نیاد های پان ترکیسم ایران در کجا ریشه یافته است؟
آنچه که نگارش میشود خلاصه ای از تجربیات وتحقیقات24 ساله اینجانب به عنوان یک ایرانی آذری درمواجهه با جریانات پان ترک است که به نگارش در می آید.
1- جریان پان ترک در آدر بایجان بر خلاف پان کردیسم که هویت خود را بر گرههای مسلحانه نهاده است کار فرهنگی و نفوذ بر جریانات حکومتی قرار داده است بیش از بیست سال است که تفکرات خود را در نهاد های دولتی و فرهنگی و امنیتی مشخصا سپاه پاسداران نهاده اند که بارز ترین نشانه آن نادر قاضی پور نماینده مجلس رژیم است و چون ماهیاتا این افراد صاحب منصب از فقدان دانش ملی در رنج هستند از این گونه سخنان استقبال میکنند و جمهوری اسلامی با اجازه دادن به نفوذ این گروهها دقیقا توانسته است واکنش جریانات اجتماعی آذر بایجان را نسبت به اعتراضات سراسری در کنترل بگیرد و آن را به مساله ترکها و فارسها تقلیل دهد تا تحرکات را در اذر بایجان اخته کند.
این نفوذ در آذر بایجان تا آنجاست که طرح عملیاتی کردن آموزش زیان مادری که حق طبیعی و درستی است نه در کردستان که پیرمون این خواسته قدمتی طولانی دارد بلکه در مدارس شهر تبریز عملیاتی خواهد گردید.
سپاه پاسداران پان ترکها را آزاد نگزاشته است بلکه خود بخشی از مشکل است و این امر در دیگر نهاد های دولتی هم دیده میشود به نحوی که ما شاهد گزارشگری یک طرفه تلوزیون ایران در بازی هم توسط آن مجری اصولگرای تلوزیون ایران بوده ایم
2- وجود هم فرهنگی مشترک میان مردمان دو سوی ارس و آزادیهای فرهنگی و اجتماعی در آنجا و ترکیه و سرکوب طبیعی ترین خواسته های مردم این تضاد را تقویت کرده است.
3- دستگاه دیپلماسی تر کیه و آدر بایجان در دادن بورسهای تحصیلی کوتاه و بلند مدت و دیگر فعالیتهای ظاهرا فرهنگی اما باطنا امنیتی و چشم پوشی نهاد های امنیتی مشکل را دو چندان کرده است.
4- پایگاه اجتماعی پان ترکها در سالهای گوناگون روندی متفاوت را پشت سر قرار داده است و بر نیرو های غیر نخبه و سطحی و احساسی بنیان دارد که با توجه به جعلیات تاریخی و جغرافیایی در میان این گروه استوار است و سرکردگان این جریانات در مواجهه با مباحث جدی یا جدا میشوند و یا سکوت میکنند و افراد جدیدی جایگزین میشوند
5- در گیریهای شدید کلامی میان گروههای مختلف این جریان وجود دارد و با اندکی دقت در ای اجتماعی میتوان این تفاوت را متوجه شد.
6- این گروه در میان نخبگان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و مردم عادی نفوذی ندارد و با تمرکز بر هولیگانیسم استادیومها و آنچه که در سطور بالا آمد دست به مانور میزند به عنوان مثال طرح جمع آوری امضا در راستای پروژه های این گروه بارها شکست خورده است و مجبور شده اند تا به فعالیت اکتیویستی در استایومها و استفاده از احساسات ورزشی عرض اندام کنند
6- قدرت گیری جدید این جریان ناشی از تقویت روحیه پس از تشکیل شورای مدیریت گذار که ماهیاتا بیشتر یک تشکیلات ماهیاتا تجزیه طلب با گرایشات پان ترکی میباشد بوده و بسیاری از جریانات پان ترک با سران این جریان ربطه قوی عاطفی و سیاسی دارند
7- جدی ترین مخالفان این جریان در درون آذر بایجان میباشد که تحت عنوان ایران دوستان آذر بایجانی فعالیت میکند و شدیدا به رصد این جریان مشغول است و جعلیات تاریخی و دیگر بحثها را افشا نموده و تحت عنوان مکتب تبریز در محافل فرهنگی شناخته میشود که نظریه ایرانشهری از بزرگترین تولیدات فکری این شبکه قدرتمند آذری هاست.
به هر تقدیر وقایع اخیر استادیوم تبریز و طرح شعار تجزیه و تهدید به جنگ داخلی یک موضوع امنیت ملی است زیرا همان ها که امروز مرگ بر کرد میگویند و سخن از یو گوسلاوی کردن ایران میکنند در شرایط مناسب اقدام به حرکت مسلحانه در پناه تجهیز ار تش ترکیه خواهند نمود.
8 - بعد از تهدید اسلام گرایی قوم گرایی عامل اصلی تهدید منطقه در حد جنگ است به نحوی که آخرین گزارش وزارت امور خارجه آمریکا هم بر این موضوع اشاره میکند و میگوید این گروهها با تقلید شیوه های داعش در حال یار گیری در مناطق مختلف دنیا هستند.
9- جمهوری اسلامی از تمایلات قوم گرایانه در بسیج سیاسی جهت انخابات آتی در حال بهره بردن است و بنا دارد تا بدین شیوه مردم را به پای صندوقهای رای بکشاند که تا کنون در شهرستانهای کوچک موفق بوده است نباید فراموش کرد که طرح موضوع فدرالیسم توسط محمد خاتمی و آغاز طرح آموزش زبان مادری در تبریز و مذاکرات با گروههای کرد دقیقا در راستای این کلان طرح میباشد.
دانستن ابعاد مختلف این موضوع در حل این موضوع کمک میکند
پی نوشت :
‏این نقاشی یک جهانگرد اروپایی است که شاهد آزادی ‎#تبریز در سال۱۶۰۳ بوده.
مردم تبریز به ارتش شاه عباس خوشامد می‌گویند و نظامیان عثمانی که شهرشان را اشغال کرده و مرتکب جنایات مختلف شدند را به سزای عمل خود رساندند .