رفتن به محتوای اصلی

جمع بندی از گفتگو با جوانان ایرانی و چه باید کرد قسمت دوازدهم
20.10.2019 - 04:12

جمع بندی از گفتگو با جوانان ایرانی و چه باید کرد
قسمت دوازدهم
چه باید کردی که جواب آن بسیار مشکل است .چرا که تنها فضای حاکم بر زندگی جوانان ایرانی صرفا آن چه که در سطح می گذرد و به قول کامنت نویسی بگونه ای که همه آن را می دانند ،از نزدیک آنرا لمس می کنند و با آن در گیرند نیست.
برای خود من به عنوان مصاحبه گر وکسی که سال هاست دغدغه فکریم مسئله جوانان است جواب دادن به این سئوال سخت مشکل است.شناخت ما از بحران هائ روحی که جوانان ایران از سر می گذرانندوپروسه ای که طی کرده وبزرگ شده اند بسیار اندک است . اما یک چیز قابل درک و مایه امید واری است.
با تمام تعاریفی که ازعدم تحرک ومشارکت نکردن جوانان ایرانی درامور اجتماعی واین که حاضر به هزینه دادن نیستند!میشود طبق بررسی های صورت گرفته."جوانان ایران اکثرا در شبکه های اجتماعی دنیای مجازی فعال بوده و اخبار سیاسی را دنبال می کننند ، اما مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها در عمل حداقل است.اکثریت قریب به اتفاق آن هاحاضر به مشارکت در برنامه های طولانی مدت مشارکت اجتماعی و سازمان دهی شدن در این راستا نیستند! اما از طرفی بیشتر مایل به برنامه های سیاسی انفجاری می باشتد .برنامه هائی که به سرعت شکل می گیرند ، بالا می آیند وبا همان سرعت هم فروکش می کنند.
یکی از دلایل مهم آن عدم اعتماد افراد جامعه بیک دیگر ، نبودن یک حزب یا جریان قابل اعتماد و تاثبر گذار و قطع امید از جنبشی یک پارچه که بتواند دوام بیاورد و مهم تر از همه نبود یک رهبر جدی و کاریزماتیک که مردم زیر چتر او جمع شوند می باشد.
سرکوب خشن! میدان داری دستگاه سرکوب که کوچکترین اعتراض را با شدید ترین برخورد ودادن زندان های طولانی پاسخ میدهدودرهم شکستن اعتمادشان به جریان های اصلاح طلب و اعتدالی از دلایل اصلی این عدم تحرک و در خود رفتن است.
سنجش های صورت گرفته نشان می دهد که
الف هنوز بخش نسبتا زیادی براندازی جمهوری اسلامی را تنها گزینه نمی دانند .
ب هزینه یک انقلاب مجدد برای مردم بسیار بالاست.
پ بدلیل عدم اعتماداجتماعی به یک دیگروگسترش فساد به شکل بی سابقه که متاسفانه به نوعی همگانی شده کسی بخصوص جوان ها که به دلیل دور بودن از مراکز مالی و فساد اخلاقا پاگیزه مانده اما ازگزند تاثیرات مخرب اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آن بی نصیب نمانده اند حاضر نیستند از خود برای جامعه ای این قدر فاسد شده مایه بگذارند.
ث رژیم نیز هوشیارانه با ایجاد بحران های پی در پی ،ترساندن از سوریه ای شدن، نهادن هزینه های کمر شکن بر گرده مردم در به اصطلاح مبارزه با استکبار جهانی رمق از تن مردم کشیده است به گونه ای که حفظ وضع موجود و این که بدتر نشود ا زمیدان خارج وصبر وطاقت را پیش گرفته اند."زین اسب را بگیر اسب سواری پیشکشت ".
ت این وضعیت همراه با سر خوردگی از احزاب و جریان های سیاسی و ریزش تلخ اصلاح طلبان وشکست پوپولیسم احمدی نژادی عملا باز تاب خود را در کشیده شدن بیشتر جوانان به اعتیاد به پاتوق ها، تن دادن به گذران سخت، روز مرگی و انباشته شدن نفرت که نمود خود را در قانون شکنی و زیر پا نهادن اخلاق،عرف اجتماعی،کشیده شدن به کار های مجرمانه ! پناه بردن به عرفان سطحی ونیهلیسم تلخی که از این پروسه حاصل می شود نشان می دهد !
وقتی چنین وضعیت اجتماعی که چهل سال است بر مردم تحمیل گردیده و می گردد .تمام ساختارها ونرم های لازم برای جامعه حداقل سالم شکسته می شود واخلاق اجتماعی سقوط می کند حتی اگر فردا هم این رژبم برود چشم انداز دمکراسی وبازگشت اعتماد عمومی بسیارتیره است کاری فرهنگی وتولانی مدت و پاکسازی عظیم فساد نهادینه شده را طلب می کند.
دلم به شدت برای این نسل ستم دیده و قربانی شده می سوزد .هرگز جمهوری اسلامی را به خاطر این جنایت رفتاری که با جوانان کرد نباید بخشید.فاجعه تلخی که عقب مانده های تاریخی ، مغز های متحجر در نظام اسلامی تراوشات فکری خود را بر روی جوانان آزمایش کرده و می کنند.
چه می شود کرد ؟
در این راستا باید در درجه اول به نقش شبکه های اجتماعی مراجعه نمود.تاثیر گذار ترین ابزار بر روی جوانان .پدیده ای که بخصوص جوانان بطور وسیع از طریق این شبکه ها درارتباط دائم با یکدیگر و پیرامون خود قرار دارند.شبکه اجتماعی نه تنها امکانی برای ارتباط بلکه ارائه کننده یک روش زندگی است .چرا که در این شبکه ها تنها پیام رد وبدل نمی گردد بلکه فضای جدیدی برای زندگی در اشکال مختلف به نمایش در می آید .
شبکه های اجتماعی براساس هدف های معین وارائه طریق در جهان معاصر راه اندازی وفعالیت می کنند. به هر میزان که این شیکه ها جذاب باشند وفضاای شاد ، متنوع و پاسخگو به نیاز ها و خواسته های مخاطبان خود عمدتا جوانان بدهند دامنه کمیتی و تاثیر گذاری کیفی آن بیشتر خواهد بود.امری که متاسفانه اپوزیسیون خارج از کشور به آن کم بها داده و هرگز قادر نشده حتی در محدوده کوچکی به محلی برای گفتگو ، انتقال تجربه و ارائه برنامه هائی در راستای نشاط بخشی و روشن کردن سیمای خود به بخشی از نسل امروز موفق باشد.
متاسفانه به هر دلیل نسل جدید بسیار کم این اپوزیسیون را می شناسد. آنانی هم که می شناسند هیچ چیز نشاط بخش ومنطبق بر سلیقه خود و نشانه هائی مشترک برای برقراری ارتباط خود با این سازمان ها وگروه ها نمی بینند.
واقعیت این است که حتی زبان گفتاری و شکل رفتاری ما متفاوت با این نسل است .اگر بخواهیم دسته بندی حداقلی که بسیار ناقص است بدهم .
الف سازمان مجاهدین با تمام امکانات مالی و ید بیضای خود وسرمایه گذاریش روی شبکه های اجتماعی می شود گفت مطلقا نتوانسته با این نسل ارتباط برقرار نماید.چرا که مذهبی بودن، شکل ظاهر، نوع گفتار، شعار دهی و عمل کرد متحجرش به گونه ای است که از چاله در آمدن وبه چاه افتادن را تداعی می کند وعکس العمل نسلی که سیمای خود را کاملا غربی آزاد و رها می بیند به همراه دارد .
ب جریان چپ متاسفانه نه حضور جدی دارد ونه توان مالی وبرنامه ریزی و نگاهش هنوز به این امر از سطح اینکه لازم است! فرا تر نمی رودو لذا نقش چندانی ندارد .
ت تشکل ها وجریان های سیاسی مانند جمهوری خواهان ، شورای گذار , جبهه ملی و.. نیز اصولا در گیر مباحث سیاسی عدیده ای هستند که به اقتضای سن نیزبرایشان درک عینی واین که در کدام اولویت این امر قرار می گیرد نیست و جای ویژه ای به آن تخصیص نمی دهند.
از شبکه های اجتماعی انیترنتی که نمی شناسم گذر می کنیم به شبکه های رادیو تلویزیونی می رسم که عمده ترین آن ها سه شبکه است دو شبکه اطو کشیده وجدی سیاسی بی بی سی و ایران انترناشنال وشبکه مطرح من وتو .
در وحله اول بی بی سی برنامه ویژه ای برای جوانان ندارد وشاید یکی دو برنامه آن مانند بلور بنفش اندکی مخاطب جوان جلب کند. اصولا اگر سن بین سی تا چهل را جوان بگیریم مخاطبان این سنی و پیر مردان وپیرزنان سنتی وعادت کرده بیشتری دارد و کلا یک تلویزیون خبر دهی وسیاسی قدیمی شناخته شده است که بسیاری تحلیل سیاسی خود را با آن تنظیم می کنند. زیاد روی مسئله جوانان وفرهنگ سازی بین آن ها کار نمی کند.
ایران انترناشنال نیز با شباهت هائی تقریبا همین سیاست را پیش می بردمضاف بر این که تلاش می کند با جوان گرائی بیشتر وجلب چهره های شناخته شده مخاطبان جوانی را جذب کند .
اما شبکه تلویزیونی من تو که برای پرداختن به آن باید پیه انتقاد های شدید را به تن بمالم .چرا که متاسفانه ما هنوز فاقد این میزان تساهل وتسامح وبه قولی نگاه منصفانه به جریان هائی که نمی پسندیم هستیم !که بدون نقد و عمل کرد او نخست به دنبال ریشه یابی آن می افتیم که در خدمت کیست؟ این همه امکانات از کجادارد؟ باهمین دو سئوال ماهیت تعین می کنیم و خط قرمز خود را می کشیم ودر عمل همان می کنیم که متاسفانه جمهوری اسلامی می کند .چرا که هنوز ما معیار خوب ویا بد جهانیم .از دنیای سیاهی که جمهوری اسلامی برای جوانان ساخته انتقاد می کنیم و خواهان دنیای شادی بخش برای آن ها هستیم .اما هم زمان برنامه های شاد و زحمت کشیده شده شبکه من وتو را زیر عنوان این که در خدمت به رضا پهلوی و وابسته به او یا امریکا است بر نمی تابیم .
حداقل من ازاین نوع نگاه گروهی به تنگ آمده ام.
هر شبکه ،هر رسانه که قدمی درجهت شادی بخشیدن به دنیا ی جوانان ایران قدم بر دارد استقبال می کنم. ازهر برنامه ای که سبک زندگی غربی را برای جوان ایرانی گیر کرده در الگوی متحجر و ابتر جمهوری اسلامی تبلیغ می کند استقبال می کنم .
اکثریت ما و فرزندانمان در همین غرب به شیوه غربی زندگی می کنیم،از فرصت ها استفاده می نمائیم .اما می ترسیم که این تلویزیون سلطنت طلب باعث گمراهی جوانان ما در ایران شود .
"تمام فرزندان زعمای مملکت در غرب زندگی می کنند. اما همان ها در ذم زندگی غربی تا حذف زبان انگلیسی در مدارس پیش می روند."
نتیجه! در بررسی که در خود جمهوری اسلامی روی تاثیر گذاری شبکه من وتو توسط استادان دانشگاه علامه طباطبائی آقای عبدالرحمان علیزاده وخانم زرین زر دار انجام گرفته. پانزده دلیل برای موفقیت و اقبال مردم به این شبکه درج شده که ذیل چهار بند دسته بندی کرده اند.
یک باز نمائی ممنوعه ها.
دو صمیمیت ومهربانی.
سه قدرت بخشیدن به مخاطبان جوان.
چهار اطلاعات و سرگرمی.
در تحقیقی دیگر توسطدانشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی تحت عنوان "عوامل جذابیت شبکه من وتو انجام گرفته و در کتاب دوم سال دوم این دانشگاه نوشته شده.
یک از مجموعه آماری گرفته شده هفتاد ویک وسه دهم در صد خانواده هادرپاسخ گفته اندکه برنامه های این شبکه سالم وبه گونه ای است که آن ها رانگاه می کنند.
دربین سئوال شونده ها خانواده های مذهبی نیز بودند.
دو مجرد ها بیشتر می بینند.
متفاوت بودن سبک زندگی ، تیپ های متفاوت و جوان ، برنامه های جذاب از دلابل اقبال جوانان به این شبکه شمرده شده.
در جریان برنامه آکادمی گوگوش میزان مراجعه نود درصد وبه گونه ای بوده که تین ایجرها نوجوان دربازی های خود نقش شرکت کنندگان این برنامه را ایفا می کردند.
نهایت در تماسی که با یارقدیمی ام دکتر محمود کویر داشتم از ایشان اقبال جوانان به برنامه خوب ایشان و شبکه من وتو پرسیدم که میزان اشتیاق نوجوانان وجوانان به فرهنگ ایران و شاهنامه را بسیار وسیع ومیزان بینندگان این شبکه را چهل میلیون ذکرکرده بودند.
حداقل پیشنهاد هائی که به ذهن من میرسد بدین قرار است. ادامه دارد ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.