ملّا خمینی از دیدگاه پروفسور سروش

در گفتگویی بعنوان:  "دروغ در شیعه"

بسانی که من در برداشت خود از گفتار جناب سروش، در باره‌ی "خمینی بعنوان بزرگترین شخصیت علمی ایران" گفته بودم که: ایشان، ملّا خمینی را مسخره‌ی عالم کرده است، اینک در اثبات درکِ خود از برداشت ایشان از خمینی، مطالب زیر را از زبان خودِ او برای خوانندگان نقل می کنم. دکتر سروش صراحتا در ناتوانی علمی و کلّا نفی ملّا خمینی درین گفتگو چنین می گوید:

۱ ـ  تمامی ققهای قم، "تمامی" یعنی همه‌ی صاحبان رساله، درکی از قرآن ندارند، و در مسئله ای به نام " باه توهُم " فتوا

می دهند: به هر انسانی که با آنها به مخالفت دینی برخیزند، می توانند ناروا ترین  تهمت های دزدی ، جاسوسی و حتّا ناموسی و لواط را بزنند.

۲ ـ ملّا خمینی نیز این مسئله را باور داشته و بر آن تاکید ورزیده است.

۳ ـ خمینی انسانی دروغگو و مصلحت اندیش بوده است که به "محمد مصدق تهمت نامسلمانی زده" و دلیلی بر آن نیاورده و مارا با "تهدید"مجبور به پرسش نکردن دراین باره نموده است.

۴ ـ  همه‌ی فقهای قم باور دارند که اصول مذهب شیعه از قرآن بالاترند و نیازی به تایید قرآن ندارند، درین جمله جناب سروش ملّا خمینی را مستثنا نمی کند.

۵ ـ نگاه فقهای اسلامی قم از "صدر تا ذیل"، دوستان دقت کنید! سروش می گوید: "از صدر تا ذیل" یعنی ملّا خمینی نیز، در باره‌ی اخلاق، انحرافی و گمراه کننده است، چرا که می گویند: اگر تمام قرآن را از بین ببرند به رساله های ما ملّایان لطمه ای نمی خورد . این یعنی اینکه :اصول نوشته شده‌ آنها بالاتر از قرآن است.

۶ ـ سروش می گوید :حتّا یکنفر از فقیهان قم یعنی "حتّا ملّا خمینی" نگفته است که طلبه هادر باره‌ی "علم اخلاق" چیزی بخوانند. یعنی اینکه ملّا خمینی هم که یک فقیه از قم بوده است  باوری به علم اخلاق نداشته است. سروش درین گفتگو اضافه می کند که ازین فقیهان از جمله ملّا خمینی نمیتوان انتظاری اخلاقی هم داشت و می افزاید : چرا که  آنان، بدینگونه درین مکتب بخوانید"ناقص" تربیت شده اند. یعنی ملّا خمینی هم که تربیت شده‌ی این مکتب و حوزه بوده  "تربیتی ناقص" داشته است.

۷ ـ دکتر با صراحت می گوید: برای انکه سواد و دانش شان در همین محدوده های "تنگ نادانی " است. "یک نفر" از این فقیهان یعنی  از جمله ملّا "خمینی " را ندیده ام که حتّا تفسیر قرآن بلد باشد. دوستان! بازهم دقت کنید که میگوید:" یک نفر هم ندیده است" به هین دلییل "نه ازعلم اخلاق چیزی می دانند و نه ازعلم سیاست" .یعنی اینکه ملّا خمینی "غیر سیاسی ترین رهبر ایران زمین بوده است". چون از آن مکتب بیرون آمده است.

۸ ـ سروش اعلام می دارد :آنها مسئله ای  به نام "باه توهُم" دارند. یعنی به هر کَسی که می خواهید هر تهمت و بهتانی بزنند.  برای همین است که ملّا خمینی برای حکومت خود که اسلام باشد "دروغ گفتن و تهمت زدن را واجب دانسته است."

۹ ـ جناب سروش، عملا درین گفتگو روشن می کند که جامعه‌ی ما با "منحرف ترین، بیسواد ترین، حاکمانِ تهمت زن از جمله "ملّاخمینی" که بنیانگذار این حکومت است، طرف بوده و هستیم.

دوستان! شما اکنون با گوش کردن این سخنان روشن، پررنگ و صریح جناب سروش، در باره‌ی ملّا خمینی،  وهمه‌ی آخوندهای حوزه‌ی علمیه‌ی قم، چگونه باور نمی کنید که :

دکتر سروش،  با آن گفتارهای "بالاتر ازهر اغراقی"، به راستی آن جنایتکار خرفت را مورد مسخره‌ی جهانی قرار نداده است؟

چگونه شک نمی کنید که ملّاهای آدمکشِ و خونخوارِ ایران، آن بزرگوار را پس از "رد کردن جبراییل و  نام نهادن قرآن به خوابنامه و مردود دانستنِ پیامبری محمد" تهدید به بدتر از سدها مرگ نکرده باشند.؟! کم از کم اندکی شک کنید.

اگر این سوی سخن را بگیریم که جناب سروش، ملّا خمینی را با آن سخنانش، جدا به سخره گرفته است، به شکستن دگم های مردم و بویژه دینداران نواندیش، در شکستن دگم هایشان کمک کرده ایم.

این انتریو را بدینگونه گوگل کنید و بشنوید که او در باره‌ی نه تنها ملّا خمینی، بلکه همه‌ی ملّاهای قم چه می گوید.

 (عبدالکریم سروش"دروغ در شیعه"

                                                                                            ازیز دادیار ۲۴ مارس ۲۰۱۹