علیه تخفیف تحریمها منتشر میشود.
در میان این کشمکشها و جدلهای حقیقی و مجازی موافقان و مخالفان تحریم، دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده، در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد کاهش تحریمهای ایران گفت تاکنون هیچ درخواست رسمی و مستقیمی از ایران دریافت نکرده است و اگر دریافت کند رویه تحریمها را تغییر خواهد داد.
اکنون این سوال مطرح شده که آیا درخواست رسمی ایران میتواند نوشدارویی باشد برای بحران تحریمها؟ از این مهمتر، آیا ایران هیچ انگیزه و ارادهای برای پیدا کردن راه برونرفت از بحران با دولت دونالد ترامپ دارد؟ آن هم در ماههای پایانی دور اول دوران ریاستجمهوری او و پس از تنشهای ماههای اخیر که دو کشور را تا مرز رویارویی مستقیم نظامی پیش برده است؟ در این میان، ساز و کار مالی اینستکس چقدر میتواند راهگشا باشد؟
اینستکس؛ نمادین یا راهکار عملی؟
اختلافات سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، بریتانیا و فرانسه) با دونالد ترامپ به خروج یکجانبه آمریکا از این توافق و اعمال تحریمهای ثانویه محدود نمیشود با این حال ساز و کار مالی اینستکس از معدود اقدامات عملی اروپا در برابر سیاستهای آمریکا به حساب میآید.
حال سوال اینجاست: آیا اینستکس که اولین تراکنش آن پس از یک سال، آن هم برای تجهیزات پزشکی و به مبلغی بالغ بر ۵۰۰ هزار یورو انجام شد میتواند جایگزینی باشد برای حجم مبادلات ایران و اروپا پس از برجام و قبل از اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا؟ فراموش نکنیم که تنها صادرات کالا از اتحادیه اروپا به ایران در سال ۲۰۱۷، نزدیک به ۱۱ میلیارد یورو بود.
حقیقت این است که اینستکس، در وضعیت امروزیاش بیشتر ابزاری نمادین در دست اروپاست تا به آمریکا نشان دهد خود تصمیم میگیرد با چه کشوری روابط تجاری داشته باشد تا اینکه راهکاری باشد عملی و درخور تعدیل بحران تحریمها. اما چنانچه کشورهای دیگری از جمله چین، روسیه و هند نیز به این ساز و کار بپیوندند، این احتمال وجود دارد که اینستکس بتواند تا حدی تاثیر تحریمهای یکجانبه و ثانویه آمریکا را محدود کند.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
چرا امیدی به حل اختلافات نیست؟
در یکی دو سال گذشته، افراد و گروههای بسیاری تلاش کردند چارهای برای بحران آمریکا و ایران بیابند اما همگی به بنبست رسیدند. تلاشهای شینزو آبه (نخستوزیر ژاپن) و امانوئل مکرون (رئيسجمهور فرانسه) از پر سروصداترین اینها بود. هر دو سعی کردند از روابط شخصی خوبشان با آقای ترامپ برای کاهش تنش تهران و واشنگتن استفاده کنند. اما نتیجه سفر شینزو آبه به تهران فقط پاسخ سرد رهبر جمهوری اسلامی بود به نامه ترامپ که همزمان شد با انفجار چند نفتکش در دریای عمان. مذاکراتی هم که امانوئل مکرون در حاشیه اجلاس گروه ۷ و همزمان با حضور ترامپ در فرانسه ترتیب داده بود، در لحظات آخر منتفی شد و جواد ظریف دست خالی به تهران بازگشت.
حال پس از ترور قاسم سلیمانی و ادامه درگیریهای نیابتی ایران و آمریکا در عراق، در زمانی که دونالد ترامپ خود با بحران جدی شیوع کرونا در آمریکا دست و پنجه نرم میکند که هر روز آمار مرگ و بیکاری را در این کشور بالاتر میبرد، بعید به نظر میرسد که بررسی جدی تحریمها از اولویتهایش باشد.
در حالی که بیش از ۷۰ درصد آمریکاییهای حامی حزب جمهوریخواه موافق ادامه تحریم ایران هستند، تلاش برخی دموکراتها و فعالان سیاسی آمریکایی که اغلبشان از مخالفان دونالد ترامپ به حساب میآیند نمیتواند فشار معناداری برای تغییر رویه به او وارد کند. از اینها گذشته، دیگر گرفتن "عکس یادگاری" با حسن روحانی یا جواد ظریف در برابر دوربینهای صدها خبرنگار نه مقدور است نه میتواند توجه رسانهها را از تعداد تلفات و بیکاری ناشی از شیوع کرونا در آمریکا، به موضوع ایران تغییر دهد.
در عین حال، نباید از یاد ببریم که کلیدیترین همپیمانان و حامیان دونالد ترامپ که به او دسترسی مستقیم دارند، چه در کابینه، چه در سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، چه حامیان مالی و چه رهبران سیاسی کشورها، همگی از سرسختترین مخالفان ایران و موافق ادامه فشار حداکثری هستند. در همین روزها و علیرغم بحران کرونا هم در آمریکا هم در ایران، نیویورکتایمز نوشت مایک پمپئو، وزیر خارجه آمزیکا، همراه با ریچارد گرنل سفیر سابق این کشور در آلمان و سرپرست فعلی اداره اطلاعات ملی تلاش کردهاند که آقای ترامپ را قانع کنند حمله نظامی مستقیم در چنین شرایطی، ایران را غافلگیر میکند و میتواند رهبرانش را پای میز مذاکره بکشاند. بنا بر تمام این شواهد و با در نظر گرفتن عمق اختلافات دو کشور، حتی قبل از تنشهای اخیر، دور از انتظار است که رئيسجمهوری که همه تحولات را با چشمی تاجرمآبانه مینگرد، تنها با "درخواست مستقیم" و بدون گرفتن امتیازهای جدی حاضر به تغییر روند تحریمها شود.
حق نشر عکسGETTY IMAGES
پاسخ دونالد ترامپ به آن خبرنگار، احتمالا جوابی بود در لحظه؛ او رئیسجمهوری است که با ساز و کار رسانه شاید بیش از هر سیاستمدار دیگری در دنیای امروز آشنا است و بارها نشان داده که بسادگی میتواند جهت و موضوع سوال یا چالش را با جوابش کاملا تغییر دهد. او اینجا هم توانست صورت مسئله را، حداقل برای مدت کوتاهی تغییر دهد. دونالد ترامپ به جای اظهار نظر در مورد تعلیق موقت تحریمهایی که به دستور او اعمال میشوند و هزینه گزافی که در شرایطی بحرانی به مردم ایران تحمیل میکنند، به چرایی و احتمال تغییر رویه در صورت درخواست مستقیم ایران پرداخت.
اما اگر تحولات سه سال گذشته گواهی بر خط مشی آینده نچندان دور آمریکا و ایران باشد، میتوان انتظار داشت که نه ایران درخواستی مستقیم برای کاهش یا لغو تحریمها به دونالد ترامپ بفرستد نه حتی به فرض چنین درخواستی، آمریکا تغییری در سیاست تحریمیاش ایجاد کند.
آینده گره کور تحریمها
در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تحریمهای ایران در ابعادی بسیار گستردهتر، لایهلایهتر و پیچیدهتر اعمال شده و تعدیل معنادار آنها دشوار و زمانبر خواهد بود. حتی اگر سیاست کاخ سفید تغییری جدی کند و اقدامهای عملی برای تعدیل تحریمها آغاز شوند، باز کردن گره کور تحریمهایی که بسیاریشان اکنون قانون شدهاند، در کنار جلب اعتماد شرکتها، سرمایهگذاران و مهمتر از آن بانکها و موسسات مالی که از ترس تحریمهای آمریکا حاضر نیستند حتی در مورد اقلام معاف از تحریم با ایران معامله کنند، فرآیندی پیچیده و زمانبر است.
علاوه بر این، چند ماه بیشتر تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باقی نمانده و بحران کرونا، هم از نظر اجتماعی هم اقتصادی، تهدیدی جدی برای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات شده است. در این شرایط بعید است دونالد ترامپ دست به اقدامی بزند که سبب نارضایتی حامیان جمهوریخواهش شود، حامیانی که بشدت مخالف تعلیق تحریمهای ایران هستند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید