حال اگر احمدزاده و کامیابی نیا مانند علی دایی،علی کریمی،پیروانی و استیلی و غیره بازیکن فیکس ملی بودند و پای ثابت همه اردوها بودند و سالها تیم ملی را گارانتی خود داشتند، خدا را هم قبول نداشتند.
یاد آن ضرب المثل افتادم که می گفت (خدا خر و شناخت و به آن شاخ نداد.)دقیقا مصداق این دو بازیکن نمک نشناس که پرسپولیس را بخاطر خودخواهی و سهل انگاری هایشان به دردسر انداختند!
این چه رسم و بدعت غلطی ست که هم پول میلیاردی به این بازیکنان بدهید،کلی منت هم بکشی و دست آخر با کم محلی آنها روبرو شوی!؟
داستان آن کتف در رفتن ها ،مصدومیت هایی که از سر بی مسئولیت ها حاصل شد و دیگری که به دلیل کارت های بی مورد شرایط تیم را از حالت ایده آل به دشواری رساند.دست آخر هم حقوق و حق قرارداد آن روزهایی که باید تمرین و مسابقه حاضر می شدند را طلب کردند!بدون آنکه پاسخگوی رفتار غیرحرفه ایی خود به باشگاه و هواداران باشند.
اگر کیفیت و استانداردهای فوتبال امثال احمدزاده و کامیابی نیا و سایر رفقاشون در حد و اندازه دیوید ترزگه ،بوفون و سایر ستاره های یونتوس بود ،که با همه اسم و رسم شون که یک تریلی به زحمت جابجا می کرد ! باز هم وقتی حکم دادگاه اعلام شد که تیم محبوب تورین فصل بعد رو در دسته پایین سپری کند،اکثر بازیکنان های نامدار و باسابقه در رستوران معروف لومباردی گرد هم آمدند و مشت هاشون رو وسط میز حلقه کردند و هم پیمان شدند تا تیم رو به سری آ نیاوردند از این تیم جدا نشوند!؟
پیشنهادات اغوا کننده یکی پس از دیگری به دفتر باشگاه که تا چند روز پیش جشن اسکودتو را گرفته بود سرازیر شده بود ،زیرا اکثر مدیران ورزشی تیم های رقیب که لیست بلند بالای خریدشان از تیم قهرمان سقوط کرده بود تا رقیب سرسخت خود را به زیر بکشند!
غافل از اینکه آزمون وفاداری را بازیکنان در خلوت و تنهای خویش چندین بار مشق کرده بودند.مگر آنها فوتبالیست حرفه ایی نبودند و آینده و خانواده نداشتند؟
بلی همه را یکجا داشتند اما به مانند برخی بازیکنان این روزهای پرسپولیس ادعا و اهل شوآف نبودند .
رفتن دسته پایین جنگیدند آنجاییکه پوشش رسانه ایی کمتر بود و اسپانسر ها پول کمتری صرف تبلیغات می کردند و با افتخار تیم را به جایگاه نخست آن رساندند و بعد تنها از آن جمع یکی دو نفر به تیم های دیگر کوچ نمودند.
حکایت این روزهای پرسپولیس هم بی شباهت به یووه دوازده سال پیش شده است، با این تفاوت که پرسپولیس با دبل قهرمانی و به دلیل جاه طلبی و فرصت طلبی مهاجم بوشهری که یک میلیارد و اندی پول ضرر و زیان فسخ قرارداد اش را صرف زیاده خواهی نمود و اشتباه توامان مدیریتی باعث محرومیت از نقل و انتقالات شد.
تفاوت این دو رخداد از آسمان تا زمین بود ،اما ستاره های گورخرهای تورین به معنای واقعی وفاداری را به آن دسته بازیکنانی که ستاره های پوشالی فضای مجازی هستند را اثبات نمودند!
اما یووه بخاطر تبانی و فساد به دسته پایین سقوط کرد!؟حال اگر رفتار و کردار ستاره های گرانقیمت آن روزهای یووه را کنار شوآف های بی پایان این دست بازیکنان بگذارید !آن گاه متوجه خواهید شد این قهرمانان کاغذی که با آسیب دیدن هنجره صد هزار هوادار و اشک های ایشان به این جایگاه و منزلت رسیده اند ،و پول های بلیط که شاید آن هوادار دانش آموز و کارگر از شکم خود و خانواده اش زده است به تا این پهلوان پنبه ها درست در روزهایی که بایست دین خود را به این صاحبان اصلی پرسپولیس ثابت کنند،آن هم نه مفت و مجانی بلکه با رقم بالاتر و آپشن های سود آور حاضر نیست پای قرارداد را امضاءکند!
این دست بازیکن اگر جای امثال محرمی،شاهرودی،استیلی و از نسل دهه شصت علی پروین به ایشان به مزاح و آزمودن مرام و معرفتشان می گفت فلان مبلغ را بدهید تا پرسپولیسی شوید!همانجا در همان دفتر سورتمه پریود می شدند.
این حقایق را بازگو نمودیم تا هواداران حقیقی تیم بزرگ پرسپولیس آگاه شوند که بازیکنان اینچنینی می آیند و می روند و در انتها این هوادار و پرسپولیس است که جاودان باقی خواهند ماند
تیم بزرگ پرسپولیس حتی اگر در فصل هجدهم بدترین نتیجه را هم کسب کند که نخواهد کرد نبایست منت این جماعت بازیکن بی ارزش را بکشد.....