خشمگينم از اينكه خاورميانه، بر آغوش ديكتاتورى و جهل و خرافه و اشغال خزيده و عين خيالش نيست. خشمگينم از اينكه انسان ها در خاورميانه موشهاى آزمايشگاهى شركت هايى كه سلاح هاى شيميايى توليد مى كنند هستند. خشمگينم از اسد وحشى و جانى و قاتل.
جهان مشغول ناز و كرشمه هاى دولت ها و قدرت هاست. هيچ به اين انديشيده ايد كه جهان دارد براى بودن و نبودن يك ديكتاتور با خودش كلنجار مى رود و وقت تلف مى كند، و اين ميان هزارها بيگناه و معصوم زير چنگال هاى اسد جانور دارند نبودن را جان مى كَنند؟
حالم از دنيايى كه مركزيت سياسى آن را بودن و نبودن يك ديكتاتور به بازى گرفته به هم مى خورد.
حالم از صف گيريها و گُه خوريهاى سياستمدارانى كه بقاى سياسى خويش را در دفاع از يك ديكتاتور مى جويند به هم مى خورد.
عروسكت را محكم بر بغل بگير و گاز شيميايى ديكتاتور را محكم نفس بكش دختر معصوم خاورميانه. بر روى ترديد جهان دراز بكش و بى صدا بمير. بزرگان سر ميز سياست مشغول لابيگرى و تعارف هستند. بى صدا و آرام بمير، مواظب باش حواس سوداگران سياسى را بر هم نزنى.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید