رفتن به محتوای اصلی

وقتی یک دروغگو مرا متقاعد کرد
کسی نمی خواست خلاف این ادعا را فرض کند
21.06.2019 - 15:29

وقتی یک دروغگو مرا متقاعد کرد | مالتِه لِمینگ (Malte Lehming)

 

 

من را فریب دادند، و من گذاشتم فریبم بدهند. تجربۀ دردآوری بود. باورها درهم ریختند، قطعیت ها متزلزل شدند. از آن زمان به بعد، وقتی سیاستمداران مدرک به من ارائه و ادعاهایی مطرح می کنند که ظاهراً  مو لایِ درزشان نمی رود، با احتیاط برخورد می کنم. بدگمانم وقتی همکاران دربارۀ قرینه هایی صحبت می کنند که جای هیچگونه تردیدی باقی نمی گذارند. از خود می پرسم چگونه است که اینان اینگونه مطمئن هستند؟

در چنین لحظاتی به یاد ۵ فوریۀ ۲۰۰۳ می افتم، روزی به یاد ماندنی. تقریباً در همۀ کشورهای جهان، مردم مات، جلوی تلویزیون نشسته بودند. من نیز. به عنوان خبرنگارِ روزنامه در آمریکا، دربارۀ حضور وزیرخارجۀ آمریکا، کالین پاول، در شورای امنیت سازمان ملل گزارش می دادم. پاول خوبشان بود، نقطۀ مقابل دیک چینی و دونالد رامسفلد. به او می شد اعتماد کرد، فکر می کردم.

ارائۀ مدارک توسط پاول ۸۰ دقیقه طول کشید. وی نوارهای صوتیِ مخفی شنود شده ای را پخش کرد که ظاهراً می شد روی آنها شنید، دولتمردان و نظامیان عراقی چگونه دربارۀ پنهان کردن مواد از دسترسِ بازرسان سازمان ملل صحبت می کنند. در یکی از نوارها صدای یک افسر عراقی شنیده می شود که دستور می داد ” گاز اعصاب” را جایی ببرند.

پاول عکس های ماهواره ای را نشان داد که ظاهراً رویشان می شود دید که بغداد، سکوهای موشکی و موشک ها را در نخلستان های بزرگ پنهان می کند. روی یکی از عکس ها می توان یک کارخانۀ مهمات سازی را دید که در آن کلاهک های جنگیِ خالی برای سلاح های شیمیایی، پیدا شده بودند. پاول از شاهدان عینی نقل قول کرد که از آزمایشگاه های سیار بیولوژیکی گزارش می کردند که در آنها ظرف چند هفته می توان مهمات تولید کرد. یک مهندس شیمی از تولید مواد جنگی روایت می کند.

پاول گفت: “اینها ادعا نیستند. ما به شما داده های واقعی و نتیجه گیری های منطقی را بر اساس دانسته های موثق اطلاعاتی ارائه می کنیم.” در زمرۀ “داده های واقعی و نتیجه گیری های منطقی” این است که عراق همچنان سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی در اختیار دارد. “اینجا فریب داده می شود، اینجا مخفی می سازند و پنهانکاری می کنند.”

نمایش عظیمی بود، به بهترین شکل به صحنه در آمده. زنیجرۀ قرینه ها طولانی و طولانی تر شد. ابتدا در رسانه های آمریکایی ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲ را یادآوری کردند، زمان بحران کوبا، حضور نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل، آدلای استیونسون، در شورای امنیت. استیونسون بعد از نمایندۀ شوروی در سازمان ملل، والریان زُورین، صحبت کرد: “تکذیب می کنید که موشک های میانبرد اتحاد شوروی در کوبا مستقرند؟ بله یا نه – منتظر ترجمه نشوید – بله یا نه؟ زورین طفره رفت. بعد  استیونسون ۲۶ عکسِ قطع بزرگ را نشان داد که روی آنها تأسیاست موشکی را می توان دید. مسکو جوابی نداشت.

شباهت ها آوار می شد و قریب به یقین می نمود. و علاوه بر این: هیچ سیاستمدار سرشناس غربی تکذیب نکرد که صدام حسین سلاح های کشتار جمعی داشته است. خیلی از افراد مردد وجود داشتند که متقاعد نشده بودند اما کسی نمی خواست خلاف این ادعا را فرض کند.

قطعی بود که: عراق در دهۀ هشتاد در جنگ علیه ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود. بعدها همین کار را علیه شیعیان و کردها در کشور خودش کرد. وی در مقابل بازرسان سازمان ملل برنامۀ سلاح های بیولوژیک خود را مخفی نگاه داشت. این برنامه تازه سال ۱۹۹۵ کشف شد. بعد گرچه از بین بردن موجودی ها شروع شد اما وقتی بازرسان سال ۱۹۹۸ کشور را ترک کردند نابود سازی به اتمام نرسیده بود.

من متقاعد بودم. یک قطعه در کنار یک قطعۀ دیگر قرار گرفت. تصویری که ایجاد شد، دیگرجای هیچگونه تردیدی نمی گذاشت. یک روز بعد از سخنان پاول در شورای امنیت در سرمقاله ای نوشتم: “هرکس را که اکنون هم چشمان خود را به روی ترفندهای صدام حسین ببندد، هیچ چیز متقاعد نخواهد کرد. تا خلافش ثابت شود: عراق سلاح های شیمیایی و میکروبی دارد.”

سلاح های کشتار جمعی عراق هیچگاه پیدا نشدند. پاول بعدها از دروغ های انتشار یافته به دست او عذرخواهی کرد، دروغ هایی که بر مطالبی استوار بودند که دستکاری شده بودند. وی گفت حضورش در شورای امنیت سازمان ملل، “لکۀ ننگ” دوران کاریش بوده است. جورج بوش ادعاها در مورد سلاح های کشتار جمعی عراق را “بزرگترین اشتباه” دوران ریاست جمهوری خود خواند.

با دروغ و دغل بنای جنگی را گذاشته بودند. سناتور دمکرات هنری واکسمن، یکسال بعد از شروع جنگ عراق همۀ اظهارات دولت بوش را بررسی کرد و به این نتیجه رسید از ۲۳۷ موردی که مقام های دولت در این باره صحبت کرده اند ۱۲۵ بار نشانی غلط داده اند. شاخ و برگ دادن و کتمان و اغراق، قاعده بودند نه استثناء. من نیز گذاشتم  فریبم بدهند. این روزها اغلب به این موضوع فکر می کنم.

نویسنده: مالتِه لِمینگ در تاگِس تسایتونگ

مالتِه لِمینگ، از نویسندگان روزنامۀ “تاگِس تسایتونگ” که بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ دفتر این روزنامه را در واشنگتن اداره می کرده است.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

طاهره بارئی
nedaye azadi

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.