سیاست اعلامی، سیاست اعمالی!
مذاکره نه!، عین جنگ افروزی است!
حمید آصفی
تاریخ : ۲۸ شهریور ۹۸
مقاله شماره ۱۳۹
اتخاذ «سیاست اعلامی»ی جنگ نخواهد شد ولی مذاکره هم نمی کنیم! چندان با «سیاست اِعمالی» هماهنگ نیست، زیرا، در آستانهی سفر حسن روحانی به نیویورک، منع مذاکره میشود، و شروطی اعلام میشود که: اول ترامپ توبه کند، بعد به برجام برگردد، و لابد بعدش هم تمام تحریمها را بر دارد، و در نهایت، در چارچوبِ فرمت ۵+۱ گفتگوها میتواند برای برخی نکات فنی ادامه یابد! یاد حرف احمدی نژاد باید افتاد که گفت: به جهانیان اعلام میکنم که مساله هستهای ایران تمام شده است، و ما فقط در باب مدیریت بهینه جهان حاضریم با آمریکا مذاکره کنیم!
البته آن زمان اوباما بود که نوع تحریمهایش علیه حکومت ایران با اجماع جهانی اجرا شد، و مذاکرهاش هم جمعی بود، اما قرار نبود که سیر مصالحه در برجام متوقف شود، چون مسالهی مشکلات موشکی و مداخلات منطقهای ایران را به ادامه مذاکرات آتی احاله داده بودند. اگر الان خانم کلینتون هم رئیس جمهور آمریکا بود، باز مناقشه و تحریمها با شیب ملایمتری نسبت به ریاست جمهوری ترامپ ادامه میبافت. اما هسته مرکزی قدرت مثل احمدینژاد فقط با پذیرش برجام همه بحرانهای جهانی و منطقهای را تمام شده فرض کرد، و فرض میکند!
اما ترامپ طبق قولش از برجام خارج شد، حکومت ایران آن را آتش نزد، و متوجه شد که این بار بازی جدی است، لذا، اندکی از تعهدات برجام را بعد از یک سال اندی متوقف نمود، به امید آن که اروپا نقش تحریمشکن را برایش بازی کند، اما از دست اروپا هم کاری بر نیامد، و در عوض تحریمهای کنونی حالتی خفهکننده گرفته است، و باید کاری کرد!
چه کاری؟
باید سطح تحریکات و تنش و تشنج را یک پله بالاتر برد، و این کار در عین این که استراتژیِ پر ریسکی است، متوهمانه نیز هست. از حکومت ایران همین قدر درک از منافع ملی میتوان انتظار داشت، اما چرا فعالان ملی چپاندیشِ ضد استعماری اتخاذ این مواضع از طرف حاکمیت را درست به حساب لحظهسنجی و موقعشناسی جمهوری اسلامی گذاشتهاند؟ این تحلیلگران مستقل ملی، سطح تنش ناقابل!، یعنی حمله به آرامکو را، در خدمت گفتگو از موضع قدرت با ترامپ گذاشته، و این استقامت نظام را موجب اخراج بولتون دانستند، که سببِ جلوگیریِ از جنگ شد! البته به خاطر حفظ شان اپوزیسیونی، چهار تا نفرین و لعنت هم به نظام میکنند، که به خود یاد آوری کنند که: ای تو که اپوزیسیون نظام هستی، مبادا در امر ناقابلی چون تحریم کشنده علیه اقتصاد ایران، و یک جنگ حتی کوتاه مدت بی ارزش، جایگاه اپوزیسیونی خود را از دست بدهی! این چپهای لوچ (به تعبیرِ مصطفی شعاعیان)، و میلیون ضد استعماری، در این بحرانِ ایران بر باد ده، فقط امریکا و اسرائیل و سعودی را میبیند، و بر جمهوری اسلامی چشم بر میبندند! (بهزاد کریمی)
از مبارز عزیز چپ آقای بهزاد کریمی که از جوانی به جریان چپ پیوست، تا مرز اعدام رفت، جوانیاش در زندان ها سپری شد، و الان هم در تبعید غربت دلسوز ایران است، یاد شد، و ادامه مطلب را از مقاله ایشان اخذ میکنیم: مگر میتوان جنگافروزانهتر از این هم سراغ یافت که، مدام گفته شود “مذاکره نمیکنیم”؟ آن نیز زمانی که بیشترینه جهان به درست یا غلط بر این ظن متمرکزند که نقطه پرتاب پهپادهای منفجرکنندهی “آرامکو”، جایی است در جنوب غرب ایران؟ و هنگامی، شرط مذاکرهی حتی نامحتمل را “توبه”ی ترامپ اعلام میکنند! که قبلاً گفتند با ۱۲ شرط پمپئو نمیشود پای مذاکره رفت! اما حالا ولی “غلط کردم” از ترامپ را انتظار دارند!
نه به مذاکره، عینِ اعلامِ جنگ است!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید