تقدس مرزهای پرگهر در دمکراسی نمی گنجد
احترام به خواست یک فرد به یک تیره به یک عشیره به یک قوم به یک ملت، اساس دمکراسی است، با به بند کشیدن ملل طالب استقلال، ابتدائی ترین حقوق یک ملت معادل زیر پا گذاشتن یک جامعه انسانی می باشد و حالا به هر بهانه ائی، مثل تاریخ مشترک، فرهنگ مشترک، مذهب مشترک، و یا وطن مشترک و یا هم خاطره بودن در احزاب چپ و یا دیگر احزاب و ادیان و شعرا و تاریخدانان و هنرمندان آزربایجانی که نان شبشان و محبوبیتشان به زبان فارسی گره خورده نمی تواند ملتها را به زیر سیطره سیادت جامعه فارس رهسپار ساخت، کدام فرهنگ مشترک؟ فرهنگ تحمیل زبان فارسی، فرهنگ مذبذب و اشکیزوفرنی تشیع که صبح تا عصر به عربها تف کنی و در هر جائی گاه و بیگاه اشعار ضد عرب و ضد ترک فردوسی و شاهنامه را در هر مراسمی سر دهی و در روز عاشورا بخاطر امام حسین عرب و به احترام امام حسین عرب با شمشیر سرت را بشکافی، و در هر مجلسی اشعار پدوفیلی سعدی و حافظ را با اشعار یار ( پسران ) جام بدست و اشعار نژادپرستانه و ضد زن فردوسی را در تحقیر ملتهای عرب و ترک را با دهانی کف کرده و احساساتی دکلمه کنی و به دروغگوئی و بد عهدی و حقه بازی و فریبکاری فرهنگ مشترک افتحار کنی، کدام فرهنگ مشترک؟ کدام ادب مشترک؟ به فرهنگ تحقیر ترک و رشتی و قزوینی و عرب و لر باید افتحار کرد؟ ما چیز قابل افتحار مشترکی نداریم!!!!!!!! شاید شما دارید، و از اینکه دیگر ملت ها را در استعمار اقتصادی و فرهنگی و زبانی، با زنجیر زبان مشترک فارسی به صلابه کشیده اید، دارید، ادامه اینچنین همزیستی البته که به نفع شماست، توهین به دیگر ملل به یک عادت اجتماعی در بین جامعه فارس متداول شده، و اگر غیر فارسی اعتراض کند با دهن بندی بنام پانترکیست و تجزیه طلب مواجه خواهد شد، می خواهید دهان معترضین را بدوزید؟ این هم دقیقا از همان فرهنگ مشترک، پیش بگیر تا پس نیافتی سرچشمه می گیرد، فرهنگ مشترک تاریخی، یعنی کودکان معصوم آزربایجانی در سنی که از بازی های کودکانه باید لذت ببرند، باید بزور توسط والدینشان آموزش زبان فارسی را در خانه طی کنند و در بدو ورود به مدرسه با دلهره و اضطراب امتحان زبان فارسی بدهند و اگر قبول نشوند، همانند کودکان عقب افتاده از ورود به مدراس منع گردند، فرهنگ مشترک تاریخ مشترک اینها زهر مار و ابزار شکنجه ائی هستند که برای کودکان آزربایجانی، و کودکان فارس زبان، بخاطر فارس بودنشان نیازی به این کنکور ورودی به مدارس را ندارند، خانواده هائی که در روستاهای آزربایجان خودشان فارسی نمی دانند، چگونه می توانند به کودکانشان فارسی یاد بدهند؟ تکلیف اینها چیست؟ با فرهنگ مذبذب ایرانی می گویند خوب می خواستند فارسی یاد بگیرند، تازه دولت در حقشان لطف می کند، که در مدرسه دچار مشکل نشوند، خوب می خواستند به بچه هایشان در خانه فارسی یاد بدهند، ما که نمی توانیم غم فارسی ندانستن ترکها را بخوریم، و در اینجاست که خانواده های آزربایجانی از عصبانیت آتش می گیرند، و می گویند گور پدر وطن ایران، ایرانی را ترکهائی مثل نادرشاه و شاه اسماعیل و آقامحمد ساختند، ایرانی را که خودمان ساختیم، خودمان هم داغونش می کنیم، اگر در کشوری که بدست ما ترکان ساخته شده، زبان ترکی مورد تعرض واقع شود ،ما هم همه بازیها را به هم می ریزیم، امروز دیگر مرزهای پرگهر برای شما مقدس است و برای ما بمثابه زنجیر استعمار است که باید پاره شود و از این زندانی بنام ایران با زندانبانی پانیرانیستها پانفارسیستها باید آزاد شویم، دیگر هیچ قدرتی به بهانه همزیستی تاریحی و هم فرهنگی نمی تواند دوران حکومت طلائی شاهان ترک را به ایران بازگرداند. اگر کسی یک ساعت قبل از فروپاشی شوروی، پیش بینی می کرد که شوروی فرو خواهد پاشید، قطعا او را روانه تیمارستان می کردند، در حال حاظر اوضاع وخیمی که در ایران بوجود آمده، که دست کمی از شرایط شوروی سابق ندارد! 

و بقول دوست عزیزمان علی که زجر دوران را چشیده؛
سیاست داخلی و خارجی حکومت اسلامی فارس بر حسب منافع فارس بنا نهاده شده، نه بر جسب منافع تمام ملتها در ایران و فارسها چه در داخل حکومت و چه در بیرون از حکومت این را فهمیده اند یا باید حکومت صد ساله اشان را بین تمام ملتها در ایران تقسیم کنند یا حق و حساب .باج به کشور های قدرتمند بدهند تا بتوانند در ایران حکومت کنند.
تا حالا دیده اید که هیچ فارسی یا حزب سازمان فارسی به حکومت علنا و صریحا پیشنهاد دهد که بیائید حکومت را با سایر ملتها در ایران تقسیم کنیم ؟ اما همه آنان صریحا به حکومت می گویند حق و حساب و باج به امریکا و کشور های غرربی بدهید . تا حکومت از دست فارسها در نرود و اسم این حق و حساب و باج دادن همان مذاکره است.
و اخرش حکومت اسلامی فارس حتی اپوزیسیون فارس باج کشور های غربی را خواهند داد یعنی مذاکره و تسلیم انها خواهند شد تا در ایران به حکومت ادامه دهند. سفر ظریف به نشست گروه ۷ در این رابطه است. و ایرانیان هم در اعتراض به حضور ظریف در سوئد ۲۰۰ نفر حاظر می شوند، در حالی که برای مهمانی قیمه پلو در سفارت ایران در سوئد ۵۰۰ نفر خود را هلاک می کنند.

در تصاویر زیر حرکات و  تبلور تملق پانفارسیسم در جلد محمد جواد ظریف را بعنوان پانفارسیسم اسلامی را بوضوح می توانید مشاهده کنید

و