رفتن به محتوای اصلی

الله = برتریجوئی ملا
17.06.2018 - 21:07

هدف آغازین همکاری انسان ها و راه رشد گام بگام دانش، آگاهی و فن آوری های تاریخی اجتماعی نوع بشر بیشتر بخاطر ستیز با فردگرائی ها و خودکامگی ها بوده که همزمان با بالابردن توان تحولسازِ توده های کار و زحمت همراه گشته، و پیش از همه انگیزه اش تلاشی ست برای یافتن ایده های جمعیِ بزرگتر، تازه تر و کارآمدتر، و سپس ریختن طرح پیشبرد، پیاده کردن برنامه کار و همزمان ساختن یکایک ابزارهای لازم کمکی و البته " زمینی"که توسط نیروی پیشبرنده ی کار و تولید مهیا شده اند. همچنین دست یابی به اهرم هائی که آنها انسان را برای رسیدن به نشانه های والای اندیشه ورزی کلان یاری می دهند تا هم بتوانند در خدمت به خوشبختی، آسایش و شکوفائی هستی همگانی و زیست محیطی بکارروند؛ و هم بتوانند در پرداختن نوآوری های همه سویه ی زندگی مسالمت آمیز با دیگران و برای نوع انسان بکارگرفته شده و بیش از همه مفید بحال (دگرگون کنندگی پیگیر) دنیای بیرون از ذهن بوده و در چشم انداز عینی و آشکارا نیز موفق و موثر برای همگان باشند و بسود بهترین ها، بهزیستی ها و پیشرفت های همه جانبه بکاردرآیند. همزمان انسان ها بتواند بیاری ابتکارها و اکتشاف ها از موانع رشد گذر کرده، و با اندوختن دانش تجربی به پیشگیری از ناسازگاری ها، آسیب ها و ناخوانائی های ناگزیر بپردازند، و الزام دگرگونی و جابجائی سازی ها را بموقع دریابند، بشناسند و بشناسانند و به همت توان تجربی اجتماعی، ناهمواری ها را از سرراه فردای همدردان نوعی خود و نه برای تنها ( قوم و قبیله و هم مذهبی های خویش )برداشته و سختی ها را بزدایند.
این نگاه سرزنده و ضرورت چالش سخت و سازش ناپذیر آن همان ضرورت نگرش بفردا و الزام راه پرفراز و فرودی ست که در ظرف بزرگ "اجتماع انسانی" قرار داشته و ریشه و منشأ ناگسستنی با بقای آدمی دارد و می تواند با همه ی اوج و فرودهای خود گردش روبه پیش را در اراده ی کلان اجتماعی طبقاتی برعهده گرفته، تضمین کرده و بازتولید کند؛ و بی گمان همیشه مبدا و مقصد داشته باشد که دارد. و پیوسته به برتریجوئی و خودسری های فردی، ملی، مذهبی بشکلی از اشکال لگام زند، تا به تندروی های هربخش آنها با "نه ی اجتماعی" خود ترمز ایست زند. و هرگز نگذارد بخشی از افراد، فرقه ها و گروها در برابر بخش کوچک یا کلان دیگر دچار خودبزرگ بینی و یا بسان حکومت ولائی مظهر فسادهای ضدبشری امروز شوند؛ گروه و یا کاست مذهبی ایکه در هر حال منافع خود را جدا از کارگران، توده ها و حتی دسته های این و آن خودی مخالف بداند! و بدتر از همه خود را مستحق به داشتن برتری های راسیستی فاشیستی مذهبی ملی ایدئولوژیک ببیند و بداند. و با نام خدا بر مسند قدرت اجتماعی چنان بنشینند که این یاوه بافان بشکل چندش انگیز لمیده اند. و در بهترین حالت همچون همیشه ی تاریخ سرکوبشدگان و بلازدگان را چه با انقلاب و چه با جنگ طبقاتی که منافع اکثریت را هدف خود می داند، ناچار به دفاع خشونت آمیز وادارکنند. هستی باختگانی که فریب خدا و خدامداران را خوردند. در حالیکه می باید خود نماینده ی سرراست منافع خویش در میادین "کار و تولید" باشند. تا بتوانند مانع چپاول دارائی های اجتماعی همگانی خود و توده ها شوند. همان های گردنکش ملی، مذهبی و مالی ایکه برای جاهطلبی و برتریجوئی خویش بر انسان ها، خود را با نام دین، ناسیونالیسم و دمکراسی و اهداف جامعه بورژوائی مزین کرده، و آراسته برابر حقوق بشر ایستاده و نان و جان و کار و آزادی آنانرا با ترفندهای خویش ربوده و انسان ها را به کشتن همیدیگر وامی دارند. این همان همان فناتیسم، ناسیونالیسم، پانیسم، فاشیسم و راسیسیم و کاپیتالیسم خردستیزی که حکومت شیعی ولائی ـ شاهی آریائی نمایانگرش بوده و هست که در برابر ما و تاریخ روی سیاه و خونینی دارد که نباید هیچگاه فراموش شود.
زندگی نوع انسان همواره با این دشمنان هزار چهره رودررو بوده و هست و تا بقای جامعه طبقاتی پابرجا خواهدبود. اینکه حقوق بشر در برابر این تبهکاران و ریاکاران چکار می تواند و یا می بایدبکند، ابعاد و اهرم های بسیار گسترده ای دارد که پرداختن به آنها بیرون از سوژه ی در میان گرفته شده ی مقاله است. من اینجا تنها به ترفندهای برتریجوئی هرکدام می پردازم، که عمدتا با نام های دمکراسی، الله، هم خون، یادگار ابا و اجدادی و تاریخِ غرورانگیز ملی و... پوشانده شده و می شوند. برای نمونه دونالد ترامپ میلیاردر برای اهداف انباشت هرچه بیشتر ثروت خود، با نام ( AmericaFirst ) اول آمریکا، او توانست سوار کولِ ناسیونالیسم و خردگریزی و برتریجوئی توده های ساده دل و بیکار و ناامید آمریکائی شود و به یاری شوینیسم، حتی یاران جامعه اروپائی خود را همچون تف سربالا تحقیرکند. در کره ی شمال نیز کیم یونگ اون بسان پدرانش که کشورش که در محاصره امپریالیسم آمریکا و... قرارداشته و دارد، هریک از آنها در دوره ی صدرات خودشان دهه ها توانسته اند بهمین بهانه تحریم اقتصادی و تهدید نظامی ناتوئی که واقعی هم می باشد قانون ارباب رعیتی حزبی به اصطلاح کمونیستی که بوئی اغز این فرهنگ نبرده، تصویب کرده و در کشور برده داری عریان اجراکنند. آن سان که هرکدام خود بسان چوپان، به گله های انسان فرمان رانده و خواسته اند توده ها بره وار پی اراده فردی آنها و گروه حزبی شان وادار به سرسپردگی کور شوند و توده ها ناگزیر فرمانبر بوده و هنوز گوش بفرمان ایستاده اند. در ایران اسلامی هم، خمینی و خامنه ای دروغگو توانسته اند بسادگیِ و تنها با نام الله رحمان، و مصلحت اسلامی به اجرای قوانین تخطی ناپذیرِ ازلی و ابدی" ملا " جماعت سندیت بی چون و چرا بخشیده، و برای همیشه و بیاری سرکردگی اسلام سیاسی، ملا را در کشور به خدائی بی کم و کاست برساند و رسانده است. این سه نمونه ی برجسته از ده های دیگر بعنوان مثال را آوردم، تا بگویم که هرکدام شان با هر دلایل و بهانه هائی که داشته باشند و البته با تفاوت هائی نیز که دارند همگی، دشمن سرراست دانشورزی آدمی و مخالف استقلال عقلی و منکر توان شناخت و نیروی خلاق و کلان توده ها باشند و می باشند و آگاهانه در برابر حقوق فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی ملت ها بوده و هستند. یکی همچون ترامپ بنگاهدار ملکی را در نظر بگیرید که میلیاردهایش جز از طریق دلالی و خونخواری از توده های آمریکائی و دیگر ملت ها متصور نبوده و نیست. یا محصول سرکرده ی کره شمالی نیز همان است که می بینیم که یک مشت بره و سربراه با تحمیق ایدئولوژیک که ربطی به کمونیسم ندارد چنان پرورش داده که برای سروری رهبرشان گریه می کنند. و اما خمینی خامنه ای را هم فراموش نکنیم که آنها نان و نوای 1400 سالهِ تحمیق و تجربه کلاهبرداری ها و دروغگوئی هائی این قرون صحراگردی را می خورند که سرراست بگویم: از ریز تا درشت ملا هیچکدام جز به اراده ی مطلق فرهنگی سیاسی اقتصادی الله و اسلام که بسود سروری ملا جماعت باشد باورندارند. دیدگاه ها و فرامان های به اصطلاح آسمانی ایکه که همگی درست در برابر خرد انسان و اراده ی توانای اوست. و هم اوست که کشور و مردم ایران را به آخوند سپرده و به این روزگار سیاه نشانده تا امام و ملاهایش در کشور خدائی کنند.
برگردیم به کشورخود! ملت های ایران از داغ و درفش شاه و شیخ فرسوده شده و با هیچکدام هرگز رهائی را نخواهند یافت مگر به قیمت باور بخود و تکیه بر توان طبقاتی و توده ای پویای خویشان. دوره ایران و ایرانیگری سنتی، تاریخی و افسانه ای سپری شده و همواره این رویاپروری به جایگاه انسامداری اجتماعی و کلان ما آسیب های سنگین و فراوان زده است. در تاریخ کهن کشور و ملت های ما هم فخر و هم زجر بسیار موجوداست. با اینوجود دیده و می بینیم که هنوز آسیب پذیریم و یا لااقل ما نمی باید با انتخاب ولایت خمینی خامنه ای، داعیه های مذهبی را که مادر اوجگیری فسادها، بیکاری ها، خودفریبی ها، تنگدستی، ترورها، دشمنی قومی مذهبی ها، اعدام ها و همین آشفتگی بازار بی شرمانه مذهبی کنونی باشیم که منشأ آن بوده و شده ایم. این نگاه کهنه به شیخ و شاه، جز دام غرور تاریخی دیگری در طول تاریخ نبوده و نخواهدشد و جز ما را بدام مرگ فرداهای دیگر با هر نامی تازه تری نخواهدکشاند. ما چاره ای جز سرنگونی اراده های غیراجتماعی نداریم. بیائید گذشته ها را برای گذشته و قضاوت تاریخ بگذاریم و بسوی فرادبگذریم. مگر نه همه ی ملت ها وابستگی های اتنیکی فرهنگی دارند که حق مسلم آنهاست!؟ پس چرا دین رسمی داریم و یا حکومت یک فرقه و بدتر از همه شعار رضاشاه ...!؟ تلاش امروز ما برای پذیرش و ایجاد قوانین حقوق بشر و رنگارنگی آن است، تا هریک دارای ارزش های برابر و اتنیکی یکسانی شوند تا که فرصت زندگی مسالمت آمیز را به همدیگر هدیه کنیم. نه همچون حکومت شیعی که با برتریجوئی مطلق مذهبی خود جهان را برابر منافع زندگی همگانی ما قرارداده است. این رژیم انگل بسان طیف سنی آن باهم حتی میان خود مسلمانان دشمنی کاشته و بیش از یک میلیارد انسان مسلمان را بجان هم انداخته اند. هیچ بلا و مصیبتی بنام الله و بسود ملا نمی توانست به این اندازه که آخوند و مذهب و حکومت اش بسرمان آورده، تباهی ها و ویرانی ها و نسل کشی های بی شمار براه اندازد که انداخته است. من سکولارم و با عقیده و باور توده ها دشمنی ندارم بل آنرا حق مسلم همگانی می دانیم. اما ترفند حکومت الله و فرصت خدائی ملا دیگر بس است!
بهنام چنگائی 27 خرداد 97

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.