداییان خلق ایران هستند.

5- پروژه ايي كه بيش از ده سال عمر دارد، نتوانسته افكار عمومي و چپهاي غير فدائي را حتي در حد انگشتان دست قانع به پيوستن به خود بكند، حالا ميخواهد با تغيير نام خود را حذابتر و قابل گسترش بكند. رفقا مشكل نام نيست، كه نتوانستيم گسترش فراتر از فداييان بكنيم، بلكه مشكل واقعيتهاي جان سختي است، كه نميخواهيم باور بكنيم، كه در اين شرايط فداييان با همان تاريخ خوب و بدشان است كه دور هم جمع ميشوند و عاقلانه و آينده نگرانه و حتي به نفع گسترش آينده چپ ايران است، كه بپذيريم در لحظه اين فداييان هستند كه دو باره دور هم در تشكل جديدشان "حزب فداييان خلق ايران" كه براي فعاليت مشترك جمع میشوند. اما همچنان فعاليت و تلاش براي وحدت فداييان با ديگر نحله هاي چپ ايران ادامه خواهد داشت و آنگاه ميتواند سرانجام وحدت گسترده چپ قطعا نامي غير فدائي باشد.

 ابترترين و بي معناترين أسامي آنهايي هستند كه فكر ميكنند براي جذب فداييان و غير فداييان يا گسترش خود ميتواند، به نامي عمومي و در داخل پرانتز اسم فدائي بگذارد. اين پيشنهاد نه اعتماد همه فداييان خوشبين به اين پروژه را جلب خواهد كرد و نه اعتماد غير فداييان را جذب خواهد كرد. باور بكنيم، كه تحليل و ارزيابي و شناخت فعالان كنوني فدائي و چپ ايران فراتر از اينها است، كه بخواهيم با بازي در نوع اسمها در داخل یا خارج از پرانتزها، نيروها را جابجا یا جذب این تشکل یا آن تشکل بكنيم.

بزرگترين لطمه و خسران به وحدت دوباره فداييان و همچنين عقيم گذاشتن تلاش براي وحدت گسترده تر چپ ايران خواهد بود، كه تعريف و يا ظرفيتي فراتر از امكانات و تواناييهاي اين پروژه ازش بكنيم و بخواهيم.

پیش بسوی تشکل نو بیناد "حزب فداییان خلق ایران"

با درود

وهاب انصاري

اول فروردین 1397

21 مارس 2018

 wahab_anssari@yahoo.de

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.