ایا سیاستهای بدون تغییر جمهوری اسلامی در طی چهار دهه ؛ در همین چند روز اخیر برای غرب تفسیر و مشخص شده است ؟

یعنی باور کنیم که اینان طی 38 سال واقعا از چیستی این روند مطلع نبودند ؟

چه اتفاقی افتاده است که بعد از سالها نماد تمثیل انکس که بداند و نخواهد که بداند !! بودن غرب در مورد جنایتهای فرقه حاکم بر ایران ؛به یکباره تمام رفتار سیاسی و دیپلماسی اینان رنگ و بوی غریبی که ازان بعنوان بشردوستی و حمایت از ملت !!!! ایران یاد میشود؛ بخود گرفته است ؟!!

ایا برجام بهانه ای برای تغییرات بزرگ در روش و رنگ امتیازخواهی امریکا و اروپا و البته اسراییل از حاکمیت ایران است ؟

آیا جمهوری اسلامی دوباره با آمریکا بر سر میز مذاکره می نشیند؟

بی تردید اهداف اسرائیل از بمباران بخش هائی از کشور سوریه نزدیک به مرزهای شمالی اسرائیل که گفته می شود پایگاههای سپاه قدس درآنجا قرار دادشته اند، توام با انجام پروپاگاندای وسیع تبلیغاتی،به راستی انجام یک جنگ روانی به جهت تخریب روجیه ایران و انجام کارهائی است پس ازخروج دولت آمریکا از برجام که اهدافی ویژه را دنبال میکند.هر دو سوی ماجرا یعنی ایران و اسرائیل بیان داشته اند که حملات نظامی آنها، به پایگاههای اسرائیل دربلندی های جولان و جای گیری ( قرارگاه) یکانهای سپاه قدس درسوریه بسیارموثر و موفقیت آمیز بوده است. اگر چه براساس ارزیابی های اطلاعاتی این حملات آسیب های محدود و ناچیزی برا ی هر دو سوی ماجراء بدنبال داشته که اهداف نظامی مورد نظر را برآورده نکرده است.امروز تلاشهای دولت مردان جمهوری اسلامی متمرکز برگفتگو با بلندپایگان اتحادیه اروپا است که با گزیرش دونالد ترامپ وخروج از برجام بشدت ناهمراه بوده اند. اینان درصدد آن هستند تا با اعمال تحریم های جدید از سوی وزارت خزانه داری آمریکا کماکان بتوانند سیر فروش نفت ایران به مشتریان خود درجهان و دریافت وجوه حاصل از آن و نیز به دریافت این تضمین برسند که دراثراعمال تحریم های جدید دولت آمریکا ،شرکت های اروپائی درآن شرکت نمی کنند.بنظر میرسد درگیری های ارتشی جمهوری اسلامی و اسرائیل درسوریه به خواست سیاسی و پشتیبانی دولت آمریکا برای اعمال فشاربیشتر برایران درآینده تداوم مییابد.مقامات سیاسی اسرائیل از جمله آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع دست راستی اسرائیل برای آنکه تنها دربرابر یک جبهه قرار داشته باشد گفته است : " اسرائیل هیچ نیتی برای توسعه طلبی در سوریه ندارد و به دنبال ترسیم مرزهای جدید با سوریه نیز نیست.

هدف ما خروج سریع نیروهای سپاه پاسداران ایران ازکنار مرزهای اسرائیل است. که امروز دربرابر آنها تنها یک گزینه اصلی قرار دارد. و آن اینکه به ماجراجوئی های سیاسی نظامی خود که امنیت و ثبات مرزهای ما را تهدید می کند، پایان دهند تا این که رژیم ولایت فقیه بر سر کار بماند. دولت اسرائیل با انجام این تهدیدات هم میخواهد دستورات آمریکا برای اعمال فشار برایران را به پیش ببرد و هم بتواند این غول ( سپاه قدس ) را دوباره به چراغ جادویش بازگرداند. نکته قابل توجه دراین میان آنست که هم آمریکائی ها و هم اسرائیلیان ابعاد تحرکات ارتش ی خود برعلیه سپاه قدس درسوریه را درقبل به آگاهی دولت روسیه رسانده بودند. تحلیلگران نظامی اسرائیلی می گویند که بمباران هوایی مواضع ایران در سوریه اکنون تحرکات نظامی ایرانی ها را چندین ماه به عقب انداخته است. با وجود این که سران کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و ایتالیا و انگلیس بر عزم خود برای ماندن در برجام تاکید ورزیده اند، اما همه آنها بدون آنکه نقدی از حملات اسرائیل به خاک سوریه و قرارگاههای سپاه پاسدارن بنمایند حمله ایران به نیروهای اسرائیلی در بلندی های جولان را محکوم کرده اند. ترزا می، نخست وزیر بریتانیا دراین میان یکسویه تاکید کرده است که اسرائیل حق دارد از خود علیه نیروهای ایرانی دفاع کند. و نیز در بیانیه ای رسمی از پوتین خواست که از نفوذ خود در سوریه استفاده کرده و راه چاره ای بیابد تا از حملات بیشتر نیروهای جمهوری اسلامی به اسرائیل بکاهد. تردید نیست که امروز استراتژی مشترک امریکا ،اروپا ، اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی منطقه برمحدود کردن و وادار نمودن جمهوری اسلامی به پذیرش کاهش حضور ارتشی اش در سوریه و بهم زدن حمایت از حوثی ها در یمن ،عدم پشتیبانی از حزب الله و دوری جستن از نزدیکی به مرزهای اسرائیل درسوریه قرار دارد.

درنهایت خواست استراتژیک آمریکا بازگرداندن دوباره جمهوری ولایت فقیه به پای میز مذاکرات تا توقف دائمی غنی سازی هسته ای را بپذیرد،توانائی موشکی ایران بسیار ناچیز شده واز تحرکات نظامی سپاه پاسداران درآتی و درمنطقه خاورمیانه بشدت جلوگیری شود. این برنامه ها به آن جهت باید اجرائی شود تا منافع آمریکا درمنطقه خاورنزدیک به تهدید کشیده نشود. برخلاف دیدگاه بعضی از ایرانیان خجسته دل و مخالف جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری امریکا خیلی روشن و بی پرده گفت: " از ایران می خواهد تا به میز مذاکرات بازگردد تا همه این مشکلات حل وفصل شود، او می خواهد از مزاحمت های جمهوری ملایان درتهران دربرابر تامین منافع ملی آمریکا دراین بخش از جهان خلاص شود. ترامپ تهدید کرده است که اگر ایران به انجام خواسته های او تن درندهد ممکن است به براندازی رژیم اقدام نماید.

عده ای دراین میان می پرسند، که آیا تهران می پذیرد که دوباره با آمریکا بر سر میز مذاکره بر سر بندهای توافق شده قبلی هسته ای بازگردد یا این که همچنان اصرار می ورزد که دیگر برجام قابل مذاکره مجدد نیست، و توانایی هایش در ساخت موشک های بالستیک تنها جنبه پدآفندی داشته و با برجام پیوستگی ندارد، و می خواهد همچنان بر موضع مخالف خود با استناد به پایبندی ایران به مطالبات توافق هسته ای از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی تکیه کند، و از جامعه جهانی بخواهد که به سازش هسته ای احترام بگذارند واز توسعه ژئوپولتیکی منطقه ای خویش ذره ای نکاهد. درپاسخ باید گفت اگر چین، روسیه و کشورهای دیگر اروپائی بتوانند برای دور زدن آمریکا با استدلال دفاع از خودسالاری بازرگانی شان درجهان راهی اجرائی و عملی بیآبند،جمهوری اسلامی خواهد توانست تا حدی این بحران حاد بین المللی را پشت سربگذارد. اما اگر آنها موفق به انجام این مهم نگردند. جمهوری اسلامی باید دوباره خود را برای تحمل تحریم های سنگین اقتصادی آماده کند. که این امر با توجه به ناتوانی رژیم درمیدان گاه اقتصادی بسیار کمرشکن و نابود کننده خواهد بود. یا آنکه خامنه ای مانند سلفش خمینی جام زهر دیگری بنوشد که ستونهای رژیم را به لرزه درخواهد آورد.

بعضی از تحلیگران سیاسی بین المللی، خواستهای کنونی ایران را برحق می دانند. اما آمریکا می خواهد بهر قیمت ممکن،از جمهوری اسلامی دولتی به سازد که با سازهای او برقصد و دربرابرسیاستهای این کشور درخاورمیانه تسلیم شودتا بتواند به حیات ننگین و دیکتاتوری خود ادامه دهد.