محبوبترین چهرهی دمکراسیخواهی تاکنون ایران زمین
شخصیتی که دارایِ چنین ویژگی هایِ در خور تاملی است:
*کسی که دارای مدارک تحصیلی مهندسی فیزیک و فلسفه می باشد.
*انسانی که در تاثیر گذارترین منطقهی خود ازکشوربلحاظ سیاسی، در تاریخ معاصرایران، پر نفوذ ترین و خوشنام ترین شخصیت آن جغرافیا شناخته می شوَد.
*شخصیتی که از پشتوانهی خانوادگی دینیِ پر قدرتی در کشور بر خوردار است وامروز، از نگاهِ ایدئولوژیکیبه آن وابستگی ندارد.
*آموزگاری که:
در دانش سیاسی، فلسفی و خوشنامی ، همتای درست و تمام قد شخصیتی چون داریوش همایون بوده و در انتریوهای سیاسی بیرون از کشور و در تبعید، نقشی بی همتا و غیر قابل رقابت سیاسی با شخصیت های دیگر داشته و دارد.
*آموزگاری توانا در موسسهی دانا، که کلاسهای ده سالهی آموزشی وی در شناخت تاریخ دمو کراسی و سنّت، بزرگترین تاثیر گذاری سیاسی را در هممهینانش به انجام رسانده و خود آموزگاری آنرانیز بعهده داشته است.
*انسانی در سیاست که:
باورمند بر"سیاست پدر و مادر دار است" و احزاب سیاسی را وجدانِ عمومی جامعه می داند و درست از همین روست که "محورِ محبوبیت" بزرگترین و نامدارترین زندانیان سیاسی کشور وشخصیت های سیاسی در تبعید شناخته شده و همدلی آنان را با خود فراهم ساخته است.
*او نخستین پهلوان پر توانِ در "میدان تفاهم ملّی" است که توانست، دروازهی همیشه بستهی چنین تفاهم ملی ای را بگشاید و در عین رد "کردن فدرالیسم قومی و حق تعین سرنوشت" با آنان وارد گفتمانی سیاسی و ملّی شود.
* اونامدارترین کسی در طێف جمهوری خواهان است، که برای نخستین بار با مشروطه خواهانِ به نامی چون جناب داریوش همایون به تفاهم سیاسی جدی ای برسد.
* آن دو، با چنین درایتی برای نخستین بارتوانستند با طرح "نمادین حضورِشاه و رییس جمهور"، دمو کراسی را در کشور ضمانت نمایند.
* اوست که با طرح سیستم "عدم تمرکز و تقسیم قدرت سیاسی" با "حفظ حاکمیت ملّی ایران"مضمون یک "فدرالیسم مدرن" را در مصاحبه ها، گفتگوهای سیاسی و نوشته هایش پی افکنده،"راهگشایی یک تفاهم ملّی" را فراهم می نماید.
* در پایان، میتوان گفت، آنانی که با چنین شخصیتِسیاسیِ آگاه، دانشور و بویژه خوشنامی، در شک بوده و یا ناخواسته کار شکنی می نمایند، یا هنوز به رشد سیاسی لازم نرسیدده اند و یا مغرض اند و راهِ "آن برادرِمحتاج کوری راه می پیمایند که هنگام دست یافتن به طلاهای اهداییِ برادرنیکدلش، خود را در همان لحظه،به کوری زد تا "بداند که کوران چگونه راه می روند." با ندیدن و درک ننمودن چنین شخصیتِ ملّی آگاه و خوشنامی، توگویی، سیاستمدارانِ ملت ایران، مسابقهی المپیکی را برقرار کرده اند که نامش:
"مسابقهی ازدست دادن فرصت های تاریخی است."
نمونه های آن :
۱ ـ عدم سازش سیاسی با قدرتمند ترین قدرت سیاسی خاورمیانه در پذیرفتن انقلاب و اصلاحات ضروری، ضمن اعلام آزادی احزاب و انتخابات آزاد از سوی وی.
۲ ـ نپذیرفتن دولتِ خوش نام ترین رجل سیاسی، یعنی دکتر بختیاری که دارای دو دانشنامهی سیاسی در فلسفه و سیاست بود و به چهار زبان ، فرانسه، انگلیسی، عربی و فارسی مسلط بود و چندین سال از عمر عزیزش را نیز در زندانها سپری کرده بود.
اکنون هم، با ندیدن، چشم پوشی کردن، و نیز وهم خوردن و شک کردنهای بیجای زمانی، در بارهی این شخصیت راستگو و صادق در سیاست، باز هم دارند مسابقهی زیانبار" فرصت کشیِ المپیکیِ خود را به نمایش میگذارند.
دوستان! ای شخصیت های سیاسی برجسته و دلسوز میهن در بند! بهتر از من میدانیدکه:
در زندگی اجتماعی و سیاسی ملتها،" لحظه هایی"است که "نقش قرنها" را بازی میکنند که اگردر"لحظه" دریافت نگردند، باید عمری دست حسرت وافسوس برسر زد و مویید. فیلسوف نامدارقرن ما اقبال جاویدان، درین باره چه زیبا سروده است:
رفتم که خار ازپا کشم محمل نهان شد از نظر یک لحظه غافل گشتم و سد ساله راه دورشد.
چنین شخصیتی با آن ویژگی هایی که بیان شد، امروز یقینا نمی تواند کسی به جز مهندس حسن شریعتمداری باشد.
کسی که همچنان در راهِ ایجاد" جهبهی گستردهی دمو کراسی خواهیِ کشور"در دو طێف جمهوری و مشروطه خواهان، به راستی "مهندسیِ سیاسی مثبت و تاثیر گذاری نموده، تلاش می ورزد و درین راه، با حضور شخصیت های سیاسی و خوشنام، مانند جناب دکتر آهی و جمهوری خواهانی چون دکترعلی براتی و زندانیان سیاسی نامداری چون ستوده و ملکی و سندیکاهای کارگری کشور و دیگران، پیروزمندانه گام بر می دارد. به یاری وی بشتابیم و این بار، از پیوستنِ به مسابقه پردازان فرصت کشی های تاریخی، پرهیز نموده و بیاریش بشتابیم.
زنده باد، شورای مدیریت گذار ازتوتالیتاریزم دینی حاکم بر کشور.
ازیز دادیار، سخنگوی جبههی متحد بلوچستان ایران.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید