رفتن به محتوای اصلی

بازساختاری سوسیالیستی
27.05.2019 - 14:41

بازساختاری سوسیالیستی

مقدمه

امروز باز هم "ژاک دیره دا" را در اینترنت گوش میکردم. فیلسوف پست مدرن الجزایر الاصل فرانسوی که ویژگی های شخصیتی و پیغام های مختص خود را به همراه می آورد. اگر اشاره کوتاهی به تئوری بازساختاری "دیکانستراکشنالیسم " ایشان بیاندازیم،  ایشان اول تئوری های دوران مدرنیسم را از همدیگر منفصل میکند، سپس تلاش میکند تا گسستگیها را بار دیگر بر اساس نظام های ارزشی نوین بازسازساختاری نماید. بازساختاری های نوین به همراه خویش ویژگیهای ارزشی نوینی را در ساختار نوین باز سازی شده ادغام مینماید.

برگردیم کمی هم زمینی صحبت کنیم. سی و پنج شش سال پیش، پس از اخراج از دانشگاه در یک کارگاه تعمیر ماشیین آلات برقی سنگین در سه راه آذری کار میکردم.  ماشین آلات معیوب را پیش ما می آوردند، باید تقریبا کاملا از همدیگر منفصل و منفک میکردیم، تمیزشان میکردیم، عیب و ایراد آن را رفع میکردیم، روغن کاری کرده و دوباره سرهم  و جمعشان میکردیم. آنها را از نظر کارکرد درست آزمایش  و تست میکردیم و بالاخره به مشتری تحویل میدادیم. شاید بشود گفت، این پنجاه درصد کارکردی تئوری بازساختاری ژاک دیره دا میباشد.  پنجاه درصد دیگر  در  آن است که در سرهم کردن ساختار نوین نظری ایشان، ما با آلترناتیو ساختاری کاملا نوینی با ویژگیهای به روز شده روبرو میباشیم که کاملا متفاوت با ساختار کهنه میباشد که در آنها ارزش های نوینی به آنها اضافه و در آنها ادغام  شده اند.

سوسیالیسم امروز، به هیچ وجه نمیتواند کاملا مشابه سوسیالیسمی باشد که مارکس، روزا لوگزامبورگ، گرامشی و لنین میگفتند و ترسیم میکردند. سوسیالیسم امروز، در عین حال که جوهره آرمانی بنیانگذاران آن را در خود حمل میکند، ویژگیهای ارزشی قرن بیست و یکم را در خود آبستن خواهد بود. بدون همراه داشتن چنین ویژگیهای ارزشی، سوسیالیسم مد نظر یک راهکار کهنه ای خواهد بود که به دوران فیلم های سیاه و سفید تعلق خواهد داشت. متاسفانه خیلی از دوستان قدیمی ما هنوز در همان دوران سیاه و سفید منجمد شده اند. نظام های ارزشی امروز که در بازساختاری سوسیالیسم دخیل بوده و آن را بعنوان تئوری و راهکار پیشاهنگ به جلوداری  جنبش ها، حرکت ها و چالش های مردمی تبدیل خواهند کرد، کدامند؟     

سوسیالیسم و گذار کردن از قدرتمداری استثمار

نقش مارکس در برجسته کردن اهمیت از میان برداشتن بهره کشی انسان از انسان یکبار و برای همیشه، بدون شک بزرگترین جهش تاریخی فکری نظری اجتماعی سیاسی انسان  و دوران ما میتواند محسوب گردد. هیچگاه در طول تاریخ تمدن بشریت شرایط از نظر عینی و ذهنی تا این اندازه برای برچیدن مناسبات استثماری از روابط انسانی فراهم تر نبوده است. به موازات آن، هیچکاه اردوگاه استثمارگران و قدرتمداران حاکمه اش با اینهمه قدرت و شدت عمل وحشیانه ای در مقابل  احتمال از دست دان امتیازات و حاکمیت قدرتمداری خویش، تا این حد از خود  وحشیگری و خشونت نشان نداده اند. این وضعیت ویژگیهای چگونگی گذار از نظام سرمایه داری را صد چندان پیچیده و مشکل میکند.

سوسیالیسم و چگونگی نجات کره زمین از مرگ تدریجی

گرمایش زمین نتیجه نظام اقتصادی متکی بر چرخش مداوم مصرف گرائی بیرویه بعنوان موتور محرکه تضمین سرازیری سود به کیسه های صاحبان سرمایه میباشد. بدون  مصرف گرائی مستمر،  تامین و تضمین  تولید و به طبع آن سرازیری سود به کیسه های سرمایه داری خصوصی ممکن نمیباشد.

نه تنها بشر میتواند تولید در مقیاس نیاز خود را بهتر از اینها مدیریت نماید، بلکه انرژی های آلترناتیو غیر فسیل و سوخت کربن، از قبیل انرژی گرمایشی، بادی، دریائی و حتی اتمی مدیریت و کنترل شده به اندازه کافی موجود میباشند که استفاده از آنها تاثیرات تخریبی به مراتب کمتری بر حیات کره زمین و محیط زیست موجودات نباتی و زنده بر آن میتواند بگذارد. حرص و طمع نظام مبتنی بر مالکیت خصوصی بر سرمایه و ابزار تولید نه تنها منجر به کنترل قدرتمداری حکومتی، امنیتی و اجتماعی آنها بر زیست بشریت گردیده است، بلکه انگیزه سودجویانه آنها به قدرتمداران حاکم این اجازه را نمیدهد که در ترازوی اولویت دادن میان سودجویی های خودشان از یک طرف و حفاظت از محیط زیست، از سودجویی های خویش دست بردارند.

نجات کره زمین و محیط زیست موجودات زنده و نباتات به نحوی با عبور از کلان سرمایه داری گره میخورد. این مهم ایجاب میکند که اردوگاه سوسیالیستی نظام ارزشی خود را غنی تر کرده و نجات محیط زیست را در پلاتفورم برنامه ای سیاسی خود برجسته نماید.

سوسیالیسم و نابود کردن تبعیض علیه زنان

تقریبا همزمان با آغاز تمدن بشریت، نیمی از انسان ها بصورت شهروند درجه دوم زیر یوغ تبعیض دوگانه استثمار و تبعیض جنسی زیسته اند. مقطع تاریخی امروزین زیست بشریت مناسب ترین شرایط را برای برچیدن همیشگی تبعیض جنسی علیه زنان را فراهم نموده است. پیشاهنگ ترین تئوری تحولی دوران ما، تئوری سوسیالیستی تحول دوران، باید با قدرت تمام عنصر زدودن تبعیض علیه زنان و استقرار نظامی مبتنی بر برابری زن و مرد را در تمام عرصه ها باید در خود داشته باشد. رنگین کمان ارزشی سوسیالیستی دوران ما بدون در بر داشتن ارزشهای بالنده جنبش زنان به پرتگاه سقوط میکند.

سوسیالیسم و از میان برداشتن ستم نژادی

خیلی زود جنبش سوسیالیستی توانست به وجود تبعیض نژادی و اتنیکی پی برده و مبارزه در راه رفع استثمار را با موازات مبارزه برای تامین امکانات و شرایط خودگردانی ملیت ها جهت شکوفائی ارزش های هویتی و فرهنگی آنها و فراهم کردن زمینه های زیستی برابر  آنها در کنار هم فراهم نماید. این مهم امروزه شاید با اهمیت خیلی بیشتری از قبل همچنان در دستور روز قرار دارد. آرمانخواهی سوسیالیستی باید نه تنها در زمینه رفع تبعیضات ملی پیشگام باشد، بلکه زمینه را برای سوء استفاده از احساسات ملی مردم در راه تامین منافع قدرتمداری گروه های ویژه سرمایه داری سودجو مسدود نماید.

سوسیالیسم و تکنولوژی روبوتیک و هوشمند

تکنولوژی هوشمند نه تنها روز به روز به میزان بیشتری قادر میشود به جای انسان اطلاعات انباشت کرده و آنها را تجزیه و تحلیل نموده و تصمیمات لازم را پیش پای انسان بگذارد، بلکه قادر است تا بصورت تکنولوژی روبوتیک و دیگر اشکال خود تصمیم گرفته و آنها را اجرا نماید، یا بصورت های برنامه ریزی شده وظایف معین شده را با دقت، سرعت و حجم بمراتب بزرگتر و بیشتری خود به انجام برساند. دستگاه های چاپی سه بعدی دریچه تازه ای را در این زمینه ها باز نموده اند. این تکنولوژی اگر در دست صاحبان سرمایه و سلاطین قدرتمداری استثمار ، سودجویی و انباشت ثروت بوده باشد، به قمیت بیکاری اکثریت مردم کره زمین و فقر و بحران های عظیم اجتماعی تمام خواهد شد. در صورتیکه بر عکس، اگر در دست قدرتمداری حاکمیتی - مالکیتی خودگردان مردمی  بوده باشد، در راه سعادت عموم بشری بکار گرفته خواهد شد. سوسیالیسم، بعنوان تئوری بالنده دوران، باید تاثیرات اقتصادی، علمی، اجتماعی، فرهنگی و ارزشی چنین نائلیت های علمی را در نظر داشته و با آینده نگری تیزهوشانه این دستاوردهای علمی را از طریق مدیریت خودگردان مرکزی و مردمی، در خدمت عموم بشریت بکار گیرد.

سوسیالیسم و تعالی زیست تعاون انسانی

جدا بودن مالکیت بر ابزار و مناسبات کاری، با کارگر و نیروی کار، پیش زمینه اولیه را برای مناسبات مبتنی بر استثمار از نیروی کارگر توسط اربابان ابزار و صاحبان سرمایه فراهم می نماید. لذا چرخش روند مالکیتی به سمت مالکیت عمومی به موازات ملغی کردن مناسبات مبتنی بر استثمار انسان از انسان از شرایط ضرور نظام غیر استثماری میباشد. سوسیالیسم، بر خودگردانی تعاونی مالکیتی مدیریتی ، اولویت ویژه ای به ساختارهای خودگردان تعاونی، همگام با مالکیت جمعی و دولتی  قائل بوده و مالکیت خصوصی را در مقیاس خرد و بصورت تکمیلی و حاشیه ای اقتصادی میتواند داشته باشد. این نظام بر مبنای ارزشی انسان محوری مبتنی بوده و تعالی زیست سعادتمند و معنوی انسانی و عموم بشری را بنیان محوری راهکار خویش تعیین مینماید.

سوسیالیسم و صلح جهانی

تعداد پایگاه های نظامی آمریکا در سراسر جهان را گاها به نزدیک دویست تا برآورد می نمایند. تنها در کره جنوبی و ژاپن ( اکیناوا ژاپن بیش از پنجاه هزار و کمپ همفری کره جنوبی بیست و پنج هزار نفر) رویهمرفته هفتاد و پنج هزار نیروی نظامی تخمین می زنند. جنگ به تجارتی تبدیل شده است که به سرمایه داری کلان نفتی نظامی سودهای هنگفت و پایان ناپذیری را به قیمت خوا میلیون ها نفر از مردم بیگناه تامین مینماید. با وجود سلاح های نابود کننده موجود و تعداد کشورهایی که چنین سلاح های نابود کننده ای را دارا میباشد، تامین صلح جهانی یکی از شعارها و خواسته های ارزشی کلیدی اردوگاه باورمندان تئوری تحول سوسیالیستی قرار میگیرد.

لیبرال دموکراسی همگام با بازوهای حقوقی، اجرائی، امنیتی و فرهنگی خویش با وجود عقب نشینی های ناچار در مقابل چالش ها و مبارزات توده ای مردمی، نه تنها همیشه در خدمت سرمایه داری کلان عمل کرده است، بلکه بویژه در شرایط رشد فرهنگ ناسیونال، فاشیستی آغشته به فرهنگ جنگ های صلیبی، رفتار ارتجاعی فاشیستی و استثمارگرانه را تحت عنوان تامین منافع اکثریت در مقابل اقلیت توجیه می نماید. این در شرایطی میباشد که هم نظام انتخاباتی و امکانات تبلیغاتی در این نظام تحت کنترل آنها میباشد.

سوسیالیسم و حقوق کودکان

کودکان، بخشی از قربانیان نظام قدرت سالاری میباشند که نه میتوانند ظلم و تبعیضی را که نسبت به آنها میشود بر زبان بیاورند، نه میتوانند نسبت به آنها اعتراض موثری انجام بدهند. در دنیایی که بر پایه های تبعیضات متنوع و استثمار بنیانگذاری شده است، کودکان مورد تبعیضات و ظلم های متنوعی از قبیل استثمار و کارکشی از آنها، تبعیض فرهنگی، سوءاستفاده جنسی و غیره قرار میگیرند که تاثیرات سوء آنها در شخصیت و آینده آنها جبران ناپذیر میباشند.

دختری را که از بچگی زیر پوشش پارچه ای سیاهی قرار داده میشود که جایگاه خود را تحت سلطه برادر کوچکتر از خودش قرار دهد، صدایش تا اندازه ای بلند نشود تا مردها آن را بشنوند، وظیفه ای اش کار در آشپزخانه و تولید مثل میباشد. این شمشیر ستم فرهنگی میباشد که ساتور آن تا آخر عمر بر گردن دختر بچه کوچک، تا پیری و زمان مرگش سنگینی میکند. تنها همخوان کردن خود با این شرایط و پذیرفتن چنین امری بعنوان اصل پذیرفته شده اجتماعی میباشد که تا حدودی برای آنها ارامش و امکان پذیرش اجتماعی فراهم کرده و شرایط زیست تحمل پذیر اجتماعی را فراهم میکند. چنین است که یک فاجعه فرهنگی بصورت یک رفتار پذیرفته شده و عادی اجتماعی جا اندازی میشود. متاسفانه اکثر موارد دسته ساطور این فاجعه و کشتار فرهنگی در دست خانواده میباشد.

اینجا لازم نیست من به تبعیض جنسی بر علیه کودکان،  استثمار کودکان کار در نظام سرمایه داری و یا سوء استفاده از کودکان در جنگ ها اشاره بکنم. شاید جا داشته باشد به تحمیل فرهنگ ارتجاعی و خشن از طرف خانواده نسبت به فرزندان اشاره کرده و با برجسته کردن حقوق کودکان و فورمولبندی و قانونی کردن آنها، امکان شکوفائی غنچه های نورس نسل بشری را فراهم نمود. باورمندان به تئوری تحول سوسیالیستی باید زبان بی زبانان بوده و حقوق کودکان را در نظام ارزشی خویش بگنجانند.

سوسیالیسم و حقوق آنهایی که نقص جسمانی دارند.

تنوع بالندگی ارزش های انسانی از گسترش رفاه، افزایش امکانات جهت شکوفائی ظرفیت های انسانی، فراهم نمودن شرایط برابر برای همه بشریت، در شرایطی میتواند موفق باشد که لایه های فراموش شده و در حاشیه قرار گرفته  و زیر تبعیض اجتماعی را در بر بگیرد. سوسیالیسم، اگر میخواهد بعنوان تئوری پیشگام تحول دوران ما زیر ساخت های آینده بشری را فورمولبندی نماید، باید در تمام زمینه های رفع تبعیض با شفافیت و قدرت تمام پیشاهنگ بوده و این ارزش ها را در شعارها، برنامه ها، و پلاتفورم خویش گنجانیده باشد. تنها نظام مبتنی بر حاکمیت مردمی خودگردان میباشد که میتواند چنین مهمی را به نحو احسن به انجام رساند. نظام سرمایه داری حاکمه  این مهم را به عرصه ای برای پر کردن کیسه های تعدادی از اربابان سرمایه تبدیل خواهند نمود.

سوسیالیسم و دگر باشی

دگر باشان، بخش دیگری از جامعه بشری میباشند که نه تنها به حاشیه رانده شده اند، بلکه از خیلی از حقوق مساوی استخدامی، تامین اجتماعی، حقوقی و غیره محروم میباشند. در شرایطی که خود آنها قادر بوده اند تا به حال تا حدود زیادی خود را منسجم و متشکل نموده و خواسته های خود را به گوش همگان برسانند، کاروان رهروان تحول سوسیالیستی باید از این خواسته های دموکراتیک با قدرت تمام دفاع نموده و از حقوق آنان  در رسیدن به مساوات اجتماعی دفاع نماید.

پایان سخن. 

اگر زمان مارکس، تضاد کار و سرمایه خود را در  اتحاد کارگران جهان در مقابل اردوگاه سرمایه داری جهانی متجلی میکرد،  میتوان به قدرت گفت، هنوز هم این شعار بعنوان شعار محوری دوران ما قدرت و قوت خود را حفظ نموده است. تفاوت ویژگیهای قرن بیست و یکم با زمان مارکس را باید در این دید که همگامان و همراهان اردوگاه کار جهت عبور از مالکیت فردی بر سرمایه ، باید لایه های متنوع و رنگارنگ و مختلفی را  به تئوری مارکس اضافه نمایند، که تئوری بازساختاری "ژاک دیره دا" تلاش دارد فلسفه چنان نظام فکری را بزبانی بیان نماید. انبوه رنگین کمان نظام های ارزشی افزوده شده به تئوری مارکس امروزه میتواند جهت تامین سعادت همگان بکار گزفته شود. رسیدن به این اهداف انسانی به نحو قدرتمندی با عبور از نظام مبتنی بر مالکیت شخصی بر سرمایه گره خورده است.

بزرگترین عاملی که موجب مرگ تدریجی کره زمین میگردد، صلح جهانی را از طریق جنگ و سلاح های نابود کننده اتمی و غیره تهدید میکند، به انواع تبعیض های جنسی، هویتی اتنیکی و غیره دامن میزند و بالاخره با کنترل بیسابقه افراد انگشت شمار بر سرمایه و مناسبات سرمایه داری میباشد که امکان اشتغال میلیونها انسان بر کره زمین را با خطر مواجه میسازد . سوسیالیسم، بعنوان تئوری تحول دوران ما باید نه تنها تمامی ارزش مندی های متنوع همراهان اردوگاه کار در کاروان تحول را در خود مستتر کرده باشد، بلکه باید با شفافیت و قدرت تمام، پیشاهنگ و پیشگام دفاع از مجموعه نظام های ارزشی مشابه دموکراتیک باشد.

 

دنیز ایشچی

27 مئی 2019

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

دنیز ایشچی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.