رفتن به محتوای اصلی

فرزین بستجانی و کیانوش توکلی : سالی که گذشت و آینده ایران پس از کرونا
ویدو
18.03.2020 - 23:05

احتمال ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران

سال ۱۳۴۷ میلادی،"مرگ سیاه" اروپا را در برگرفت؛ و خیابان‌های شهرهای اروپا انباشته از اجساد مردگان طاعون‌زده شد. جمعیت جهان از ۴۴۳ میلیون نفر  به ۳۵۰ میلیون  رسید. کاهشی در حدود ۱۰۰ میلیون نفر

کارگران دیگر حاضر به قبول شرایط یک طرفه کار نبودند و دستمزدهای بالا طلب می‌کردند. این آغاز فروپاشی نظام فئودالی بود. در واقع مرگ سیاه ساختارهای اجتماعی و سیاسی اروپا را بطور قابل توجهی بر هم زد.

مردم که خود را در برابر طاعون، بدون سلاح می‌دیدند به کلیسا‌ها پناه می‌بردند و از کشیشان طلب کمک می‌کردند. رفته رفته این سئوال در اذهان مردم مطرح شد که چرا هیچ کاری از دست کلیسا ساخته نیست و کشتار ناشی از طاعون هم چنان ادامه دارد؟ قدرت بی چون و چرای کلیسا شکاف برداشت و صحنه برای تغییرات تاریخی که نهایتا به خلع قدرت کلیسا منتهی شد آماده گردید.

زمانی که بحث بستن حرم "حضرت معصومه" در قم مطرح شد سیدمحمد سعیدی تولیت حرم گفت: "ما این حرم مقدس را دارالشفا می‌دانیم، دارالشفا یعنی مردم بیایند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند پس باید باز باشد و با قوت مردم بیایند".

احمد علم‌الهدی، نماینده آیت‌الله خامنه‌ای و امام جمعه مشهد در مخالفت با تعطیلی نماز جمعه گفت: "نماز جمعه فریضه الهی است و در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود".

دامه روند موجود می‌تواند منجر به آن شود که به ویژه بخش فقیر و کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینه‌های بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارند، به‌سرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل شوند. نقاط حاشیه‌ای شهرهای بزرگ، روستاها و بخش‌های در اصطلاح جنوب شهری، می‌توانند مراکزی باشند که ویروس کرونا در آنجا سکنی گزیده و این هموطنان دردمند را که کانون آسیب‌های ناشی از تورم و بیماری نیز هستند به مامن خود تبدیل کند و بحرانی تاریخی را در سرنوشت مردم کشور ما رقم بزند".

بحران اقتصادی

اقتصاد ایران در وضعیت بحرانی است. تحریم‌های آمریکا کم بود، کاهش قیمت نفت هم بر مشکلات ایران افزوده شد. مشکل اساسی اینجاست که طبقه کم درآمد که پیش از این تورم و گرانی و کمی درآمد گلوی آنان را می‌فشرد در جر

 

بحران اعتماد، بحران سیاسی

عباس عبدی، ، معتقد است که "شاید بتوان با قاطعیت ادعا کرد که مورد اپیدمی کرونا اولین بحران جدی به معنای دقیق است که کل سیستم با آن مواجه شده است". او استدلال می کند که دلیل این ادعا این است که "کرونا بحرانی است فراگیر (که) همه نهاد‌های جامعه و کشور را درگیر خود کرده، از خانواده گرفته تا نهاد‌های آموزش، دین، اقتصاد، دولت و رسانه، همه به نوعی درگیر آن هستند. همه افراد جامعه ایران، بدون استثنا درگیر آن هستند یا بزودی درگیر خواهند شد".

تحولات سال ۱۳۹۸، از جمله ناآرامی‌های کم سابقه آبان ماه، و به فاصله دو ماه پس از آن، اعتراضات دی ماه، و در پی آن کاهش بی‌سابقه تعداد رای‌دهندگان در انتخابات مجلس (که در پایتخت بطور معناداری ۷۵ درصد مردم به صندوق‌های رای پشت کردند) نشانه وجود التهاب در عمق جامعه است. "ادامه بحران کرونا" هم چنانکه پیشتر به آن پرداخته شد، می‌تواند لرزه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایجاد کند. در آن صورت آیا التهاب از عمق جامعه به سطح نخواهد آمد؟ آیا حکومت قادر است در مدتی کوتاه کرونا را ریشه کن کند پیش از آنکه چالش‌ها به تهدیدی جدی برای نظام تبدیل شوند؟

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.