هر چند خبر خروج مصر از "ناتوی عربی" هنوز به شکل قطعی تایید نشده، اما همینقدر که منابع آگاه به خبرگزاری رویترز گفتهاند که این اتفاق رخ داده، برای ایران کافی بود تا از چنین تصمیمی استقبال کند. بماند که در واقع هنوز ائتلافی نظامی شکل نگرفته که اساسا مصر از آن خارج شود.
اگر علت آغاز به کار ناتوی واقعی برای اعضایش وجود دشمنی مشترک به نام اتحاد جماهیر شوروی بود، ایده یک "ناتوی عربی" نیز به عنوان ابتکار عملی نظامی در مقابل افزایش قدرت و نفوذ ایران و آنچه "تهدید" تهران خوانده میشود، مطرح شد. به همین دلیل هر آنچه که به تضعیف این ایده یا حتی جلوگیری از تشکیل آن منجر شود، به شکل طبیعی با استقبال تهران روبهرو میشود.
اتفاقی مانند کناره گرفتن مصر از یک ائتلاف نظامی با چنین مختصاتی میتواند رویای شکلگیری آن را برای طراحانش به سرعت برباد دهد، چرا که مصر صاحب بزرگترین ارتش میان کشورهای عربی است که قرار است عضو این ائتلاف باشند و غیبتش، علاوه بر ارزش نمادین، ضربه مهمی نیز به قدرت آن خواهد زد.
خاورمیانه، سرزمین ائتلافهای ناکام و پیمانهایی است که برخی در حد نام باقی ماندند و برخی صاحب ساختمان و مرکز و لوگو و تشکیلات شدند، اما تاثیری واقعی نداشتند. در واقع همگرایی منطقهای در خاورمیانه کماکان رویای دوری به نظر میرسد که طرفدارانش را خیلی زود ناامید میکند. این آخرین ائتلاف با لقب بلندپروازانه "ناتوی عربی" دقیقا چیست و با چه موانعی روبهرو است؟
''ناتوی عربی '' چیست؟
ایده ائتلاف و پیمان منطقهای در میان کشورهای عربی یا کشورهای مسلمان منطقه، ایده تازهای نیست. به ویژه در میان اعراب، ایدههایی از این دست اهمیت بیشتری نیز داشته چرا که بیش از یک قرن است، برخی از نخبگان جهان عرب (به ویژه در منطقه شام و حجاز) در مواجهه با ملیگرایی قرنبیستمی، رویایی قدیمی برای همگرایی و اتحاد و یکی شدن در سر داشتهاند.
به همین دلیل نیز تشکیل ائتلاف و دست برادری دادن برای همکاریهای مختلف در نگاه برخی نظریهپردازان پانعرب، یک گام نخستین، اما کلیدی بوده است. ضمن اینکه حتی کسانی مانند جمال عبدالناصر، فراتر از ائتلاف منطقهای از اتحاد و یکی شدن ملت عرب سخن میگفتند و تجربیات شکست خوردهای همانند "جمهوری متحد عربی" را در کارنامه ملیگرایی عربی ثبت کردند.
همزمان از سال ۱۹۴۸ میلادی، جنگهایی که یک سویش اسرائیل بود و سوی دیگر، ارتشهای عربی، همواره لزوم همکاری و اتحاد نظامی اعراب را یادآوری میکرد.
اما از ۱۹۵۰ و امضای پیمان همکاریهای نظامی میان کشورهای عضو اتحادیه عرب، تا ۱۹۸۵ که اعضای شورای همکاری خلیج فارس تلاش کردند در برابر ایران، یک واحد نظامی تشکیل دهند، یا سال ۲۰۱۵ که اعضای اتحادیه عرب تصمیم گرفتند "نیروی مشترک عربی" ایجاد کنند، همواره رقابتهای درون گروهی و گاه تضاد منافع کشورهای عضو، موفقیت چنین ایدههایی را غیرممکن کرده است.
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionاتحادیه عرب یکی از نخستین سازمانهای بینالمللی بود که به محلی برای طرح ایده ائتلاف نظامی اعراب تبدیل شد؛ ایدهای که هرگز به نتیجهای واقعی نرسید
با این حال اینبار، ایده یک ائتلاف نظامی، سیاسی، اقتصادی جدید در حالی مطرح شد که به نظر میرسید قرار است یک عامل جدید و تعیین کننده، اعضا را با هر اولویت و حاکمیتی به دور میز همکاری بکشاند. و این عامل، ایالات متحده آمریکا بود.
در واقع آنچه به "ناتوی عربی" معروف شد، ابتکاری است که ارتباط مستقیمی با آمریکا و سیاستهایش در خاورمیانه دارد. ریشه "ناتوی عربی"، ادامه سیاست کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه است که در دوران دو رئیسجمهوری اخیر آمریکا یعنی باراک اوباما و دونالد ترامپ دنبال شده است.
در این ایده، امنیت خاورمیانه، به جای مسئولیت پرهزینه آمریکا، به وظیفه کشورهای منطقه تبدیل میشود؛ ایدهای که در منطقه سابقه دارد و در دهه ۵۰ خورشیدی، در چارچوب دکترین نیکسون و افزایش قدرت و نفوذ شاه ایران در آن سالها، به عنوان مدل مشابهی، با انگیزههایی مشابه اجرا شده است.
این ایده با ظهور محمد بن سلمان در عربستان سعودی و افزایش چشموهمچشمی ریاض و تهران در منطقه، دلایل محکمهپسند ژئوپولتیک نیز پیدا کرد. چرا که برای شاهزاده جوان، یک "ناتوی عربی" میتواند به یک عامل بازدارنده حیاتی در برابر "تهدید" ایران تبدیل شود؛ درست شبیه کارکردی که ناتوی واقعی برای اعضایش داشت.
بعد از ماهها گمانهزنی رسانهای سرانجام در سال ۲۰۱۷ و در جریان سفر خبرساز دونالد ترامپ به عربستان و شرکتش در کنفرانسی که ۵۴ کشور مسلمان در آن حضور داشتند، نام این ائتلاف با نام "اتحاد استراتژیک خاورمیانه" یا "مسا MESA" در بیانیه پایانی کنفرانس گنجانده شد. در بیانیه آمده بود که "مسا" در سال ۲۰۱۸ تشکیل خواهد شد.
اما در بند مربوط به این ائتلاف نه نامی از کشورهای عضو آن بود و نه چگونگی شکلگیریاش. ضمن اینکه به شکل بلندپروازانهای، این ابهام شکل گرفته بود که تمامی کشورهای حاضر در این نشست یا دستکم همه کشورهای عرب سنی در آستانه عضویت در این ائتلاف هستند.
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionتشکیل ائتلافی که امروز به عنوان "ناتوی عربی" میشناسیم، در نشست سال ۲۰۱۷ ریاض اعلام شد
"ناتوی عربی" با چه موانعی روبهروست؟
در ماههای نخست سال ۲۰۱۸ خیلی زود ناظران این گمانه را مطرح کردند که ایده تشکیل "مسا" در نطفه شکست خورده است. اختلافات قطر و عربستان و وضعیت نه چندان امیدوارکننده جنگ یمن این ایده را در آستانه فراموشی قرار داده بود. تا اینکه آمریکا اعلام کرد کنفرانسی را برای میزبانی کشورهای عربی و تشکیل این ائتلاف برپا خواهد کرد. با شرکت عربستان، امارات، بحرین، قطر، کویت، عمان، مصر و اردن.
تا اینجای کار روشن شد، آنچه به عنوان "ناتوی عربی" معروف شد، پیمانی است که قرار است بین اعضای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به اضافه مصر، اردن و البته آمریکا امضا شود، نه بیشتر.
اما نکته مهمتر این بود که این کنفرانس هرگز برگزار نشد و سال ۲۰۱۸ نیز به پایان رسید. در این مدت هرازگاهی نشستهایی در سطوح پایین بین نمایندگان این کشورها برگزار شده که نه تنها اطلاعرسانی خاصی درباره آن صورت نگرفته، بلکه توافق مهمی نیز در آنها به دست نیامده است. در واقع خبر خروج مصر از این ائتلاف نیز، نتیجه غیبت مصر در آخرین نشستهای کارشناسی تشکیل ائتلاف است.
ضمن اینکه در پایان سال ۲۰۱۸، قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی به یک بحران سهمگین دیپلماتیک برای عربستان و شاهزاده محمد بن سلمان تبدیل شد که بحثها درباره "ناتوی عربی" را زیر سایه برد و واشنگتن نیز نشست آغاز به کار ائتلاف را لغو کرد.
حق نشر عکسGETTY IMAGESImage captionدر ماه سپتامبر سال ۲۰۱۸ جلسهای با حضور فرماندهای ارتشهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و نظامیان آمریکایی برگزار شد
علاوه بر اینها، چنانکه خبرگزاری رویترز در خبر اختصاصی اخیرش به نقل از منابع آگاه نوشته است، نگرانی مصر از اینکه دونالد ترامپ دوباره به سمت ریاست جمهوری انتخاب نشود و رئیسجمهور بعدی آمریکا این پیمان را جدی نگیرد موجب شده تا حکومت مصر نسبت به موفقیت ائتلاف دلسرد شود.
اما احتمالا مهمترین مشکل "ناتوی عربی" تا امروز نه فقط رقابتهای درون گروهی این کشورها یا اختلافات قطر و عربستان، بلکه مساله رویارویی با ایران است. به نوشته رویتزر، مصریها معتقدند که تشکیل این ائتلاف نظامی به تنش میان ایران و کشورهای منطقه دامن میزند که ظاهرا فعلا سیاستگذاران در قاهره به دنبالش نیستند.
در میان کشورهای دیگری که قرار است که در این ائتلاف حضور داشته باشند، قطر مدتی است که اساسا سازی مخالف با نوای ریاض کوک کرده و نه تنها دنبالهروی سیاستهای منطقهای عربستان نیست، بلکه در مواردی این سیاستها را به چالش میکشد. کویت و عمان نیز هر دو به شکل علنی در تلاشند تا تصویری مستقل از خود نشان دهند و هر دو کشور تلاش کردهاند بین ایران و رقبای منطقهایاش نقش میانجی را بازی کنند.
به همین دلیل آنچه احتمالا تا همین امروز ایده "ناتوی عربی" را زنده نگاه داشته، نه اشتیاق این کشورها، بلکه پافشاری واشنگتن و ریاض است. برخی رسانههای آمریکایی میگویند که جان بولتون، مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ که در ضدیت با ایران شهره است، بر شکلگیری این ائتلاف در برابر "تهدید تهران" اصرار دارد. ریاض نیز برای تشکیل ائتلاف از خود اشتیاق نشان میدهد.
ناتوی واقعی، یک ائتلاف کلیدی است که بر روی یک تعهد بنیادین بنا شده: حمله به یک عضو، حمله به همه اعضا تلقی میشود. در "ناتوی عربی"، نه آمریکا برای چنین تعهدی از خود علاقهای نشان داده و نه حتی برخی کشورهایی که قرار است عضو شوند، چندان تمایلی به چنین تعهدی دارند.
به جز آمریکا، هیچ یک از این کشورها صاحب حکومتهای باثبات دموکراتیک نیستند. برعکس، همه این کشورها یا شاه اقتدارگرا دارند، یا رئیسجمهوری که به نقض گسترده دموکراسی متهم است. لیبرال دموکراسی آمریکا موجب میشود که همیشه این امکان وجود داشته باشد که رئیسجمهوری در این کشور به قدرت برسد که علاقهای به همکاری همهجانبه با حکومتهای اقتدارگرا نداشته باشند.
به همین دلیل نیز کم نیستند ناظرانی که معتقدند اگر در نهایت این کشورها موفق شوند از پس موانع فعلی بربیایند و با مصر و چه بدون مصر این ائتلاف را تشکیل دهند، آنچه شکل خواهد گرفت فعلا با "ناتو" بودن به معنای واقعی فاصله زیادی خواهد داشت و علاقهمندان این ایده فعلا باید به چیزی در حد یک پیمان نظامی نه چندان عمیق بسنده کنند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید