حسن تقی زاده، مقام برجسته ی دولت های رضاشاه و محمدرضا شاه، می نویسد:
[ محمدرضا، رفیقی سوئیسی داشت که او را برای کسب خبر از وضع رضا شاه به ژوهانسبورگ فرستاده بود. رضا شاه به اطرافیانش گفت: «حالا این پسره را فرستادند بیاید اینجا، معلوم است از کجا آب میخورد…» میگفت: «همه اینها را انگلیسیها تدارک میبینند.» به پسرش سوظن داشت. میگفت که دست انگلیسیها است.] [۱]
رضاشاه پهلوی، زاده ی ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ خورشیدی، در ۳ اسفند ۱۲۹۹ با کودتایی نظامی قدرت سیاسی را در ایران به دست گرفت و عملاً به چیرگی پادشاهی فاسد قاجار در ایران پایان داد.
این دگرگونی رژیم سیاسی در ۲۱ آذر ۱۳۰۴ با برکناری خاندان قاجار و واگذاری پادشاهی به رضا شاه از سوی مجلس مؤسسان رسمیت یافت.
رضاشاه، هرچند کودتای ۱۲۹۹را با یاری دولت بریتانیا انجام داد، پس از چندی سیاستی مستقل از بریتانیا و دیگر دولت های بیگانه در پیش گرفت و به نوسازی و سکولاریزه کردن سیاست و جامعه ی ایران پرداخت.
هرچند که دیکتاتوری خشن رضا شاه گروهی از روشنفکران میهن پرست ایرانی را زیر فشار و آزار قرار داد، اما کوتاه کردن دست قاجارها و روحانیون فاسد و مدرن سازی جنبه های گوناگون زندگی ایرانیان تصویری سازنده از این پادشاه بر جای گذارد.
لغزش هایی چون پذیرش قرارداد نفتی ناعادلانه ی ۱۳۱۲ با شرکت نفت ایران و انگلیس، تصاحب میلیون ها هکتار زمین و انباشت ثروت برای خود و خانواده اش، حکومت دیکتاتوری و پلیسی، و نزدیک شدن به آلمان هیتلری در سال های واپسین حکومت خود، که سرانجام به اشغال ایران از سوی دولت های متجاوز بریتانیا و شوروی انجامید، از بزرگترین جنبه های منفی دوران زمامداری رضاشاه می باشند.
در برابر، برچیدن نفوذ روحانیت فاسد از سیاست و دیگر حوزه های اجتماعی چون قضاوت، شکوفاسازی اقتصاد ایران با برپایی صنایع، راه آهن و دیگر بنگاه های اقتصادی نوین، برپاسازی دادگستری نوین، گسترش فرهنگ و آموزش از راه هایی چون برقراری آموزش دبستانی و دبیرستانی همگانی، فرستادن دانشجویان ایرانی به اروپا برای آموزش دانش های نوین و بنیانگذاری دانشگاه تهران، و کاهش نفوذ دولت های بیگانه در سیاست ایران از نکات مثبتی هستند که در پیشرفت سریع ایران از جامعه ای پس مانده به سوی جامعه ای مدرن و پویا نقش کلیدی داشتند.
از این چشم انداز، سیاست ملی و پیشرو رضاشاه، با سیاست وابسته به بیگانه ی پسرش، محمدرضاشاه، که از آغاز آن در ۱۳۲۰ تا پایانش در ۱۳۵۷ پیروی کامل از دولت های بریتانیا و آمریکا بود، تفاوت نمایان داشت.
رضاشاه پهلوی در شهریور ۱۳۲۰، با تجاوز نظامی دولت های بریتانیا و شوروی به خاک ایران، به دست متجاوزان از پادشاهی برکنار و برای همیشه از ایران تبعید گردید.
[۱] کتاب «زندگی توفانی»، خاطرات سیدحسن تقی زاده
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید