رفتن به محتوای اصلی

نبرد ضد اطلاعاتی نئوکان ها – بخش دوم
27.04.2018 - 12:00

نبرد ضد اطلاعاتی نئوکان ها – بخش دوم
نمونه هائی از شیوه کارکرد آنها
دروغ سازی های کلان
دروغ باید آنقدر بزرگ و وحشتناک باشد که شوک شدیدی را در جامعه ایجاد بکند. بمباران شیمیائی مردم عادی بخصوص زنان و کودکان. بمباران بیمارستان ها و مدارس و کشتار بیماران، نوزادان و محصلین مدارس. حمایت مستقیم مالی، نظامی و سیاسی از جانیان، قاتلان و عاملین شناخته شده کشتارهای جمعی. معمولا برای این اتهامات مدرک و سندی وجود ندارد. بخاطر همین باید سند سازی های لازم صورت بگیرد. گرچه سند سازی ها بخودی خود دروغ میباشند، اما در شرایطی که تمامی رسانه های خبری و خبرسازی دولتی و خصوصی کلان دم به دم و لحظه به لحظه آنها را بصورت اخبار موثق از دستگاه های خود قریاد کرده و مغزهای همه را بمباران میکنند، در این شریط دیگر ذهنیت مردم پر شده و در اذهان به قضاوت نظری خاصی تبدیل میشوند. قدرت های سیاسی اقتصادی بازیگر این سناریوها در این موقع هم دادستان، هم هیات ژوری و هم قاضی شده و حکم محکومیت رقیب خود را صادر کرده و سپس به مجری قصاص مجازات تبدیل میگردند. در این موقع دیگر زمان آن میرسد که متهم به جزای "اعمالش" برسانند. خبرنگارهائی که توسط سیستم کلان نئولیبرالیستی تربیت شده اند، عملا به بخشی از همان سیستم تبدیل شده اند. با این تفصیل، آنها پایبندی های اخلاقی و حرفه ای خود را در خدمت به کلیت سیستم نئولیبرال زیر پای میگذارند.
متهم کردن نیروهای مترقی به ارتکاب
نئوکان های نئولیبرال در صدد حفظ و افزایش سودآوری لازم برای سرمایه گذاری های خویش از یک طرف با تنگی بازارهای سرمایه گذاری، منابع طبیعی و فروش روبرو میباشند، از طرف دیگر برای حفظ، کنترل و گسترش بازارهای جهانی خود از راه انداختن جنگ های منطقه ای، کودتا جهت عوض کردن حکومت ها و پیاده کردن سناریو هایی مانند راه انداختن تظاهرات فاشیستی جهت از کار انداختن حکومت های مردمی را میتوان مشاهده کرد.
جهت پیاده کردن سناریو های بالا باید دستگاه های تبلیغاتی و پروپاگاندای آنها بصورت های کوبنده ای نیروهای مترقی را متهم به وحشتناک ترین اتهامات کلان نموده و بصورتی مستمر این اتهامات را از طریق دستگاه های تبلیغاتی خویش بصدا در آورند، تا فرصت باری فاز های دیگر امنیتی و نظامی پروژه آنها فراهم گردد.
آنها از این طریق و با چسباندن برچسب های آلوده کننده به نیروهای مترقی، نه فقط از نزدیکی نیروهای مردمی به آنها جلوگیری میکنند، بلکه نیروهای مترقی را ایزوله کرده و منزوی می نمایند. بخشی از این نیروها از ترس حملات احتمالی به خود و خانواده هایشان دست از فعالیت مدنی کشیده در گوشه ای آرام میگیرند. بخشی دیگر هم هستند که تحت تاثیر جو آلوده و خطرناک قرار گرفته و جبهه عوض میکنند.
آفریدن کارکترهایی جهت تبلیغ و پروپاگاندا
برای تزریق چنین دروغ های ساختگی، آنها نه تنها به شخصیت هایی بدون وجدان اخلاقی احتیاج دارند تا آماده باشند با تمام وجود در سرنای چنین دروغ ها پروپاگانداهای تبلیغاتی ساختگی بدمند، بلکه گاها با چنان لحن شدید و آلوده ای چنین اتهاماتی را وارد کنند که هم افکار فاشیستی را در جامعه ترویج نمایند، هم کسانی را که چنین گرایشاتی دارند را به سمت خویش بکشانند. آنها با اتخاذ چنین شیوه های تهاجمی توام با تحدید و استفاده از زبان های آلوده نه تنها نیروهای دموکراتیک و آزاده را در موقعیت دفاعی قرار میدهند تا تلاش کرده و از خود دفاع نمایند، بلکه نیروهای اجتماعی هوادار چپ و دیگر نیروهای دموکراتیک و آزاده را از طریق فشار روانی به سمت خویش بکشانند. هر کدام از ما چنین شخصیت هایی را در دنیای رسانه های تصویری، صوتی و دنیای مجازی اطراف خود میشناسیم.
سناریو سازیها در خاورمیانه
اگر این سناریو را بپذیریم که انفجارهای یازده سپتامبر کار دار و دسته بن لادن بوده باشد، اتهام حمایت صدام حسین از آنها و وارد کردن اتهامات دیگر به صدام حسین نظیر اینکه دارای سلاح های شیمیائی و میکروبی بوده و در صدد تولید سلاح اتمی میباشد، در شرایطی که کارشناسان سازمان ملل خلاف آن را گزارش کرده بودند. وارد کردن اتهام کودک کشی به نیروهای صدام حسین در بیمارستان های کویت زمان حمله اول نیروهای صدام حسین که با چراغ سبز خود آمریکا از جمله این سناریو ها میباشد. وارد اوردن اتهامات مشابه به حکومت بشار اسد در شرایطی که بعد ها ساختگی بودن آنها غیر مستند بودن آنها بعد از حمله های نظامی تنبیه گرانه آمریکا به ثبوت رسیده اند. نمونه های مشابه دروغ های ساختگی در مورد لیبی و غیره فراوانند. موارد مشابه زیادی وجود دارند که تمام اسناد و مدارک آنها نابود شده و نمیشود بصورتی مستقیم و مستند ثابت کرد، ولی بصورتی منطقی میشود در مورد آنها با توجه به اینکه در خدمت چه نیروهائی و جهت پیاده کردن کدامین پروژه ها لازم بوده اند، میشود نتیجه گرفت که کار کدامین نیروها میتواند بوده باشد. در این موارد شاهدان زنده تنها بعد از وقوع فاجعه قادر میباشند به حرف در آمده و تجربه های خویش را با بقیه در میان بگذارند. آن موقع دیگر کار از کار گذشته است.
آیا در مورد ایران نمونه های امروزین چنین راهکارهائی مشاهده میگردد
یک – یکی از نمونه های پروژه های تبلیغی آنها این میباشد که ایران بعد از جمهوری اسلامی ایران چگونه نئوکان های آمریکائی و دوستانشان بازار ایران را دوباره در دست خویش بگیرند. برای اینکار باید رقیبان جهانی آمریکا و غرب، یعنی روسیه و چین به شدید ترین وجهی کوبیده شده و در اذهان مردم آلوده گردند. به موازات آن باید تبلیغات نئولیبرال دموکراسی سرمایه گذاری های غربی در ایران، گسترش یافته و منافع سیاست های آن با استناد به شرایط زندگی مردم در کشورهای غربی به مردم نمایش داده شود.
دو – تحت فشار تبلیغاتی قرار دادن نیروهای چپ و دموکرات جهت انتخاب ما بین آمریکا ، انگلیس و طرفدارانش از یک طرف، و روسیه و چپن از طرف دیگر بعنوان دوستان بین المللی سیاسی اقتصادی ایران. از این طریق آنها نه فقط هر نوع افشاگری عملکردهای نئوکان ها در منطقه از طرف نیروهای دموکراتیک را به مفهوم دفاع در روسیه و چین تلقی کرده و در بدترین حالت این نتیجه گیری را خواهند کرد که "هر دوی آنها به یک اندازه برای ما بد میباشند، پس چرا ما بین این دوتا "بد" روسیه را آمریکا و غرب را انتخاب نکنیم که منبع دموکراسی، آزادی های فردی و اجتماعی و منشاء پیشرفت های علمی صنعتی میباشد و میلیون ها نفر از مردم ما آنجاها زندگی میکنند".
با این استراتزی تبلیغاتی آنها چند تیر را با یک نشان می زنند. یک – برای ایران غرب بمراتب بهتر از روسیه و چین میباشد، دو – چپ های ایران در موقعیتی قرار بگیرند تا اینکه یا روسیه را محکوم کرده از کشورهای غربی دفاع نمایند، یا ایزوله شده و زیر فشار به گوشه ای انداخته شوند. سوم اینکه نیروهای سیاسی مورد حمایت غرب و آمریکا در ایران که عمدتا سلطنت طلبان و فاشیست های پان ایرانیست هستند، از میدان عمل و حمایتی غرب برخوردار شده و زمینه را برای راست افراطی در ایران فراهم میکنند تا پروژه های مشابه "میدان" در اوکراین را پیاده نمایند، چهارم اینکه زمینه برای ایزوله شدن روسیه و چین و وارد شدن غرب و در راس آن امریکا به بازارهای اقتصادی ایران هموار میگردد.
سه – خبرسازی های ویژه جهت گالوانیزه کردن نیروهای سلطنت طلب و ناسیونالیستی افراطی که طرفدار دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در ایران جهت تعویض حکومت ایران از جمهوری اسلامی ایران به حکومتی سلطنتی سکولار میباشند. نمونه پیدا شدن جسد مومیائی رضا شاه پهلوی در یکی از قبرستان ها، خبرسازی های مربوط به اینکه روسیه زباله های اتمی خود را در ایران چال میکند، یا عامل اصلی آلوده کردن سواحل دریای مازندران روسیه میباشد، از جمله چنین زمینه های تبلیغاتی میباشند.
تئوری توطئه
در شرایطی که اتفاقات عجیب و غریبی به وقوع میپیوندد که اسناد و مدارک ثبوت مسئولین آن یا از بین برده میشوند، یا سوالات فراوانی در این موارد که پاسخ ها به آنها قانع کننده نبوده و یا بدون پاسخ می ماند. مردم ناچار بر اساس اطلاعات محدودی که در دست دارند، و منطق تجربی خود بر اساس اتفاقات مشابه گذشته و یا دلایل منطقی نظری خویش به نتیجه گیری هائی میرسند.
زمینه برای یک چنین تئوری پردازی هائی وقتی زیاد میشود که مخصوصا اسناد و مدارک مربوطه از بین برده شده، ساختگی بوده باشند، یا خیلی ناقص بوده و به تنهائی برای نتیجه گیری قطعی کافی نباشند. نمونه های حمله به برجهای دوگانه در نیویورک، مجهز بودن صدام حسین به سلاح های شیمیائی در روزهای قبل از حمله آمریکا به عراق، استفاده حکومت اسد از بمب های شیمیائی از این جمله هستند.
تئوری ئوطئه این سناریو ها را مثلا ساخته و پرداخته خود نیروهای امنیتی انگلیسی، موساد یا آمریکائی قلمداد کرده بر اساس آن هم مدارک مربوطه را پشت همدیگر میچینند، و استدلال لازم را که چطور وقوع این اتفاق به نفع آنها می باشد تا چنین توطئه هائی را راه بیاندازند، پرداخته و ترویج میکنند.
میشود گفت این تئوری ها اگر چه وسعت تبلیغاتی محدودی داشته باشند،از نظر مدارک و قوت استدلال به همان اندازه تبلیغات رسانه های غربی قدرتمند میباشند. یکی از نمونه های تاثیرات ترویج چنین تئوری هایی تقویت روحیه ضد یهودی در میان راست های افراطی کشورهای غربی، بخصوص طرفداران ترامپ در آمریکا و فاشیست های اروپائی می باشد. آنهائی که برایشان فرق گذاشتن میان فعالین صهیونیسم جهانی با مردم عادی یهودی زیاد مطرح نمیباشد.
"وزلی کلارک" چه میگوید
سخنان ژنرال آمریکائی فرمانده سابق نیروهای مسلح آمریکا در افغانستان "وزلی کلارک" را حتما در رسانه های مجازی شنیده اید. زمانی که وی از توطئه عقاب ها در آمریکا در زمینه پروژه نظامی رژیم عوض کردن در چندین کشور خاورمیانه اسم میبرند، از لیبی، عراق، مصر، سوریه نام برده و این لیست را با نام ایران ختم میکنند. اگر با توجه به اینکه این پروژه در تمام کشورهای دیگر ا پیاده شده است جدی بگیریم، باید احتمال وقوع حوادثی در ایران را بعنوان بدترین حالت سناریو جدی بگیریم. این بدترین حالت چگونه میتواند باشد؟
پایان سخن
همزمان با تشکیل حزب نوین چپ ایران ( فدائیان خلق) باید از پتانسیل های استفاده و سوءاستفاده از دنیای مجازی رسانه های اینترنتی آگاه بوده و از ارتباطات ناسالم و مشکوک پرهیز کرده، جلو سوء استفاده های احتمالی تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم ناسالم را گرفته، از گذاشتن اطلاعاتی که میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد ممانعت کرده و این رسانه ها را به دستگاه ها و وسائیل ترویج آگاهی ها و ارتباطات سالم مدنی مردمی استفاده کرده و دستگاه های صد تبلیغاتی شانتاژ ضد اطلاعاتی نئوکان ها و دست های داخلی آنها را خنثی نمود.
از جنبه دفاعی در آمده و در میدانی که از همه طرف چپ دموکرات سوسیالیستی میتواند مورد حمله قرار بگیرد، در میدان دنیای مجازی با رعایت دقیق استقلال امنیتی، اقدام به تهاجمی مستمر در اعلام مواضع روزمره و اطلاع رسانی به آحاد کشور و گسترده تر کردن ارتباطات ساختاری شبکه ای اطلاع رسانی راستین جهت هدایت هدفمند حرکت های اعتراضی، سازنده و مدنی مردمی استفاده درست، قدرتمند و سالمی را به عمل بیاوریم.
دنیز ایشچی 27-04-2018
https://www.youtube.com/watch?v=Kg2EvlWLKPw

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دنیز ایشچی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.