بلوچستان را نمایان می سازد. در دوران قاجار استان فعلی (سیستان و بلوچستان) و بخشهایی از مناطق بلوچ نشین در خراسان جنوبی، کرمان و هرمزگان به عنوان ایالت بلوچستان شناخته میشد. در سال ١٣٠٧ مناطق بلوچ نشین به ۴ بخش در قسمت جنوبی خراسان، کرمان، هرمزگان و استان کنونی سیستان و بلوچستان تقسیم شدند. ده سال بعد از تبدیل واژه ایالت به استان یعنی در سال ۱۳۲۶ حوزه بلوچستان تحت نام "فرمانداری کل بلوچستان" شناخته می شد. سپس در سال ۱۳۳۶ به استان "بلوچستان و سیستان" تغییر نام مییابد. بعد از انقلاب در سال ۱۳۵۸ تغییر نام به "استان سیستان و بلوچستان" رسمیت مییابد. اکثریت قاطع مردم بلوچ در مناطق جدا شده وسیع بلوچ نشین و الحاق شده به استانهای خراسان (جنوبی), کرمان و هرمزگان بسیار فقیر و محروم هستند. از آذر ماه ١٣٩٠ دوباره زمزمه طرح تغییر نام استان در کنار مقوله تقسیم استان به استانهای کوچکتر آغاز شده است که از نظر مردم بلوچ هیچ معنی دیگری بجز دشمنی با هویت، موجودیت , فرهنگ, همبستگی, و تاریخ مردم بلوچ ندارد. استان قدیمی بلوچستان بعنوان وسیع ترین استان کشور که شامل همه مناطق بلوچ نشین در جنوب شرق ایران بود, بیش از ٣٠٠ هزار کیلومتر مربع مساحت داشت که اکنون فقط حدود١٨٠ هزار کیلومتر مربع از آن باقی مانده است.
در طی ماه های اخیر برخی از خبرگزاری های رسمی, تعدادی از نمایندگان استان, کارشناسان متعدد از جمله متخصصین معماری دریایی و شهرسازی, شخصیت های مطبوعاتی سیستانی استان نظیر محمدتقی رخشانی و بخصوص احمد علی موهبتی استاندار سیستان و بلوچستان در مورد ضرورت تقسیم استان فعالیت های خود را دو چندان کرده اند. امروز یکشنبه ۱۵ ارديبهشت ١٣٩٨ برخی از خبرگزاری ها از جمله خبرگزاری تسنیم در ادامه ارائه استدلال ها و درخواست ها برای تقسیم استان, در گزارشی تحت عنوان "سواحل مکران چگونه مدیریت میشود؛ استان یا سازمان؟" گویی تقسیم استان را امری حتمی تلقی کرده. در گزارش به نقل از احمد علی موهبتی, استاندار استان آمده است ": به نظر من اگر میخواهد توسعه در سواحل مکران اتفاق بیافتد باید استان مکران و یا مثلا بلوچستان جنوبی تشکیل شود". در گزارش امروز آمده است: "قطعا این تقسیم بندی بر تمرکز بیشتر استانداران و فرمانداران بر توسعه سواحل مکران و فقرزدایی از این مناطق بسیار موثر خواهد بود و شرایط را برای اسکان 5-8 میلیون نفر در کوتاه مدت (5-7 ساله)؛ و 15-20 میلیون نفر در میان مدت (8-15 ساله) در سواحل مکران فراهم می آورد.
اینگونه بر می آید که بر خلاف نظر اکثریت مردم استان, و حتی اکثریت نمایندگان استان که در نامه مورخ ١٩ اسفند ٩٦ مخالفت خود را با تقسیم استان اعلام کردند, اراده ای قوی وجود دارد تا بافت تاریخی, جغرافیایی و جمعیتی سیستان و بلوچستان را نابود کرده و در یک گزاره مشخص زمانی با اسکان میلیونها نفر هویت بلوچستان و سواحل مکران را کاملا تغییر دهند. این امر حاصلی جز نابودی تدریجی هویت مردم در ابعاد مختلف آن نخواهد داشت. حال بگذریم از اینکه در تمام این برنامه ریزی های بدگوهران که همانند زنگی مست تیغ در کف دارند, بلوچها هیچگونه سهم و مشارکتی در تصمیم گیری ها ندارند؛ اما سوال اساسی این است که اگر جمهوری اسلامی برای مهیا نمودن امکانات آموزشی, رفاهی, کار و اشتغال, آب, بهداشت, مسکن, مدرسه و بیمارستان و غیره برای ٢٥٠ هزار نفر در جنوب بلوچستان عامدانه عاجز مانده, چگونه می خواهد زندگی ٢٠ میلیون نفر در سواحل مکران را مدیریت کند؟ نابودی کامل بلوچستان و تغییر بافت جمعیتی و اضمحلال هدفمند و تدریجی آن, فقط از یک رژیم ضدمردمی بر می آید و بس!
این وظیفه همه هموطنان و انسانهای آزاده و بخصوص فعالان بلوچ و سازمان های سیاسی بلوچ می باشد تا با اتحاد عمل, روشنگری و افشاگری نقشه های جمهوری اسلامی را نقش بر آب کنند. در این راستا, سازمانها و فعالان بلوچ باید تنگ نظری ها, خصومت های قبیله ای و ایدئولوژیکی و سازمانی و جناحی خود را به کنار گذاشته و متحدانه به یاری بلوچ و بلوچستان بشتابند.
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان
یکشنبه ۱۵ ارديبهشت ١٣٩٨
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید