به ساعت صفر جنگ نزدیک میشویم؟
حمید آصفی
تاریخ : ۳۰ شهریور ۹۸
مقاله شماره ۱۴۰
با جمعآوری ادله و اثبات دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در حملات به عربستان، آمریکا دو انتخاب خواهد داشت: یکی این که آمریکا اقدام نظامی نکند و به تحریم بازهم بیشتر ادامه دهد، که این شیوه برخورد به معنای آن خواهد بود که آمریکا جمهوری اسلامی را قدرتمند میداند، و خواهان درگیری نظامی با آن نیست. برای نمونه به این اقدام جدید ترامپ و دولت آمریکا نگاه کنیم: با دستور ترامپ بانک مرکزی ایران تحریم شد، که این تحریم بالاتر از تحریم نفتی بوده، و هرگونه منابع مالی ایران را از سیستم جهانی بانکداری قطع میکند، و در کنار این تحریم، صندوق توسعه ملی نیز تحریم شد، و درآمدهای خارجی دولت ایران از سیستم بانکی جهان قطع میشود.
احتمال دیگر این است که آمریکا حملاتی هر چند محدود به برخی از ﺗاسیسات نظامی و نفتی ایران بکند، زیرا اگر اقدام نظامی نکند، جمهوری اسلامی ایران با مدل ناامنسازی در دریا و خشکی در کشورهای عربی، از صدور نفت ممانعت خواهد کرد، که در نتیجه وضع بازار انرژی جهان بینهایت متلاطم خواهد شد. در همین راستا، میتوان این خبرها را لحاظ نمائیم که ترامپ گفت: حمله به ایران آسانترین کاری است که میتوانم انجام دهم، و میتوانم در یک دقیقه و جلوی روی شما (خبرنگاران) این کار را انجام دهم، اما خویشتنداری میکنم. و رحیمصفوی، مشاور رهبری اعلام کرد: اگر آمریکاییها به فکر توطئه باشند، ملت ایران پاسخ آنها را از دریای مدیترانه تا دریای سرخ و اقیانوس هند خواهد داد.
چند گزاره تحلیلی :
از نظر نظام ایران، هرگونه گفتگوی مستقیم با رئیس جمهوری آمریکا سم مهلکی است که نظام اسلامی ایران را از پای در میآورد، و در اینجا میتوان شرایط نظام را درک کرد!
یک بحران جنگی مهم دیگر از طرف نظام ایران، شبیه بحران حمله به آرامگو، که به پای نظام ایران گذاشته شده، میتواند به تغییر رفتار آنی و فوری آمریکا در قبال نظام بیانجامد. در این صورت جنگ به عاجلترین گزینهی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بدل خواهد شد.
ترامپ پیروزی خود را در انتخابات آتی آمریکا صرفا در مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، بدون دادن امتیازات ویژه (تسلیم نظام)، میبیند. مذاکره به شیوهی ملاقات با رهبر کره شمالی، آبی برای ترامپ در موسم رقابت انتخاباتی گرم نمیکند.
ترامپ اگر احساس بکند که انتخابات آیندهی ریاست جمهوری را به هر دلیلی خواهد باخت، حمله به ایران جهت تسلیم کامل نظام در هفت و هشت ماه پیش رو، و در آستانهی انتخابات آیندهی ریاست جمهوری برای او یک کارت طلایی برای پیروزی دوباره در انتخابات خواهد بود.
افکار عمومی مردم آمریکا در شرایط جنگی به سوی همدلی با رئیس جمهور وقت سوق پیدا میکند، و مردم آمریکا و جناح رقیب، رئیس جمهورِ درگیر در جنگ را تنها نگذاشته و تضعیف نخواهند کرد.
شرایط کنونیِ "نه جنگ و نه صلح" نمیتواند هفت یا هشت ماه آینده دوام یابد، زیرا سقوط مطلق اقتصادی سبب ظهور ابر جنبش اعتراضی خواهد شد، مگر آن که نرمشی به شدت قهرمانهتر از دوره برجامی توسط نظام برای مذاکره و صلح صورت گیرد، که حمله به تأسیسات نفتی عربستان شانس مذاکره میان ایران و آمریکا را نیز تقریباً به صفر رسانده است.
بخش افراطی هسته مرکزی قدرت براساس تحلیل پُر ریسکِ خود مایل است که هر چه سریعتر میان ایران و آمریکا یک درگیری نظامی رخ دهد، زیرا وقوع جنگی در دورهی بعدی ریاستِ ترامپ، به هیچ وجه به سودشان نخواهد بود، و شرایط اقتصادی و تحریم کشنده، یک ابر جنبش بزرگ اعتراضی ایجاد میکند که از جنگ بدتر است، اما وقوع جنگ در حال حاضر به نفع نظام و زیان ترامپ تمام می شود!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید