رفتن به محتوای اصلی

پایان نشریه ژان پل‌ سارتر، پایان یک درک جهانی از جهان
وضعیت کنونی جهان شبیه وضعیت دنیا پیش از جنگ جهانی اول
28.08.2019 - 08:53

 بابک بهرامی

«همه نویسندگانی که اصل بورژوایی دارند، یک قرن است که وسوسه بی‌مسئولیتی را تجربه کرده‌اند. این دیگر سنتی ادبی شده است.»

این بخشی از مانیفست ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف بزرگ فرانسوی، در اولین شماره نشریه «له‌‌تان مدرن» (روزگاران نو) بود که در ۱۵ اکتبر ۱۹۴۵ منتشر شد.

اکنون، ۷۴ سال بعد، انتشار این نشریه مهم ادبی برای همیشه متوقف شده است.


کلود لانزمن – «او هم روح و هم اسکلت نشریه له‌تان مدرن بود.»

له‌تان مدرن، پایان یک تاریخ

۶ دسامبر ۲۰۱۸ نامه‌ای برای همه مشترکان مجله «له‌تان مدرن» فرستاده شد. در این نامه نوشته شده بود که در پی درگذشت کلود لانزمن، نویسنده، فیلمساز و روشنفکر فرانسوی، در ۵ ژوئیه همان سال، انتشارات گالیمار تصمیم گرفته تا به انتشار این مجله پایان دهد.

گالیمار از سال ۱۹۴۵ تا سال ۱۹۴۹ و سپس از سال ۱۹۸۵ تا سال جاری (۲۰۱۹) ناشر مجله له‌تان مدرن بود. در فاصله ۱۹۴۹ تا ۱۹۸۵ نیز دو انتشاراتی دیگر مسئولیت انتشار این نشریه را بر عهده داشتند.

در واقع، اعضای هیأت تحریریه این مجله تصمیم گرفته بودند که نشریه‌شان را به گونه دیگری، به صورت اینترنتی و با برگزاری نشست‌ها و دیدارها منتشر کنند، اما انتشارات گالیمار طرح جدید هیأت تحریریه له‌تان مدرن را نپذیرفت و آن را مایه نزول جایگاه گذشته آن دانست.


نشریه له‌تان مدرن

در نهایت، اعضای هیأت تحریریه له‌تان مدرن در یادداشتی که در روزنامه لوموند منتشر کردند، از پایان انتشار این نشریه خبر دادند – نشریه‌ای که به نوشته آنان، فقط یک مجله در میان مجلات دیگر نبود، بلکه بر پایه روشنفکری فرانسه بنا شده بود و تاریخ این روشنفکری را به ویژه در قرن بیستم روایت می‌کرد.

اعضای باقیمانده هیأت تحریریه له‌تان مدرن تأکید کردند که وضعیت کنونی جهان از چندین جنبه، شبیه وضعیت دنیا پیش از جنگ جهانی اول است: یک دوره طولانی از رفاه در غرب، به همراه افزایش نابرابری‌ها، و گسترش اقدامات نظامی از طریق استعمار، که در نهایت منجر به «فوران مرگ» در سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ شد.

به نوشته این نویسندگان، اروپا پس از این جنگ وارد یک دوره تاریک سی ساله شد که خشونت در آن به اوج رسیده بود و له‌تان مدرن در پایان این دوره متولد شد، با یک هدف روشن: تلاش برای به دست آوردن یک درک جهانی از جهان.

آنان به جمله‌ای از موریس مرلو پونتی، فیلسوف فرانسوی اشاره کردند که همراه با سارتر از بنیانگذاران له‌تان مدرن بود و مسئولیت بخش سیاسی مجله را بر عهده داشت. او چنین هدفی را برای نشریه در نظر گرفته بود: «خوانشی از زمان حاضر که تا جای ممکن کامل و وفادارانه باشد، بدون هیچ پیش‌داوری درباره معنای امور، و در عین حال، به رسمیت شناختن آشفتگی و بی‌معنایی در هر جایی که وجود دارد.»

این نویسندگان در پایان یادداشت خود از برگزاری نشستی با عنوان «خداحافظی با له‌تان مدرن، آینده نشریات» خبر دادند و تأکید کردند که پایان این نشریه، «آینده مشترک ما» را به پرسش می‌کشد.

۲۰ روز پس از انتشار یادداشت اعضای هیأت تحریریه له‌تان مدرن در لوموند، آنتوان گالیمار، مدیر انتشارات گالیمار و ناشر این نشریه، در یادداشتی که آن نیز در روزنامه لوموند منتشر شد، تلاش کرد دلایل تصمیم خود برای توقیف انتشار این نشریه را توضیح دهد.

آنتوان گالیمار در ابتدای یادداشت خود از شیوه برخورد موقرانه هیأت تحریریه له‌تان مدرن با تصمیم این ناشر تشکر کرد و نوشت که جنجال و آه و ناله، هرگز کمکی به پیشرفت دانش و روشن شدن امور نکرده است.

گالیمار با اشاره به میراث روشنفکری نشریه له‌تان مدرن، تأکید کرد که تصمیم برای توقف انتشار این نشریه برای او آسان نبوده است: «هیچ لذتی در خاموش کردن چراغ، حتی یک چراغ لرزان نیست.»

او از تلاش‌های اعضای باقیمانده هیأت تحریریه له‌تان مدرن برای ادامه کار این نشریه ستایش کرد و ادامه داد که دغدغه حفظ نشریه له‌تان مدرن فقط محدود به این نشریه نبود، بلکه به کلیت تاریخ انتشارات گالیمار مربوط می‌شد.

آنتوان گالیمار به انتشار مجله معتبر ادبی «لانوول رُوو فرانسز» اشاره کرد که نام آن با انتشارات گالیمار گره خورده است. این نشریه در سال ۱۹۰۸ به ابتکار شارل لوئی فیلیپ، نویسنده و شاعر فرانسوی و با همراهی نویسندگان و منتقدانی چون آندره ژید بنیان گذاشته شد و گاستون گالیمار، پدربزرگ آنتوان و بنیانگذار انتشارات گالیمار از ابتدا این جمع را به عنوان ناشر همراهی می‌کرد.

مدیر انتشارات گالیمار در یادداشت خود تأکید کرد که درگذشت کلود لانزمن، آینده انتشار له‌تان مدرن را مبهم کرده بود: «او هم روح و هم اسکلت این نشریه بود.»

در واقع، کلود لانزمن به دلیل پیوندی که با بنیانگذاران له‌تان مدرن داشت، در میان دیگر اعضای تحریریه این نشریه بی‌نظیر بود و پس از مرگش، به نظر می‌رسید که یافتن جایگزینی برای او دشوار شده بود.

کلود لانزمن، چهل سال پس از پایه‌گذاری له‌تان مدرن، سردبیری این نشریه را در سال ۱۹۸۶ برعهده گرفته بود، یعنی پس از مرگ سیمون دوبووار و دقیقا یک سال پس از نمایش فیلم «شوآ» که با آن به شهرت رسید. او تا پایان عمرش، به مدت ۳۸ سال مدیریت این نشریه را در دست داشت و تاریخ این نشریه را به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم کرد.

اولین همکاری کلود لانزمن و سارتر به سال ۱۹۴۹ بازمی‌گشت؛ زمانی که لازمن گزارشی را درباره آلمان شرقی تهیه کرده بود. سارتر که آن گزارش لانزمن را پسندیده بود، از او دعوت کرد که به له‌تان مدرن بپیوندد و از آن پس، رابطه‌ای نزدیک میان آن دو برقرار شد.

اما لانزمن پیش از آن، شیفته سارتر شده بود؛ در ۱۹۴۳، زمانی که کتاب «هستی و نیستی» سارتر را خواند. سه سال بعد، کتاب «تأملاتی درباره مسئله یهود» جان تازه‌ای به لانزمن داده بود. او در مقاله «سارتر من» که در یکی از شماره‌های له‌تان مدرن منتشر شده، می‌نویسد که این کتاب سارتر «به ما اجازه داد که حس کنیم در فرانسه در خانه خودمان هستیم.»

اهمیت «له‌تان مدرن» چه بود؟

ژان پل سارتر که پیش از جنگ جهانی دوم به شهرت رسیده بود، از همان روزهای آغازین پس از جنگ، به فکر ایجاد یک نشریه بود. بالاخره سارتر همراه با کسانی چون موریس مرلو پونتی، میشل لریس، سیمون دوبووار، رمون آرون و… اولین شماره این نشریه را در ۱۹۴۵ منتشر می‌کنند.

روژه مارتن دوگار، که هشت سال قبل از آن برنده جایزه نوبل ادبیات شده بود، در یادداشت‌های روزانه‌اش درباره مانیفست ژان پل سارتر در اولین شماره له‌تان مدرن نوشته است: «مانیفست سارتر آخرین ضربه را به من وارد کرد (…) احساس کردم که یک سنگ عظیم فرو افتاد (…) نه فقط به دلیل منطق سارتر که دقیق و موشکافانه بود، بلکه از این نظر که در آن احساس کردم نیروهای مقاومی متولد می‌شوند که به دنبال تفسیری شفاف از امور هستند.»

با این حال سارتر مخالفانی نیز داشت. آندره مالرو و آلبر کامو، در همان ابتدای کار، هر یک به دلیلی، از همکاری با سارتر پرهیز کردند. همچنین در همان سال نخست انتشار له‌تان مدرن، ریمون آرون، ژان پولان و آلبر الیویه، این نشریه را ترک کردند و مرلوپونتی نیز در ۱۹۵۲ از همکاری با این نشریه چشم‌پوشی کرد.

با این وجود، له‌تان مدرن همچنان اعتبار خود را حفظ کرده و به نشریه‌ای غیرقابل انکار تبدیل شده بود؛ چه در حوزه ادبیات و چه در عرصه سیاست.

سارتر بسیاری از مقالات خود را که بعدا به صورت کتاب منتشر شد، در ابتدا در این نشریه منتشر کرد. به عنوان نمونه، او در همان سال‌های آغازین انتشار له‌تان مدرن، بخش‌هایی از «ادبیات چیست» را در این نشریه چاپ کرد.

همچنین او بسیار از نقدهای ادبی و هنری خود را در این نشریه به چاپ رساند، مثل «تینتورتو، زندانی ونیز» که در نوامبر ۱۹۵۷ منتشر شد و درباره تینتورتو، نقاش معروف ایتالیایی بود.

له‌تان مدرن، در دهه ۱۹۵۰ در کنار «لاتابل روند» (میزگرد) یکی از دو نشریه مهم ادبی فرانسه بود. لاتابل روند، که از سوی نویسندگانی چون فرانسوا موریاک، برنده نوبل ادبیات سال ۱۹۵۲ منتشر می‌شد، دقیقا نقطه مقابل له‌تان مدرن و «ضدسارتر» به شمار می‌رفت.

له‌تان مدرن علاوه بر اهمیت ادبی، همچنین نظرات نویسندگان و اندیشمندان فرانسوی درباره وقایع مهم روز جهان را بازتاب می‌داد.

مرلوپونتی در ژانویه ۱۹۵۰، در مقاله‌ای در له‌تان مدرن، با عنوان «روزهای زندگی‌مان» علیه شوروی موضع گرفته و وجود اردوگاه‌های کار اجباری در آن کشور را محکوم کرد. یا خود سارتر که در مقاله «آیا این دموکراسی است» در آوریل ۱۹۵۲ درباره حزب کمونیست نوشت.

موضوع انقلاب مجارستان، یک شماره ویژه له‌تان مدرن را در سال ۱۹۵۷ به خود اختصاص داد. جنگ الجزایر، نزاع اعراب با اسرائیل، نژادپرستی در آفریقا، جنگ سرد و ده‌ها موضوع سیاسی و بین‌المللی دیگر در این نشریه به چشم می‌خورد.

البته پرداختن به این موضوعات برای سارتر و نشریه‌اش بی‌هزینه نبود. مثلا زمانی که او در له‌تان مدرن شکنجه نظام‌مند ارتش فرانسه در الجزایر را افشا می‌کرد، در میتینگ دست‌راستی‌ها در فرانسه شعارهایی علیه سارتر سر داد می‌شد و حکومت به طور موقت انتشار له‌تان مدرن را متوقف کرد.

با این حال، وقتی به شارل دوگل پیشنهاد شد که سارتر را به دلیل «فعالیت‌های غیرقانونی» دستگیر و زندانی کند، رئیس‌جمهوری فرانسه پاسخ داد: «فرانسه ولتر خود را زندانی نمی‌کند.»

در دهه‌های بعد، با انتشار نشریات ادبی دیگر، مثل «تل‌کل» که در ۱۹۶۰ از سوی حلقه‌ای از نویسندگان جوان مثل فیلیپ سولرس بنیان گذاشته شد، تا حدود زیادی از یکه‌تازی و سلطه له‌تان مدرن بر نشریات کاسته شد. اما این نشریه همچنان اعتبار خود را حتی در خارج از مرزهای فرانسه حفظ کرد.

له‌تان مدرن، تجسم ادبیات متعهد و مقاومت تفکر چپ فرانسه در دهه‌های متمادی بود. بدون شک، فقدان چنین نشریه‌ای، روشنفکری فرانسه را یک گام از مداراگری و کشف حقیقت دور می‌کند.

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

طاهره بارئی
radio zamaneh

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.