گرچه به قول بزرگمهر در باب برزویه طبیب در کلیله و دمنه «کارهای زمانه میل به ادبار دارد. چنانستی که خیرات مردمان را وداع کردستی» اما، در گستره تاریخ، ابرهای سیاه حرف آخر را نمیزنند. باید با همه اندوه در خانه دل و جان، به بهار اقتدا کرد و همچون حافظ، فرمانروای بی همتای غزل و شور که در اوج حمله مغول، یورشهای امیر تیمور و کشاکشهای آل مظفر، از غلبه بر تاریکی سخن میگفت، در اوج سیاهیها نیز مشعل امید برافروزیم. اصالت با پلیدی و تاریکی نیست.
قطره بارانی که بر گل سرخ میلغزد، جوانه لجوجی که بر سرما غلبه میکند، آوندهای سرکشی که موانع را از سر راه برمی دارند، گیاه مهربانی که از دل خاک سرَک میکشد و به آفتاب سلام میکند، چشمه جوشانی که دل سنگ را میشکافد، همه و همه، در برابر این زندگی که پارس میکند و این زمین که خار میخلد و این آسمان که بلا میریزد، فریاد بر میآورند: بهار میآید هر چند زمستانیان نخواهند...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید