پیشنهاد برجام دو
ریچارد هاس، رییس شورای روابط خارجی آمریکا، در یادداشتی که در سایت رسمی این شورا منتشر شده؛ نوشت:
دولت ترامپ با فشار مداوم در دوسالونیم گذشته بر روی ایران عملا رفتار متفاوتی با این کشور داشته؛ حتی متفاوتتر از رفتاری که با روسیه، چین یا کره شمالی داشته است.
ایالاتمتحده از برجام خارج شد، یکی از شاخههای نظامی ایران (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را بعنوان سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد، تحریمهای اقتصادی را علیه هزاران فرد و نهاد وضع کرد و گامهایی را اتخاذ کرد تا فروش نفت برای ایران بینهایت دشوار شود.
اما با وجود اینکه این فشار روشن و واضح است، هدف آن چندان مشخص نیست. بسیاری از افراد در دولت ترامپ از تغییر نظام [ایران] حمایت میکنند؛ اما بعید است که چنین چیزی اتفاق بیفتد.
پیامد محتملتر این است که جنگ اقتصادی ایالات متحده به جنگ واقعی منجر شود. ایران بهوضوح نشان داده که فقط درد و رنج را جذب نمیکند و میتواند صادرکننده آن نیز باشد.
تقریبا شکی وجود ندارد که ایران در حملات اخیر به نفتکشها در خلیج عمان و حملات پهبادی به فرودگاه عربستان سعودی توسط حوثیهای یمن نقش داشته است.
حکومت ایران نیز نیت خود برای خروج تدریجی از محدودیتهای هستهای وضع شده تحت برجام را اعلام کرده است. طبق اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران بهآهستگی در حال افزایش میزان تولید سوخت هستهای خود است.
تمام این موارد عملا ریسک وقوع یک درگیری پرهزینه بین ایران و یک یا چند تا از همسایگانش یا ایالات متحده را افزایش میدهند. این درگیری تقریبا بدون شک شدید و پردامنه خواهد بود و به ایالات متحده، اسراییل و ایران ضرر وارد خواهد کرد.
جایی بین “یک جنگ پرهزینه” و “یک تغییر نظام غیرمحتمل” یک شق سومی وجود دارد؛ این شق سوم مستلزم آن خواهد بود که ترامپ به دنبال دیپلماسی برود.
این فرصت هنوز هم وجود دارد. بهرغم شکست تلاش اخیر نخستوزیر ژاپن برای وساطت بین آمریکا و ایران، چشماندازهای دیپلماتیک بهبود نسبی داشتهاند که البته بخشی از این بهبود نسبی ناشی از گزنده بودن تحریمها بوده است.
دولت ترامپ تمایل خود را برای گفتگوی بدون پیششرط با حکومت ایران بیان کرده است. ایران تاکنون از پذیرش هرگونه گفتگویی سر باز زده؛ اما در صورتی که آمریکا نشان دهد [در این گفتوگوها] گزینه سبک شدن تحریمها نیز روی میز خواهد بود، ممکن است رویکرد تهران تغییر کند.
زمان تحقق این پیشنهاد دیپلماتیک فرارسیده است. آن را بعنوان “برجام۲” در نظر بگیرید. همان تمهیدات پیشین که فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکنند؛ برای آینده نیز قابل تمدید خواهند بود.
این توافق جدید میتواند برنامه موشکهای بالستیک ایران را نیز محدود کند. در عوض، بسیاری از تحریمهایی که برای ایران وضع شده، کاهش خواهند یافت.
ایالات متحده نیز میتواند به این بیانیه ترامپ که گفته به دنبال تغییر سیاست است نه تغییر نظام، صورت رسمی [و قانونی] ببخشد. تسلیم این توافق تجدیدنظرشده به کنگره برای تصویب رسمی آن نیز نشان از آن خواهد داشت که ایالات متحده دوباره از آن خارج نخواهد شد.
با این حال و با توجه به فعالیتهای ایرانیان در منطقه، برخی از تحریمها باید پابرجا بمانند. در اصل، میتوان مذاکراتی را متصور شد که حذف تمام تحریمها را در ازای توقف اقدامات ایران در یمن و سوریه، پایان بخشیدن به حمایت این کشور از تروریسم و آغاز اجرای اصلاحات سیاسی لیبرال در داخل پیشنهاد کند.
اما چنین رویکردی شانس چندانی برای موفقیت نخواهد داشت. دیپلماسی “همهچیز یا هیچچیز” اثری نخواهد داشت. همانند کنترل نیروها بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد، برخی اوقات حرکت در راستای محدود کردن توان رقیب (به جای حذف کامل آن) به اندازه کافی جاهطلبانه است.
این بدان معنا نیست که بگوییم دست ایران در منطقه باز خواهد بود. اسراییل احتمالا اقدامات نظامی هدفدار خود را دنبال خواهد کرد تا این اطمینان حاصل شود که ایران نمیتواند حضور نظامی و زیرساختی خود در سوریه و در نزدیکی مرزهای اسراییل را پابرجا کند؛ مانند کاری که در لبنان کرده است.
ایالاتمتحده نیز بایستی حضور نظامی قدرتمندانه خود در خلیجفارس یا در نزدیکی آن را حفظ کند، نیروهایش را در سوریه نگه دارد و حضور دیپلماتیک و نظامی معناداری در عراق داشته باشد.
دستیابی به “برجام۲” منجر به نرمال شدن پیوندهای دیپلماتیک با ایران نخواهد شد؛ اما احتمال جنگ یا تبدیل شدن ایران به یک قدرت هستهای را کاهش میدهد و این دستاوردی است که احتمالا به عربستان سعودی و چند کشور دیگر نشان میدهد باید از این روند پیروی کرده و خودشان را تطبیق دهند.
کانال پایش آمریکا
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید