تحمیل باخت (ضیاء مصباح )
«سعید ملا ئی» جودو کارحرفه ای با عمل کرد خوددر صحنه کارزار ورزشی بین المللی بگفته رئیس فدراسیون متاثر از فشاربه خانواه اش چنانکه همگان دیدند تن به باخت داد .
اقدام نا خواسته تحمیل شده به این ورزشکار مطرح در سطح جهانی و نهایتا پناهند گی او به آلمان و قرار گرفتن در تیم پناهندگان در مسابقات المپیک ...
مورد دقت این یادداشت کوتاه میباشد آنهم در میان اینهمه خبر و رخ داد .....
دوستی شاغل در وزارت امور خارجه تعریف میکرد :
پیوسته برای« اشغال » بعبارت اداری تصدی گری «میز ایران » در وزارت خانه های امور خارجه کشورها « حتی جهان سوم » رقابت بسیار شدیدی وجود دارد .. زیرا شاغلین این پست سازمانی با کمترین کوشش و پیگیری اخبار و رخ دادها یا صرف وقت ، هزینه و انرژی ، بیشترین اطلاعات ،هر لحظه از ایران منتشر میشود و براحتی آماده گزارش به « ما فوق جهت برنامه ریزی و تنظیم سیاستها » و کسب امتیازات و ارتقاء شغلی و...
( توضیح اینکه : برحسب اهمیت و نقش مثبت یا منفی سیاسی کشورها در این روزگار میزی به هر کشورخبر ساز و مطرح یا به مجموعه کشورهای فاقد فعالیت داده میشود )
داستان پیش آمده برای هموطن مظلوم و گرفتارمان «سعید » در کسوت قهرمان وزن خود در «جودو کاری » و تذکرات به وی همزمان تهدید خانواده او به یقین به روال معمول تکذیب خواهد شد ..
اینکه : با رئیس فدراسیون که اعلا م کرده «خانواده سعید تهدید شده اند » چه خواهند کرد ، خود داستان دیگری دارد و منتظر میمانیم
پیش بینی میشود مصاحبه تلویزیونی در این باب تدارک ببینندو یا اخبار این ماجرا را به کل ممنوع .... که همه وهمه «بر صفرا می افزاید » میگویند «آزموده را آزمودن خطاست » البته این امر مشمول اذهان معلول نمیشود و...
به این دلیل بسیار ساده که باخت عمدی و مسلم این قهرمان ملی ایرانی که در چهره او هنگام بر خواستن غیض و غضب همراه با افسردگی فراوان موج میزد به مراتب بیش از برد او بازتاب یافت و حماقت توام با بی درایتی حتی مبتنی برایدئولژی سیستم «پایدار( نا پایدار به دلیل جبر زمان ) بر تحمیل عقیده و شعار های توخالی » را نا خواسته بر آمده از« الطاف خفیه» در کوس و کرنا کرد و فقط خواجه حافظ از ابعاد بسیار گسترده اجتماعی فرهنگی این نا بخردی ها بی خبر و شاید امروز با توسعه انبوه وسایل ارتباط جمعی «با خبر !»
ایکاش به جای پناهندگی « باخت فر مایشی» را نشان نمیداد و برنده میشد و با ورزشکار اسرائیلی فارغ از آنچه سیستم نا بخرد تبلیغ و تحمیل می کند به مصافی جانانه فارغ از هیاهوی عالم سیاست و معتقدات ابزاری ،تنمیداد و به نشان طلا نائل میشد و آنوقت هر چه را که لازم بود خریدار میگشت که البته در کنار گود نباید قضاوت نمود
به این مفهوم که اگر پناهنده نمیشد و در کسوت قهرمان اول برنده ، با ترتیبی که آمد به وطن باز میگشت در بد ترین شرایط امنیتی نظام ،قدرت مقابله با او را در این وضعیت خاص نمی یافت و سد شکنی که به دفعات ضرورت انجام آنرا اولین با ر«خادم در راس تیم ملی کشتی » همین اواخر عنوان کرده بود ... و بتاریخ می پیوست
اینکه در این وادی و هیجانات غیر قابل کتمان ، این اقدام ورزشی که از بد یا خوب حادثه سیاسی شده و خوراک تبلیغاتی وسایل ارتباط جمعی به مصداق «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد » دنیای ورزش رابا حجم انبوه تحلیل ها در داخل و خارج آنهم بعد پناهندگی و حضور در تیم پناهندگان مواجه میسازد .....مصیبتی رابرای جماعت فاقد تدبیر فراهم میاورد که گوششان پر و دنده انان پهن تر، همراه با گستاخی بی مثل و مانندشان بقیمت اعتبار ملیمان
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید