، سید احمد شمس فعال سیاسی جنبش سبز طی نامه سرگشاده ای خطاب به سید محمود علوی وزیر اطلاعات نوشت : آقای علوی ؛ پس از نامه سرگشاده من به رهبری و افزون بر آن پس از افشاگری من در مورد وحید حقانیان و شیرین نجفی ، ترور شخصیتی من آغاز شده و ترور فیزیکی هم در دستور کار قرار گرفته ، پخش یک فایل صوتی مکالمه خصوصی من با یکی از فعالان سیاسی داخل کشور که مربوط به چند سال قبل است و بدون اجازه من به صورت غیر اخلاقی ضبط شده و لشکر کشی مجازی وسیع در صفحات گوناگون اجتماعی و تخریب اینجانب با اتهام های گوناگون و متناقض و بی اساس از جمله اتفاق های رخ داده در چند روز اخیر به عنوان تاوان افشاگری های صورت گرفته توسط اینجانب است که توسط عوامل نفوذی سیستم امنیتی به صورت پرشتاب و بی وقفه در حال اجراست تا صدای افشاگری های صورت گرفته شنیده نشود ، برای بعد از اتمام دوران وزارت شما هم پرونده سازی های مشابهی صورت گرفته ، هنوز که در راس کار هستید مقابل این رفتارهای فراقانونی بایستید و از خود نام نیک بجا بگذارید و برای همیشه بر این گونه اقدامات غیر اخلاقی و فراقانونی هم چون موارد ذکر شده بالا یا ورود به حوزه خصوصی افراد یا استفاده از پرستو برای به دام انداختن فعالان سیاسی و مواردی از این دست برای همیشه مهر پایان بزنید.

متن نامه سرگشاده سید احمد شمس خطاب به سید محمود علوی به شرح ذیل است :

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ

جناب حجت الاسلام و المسلمین سید محمود علوی

وزیر محترم اطلاعات

بعد التحیه و السلام

در ابتدا لازم می دانم از پیام تسلیت جنابعالی به مناسبت ارتحال ابوی اینجانب آیت الله سید حسین شمس خراسانی رضوان الله تعالی علیه تشکر نمایم ، نمی دانم شما این پیام را به دلیل ارتباط و قرابتی که ابوی اینجانب با ابوالزوجه جنابعالی آیت‌ الله سید محمد حسینی کاشانی داشتند ارسال نمودید یا به آن دلیل که برادر بزرگترم مدتی را در اوائل انقلاب در جایگاه معاونت وزارت اطلاعات و ریاست دانشکده امام محمد باقر بوده و یا به دلیل شناخت و ارادت شخصی شما به آن عالم بزرگوار بوده ، در هرصورت از باب من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق ، لازم می دانم تشکر خود را از ارسال آن پیام وزین تقدیم نمایم.

در خرداد سال ۱۳۸۸ که رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری در حال برگزاری بود و من در ستاد مرکزی مهندس میر حسین موسوی مشغول فعالیت بودم ، چند روزه مانده به انتخابات توجه بسیاری از همفکران ما به سمت انتخابات میاندوره ای مجلس خبرگان هم جلب شد که در استان تهران بایستی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری یک نفر برای تصدی کرسی این مجلس برگزیده می شد ، ستاد مهندس موسوی که تمام هم و غم خود را معطوف انتخابات ریاست جمهوری کرده بود برای انتخابات خبرگان گزینه ای را مدنظر قرار نداده بود لذا پرس و جوی فراوانی در میان اعضای ستاد شکل گرفت که در روز انتخابات ریاست جمهوری در کنار نام مهندس میر حسین موسوی ، نام چه کسی را برای انتخابات مجلس خبرگان ، بر روی کاغذ رای بنویسند.

من که با بسیاری از دوستان ستاد آقای کروبی هم در ارتباط بودم طی تماسی با آقای رسول منتجب نیا قائم مقام وقت حزب اعتماد ملی از ایشان این موضوع را جویا شدم که آقای کروبی ، بر روی کدامیک از کاندیداها برای انتخابات مجلس خبرگان نظر دارند تا ما هم آن را به دوستان خود در ستاد مهندس موسوی منتقل کنیم ؟ که آقای منتجب نیا نام شما را مطرح کردند.

یقین دارم بر اساس توصیه من ، تعداد زیادی از همفکران در آن زمان در کنار نام سبز مهندس میر حسین موسوی ، نام سید محمود علوی را در صندوق رای انداختند و شما با رای بسیار بالا به عنوان منتخب مردم استان تهران در انتخابات میاندوره ای مجلس خبرگان برگزیده شدید.

چند ماه بعد که به دلیل برخی از مشکلات ناشی از رویدادهای پس از انتخابات آن سال به منزل ابوی بزرگوارم در قم پناه آورده بودم ، در یکی از روزها که در حال رفتن به طرف منزل ایشان بودم در نزدیکی منزلشان ، روبروی منزل آقای سید مهدی میرباقری ، جنابعالی را زیارت کردم ، گویا شما هم از منزل ابوالزوجه تان در حال برگشت بودید ، و متواضعانه ابتدا به سلام نمودید در حالی دست بر سینه گذاشته بودید که این رفتار شما بسیار در همان ایام من را تحت تاثیر قرار داد.

وقتی خبر رد صلاحیت شما در انتخابات مجلس نهم را در یافت کردم و متوجه شدم که شما هم چون ما مورد لطف !!! هیات حاکمه واقع شده اید ، دانستم که آن حمایت ما در انتخابات میاندوره ای مجلس خبرگان بی حکمت و دلیل نبوده است و بر درستی و صحت کار خود یقین پیدا کردم.

حضور در حلقه حامیان اعتدال و فاصله گرفتن از جریان تندرو در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ که همراهی بسیاری از فعالان جنبش سبز را هم به همراه داشت و انتخاب شما به عنوان وزیر اطلاعات ، نیز دلیل دیگری بود که ثابت نماید شما با افراد تندروی جریان حاکمیت زاویه فکری و عملی دارید و این چنین است که در حلقه وزیران دولت تدبیر و امید قرار گرفته اید.

بدون شک با آمدن شما در این جایگاه ، از ابتدا هم امیدی به اصلاح وزارت اطلاعات توسط شما نداشتیم ، همان گونه که سلف شما آقای علی یونسی هم پس از مدت ها از حضور شما در آن وزارتخانه تاکید داشت که هنوز نتوانستید آن وزارتخانه را تسخیر کنید ، و هر چند تا کنون هم به سلامت نفس شما باور داریم اما معتقدیم گردانندگی وزارت اطلاعات در جایی ببرون از آن و حتی خارج از دولت صورت می گیرد و حضور وزیر در آن جایگاه بیشتر جنبه زینت داشته و بسان مستاجری است که برای چند سال در آن خانه جلوس می کند اما دیگرانی هستند که خود را صاحب اصلی آن خانه و تصمیم گیرنده اصلی امور مربوط به آن می دانند.

جناب آقای علوی ؛ پس از ارتحال ابوی  اینجانب ، که بسیاری از مراجع تقلید و بزرگان حوزه و مقام های کشوری از جمله جنابعالی به این مناسبت پیام تسلیت صادر کردند ، رهبری همپیامی بدین منظور صادر نمود که پس از صدور آن پیام به توصیه برخی دوستان دلسوز که به صداقت نیت آنان اعتماد داشتم مجاب شدم تا نامه ای سرگشاده خطاب به رهبری بنویسم ، پس از نگارش نامه که در سایت خبری تحلیلی تحت مدیریت خودم یعنی نگام ، آن را منتشر نمودم ، از دو طریق مطمئن هم نامه را به دست رهبری رساندم تا هر گونه شائبه نسبت به این که ایشان در جریان محتویات دقیق آن قرار نگرفته مرتفع شود.

بسیاری از دوستان درون نظام حتی برخی از افرادی که سابقا در این وزارت مشغول فعالیت بودند نامه اینجانب را وزین و بسیار دقیق توصیف کردند و ابراز امیدواری کردند که هر چه زودتر به دور از شیوه های دست و پاگیر اداری و نیز بدون توجه به مصونیت های آهنین متخلفان ، با دستور صریح ، خاطیان سیستم امنیتی مجازات شوند و دو دهه تخلف های برخی از ماموران سیستم امنیتی در رابطه با پدرم و نیز شخص خودم نهایتا مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت ، همان خاطیانی که موجب آزار و اذیت پدر بزرگوارم در دو دهه اخیر شده و با انواع و اقسام روش های غیر اخلاقی سبب شدند تا ایشان در سن ۹۴ سالگی به ترکیه و نزد من هجرت کنند و پس از هجرت ایشان هم با تحریک یکی از برادرانم و تحت فشار قرار دادن برخی از اعضای خانواده و مراجعه به دفاتر برخی از مراجع تقلید و افرادی که تمایل داشتند برای درمان و معالجه بیماری های ایشان کمک کنند ، مانع ارسال کمک ها شده و عملا ایشان را به سمت مرگ سوق داده و در حقیقت بایستی آنان را قاتلان واقعی پدرم نام نهاد ، و نهایتا این روش ها منجر به ارتحال ایشان پس از کمتر از هشت ماه اقامت در ترکیه شد و دلیل آن چیزی جز کمبود امکانات مالی نبود که بنا بر نظر بسیاری از کارشناسان در صورت برآورده شدن آن امکانات مالی ، تا چند سال دیگر امکان ادامه حیات و خدمت ایشان جهت نشر علوم و معارف اسلامی برای مشتاقان وجود داشت.

حال جدا از آن که قریب چهار ماه از نوشتن آن نامه می گذرد و هنوز هم پاسخ روشنی در پاسخ آن رنجنامه دریافت نکرده ام  ؛ که همان خاطیان دارای مصونیت آهنین ، دوباره بنا را بر فرافکنی گذاشته و برای دور کردن اذهان عمومی از واقعیات جنایات سیستم امنیتی ، با دخالت در دادگاه روح الله زم ، و تنظیم دفاعیات بی سر و ته برای وی ، اتهاماتی را متوجه اینجانب نموده اند تا من را از پیگیری آن نامه و روشنگری افکار عمومی در رابطه با جنایات سیستم امنیتی باز بدارند.

جناب آقای علوی ، من هم که تصمیم گرفته ام به عنوان وصی شرعی پدرم از حق ایشان کوتاه نیایم و تا پای جان در جهت استیفای حقوق از دست رفته و افشای جنایاتی که در حق ایشان شده کوتاه نیایم طی مصاحبه ای پرده از پشت پرده آمدنیوز و چهره افرادی که ارسال کننده های واقعی اخبار به روح الله زم بودند برداشتم.

برخی از دوستان صاحب منصب و موثر درون نظام در همان ساعات اولیه انتشار این مصاحبه با من تماس گرفتند و گفتند : فلانی گور خودت را کندی و دست در لانه زنبور کردی و در حقیقت حکم مرگ خودت را امضاء کردی چرا که این گفتگو در حقیقت به مثابه نورافکنی در تاریک خانه نظام بود که بسیاری از افراد و حتی افراد صاحب نفوذ و مطلع از پشت پرده ها نیز از آن مطلع نبودند ، که چگونه مناسبات قدرت درون نظام توسط باند خاصی تنظیم می شود و چگونه آمدنیوز مهره شطرنج بازی این باند قدرتمند شد ، دوستان مذکور تاکید کردند که اول ترور شخصیتی خواهی شد و سپس ترور فیزیکی در دستور کار قرار خواهد گرفت.

جناب آقای علوی ، سخن دوستان بسیار درست بود ، چرا که از همان روز اول مصاحبه تخریب های گسترده چه توسط عوامل داخلی سیستم امنیتی در میان گروها و طیف های مختلف سیاسی و چه توسط برخی عوامل در خارج از کشور که در میان اپوزوسیون نفوذ داده شده اند در دستور کار قرار گرفته است و به صورت رگباری و لشکر کشی های مجازی با اسامی حقیقی یا فیک ، انواع و اقسام اتهام ها را متوجه اینجانب نموده اند تا آن مصاحبه افشاگرانه کم اثرتر شود ، هر چند با بازنشر آن مصاحبه در صفحات مختلف مجازی ، آن چه که بایستی از واقعیات پشت پرده آمدنیوز که توسط سیستم امنیتی و اتاق فکر حاکمیت طراحی شده بود ، به گوش مردم برسد ، خوشبختانه رسید و آگاهی عمومی را در بر داشت.

آقای علوی ؛ پس از نامه سرگشاده من به رهبری و افزون بر آن پس از افشاگری من در مورد وحید حقانیان و شیرین نجفی ، ترور شخصیتی من آغاز شده و ترور فیزیکی هم در دستور کار قرار گرفته ، پخش یک فایل صوتی مکالمه خصوصی من با یکی از فعالان سیاسی داخل کشور که مربوط به چند سال قبل است و بدون اجازه من به صورت غیر اخلاقی ضبط شده و لشکر کشی مجازی وسیع در صفحات گوناگون اجتماعی و تخریب اینجانب با اتهام های گوناگون و متناقض و بی اساس از جمله اتفاق های رخ داده در چند روز اخیر به عنوان تاوان افشاگری های صورت گرفته توسط اینجانب است که توسط عوامل نفوذی سیستم امنیتی به صورت پرشتاب و بی وقفه در حال اجراست تا صدای افشاگری های صورت گرفته شنیده نشود ، برای بعد از اتمام دوران وزارت شما هم پرونده سازی های مشابهی صورت گرفته ، هنوز که در راس کار هستید مقابل این رفتارهای فراقانونی بایستید و از خود نام نیک بجا بگذارید ، و برای همیشه بر این گونه اقدامات غیر اخلاقی و فراقانونی هم چون موارد ذکر شده بالا یا ورود به حوزه خصوصی افراد یا استفاده از پرستو برای به دام انداختن فعالان سیاسی و مواردی از این دست برای همیشه مهر پایان بزنید.

جناب آقای علوی ، بر اساس اخبار موثق ، ترور فیزیکی اینجانب در دستور کار سیستم امنیتی قرار گرفته و هم چنان که سال گذشته مرحوم مسعود مولوی در ترکیه هدف اقدامات تروریستی سیستم امنیتی قرار گرقت گویا قرار است سناریوی مشابهی در مورد اینجانب هم به مرحله اجرا در آید.

جناب آقای علوی ، خوشبختانه من چیزی برای از دست دادن ندارم ، به ویژه پس از ارتحال پدر بزرگوارم که تمام ثروتم بود ، تنها سرمایه باقیمانده همین جان است ، که از ایثار آن برای کشف حقیقت چه باک ، کسی که ۲۶ ماه در اوان نوجوانی در جبهه های جنگ حضور داشته و سابقه مجروح شدن و جانبازی دارد ، قطعا از مرگ هراسی ندارد ، من کاملا سبکبارم ، نه مالی از بیت المال برای شخص خودم اندوخته ام با آن که سال ها در مناصب بالای اجرایی خدمت کرده ام ، و نه حساب بانکی دارم نه اختلاس کرده ام ونه عمل خلاف اخلاقی مرتکب شده ام که اگر کارنامه ام آلوده به این موارد بود ، امروز سیستم امنیتی آن را فریاد می کشید.

آقای علوی ، من از احقاق حقوق پدرم و نیز ظلم های روا شده به خودم و خانواده ام توسط سیستم امنیتی کوتاه نخواهم آمد و ترور شخصیتی و حتی ترور فیزیکی هم ، من را از این مسیر باز نخواهد گرداند چرا که اسناد بسیاری وجود دارد که حتی پس از مرگ من قابل انتشار است و می تواند پایه های سیستم امنیتی را بلرزاند.

آقای علوی ، در نامه خود به رهبری هم اشاره کردم که : نامه شماره ۱۷۳۹۳ / دب مورخه ۲/۸/۱۳۸۸ حجت الاسلام المسلمین ناطق نوری رئیس وقت دفتر بازرسی به وزیر وقت اطلاعات که در پی شکایتنامه حدود یکصد صفحه ای اینجانب به ایشان صادر شد حدیث مفصلی است از آن چه که برخی از عوامل نفوذی وزارت اطلاعات بر سر من آوردند ، جالب آن که همین نامه را ابتداء اینجانب با پست پیشتاز از دفتر پست خیابان معلم قم برای دفتر آقای ناطق نوری فرستاده بودم که در میانه راه در دفتر پست منطقه ۱۲ تهران توسط برخی از عوامل و ماموران نفوذی وزارت اطلاعات به سرقت رفت و پس از پیگیری و قطعیت از عدم رسیدن به مقصد مجبور شدم به صورت حضوری ، آن را تحویل دفتر آقای ناطق نوری دهم که علی رغم پیگیری های ایشان ، متاسفانه به دلیل قوت و قدرت افراد فاسد و متخلف نفوذی درون وزارت اطلاعات ، امکان هر گونه پیگیری شکایات اینجانب فراهم نشد و به عنوان مثال اموال اینجانب از جمله یک باب منزل مسکونی که به دلیل کارشکنی باند رحیم مشایی و برخی از پرسنل نفوذی وزارت اطلاعات برای تاسیس خبرگزاری پرسی گلف ( ایرانیان مقیم خارج از کشور ) تلف شد و هم چنین سابقه بیش از بیست سال خدمت رسمی اینجانب در دولت بدون بازنشستگی یا بازخرید نادیده انگاشته شد ، حال از شما تقاضا دارم آن نامه را به جریان بیندازید و دستور دهید بدون اغماض متخلفانی را که در دو دهه اخیر مرتکب اعمال فراقانونی شدند مجازات شوند.

جناب آقای علوی از شما خواهشمندم در این ماه های پایانی مسئولیت شما در وزارت اطلاعات ، با تعیین نماینده ای مطمئن و ویژه دستور فرمایید کلیه افرادی که در رابطه با پرونده های من و پدرم کینه جویانه و به دور از تقوا از موقعیت خویش سوء استفاده نموده و با اقدامات غیرقانونی و غیر اخلاقی و غیر اسلامی خود سبب فاجعه ای برای از دست رفتن پدر بزرگوارم و هم چنین مهاجرت من به خارج کشور و تضییع بیش از بیست سال از عمرم شدند ، بدون اغماض قاطعانه رسیدگی شود و کلیه افراد متخلف در این پرونده ها شدیدا مجازات شوند تا سبب شادی روح پدر بزرگوارم و درس عبرتی برای دیگر متخلفان دارای مصونیت آهنین فراهم شود ، بدیهی است ارجاع این پرونده از طریق معمول اداری نه تنها چاره ساز نیست بلکه دور باطل اعمال نفوذها و دخالت های فراقانونی پرسنل متخلف و نفوذی وزارت اطلاعات را به همراه خواهد داشت ، لذا تعیین نماینده ای مطمئن و ویژه از سوی حضرتعالی برای رسیدگی در این امور و ارائه گزارش کار لحظه به لحظه از پیشرفت امور به جنابعالی در روند رسیدگی به این پرونده ها امری ضروری به نظر می رسد

جناب آقای علوی ، بدون شک برای جنابعالی هم پرونده ای قطور برای دوران پس از اتمام مسئولیتتان در وزارت اطلاعات تنظیم شده و همان طور که سابقه رد صلاحیت برای نمایندگی مجلس تنها کمی پیش از احراز این پست ، برای شما توسط باند حاکم رقم خورد این سرنوشت نیز برای آینده شما رقم خواهد خورد ، چرا که تاریخ خود سند محکمی برای پیشینیان شماست ، و امثال آقای یونسی که خود روزی در این جایگاه بودند امروز خودی محسوب نمی شوند و شاید روزگار سخت تری در انتظار شما باشد.

پس همان گونه که در روزهای اخیر شاهد ختم به خیر شدن مجلس دهم در مخالفت با نظارت استصوابی شدیم که خشم دبیر شورای نگهبان را هم برانگیخت ، علی رغم آن که طی چهار سال گذشته شاهد مجلسی منفعل بودیم ، از شما خواهشمندم با اقدامی قاطع در پیگیری این پرونده ضمن جلوگیری از تلاش های مذبوحانه برای ترور شخصیتی و ترور فیزیکی اینجانب ، نام خود را در تاریخ ، جاودانه نمائید و ضمن دستور رسیدگی جدی به این پرونده ها ، افراد دارای مصونیت آهنین را به مجازات لازم برسانید ، بدون شک گردانندگان هیات حاکمه ، برای شما عاقبت خوشی تدارک ندیده اند پس چه نیکوست با اقدامی نیکو ، نام خود را جاوادانه نمائید و حق تضییع شده یک عالم مظلوم را از متخلفان و جنایتکاران بازستانید.

جناب آقای علوی ، ظرف کمتر از دوهفته و پیش از اتمام ماه مبارک رمضان منتظر پاسخ روشن و جدی و عملی جنابعالی هستیم.

سید احمد شمس

چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹

ترکیه ، آنکارا