اشاره:

کمتر ایرانی را می شناسید که در عرصه سیاسی در آمریکا فعالیت کند و کنت تیمرمن ،این روزنامه نگار پر جنب و جوش آمریکائی را نشناسد.

نام او برای ایرانیانی که در همین زمینه در اروپا فعالیت می‌کنند ، آشناست . همچنانکه میلیونها ایرانی نیزدر داخل ایران  نام اورا از طریق رسانه های فارسی زبان خارج از ایران شنیده چهره او را نیز دیده‌اند.

تیمرمن در سال 1951 در نیویورک به دنیا آمده است. در جوانی به فرانسه رفت و در دوران اقامت خود در این کشور دو کتاب داستانی یا « رمان» منتشر ساخت.

زمانی بعد از داستان‌نویسی به روزنامه‌گاری روی آورد. در همین مسیر، راهی کشورهای مختلف  منطقه همواره بحرانی  خاورمیانه شد. در لبنان نزدیک به یک ماه  اسیرسازمان « فتح» به رهبری یاسر عرفات شد.

او نخستین روزنامه‌نگاری است که جریان گروگانگیری دیپلمات‌های آمریکائی را از تهران برای مطبوعات آمریکا گزارش کرد.

گزارش‌های بعدی او در باره جنگ ایران و عراق میلیونها  خواننده در آمریکا داشت.

در سال 1998هشدار او در باره خطر اسامه بن لادن که در مقاله‌ای منتشر شد، مورد توجه مسئولان مربوطه در واشنگتن قرار نگرفت. چند ماه پس از پیش‌بینی  این روزنامه نگار بود که  دو سفارت آمریکا در آفریقا مورد حمله تروریستی القاعده قرار گرفت.

کنت تیمرمن که درآمریکا به عنوان کارشناس مسائل خاورمیانه به ویژه ایران شهرت دارد،کتاب‌های متعددی در مورد مسائل خاورمیانه‌ از جمله ایران منتشر ساخته است.

کتاب او با نام « شمارش معکوس» در باره خطراتمی جمهوری اسلامی است.

رویداد‌های ایران موضوع گزارش های متعدد او در بیش از دو دهه اخیر بوده است. بیشتر این گزارش‌ها در روزنامه« واشنگتن تایمز» منتشر شده است.

وی در سال 1995 « بنیاد دموکراسی برای ایران » را  در واشنگتن پایه نهاد که همچنان در بازتاب رویداد‌های ایران فعالیت داد.

تیمرمن نامزد حزب جمهوریخواه ‌برای یکی از کرسی‌های ایالت مریلند در کنگره آمریکا شده است.

به همین مناسبت با او به گفتگو نشستم در یک روز آفتابی بهاری در باغ خانه‌اش در مریلند...

چه انگیزه‌ای باعث شد که شما به عنوان یک روزنامه‌نگار نامزد رفتن به کنگره بشوید؟

-  من و همسرم 5 فرزند داریم و یک نوه نیز. ما ناظر آن هستیم که در کشورمان چه می گذرد. با توجه به اوضاع جاری ، این پرسش در برابر من بوده و هست که آینده فرزندان‌مان چه خواهد شد. بخصوص در ارتباط با وضعیت اقتصادی کنونی که اگر ادامه پیدا کند پی‌آمد‌های آن به گردن فرزندان و نوه‌های ما و نسل‌های آینده آمریکائی خواهد افتاد. در واقع  در مسیر تلاش برای نجات کشور از این وضعیت و آینده فرزندان‌مان تشخیص دادم باید برخیزم و کاری بکنم.

البته پیش از این نیز من برای رفتن به« سنا» در مرحله مقدماتی نامزد شده بودم اما درادامه به سود نامزد دیگر حزب جمهوریخواه کناره گیری کردم.

موضوع دیگر اینکه در آن سال یعنی سال 2000 خطر ایران ، چین کمونیست‌، افغانستان و عراق وجود داشت. در آن دوران کسی از خطر افغانستان و حضور القاعده در این کشور سخنی نمی‌گفت ولی من با صدای بلند  نسبت به این خطر هشدار می‌دادم.

امروز در واقع در ارتباط با ایران همین موضوع وجود دارد.خطر جمهوری اسلامی کمتر از خطر القاعده نیست، با توجه به نا کار آمدی سیاست پرزیدنت اوباما در برابر این رژیم.

پرزیدنت اوباما در کمپین انتخاباتی‌اش اعلام کرد بر آنست که با رژیم ایران بدون هیچ پیش شرطی مذاکره کند. می دانید این زبان و سیاست از کجا می‌آید؟ از «نایاک» گروهی که روابط بسیاز نزدیک با جمهوری اسلامی دارد و در واقع پیش برنده لابی جمهوری اسلامی در واشنگتن است. این در عین حال زبان و سیاستی است که رقیب انتخاباتی من ازحزب دموکرات نیز دنبال می کند.

وقتی من به چنین موضوعات و مسائلی می‌نگرم و همانطور که گفتم به وضعیت اقتصادی داخلی طبیعی است که باید کاری بکنم، اینکه به کنگره بروم و از ادامه چنین سیاستی جلوگیری کنم.

شما از خطر ایران می گوئید،ماهیت وابعاد خطر ایران را در چه می بینید؟

- ببینید‌، احمدی نژاد خواستار نابود اسرائیل شده است. همچنین گفته است دنیای بدون آمریکا ممکن است و ما می‌توانیم آمریکا را نابود کنیم.

از طرف دیگرژیم اسلامی تهران نه تنها در حال تولید سلاح هسته‌ای است که در پی تولید سلاح الکترونیکی مانند«ای.ام.پی» یا سلاح الکترو مغناطیسی نیز هست. چنین سلاح یا تکنولوژی می‌تواند حتی از سواحل آمریکا علیه آمریکا مورد استفاده قرار گیرد چون  حمل و نقل آن بسیار ساده است .در واقع حمل و نقل یک یا چند «چیپس» کامپیوتری چندان مشکل نیست.

با استفاده از چنین سلاحی می‌توان بسیاری از سیستم‌های کامپیوتری مورد استفاده حتی در پمپ‌بنزین‌های ،هواپیمائی‌ها و ارتباطات را مختل یا نابود کرد. گزارش‌های دقیق و متعددی در باره این سلاح جمهوری اسلام منتشر شده است. سلاحی که کار برد  وسیع آن می‌تواند مقدمه نابودی اساس جامعه صنعتی آمریکا باشد.

آیا مشکل و خطر ایران را فقط در احمدی نژاد می بینید؟

- خطر از سوی همه رژیم است. من با آن گروه از تحلیلگران مخالفم که  انگشت خود را فقط متوجه احمدی‌نژاد می کنند و می‌گویند اگر موسوی یا کروبی یا رفسنجانی جای او باشند فرق می‌کند. ما همه اینها را دیده و تجربه کرده‌ایم. همه اینها در جهت هدفهای رژیم عمل کرده و خواهند کرد. آنها ممکن است فقط در مورد بعضی زمینه‌های اقتصادی از جمله چگونگی معامله با شرکت‌های نفتی تفاوت داشته باشند اما در یک چیز همه آنها مشتر ک هستند و آنهم اتحاد آنهاست بر محور ولایت فقیه. آنها بر محور قوانین شریعت و انحصار قدرت در دست حکومت اسلامی با هم متحدند.همچنین در تمایلشان برای نابودی اسرائیل و آمریکا.

با اینهمه بعضی از ایرانیان می‌گویندآمریکا با دشمنان خود مهربانترست تا با دوستان خود. مثلا از جمله آنها اشاره می‌کنند به رفتاری که واشنگتن با حسنی مبارک داشت که می‌دانیم ازدوستان آمریکا بود اما به گفته همین ایرانیان، آمریکا در برابر حکومت بشار اسد که هزاران تن از مردم سوریه را کشته و همچنان در حال کشتن است، به نوعی سیاست کجدار و مریز را پیش گرفته است.

-  آنچه شما یا ایرانیانی که اشاره کردید می‌گویندآمریکا نیست بلکه اداره (دولت) پرزیدنت اوباماست.این آمریکا نیست. در واقع آمریکا دوستانش را دوست دارد و از آنها حمایت می‌کند. اما اداره یا تشکیلات پرزیدنت اوباما به دوستان آمریکا پشت کرده است. شما اگر دوست آمریکا هستید مثل اسرائیل، اوباما هر کاری که بتواند علیه آن انجام داده و می‌دهد یا اگر دوست آمریکا هستید مثل حسنی مبارک، اوباما هر کاری که توانسته کرده است تا با دشمنان او مانند اخوان المسلمین وارد مذاکره شود.

از آن طرف هم اگر دشمن آمریکا هستید مثل جمهوری سلامی باآن وارد مذاکره می شود، اما اگر مانند مردم ایران دوست آمریکا هستید اوباما می گوید،خیر من کاری با مردم ایران ندارم.

ما 3 میلیون مردم ایران رادر تظاهرات خیابانی در تهران داشتیم با شعار« اوباما یا با اونا یا با ما». پاسخ اوباما به این خواست عملا این بود که اوباما گفت، من با رژیم هستم نه با شما.این سیاست آمریکا نیست بلکه سیاست اوباماست. سیاستی که باید تغییر کند.

من برای تغییر چنین سیاستی است که می خواهم به کنگره بروم.رژیم ایران خطری جدی برای امنیت ملی آمریکا نیز هست. ما باید به  مردم ایران کمک کنیم تا  هم آنها و هم ما از شر این رژیم خلاص شویم.

سیاست اوباما را جدا از مورد ایران در کل خاورمیانه چگونه ارزیابی می کنید؟

-  دولت اوباما در منطقه ازحرکت‌های اسلامی تندرو مانند اخوان المسلمین حمایت می‌کند. همین الان که ما با هم حرف می‌زنیم، نمایندگان اوباما دارند با اخوان المسلمین در سوریه مذاکره می‌کنند. آنها از اینکه اخوان المسلمین همه منطقه تا آنسوی عربستان را هم زیر سلطه بگیرند، حمایت می‌کنند. گروههای بسیاری  هستند مثلا در سوریه  که با بشار اسد مخالفند اما در عین حال با اخوان‌المسلمین میانه‌ای ندارند‌ اما اوباما و همکارانش به این گروهها کمکی نمی‌کنند.

من معتقدم تشکیلات اوباما سیاست سنتی آمریکا در خاورمیانه را رها کرده  است. آنها دشمنان آزادی در منطقه را حمایت می کنند. چه در تهران، چه در مصر و سوریه و حتی در همین کشور.

برای آمریکائی‌ها ایرانی تبار در ارتباط با انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا چه توصیه‌ای دارید؟

- بگذارید همینجا از آنها دعوت کنم که در انتخابات ماه نوامبر شرکت کنند و توجه داشته باشند که اوباما هیچ تلاشی برای حمایت از آزادیخواهان در ایران ندارد. آقای اوباما نخستین رئیس جمهوری آمریکاست که ضد آمریکا و علیه دوستان آمریکا عمل کرده و اسرائیل را نیز تهدیدی علیه آمریکا می‌داند.

او مانع تشکیل نهادی بین المللی برای مقابله با رژیم‌هائی شده است که علیه مردم خود عمل می کنند

آمریکائی‌های ایرانی تبار باید  هوشیار باشند که این پرزیدنت مناسب کشوری که آنها در آن به سر می‌برند نیست.

در نگاهی کلی کارنامه فعالیت‌تان را در ارتباط با حمایت از بر قراری دموکراسی چگونه گزارش می کنید؟

- بسیاری چون شما می‌دانند که من در 17 سال گذشته مدیر « بنیاد دموکراسی برای ایران » بوده‌ام. تمام فعالیت این بنیاد در ارتباط با حمایت از برقراری دموکراسی در ایران است. در این مدت همواره در همین زمینه با کنگره در تماس بوده‌ام. به ویژه در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران و من نخستین شاهد برای سناتور« داماتو» بودم که می‌دانیم طرح تحریم حکومت ایران راپیشنهاد کرد و به انجام رساند. تحریم خرید نفت از ایران توسط آمریکا. آن تحریم شرکت‌های نفتی مانند« کانکو» را آزرده ساخت و همینطور گردانندگان لابی های جمهوری اسلامی در آمریکا را.

« بنیاد دموکراسی برای ایران» که در سال 1995 تاسیس  شد همواره اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در ایران و جنبش‌های اعتراضی از جمله جنبش دانشجوئی در ایران را بازتاب داده است. این اخبار را ما در مرکز توجه افکارعمومی آمریکا و جهان قرار دادیم. از جمله در سال 2009 آنچه را در ایران گذشت، ابعاد تظاهرات و سرکوب خشونت‌آمیز توسط حکومت ایران را ما بطور گسترده بازتاب دادیم.

ما کنفرانس « همبستگی برای ایران» را در سال 2007 در پاریس برگذار کردیم این از جمه فعالیت‌های علنی ما در ارتباط با ایران بوده است و طبعا در پس پرده نیز فعالیت های بسیاری در مسیر بر قراری دموکراسی در ایران و حمایت از این روند انجام داده و می دهیم.

و آمریکائی‌های ایرانی تبارکه به شما رای می‌دهند از شما، زمانی که در کنگره خواهید بود در ارتباط با ایران چه انتظاری می‌توانند داشته باشند؟

- چنانچه به کنگره بروم تمام تلاشم این خواهد بود که سیاست کنونی آمریکا در برابر ایران را تغییر بدهم تا آنجا که سیاست آمریکا بر پایه حمایت از مردم ایران قرار گیرد.

من می‌خواهم ببینم پول مالیات‌دهندگان آمریکائی در جهت حمایت از جنبش‌های آزادیخواهانه از جمله حمایت از جنبش آزادیخواهی مردم ایران مصرف می شود...بهترین سرمایه گذاری آمریکا در سیاست در مورد ایران ، در ارتباط با امنیت ملی آمریکا خواهد بود .                                                                               

تهدید علیه امنیت ملی آمریکا از سوی کشور ایران و مردم ایران نیست بلکه از سوی رژیم ایران است. ما باید به مردم ایران کمک کنیم تا این رژیم را سرنگون کنند سرنگون شدن این رژیم به سود امنیت ملی آمریکا نیز خواهد بود. این مسیری است که من در صورت رفتن به کنگره تا رسیدن به هدف دنبال خواهم کرد.

و شما چه انتظاری از آمریکائی تبار‌های ایرانی در ارتباط با رفتن تان به کنگره دارید؟

- ایرانی تبارهای آمریکائی می توانند دو کار مهم انجام بدهند.

یکی اینکه  از آنها که ساکن ناحیه 8  مریلند هستند در خواست می‌کنم در انتخابات شرکت کنند و به من رای بدهند‌. رقیب من از حزب موکرات دوست بسیار نزدیک  نایاک ودیگر کارگزاران جمهوری اسلامی در واشنگتن است.

کار دوم به ویژه مربوط به ایرانی‌های مقیم لس‌آنجلس می شود که از مزایای این کشور به ویژه آزادی و آزادی اقتصادی بهره‌مند شده و می شوند.

از آنها نیز در خواست می‌کنم که از نظر مالی در کمپین انتخاباتی من سهیم شوند. چرا که تلاش من در مسیر بر قراری آزادی در میهن آنهاست.

ایرانی تبار‌های آمریکائی چه با رای خود و چه با کمک‌های مالی خود که می‌تواند به رفتن من به کنگره منجر شود، در واقع به جنبش آزادیخواهی در ایران کمک خواهند کرد.

 آیا با مردمی در داخل ایران نیز در تماس هستید؟

- از طریق اسکایپ و خطوط امن اینترنتی با بسیاری از مردم در ایران به ویژه جوانان در ارتباط هستم.

من از یکسو به عنوان یک آمریکائی درکنار آمریکائی‌هائی هستم که برای حفظ آزادای در کشورشان تلاش می‌کنند، چیزی که اوباما در صدد محدود کردن و در نهایت نابودی آنست و از سوی دیگر در کنار ایرانیانی هستم که برای سرنگونی رژیم ایران تلاش می‌کنند. من دوشادوش آمریکائیان و ایرانیان برای حفظ آزادی در آمریکا و بر قراری آزادی و دموکراسی درایران تلاش می کنم.

مسیری بر خلاف مسیری که اوباما می رود.

انتشار از: امین موحدی