رفتن به محتوای اصلی

Azadlıq şafağı سپیده آزادی
09.01.2019 - 23:54
برای سپیده و اسماعیل
 

Missing media item.

 

 

A.Elyar

Azadlıq şafağı

 

İlk on gün həbsdə
Düşündüm
Qardaşım ölübdür!... 

Qışqırırdım...Qışqırırdım...

On gün 
Yemək yiyə bilmədim...
Gecə  gündüzü bilmədim
Qışqırırdım...Qışqırırdım... 

Elə ki, onlar 
Ağır-bağrımdan
Dözümsüzlüyümdən
Dığladılar...

Dığladılar məni apardılar
Soru otağı yanına...
Onun yaralı səsini dinlədim...
*Qardaşım İsmayıl 
Sağ idi...
 
*

-Sizi **dartacayıq!... -dedilər
-Dedim: Bəli, hakim tanrılar 
Bilirəm, bilməsəydim 
Bu səndəldə oturmazdım...
 
 ----
*ruhi qardaş
**dəyirmanda un etmək 
 
 
 
Missing media item.

 برگردان متن آذربایجانی
سپیده آزادی
 «...من ده روز نخست بازداشتم تصور میکردم برادرم مرده است.
ده روز نه میتوانستم غذا بخورم،
نه میدانستم شب است یا روز؟ 
فریاد می‌کشیدم،
تا اینکه از بی‌قراری‌ها و فریادهایم عاصی شدند
و نزدیک اتاق بازجویی‌اش بردند
و صدای زخمی‌اش را شنیدم.
برادرم اسماعیل زنده بود...
*
-پودرتان خواهیم کرد... 
-بله خداوندگاران قدرت
اگر من نمیدانستم که شما میتوانید ما را پودر کنید
که روی این صندلی نشسته نبودم...». 
سپیده قلیان.

از متن گزارش سپیده قلیان از شکنجه
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

آ. ائلیار

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.