عکسها و فیلمهای سیل شیراز، تکاندهندهترین تصاویری است که این اواخر از ایران منتشر شدهاند. تصاویری که ناتوانی و استیصال و آسیبپذیری ما و شهرهای ما را در مقابل بحران نشان میدهند. فرقی نمیکند سیل یا زلزله، یا بحرانهای شدید اقتصادی و سیاسی، ما همیشه در مقابل بحران غافلگیر میشویم.
بحران از یک جایی خارج از مناسبات و محاسبات فکری و ذهنی روی سرمان خراب میشود، حال آنکه بحران طبیعت جغرافیای ایران است. از سیل و زلزله گرفته تا مخاطرات اقتصادی و سیاسی و امنیتی باید هر لحظه آماده رویارویی با یک بلای ناگهانی بود. اما تنها چیزی که در شهرهای ایران پیدا نمیشود آمادگی یا حتی انتظار وقوع بحران است.
روزها و ماهها و سالها است، انواع و اقسام کارشناسان درباره وقوع انواع و اقسام بحرانها هشدار میدهند، اما هشدار در هیچ سطحی از جامعه کارگر نیست. نه در ساختار برنامهریزی و مدیریت نه در عرصه عمومی، هیچ کس، حتی اهل هشدار، هشدار را جدی نمیگیرد.
همه با هم در شوک فرو میروند و بیرون میآیند. در زمان بحران دست و پایشان را گم میکنند و بعد که آبها از آسیاب افتاد، دنباله کار خویش میگیرند. سر شاخ مینشینند و با هم شاخه میبرند.
اساس توسعه ایران، شتابزدگی و سهلانگاری و اشتباههای محاسباتی است. یکی از این مظاهر توسعه معیوب نظام املاک و مستغلات است که دست کم در ۵۰، ۶۰ سال گذشته باعث هرج و مرج و خسارتهای فراوان اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی و اجتماعی شده است.
طبیعتا در سرزمینی که خطر سیل، زلزله، خشکسالی، انقلاب و جنگ در آن زیاد باشد، قیمت خانه و و ارزش سرمایهای املاک و مستغلات طبیعتا باید پایین باشد. در ایران اما سالها است، جامعه و اقتصاد ایران دنبال املاک و مستغلات دویده و میدود. و از این بابت ضررهای زیادی متحمل شده است.
در ۵۰ سال گذشته ایران یک انقلاب کامل، یک جنگ طولانی، چند بحران جدی در سیاست داخلی و خارجی، چند بحران تمامعیار اقتصادی، حدود ۲۵ زلزله شدید با تلفات زیاد و چند ده سیل ویرانگر را تجربه کرده، اما قیمت زمین و خانه با شتابی بیش از تورم رو به فزونی داشته است.
آمارهای دقیقی درباره شاخص قیمت مسکن پیش از انقلاب در دست نیست، اما در میان اخبار پراکنده میتوان به اعداد و ارقامی رسید که نشان میدهد بازار مسکن در ایران چه تحولاتی را از سر گذرانده است: روزنامه اطلاعات در گزارشی که روز ۱۵ مرداد ۱۳۳۶ منتشر شده نوشته است: "کجای دنیا هزینه مسکن ۲۷۱ ریال می شود که در تهران شده است؟ هزینه مسکن سال به سال دارد بالا می رود و باعث شده تا مخارج زندگی مردم افزایش یابد. نمودار های تهیه شده نشان میدهد که هر روز هزینه مسکن بالاتر رفته و معلوم نیست آخرش به کجا میرسد. خبرنگار اداره، نمودارهای زیر را از قسمت احصائیه تهیه کرده است و بر دولت است که فورا جلوی این افزایش قیمت ها را بگیرد".
کافی است این عدد را با قیمت امروز مقایسه کنیم تا ببینیم سرعت سیر تحولات مسکن در ایران چقدر سریع و تکان دهنده بوده است. بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازی، متوسط قیمت هر متر مربع آپارتمان در تهران، پیش از تورم سال ۹۷، در سال ۹۶ بیش از ۴.۵ میلیون تومان بوده است. به تعبیری قیمت ملک طی ۶۰ سال بیش از ۱۶۶ هزار برابر بیشتر شده است، این در حالی است قیمت طلا (کلاسیکترین دارایی سرمایهای- در این مدت کمتر از ۱۸ هزار برابر گرانتر شده و سطح عمومی قیمتها در فاصله ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۶ تحت تاثیر تورم فقط ۳ هزار برابر بالا رفته است.
در چنین وضعیتی طبیعی است که املاک و مستغلات بیش از آنکه ابزار کاربردی در اقتصاد و زندگی روزمره باشد، تبدیل به مهمترین سرمایه شخصی و عمومی شوند و رقابت برای تصاحب زمین و فضا در شهرهای در حال توسعه ایران تبدیل به جدیترین رقابت موجود در ایران شود؛ رقابتی که همه، از دولت و بانک و شهرداریها و نهادهای ثروتمند حاکمیتی گرفته تا خردهسرمایهداران و مردم عادی گرفتار آن شوند.
در چنین وضعیتی، فضای سبز و حریم رودخانه و مسیل و کوه و گسل که جای خود دارند، بستر رودخانهها و دریاچههای خشکیده هم از منازعات سوداگری در امان نمیمانند.
حق نشر عکسIRNAImage captionباید به هر نحوی، جامعه ایران را از دام ساختوساز و خرید و فروش زمین و خانه رها کرد. باید فرصتهای پویایی فراهم کرد تا مردم و دولتها به جای سرمایهگذاری روی زمین، روشهای دیگری رو بیاورند که سازگار با اقلیم و جغرافیا و مناسبات سرزمینی ایران باشد که شوربختانه چنین نیست.
خردهسرمایهداران خصوصی از یکسو و نهاد دولت از سوی دیگر شهرها را بدون توجه به مخاطرات بعدی آن میبلعند. در بدترین حالت هر چه دم دستشان آمد را میکوبند و میسازند و در بهترین حالت فضای تنفس و مقابله با خطر را تبدیل به پارک و تفرجگاه و پارکینگ و بزرگراه میکنند. شهرداریها مشاورانی را برای سازماندهی فضای شهری استخدام میکنند، اما در عین حال آنها را تحت فشار میگذارند که فضای عمومی و خصوصی را بر اساس ارزش مستغلات بخشبندی کنند.
از این هم بدتر، حتی به طرحهایی که خود تهیه کرده نیز، پایبند نمیمانند. از روشهای غیرقانونی یا حتی راههای در رو قانونی و از طریق کمیسیونها کار را به گونهای پیش میبرند که همه فرصتهای سوخته اقتصاد را در بدنه نحیف و آسیبپذیر شهرها تلافی کنند.
یک سوی حوادث طبیعی نوروز ۱۳۹۸ از سیل ویرانگر گلستان گرفته تا فاجعه شیراز غلبه ساخت و ساز بر سایر مناسبات شهری و طبیعی است.
اگر اقتصاد و نظام توسعه در ایران در ۵۰، ۶۰ یا ۱۰۰ سال گذشته روندی طبعی داشت، قطعا چنین حجم ویرانگری از ساخت و ساز به وجود نمیآمد. اگر ایران دچار موج ناگهانی افزایش جمعیت و تغییر شتابزده الگوی زندگی بعد از دهه ۱۳۴۰ نمیشد، جمعیت امروز به حدی نمیرسید که ظرف فضایی ایران پر شود. شهرهای شلوغ، متراکم و به همریختهای که حتی به اندازه کافی جا برای پارک کردن ماشینهای مردم هم ندارد. و اگر افتصاد ایران سر به سامانی داشت کارخانهداران و پزشکان و خردهسرمایهداران همه بساز و بفروش نمیشدند. قطعا ارتفاعات پرخطر شمال و شمال غرب تهران به شکل بمب ساعتی در نمیآمدند. در جنگلهای شمال تبدیل به کارگاه ویلاسازی نمیشدند. مسیل کناره دروازه قرآن شیراز با نخاله ساختمانی پر نمیشد... کسی مجبور نبود لقمه را دور سر بچرخاند و تیشه به ریشه طبیعت و ریشه خود بزند.
راه نجات، چیزی جز بازگشت به مدار عقلانیت نیست. عقلانیتی که همه جنبههای توسعه را روی ترازوی سالمی سبک و سنگین کند و این واقعیت را بپذیرد که چارهای جز کنترل جمعیت و باز کردن گروههای کور اقتصادی نیست. باید به هر نحوی، جامعه ایران را از دام ساختوساز و خرید و فروش زمین و خانه رها کرد. باید فرصتهای پویایی فراهم کرد تا مردم و دولتها به جای سرمایهگذاری روی زمین، روشهای دیگری رو بیاورند که سازگار با اقلیم و جغرافیا و مناسبات سرزمینی ایران باشد که شوربختانه چنین نیست.
تصاویر تکاندهنده سیل شیراز، نمایی کلی از وضعیت جامعه ایران است. مردی که سفت به تیر چراغ چسبیده و هر لحظه بیم آن میرود که سیل از جا بکند و به ورطه نابودیاش بکشد. او بختیار است و جان سالم به در میبرد، اما آیا او آماده رویارویی با بحرانهای بعدی خواهد بود؟ یا خطر را که از سر گذراند دوباره روال سابق زندگی را در پیش میگیرد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید