از مرداد 97 موج جدید اعتراضات اقتصادی و با تبدیل شدن شعار های معشیتی آنها به شعارهای سیاسی، از جمله به « مرگ بر دیکتاتور» در چند شهر بزرگ و کوچک جریان دارد. اینکه عاقبت این موج تازه چه خواهد شد دقیقاً مشخص نیست، اما به احتمال قریب به یقین در کل میتوان گفت« اعتراضات با افت و خیزهایی ادامه خواهد داشت».
سئوال این است که اکنون :
- واکنش آذربایجان به این اعتراضات چیست؟ ممکن است چه باشد؟ یا چه خواهد شد؟ و یا بهتر است چه باشد؟ و اساساً چه عواملی میتوانند واکنش آذربایجان را تعیین کنند؟
اکنون واکنش آذربایجان چیست؟ تا کنون -13 دیماه 97 - واکنش آذر بایجان سکوت است. تنها « کارگران قراردادی راه آهن در تبریز روز دوشنبه در هفتمین روز از اعتراضهای کارگران راه آهن، در ایستگاه راه آهن تبریز تجمع کردند.
اعتصاب این کارگران از هفته پیش از حوزه سلماس شروع شد و در طول هفته به حوزههای تبریز، صوفیان، عجبشیر، مرند و شفاخانه نیز گسترش یافت. منبع خبر: صدای آمریکا. ۰۸ مرداد ۱۳۹۷»
ممکن است واکنش احتمالی چه باشد؟
جواب، بستگی به این دارد که چه عواملی میتوانند این واکنش را تعیین کنند؟ 1- وضع معشیت؛ 2- نظامی بودن منطقه ؛ 3- میزان نیروی فعال معترضین، 4- نتیجه حاصله از اعتراض؛ 5- عامل یا عوامل تعیین کننده در دیدگاه « فرهنگی، اقتصادی و سیاسی» معترضین فعال.
وضع معشیت، خراب. منطقه ،نظامی. میزان نیروی فعال، نامعلوم. نتیجه ی حاصله، عدم حل مشکلات در مقطع کنونی؛ عوامل تعیین کننده دیدگاه فکری ، عمدتاً معشیت ، و فرعاً مسئله فرهنگی.
در شرایط حاضر و آینده نزدیک دیدگاه عمده مردم معترض را عامل « معشیت بد» تعیین کرده و خواهد کرد. نه نظر این یا آن « فرد و گروه سیاسی». اگر عملا مردم نیروی کافی برای شکستن اختناق نظامی داشته باشند، و « اعتراض را ادامه دار با افت و خیز» درک کرده باشند، میتوان انتظار داشت که آذربایجان هم « ممکن» است به اعتراضات بپیوندد. در غیر این صورت از فرمول « دیر بر میخیزد- زود تمام میکند» پیروی کرده، به سکوت ادامه خواهد داد.
واکنش آذربایجان سرانجام چه خواهد شد؟ اگر اعتراضات در تهران و دیگر شهرهای بزرگ عمومی شود آذربایجان نیز به اعتراضات خواهد پیوست.
بهتر است واکنش آذربایجان چه باشد؟ سئوالی آرزویی ست. بهتر است، یا ضروری ست، نگاه فکری، اعتراضات را ادامه دار ببیند و در حد توان خود در اعتراضات شرکت کند. اگر بتواند عوامل باز دارنده در بالا را، پس زند.
نتیجه : دیر یا زود آذربایجان هم تحت شرایط عینی جامعه برای شکستن سد دیکتاتوری حاکم، به جنبش عمومی خواهد پیوست و جز این هم راه دیگری ندارد.
برای عمومی تر شدن جنبش ، پذیرش و اعلام روشن « اداره امور محلی توسط مردم محل»، و سیستم فدرالیسم برای کشور، از سوی جریانها و شخصیت های سیاسی، اصلی الزامی به نظر میرسد. با اعلام پذیرش این اصل، شرکت آذربایجان، کردستان، سیستان و بلوچستان و نقاط دیگر در جنبش ، تسریع میشود. و احتمال عدم شرکت آنها منتفی میگردد. حکومت خواهان سکوت این مناطق است. و لشگریان خود را نیز جهت حفظ سکوت در این مناطق متمرکز کرده است. مناطق مذکور وقتی به حرکت در میایند که حداقل خواست سیاسی آنها پذیرفته شده باشد.
دیدگاهها
برای عمومی تر شدن جنبش ،
Anonymous گرامی،
----------
Anonymous گرامی،
1- فارسگرایان( پارسیسم) 1000 کتاب تاریخ شوونیستی (مانند«زرین کوب»)نوشته اند، ترکها هم یک کتاب توسط ذهتابی نوشته اند. «این به آن در». 999 کتاب بدهکارید.میتوانید در انتظارش باشید. گویند «چیزی که عوض دارد گله ندارد».
2- اما 900 سال تاریخ ترکها نه ربطی به زرین کوب دارد و نه ذهتابی.نه ربطی به بد دارد و نه خوب:
ayrandı budi -yarısı sudi-içsəndə budi-içməsəndə budi
بخواهی-نخواهی-همینه.
3- اما اگر کمی لطف می فرمودید روشن بود که تاریخ 900 ساله و « ایران، آذربایجان!»، در جواب « آذربایجان ایران نیست»، ذکر شده است.
4- از کاینات پنهان نیست از شما چه پنهان. در مورد آذربایجان چهار آیه آمده:
1-« آذزبایجان ایران است».آیه پهلوی و ایران ایست ها. مصدق چی ها.و حزب پان ایرانیست،مجاهد... و چپ های آلوده به ایرانیسم، لاجرم شوونیسم.
آقای ائلیار تاریخ مورد علاقه
احتمالا قیمت دلار در
برای کسی که در زیر آب دارد خفه می شود چه فرقی به حالش می کند که عمق آب سه متر است و یا ده متر.
جامعه فارس برای دسر بعد از غذا و بستنی مبارزه می کند، ولی آزربایجانی برای نان شب می جنگد، البته زبانی هم برایش نگذاشته اند بماند تا از حقش دفاع کند، حداقل پولی هم ندارند که آرایش بکنند و لچکشان را بر سر چوبی آویزان کرده و یک سلفی از خودشان گرفته و برای اینسگرام به خانم مسیح جون بفرستند،
بقول مثل معروف: ما نان نداریم بخوریم، شما پیاز می خوریدتا اشتهایتان باز شود.
9 قرن ایران، آذربایجان بود.
آذربایجان به این راحتی از ایران دست بر نمی دارد.
امتحان فدرالیسم در راه است.
اعتصاب و تجمع کارگران بخش
در روزهای گذشته، کارگران ایستگاه نیشابور، سبزوار، کاشمر و عطار ، کارگران خطوط ابنیه راهآهن زنجان و مناطق ریلی هرمزگان (سیرجان)، اسلامشهر تهران، کرج، لرستان، آذربایجان، زاگرس، شاهرود، دامغان و سمنان دست به اعتراض صنفی زده بودند اما نتیجهای دربرنداشته است.
هفت هزار کارگر این شرکت خواهان پرداخت بیمه درمانی، تسویه حساب کامل حقوقها یا دست کم پرداخت سه ماه حقوق عقب افتاده و لغو قراردادهای موقت و انعقاد قراردادهای کاری دائم هستند. منبع و تاریخ خبر: ۱۴ مرداد ۱۳۹۷ VOA
جنبش مردم ایران علیه