سخنی با روزنامهنگاران و سیاستمداران
با وجود تمام اطلاعرسانیها و گذشت قریب به سه ماه از اشاعهی ویروس کرونا، اما باید اذعان داشت که ما ایرانیها کرونا را جدی نگرفتیم. هیچکداممان! اما در اینجا روی سخن با روزنامهنگاران و سیاستمداران است.
اگر در طول حیات کاری و حرفهای، تنها چند روز نیاز باشد که گریبان حکومت و حاکمان را رها کنیم و نقدها و مجگیریهای دیگر را به تاخیر بیاندازیم و تنها خواستهی ما از آنها اطلاعرسانی دقیق و مدیریت بحران کرونا باشد، حالا وقتش است. از طرف دیگر، اگر تنها چند روزی رسالت ما در زندگی، فراتر از رسالت حرفهای و کاری، اطلاعرسانی دقیق و کمک به مدیریت بحران باشد، حالا وقتش است! به ما دروغ گفتهاند، میدانم. به ما دروغ میگویند، میدانم اما حکایت تاک و تاکنشان است.
کرونا تهدید است نه فرصت!
ماجرا و گاه افسانهی تبدیل تهدید به فرصت را همهی ما بارها و بارها شنیدهایم. سالهاست حاکمان ناتوان ما هر بار که کشور را در معرض تهدید قرار دادهاند، از سر عجز و ناچاری شعار «تبدیل تهدید به فرصت» سر دادهاند و در اجرای همان شعار هم ناتوانتر از قبل تهدید را به تهدیدی بزرگتر تحویل دادهاند. حتی فرصتها را هم حتی قربانی نگاه نادرست و ایدئولوژیک به جهان و مردم و دین کردهاند. میدانم!
کرونا اما تهدیدی است که به هیچوجه نمیتوان از آن فرصت ساخت نه فرصتی اقتصادی و نه سیاسی! تهدید کرونا فرصتی برای ذخیره کردن فلان کالا و یکشبه پولدار شدن نیست. مال و باور مردمان را میشود از آنان گرفت، دزدید و ذخیره کرد و به بهای بیشتر به آنان فروخت، جان مردمی اما چنین نیست و کرونا با جان سروکار دارد. کاهش تهدید کرونا و گذر از این خطر بزرگ فقط و فقط از راه یک همدلی و همکاری همگانی ممکن است. برای عبور از این پیچ دردناک، حتی اگر تنها به فکر نجات خودمان هستیم، باید به فکر خودمان و همسایه باشیم. این یک شعار نیست؛ قاعدهی مبارزه با کروناست. نجات ما در گرو نجات همهی کسانی است که با آنها در یک هوا نفس میکشیم.
میدانم! پذیرش این قاعده برای ما ایرانیها که هیچ وقت «ما» نشدهایم و جمهوری اسلامی هم روز بهروز فردانیت ما را بیشتر و روح جمعی ما را کشته، کار راحتی نیست، اما هیچ راه دیگری وجود ندارد. رعایت این قاعده اما ساده است. بهداشت فردی را رعایت کنیم. مواد ضروری و مایحتاج روزمره را اعم از مواد بهداشتی و غذایی تنها به اندازه چند روز و نه بیشتر ذخیره کنیم، باور کنیم اگر برای خرید مواد بهداشتی و غذایی هجوم نبریم، نه دچار کمبود این مواد میشویم و نه فرصتی آدمخواران برای گران شدن آنها میدهیم.
این قاعده را رعایت کنیم و گسترش دهیم و دیگران را به رعایتش توصیه کنیم و فراتر از آن؛ کسانی را که این قاعده را رعایت نمیکنند سرزنش کنیم تا جایی که ذخیره کردن مواد غذایی و بهداشتی به ضد ارزش تبدیل شود. این تنها راه ممکن است.
بازی باخت-باخت
این سالها از بازیهای برد-برد زیاد شنیدهایم و نوشتهایم؛ هم از شیادان سیاسی در عرصهی سیاست و هم در زمینههای مدیریتی و نیز روانشناسی فردی. کرونا، اما بازی بازی باخت-باخت است. یعنی هم کسی که به کرونا مبتلا میشود و هم کسی که در ابتلای او نقش داشته، بازندهاند. اینجا برندهای وجود ندارد.
به عبارتیدیگر، هر گامی که در راه ابتلای دیگران به کرونا بر میداریم، گامی در راه ابتلای خودمان نیز برداشتهایم. هر بار که بهداشت فردی را رعایت نمیکنیم، هر ماسکی که ذخیره میکنیم و هر ماده غذایی یا شویندهای که پنهان میکنیم، نه تنها گامی در راه ابتلای دیگران به کرونا برداشتهایم بلکه خودمان نیز یک گام بهسوی ابتلا نزدیک شدهایم.
بازی کرونا، بازی همه یا هیچ است، یا همهی «ما» در این بازی پیروز میشویم یا همه با هم میبازیم. هیچ خانوادهی ایرانی را نمیتوان سراغ گرفت که چند بیمار و کهنسال و کمتوان نداشته باشد. هیچکس در این میانه نمیتواند قصر در برود. هر بار که بیهوده به پزشک مراجعه میکنیم؛ هر بار که راهروهای بیمارستان را اشغال میکنیم؛ با هرکاری که فرصت فرار از کرونا را از دیگران میگیریم، در حقیقت داریم به ابتلای خودمان و خانوادهمان به این بیماری کمک میکنیم.
به یاری حکومت اگرنه بهیاری مردم و به یاری پزشکان و سیستم بهداشتیمان بشتابیم. این بار واقعا از ماست که بر ماست.
*نام نویسنده محفوظ است
منبع: زیتون
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید