رفتن به محتوای اصلی

نظریه‌های توطئه در مورد منشا کووید‌ـ‌۱۹، واقعیت پنهان یا گمانه‌زنی بی‌اساس؟
03.05.2020 - 08:01

با همه‌گیری جهانی کووید‌ـ۱۹، روزی نیست که با نظریه‌ها و گمانه‌زنی‌ها درباره منشا و علت شیوع ویروس جدید کرونا مواجه نشویم و در این بین، نظریه‌های توطئه نیز در رسانه‌های اجتماعی دست به دست می‌چرخند. اما چرا این همه نظریه‌‌های توطئه مختلف درباره چگونگی پیدایش ویروس جدید کرونا مطرح شده است؟ 

صادق صبا در برنامه «آخر هفته با صادق صبا»، گفت‌و‌گویی داشته است با سایمون کِی (Simon Kaye)، پژوهشگر سیاسی، که تا سال گذشته مبحث «نظریه‌های توطئه و دموکراسی» ( Conspiracy Theories and Democracy) را در کینگز کالج لندن نیز تدریس می‌کرد. 

در این گفت‌و‌گو، کِی به علت پیدایش نظریه‌های توطئه در مواجهه با رویدادها و بحران‌ها می‌پردازد. او ضمن تفکیک تکوین برخی از این نظریه‌ها در بستر اجتماع و تلقین برخی از سوی ساختارهای قدرت، در مورد آثار منفی نظریه‌های توطئه هشدار می‌دهد و معتقد است زمانی که شخصیت‌های سیاسی آن را طرح و بازگو می‌کنند مساله به‌مراتب نگران‌کننده‌تر و تبعات آن سنگین‌تر می‌شود. 

او همچنین با اشاره به رواج بیشتر توطئه‌باوری در چند دهه گذشته، این مساله را ناشی از آن می‌داند که در چند مورد بسیار معروف، مانند رسوایی واترگیت در آمریکا، نظریه‌های توطئه‌ای که درباره آن‌ها به وجود آمده بود و ابتدا دور از ذهن به نظر می‌رسید، بعدتر معلوم شد که واقعی بوده است.

متن کامل گفت‌وگوی صادق صبا با سایمون کی:

 

خیلی ممنون که در برنامه ما شرکت می‌کنید. می‌خواستم از شما بپرسم که چرا در این پاندمی (همه‌گیری جهانی) ویژه، این همه نظریه‌های توطئه ساخته شده است. ما در گذشته هم برای بعضی از رویدادها، از این نظریه‌ها داشتیم ولی آن‌ها اغلب بعد از وقوع بحران‌ها به وجود می‌آمدند. ولی این بار، با آغاز شیوع ویروس کرونا، نظریه‌های توطئه هم با همان سرعت شیوع پیدا کرده است. دلیل آن چیست؟

خب، قبل از هر چیز باید بدانیم که این نوع متفاوتی از بحران است. مردم روزانه با این بحران درگیرند و باید رفتارشان را هر روز تغییر بدهند. بنابراین، حضور این بحران در زندگی مردم آنی، نزدیک و بی‌واسطه است و تاثیر شخصی در زندگی‌شان دارد. به اضافه این‌که بحرانی طولانی‌تر است. بر‌خلاف حمله‌های تروریستی یا بحران‌های دیگر، در طول یک یا دو روز اتفاق نمی‌افتد که مردم فرصت داشته باشند آن را هضم کنند و واکنش نشان بدهند. بلکه در حالی که این بحران ادامه دارد و ما در واکنش به همه اطلاعات متناقضی که در اختیار ما قرار می‌گیرد، زندگی‌مان را تغییر می‌دهیم، پیوسته در حال هضم کردن و واکنش نشان دادن هستیم. بنابراین، فکر می‌کنم این بسیار قابل پیش‌بینی بود که مردم در واکنش به بحران همه‌گیری کرونا به نظریه‌های توطئه روی بیاورند.

 

فکر می‌کنم که چون ویروس کرونا از چین شروع شد و چین حالا یکی از بازیگران اصلی در اقتصاد و سیاست جهان است، امکان دارد که این موضوع به گسترش نظریه‌های توطئه کمک کرده باشد. شما چه فکر می‌کنید؟

خیلی از نظریه‌های توطئه‌ای که اکنون در مورد کووید‌ـ ۱۹ ساخته شده است حاوی آن مولفه بین‌المللی است و تعدادشان هم خیلی زیاد است. این را ما در خیلی از نظریه‌های توطئه می‌توانیم ببینیم. حتی گرایش‌هایی وجود دارد که با توجه به نگرانی‌های مردم درباره محیط زیست، از آن برای ساختن نظریه‌های توطئه استفاده می‌کنند. بنابراین، اگر یک دسیسه بزرگ بین ابرقدرت‌های جهانی در حال وقوع باشد، آن وقت می‌شود انتظار داشت که در شکل‌گیری نظریه‌های توطئه هم نقش بازی کند. این‌که دولت‌های مختلف در سراسر دنیا در مواجهه با همه‌گیری به شکل‌های مختلفی عمل می‌کنند کمکی به این موضوع نمی‌کند، این‌که بعضی از آن‌ها به‌خوبی اطلاعات را با مردم در میان می‌گذارند و بعضی دیگر روی آن سرپوش می‌گذارند.

 

شما در کینگز کالج دانشگاه لندن توطئه‌باوری را درس می‌دادید. آیا یک تعریف کوتاه آکادمیک درباره نظریه توطئه وجود دارد؟ به عبارت دیگر، یک نظریه توطئه موفق باید چه عنصرهایی داشته باشد که برای مردم باور‌پذیر باشد؟

متاسفانه پاسخ کوتاهی که همه را راضی کند برای این سوال وجود ندارد، چرا که دانشگاهیان دوست دارند با نظر یکدیگر مخالفت کنند. اما چیزی که می‌توانم بگویم این است که نظریه توطئه در اساس برای توضیح دادن رویدادهاست، با اتکا بر این اجزا: افرادی قدرتمند مخفیانه مشغول به کارهایی هستند به ضرر مردم و به سود خودشان. بنابراین، نظریه توطئه باید خودخواهانه باشد، باید مخفیانه باشد، باید برای عموم مردم بد باشد و باید افراد قدرتمندی پشت سر آن باشند.

 

آیا نظریه‌های توطئه معمولا در نتیجه شایعات بی‌ضرر و حرف‌های معمولی مردم ساخته می‌شود یا این‌که آدم‌های شرور و هدف‌دار یا دولت‌ها و گروه‌هایی که منافعی دارند آن‌ها را می‌سازند؟ 

خوب چندین نوع نظریه توطئه داریم. گاهی به شکل خیلی طبیعی، به‌دلیل کمبود اطلاعات، از درون هرج‌و‌مرج و آشوب پدیدار می‌شود. خیلی از نظریه‌های توطئه در واقع، نوعی تلاش خیلی طبیعی انسان‌هاست جهت اعمال نظم بر آشوب و بی‌نظمی و در واقع، برای یافتن قصد و منظور در رویداد‌هایی که چنین چیزی در آن‌ها وجود ندارد. در وضعیتی مثل همه‌گیری جهانی که ویروسی با عبور از سد بین گونه‌‌های مختلف موجودات و از حیوان به انسان پدید آمده است، یک نوع حس هرج‌و‌مرج و آشفتگی وجود دارد. نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که چه قرار است اتفاق بیفتد. ناگهان پدید می‌آید و زندگی ما را مختل می‌کند.  ثبات و تعادل را از زندگی ما می‌گیرد. خب، این یک واکنش روانی طبیعی انسان است که با انداختن تقصیر به گردن دیگری، تلاش کند تا در این آشفتگی، نظمی به وجود بیاورد. هم‌زمان بعضی دولت‌ها هم از این گرایش‌های طبیعی مردم سوءاستفاده می‌کنند. افراد قدرتمندی هم تلاش می‌کنند تا نظریه‌های توطئه را رواج بدهند، چرا که تردید و سردرگمی می‌تواند ابزار سیاسی نیرومندی باشد.

 

ما این روزها در بریتانیا، می‌بینیم که سلبریتی‌ها و افراد سرشناس هم این نظریه‌های توطئه را رواج می‌دهند. یعنی این‌طور نیست که تنها گروه‌های کم‌اهمیت و در حاشیه دنبال این نظریه‌ها باشند. حالا، جریان‌های اصلی و چهره‌های محترم و موجه هم دارند توطئه‌باور می‌شوند. چرا این‌طوری است؟

در چند دهه گذشته، یک روند عمومی در راستای رواج بیشتر توطئه‌باوری وجود داشته است و یکی از دلایل آن این است که در چند مورد بسیار معروف، نظریه‌های توطئه‌ای که درباره آن‌ها به وجود آمده بود و در ابتدا، دور از ذهن به نظر می‌رسید بعدا معلوم شد که واقعی است. یکی از آن‌ها رسوایی واترگیت است که در آمریکا، باعث گسترش بیشتر توطئه‌باوری شد. نقش شخصیت‌های معروف و سلبریتی‌ها در گسترش این چیزها همان نقشی است که از آن‌ها انتظار می‌رود. این‌ها افراد خاصی نیستند، به‌هیچ‌وجه. آن‌ها در مواجهه با اطلاعات غلط و گمراه‌کننده و دروغ‌پراکنی همان‌قدر آسیب‌پذیرند که باقی ما؛ پس وقتی که یکی از آن‌ها فریب می‌خورد و گرفتار یک نظریه توطئه می‌شود و بعد آن را همرسانی می‌کند، تاثیر‌گذاری بیشتری دارد و ممکن است درصد کوچکی از مردم را که او را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کنند بتواند قانع کند تا همان افکار مشکل‌ساز را باور کنند.

 

کاملا معلوم است که بعضی از این نظریه‌های توطئه زیان‌آور است. ما می‌بینیم که در بریتانیا، نهادهای ناظر بر رسانه‌های تصویری علیه کانال‌های تلویزیونی که این نظریه‌ها را پخش می‌کنند دست به اقدام می‌زنند یا این‌که از شبکه‌های اجتماعی خواسته می‌شود که جلوی این نظریه‌های توطئه را بگیرند. از نظر شما هم این نظریه‌های توطئه زیان‌آورند؟ مثلا چگونه می‌توانند به مبارزه جاری علیه همه‌گیری ویروس کرونا صدمه بزنند؟

خب، این نکته که اشاره کردید موضوع بسیار پر‌اهمیتی است. چون اگر مردم نتوانند درک کنند که عامل اصلی‌ای که باعث مریض شدنشان می‌شود چیست و چرا عده‌ای بستری می‌شوند و حتی در اثر کووید‌ـ‌۱۹ می‌میرند، آن‌وقت لزوما اقدامات عمومی ضروری برای نابودی ویروس و جلوگیری از گسترش آن را رعایت نمی‌کنند. بنابراین، آسیب‌های عمومی مشهودی در پیش خواهد بود اگر مردم شروع کنند به پرداختن به افکار عجیب‌وغریب مثل این‌که ویروسی در کار نیست و این مربوط می‌شود به دکل‌های مخابراتی 5G، چیزی که در بریتانیا بسیار شایع شده است. نظریه توطئه‌ای که ظهور کرد این است که شبکه‌های 5G روی سلامت مردم تاثیر می‌گذارد و در نتیجه، بعضی از افراد هجوم بردند به دکل‌های 5G و سعی کردند آن‌ها را آتش بزنند. ضرری که به کمپانی مخابراتی وارد آمده قابل‌جبران است، اما خسارت واقعی در آن‌جایی است که همه کسانی که این حرف‌های بی‌اساس را باور می‌کنند از اقداماتی که برای محافظت از سلامتی خودشان و اطرافیانشان لازم است، دست بر‌می‌دارند.

 

ولی به نظر می‌رسد که هیچ راه موثری برای بی‌اعتبار کردن این نظریه‌های توطئه وجود ندارد. خیلی‌ها می‌خواهند که جلوی گسترش آن‌ها را بگیرند ولی رواج آن‌ها همچنان ادامه دارد. به نظر شما بهترین و موثرترین راه‌های مقابله با این نظریه‌های توطئه چیست؟

پرسش بسیار بسیار دشواری است. چون یک پدیده روان‌شناختی وجود دارد به نام «اثر پس‌زنی» (backfire effect). معنی‌اش این است که وقتی حقایق را برای کسی که به نظریه توطئه باور دارد برمی‌شمرید، ممکن است که این کار باعث بشود تا آن فرد در اعتقادش به نظریه توطئه راسخ‌تر شود! چرا؟ صرفا به‌دلیل این‌که می‌بیند فرد معتبر و با‌نفوذی وقت گذاشته است و دارد تلاش می‌کند تا دیدگاه او را رد کند. در چشم کسانی که به نظریه توطئه باور دارند، صِرف تلاش برای رد نظریه توطئه مهر تاییدی بر صحت آن است. به همین دلیل، مقابله با این نوع نظریه‌های توطئه از طریق روش‌های معمول بی‌اندازه دشوار است و خیلی وقت‌ها هر تلاشی در این راستا به‌مثابه درستی نظریه توطئه برداشت می‌شود. یک تحقیق نسبتا جدید نشان داده است که وارد شدن از باب گفت‌و‌گو و با ذهن باز، بهتر از تمسخر دیگران است. نشان دادن رویکرد همدلانه در مقابل افراد توطئه‌باور و اشاره کردن به این موضوع که یک نظام ارزشی اساسی وجود دارد که روی قضاوت افراد تاثیر می‌گذارد معمولا ابزار قدرتمندی برای مقابله با نظریه‌های توطئه است.

 

آخرین پرسش من. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران، که بالاترین مقام کشور است، نظریه توطئه خودش را مطرح کرده و گفته است که آمریکا برای ضربه زدن به حکومت اسلامی ایران، این ویروس را تولید کرده است. وقتی شما می‌بینید که چنین مقامی که یک فرد معمولی یا حتی سلبریتی نیست بلکه قدرت واقعی دارد، وقتی چنین مقامی چنین نظری را در‌باره ویروس کرونا ارائه می‌دهد، نظر شما که کارشناس توطئه‌باوری هستید در‌باره اظهارات رهبر ایران چیست؟ 

فکر می‌کنم بی‌اندازه نگران‌کننده است. چون به نظرم وقتی که بالاترین مقام کشوری مشکل را به اندازه کافی جدی نمی‌گیرد و تلاش نمی‌کند با تکیه بر دانش حقیقی و بهترین اطلاعات موجود عمل کند و در عوض، به این علاقه‌مند است که با استفاده از خبرهای جعلی و نظریه‌های توطئه عجیب‌و‌غریب، به افکار عمومی جهت بدهد، چنین فردی بهترین گزینه‌ای نیست که کشور را برای مقابله با بحرانی مثل این همه‌گیری هدایت کند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.