روند نزولی بازار سرمایه و کاهش شاخص بورس روز یکشنبه، ۲۸ اردیبهشتماه، نیز ادامه یافت تا شاخص بورس در پایان دومین روز کاری هفته روی رقم ۹۶۸ هزار و ۴۶۰ واحد آرام گیرد و فاصله شاخص از ابرکانال یک میلیون واحدی، که هفته گذشته به آن دست یافته بود، باز هم بیشتر شود.
روز یکشنبه، بازار سهام با صفهای پرشمار فروش روبهرو بود که عمده آنها را سهامداران حقیقی تشکیل داده بودند. به این صفهای فروش خریداران حقوقی و شرکتی پاسخ دادند، که نشان میداد بازارسازها به یاری بازار آمدهاند.
روز شنبه، بازار با صفهای فروش بیپاسخ مواجه بود، حال آنکه روز یکشنبه، در پایان زمان دادوستدها، صفهای فروش جمع شده بودند تا شاید روند افت قیمتها و کاهش شاخص پایان یابد.
بازار سرمایه ایران پس از رکوردشکنیهای پیدرپی در هفتههای گذشته، از اواخر هفته قبل، با توقف روند روبهرشد مواجه شد و این روند در ادامه، با کاهش شاخصها و افت قیمت سهام عمده شرکتهای بازار، همراه شده است.
هرچند نوسان قیمتها و شاخصها در بورسهای جهانی طبیعیترین رفتار و بخشی از ذات این بازارها به شمار میآید، روند روبهرشد بازار در بیش از یک سال گذشته چنان بوده است که گویی هیچگاه قرار نبود تالار بورس سرخپوش شود.
پایان روزهای خوش؟
اما دلیل این کاهش قیمت و شاخص در بازار سرمایه چه میتواند باشد؟ آیا بازار سرمایه، آنطور که خیلیها پیشتر هشدار داده بودند، به پایان روند صعودیاش رسیده است؟
برای پاسخ به این پرسشها، ابتدا باید به گزارههایی توجه داشته باشیم که در مورد درستی آنها اختلافنظر کمتری وجود دارد.
اول اینکه انتظار افزایش قیمت بورس در تمام روزها، هفتهها و ماهها فقط عبث و نابجا بوده و است.
دوم اینکه در تمام روزها و هفتههای رکوردشکنی شاخصهای بازار و افزایش قیمتها و هجوم سرمایهداران خرد به بازار، شمار قابلتوجهی از کارشناسان اقتصادی بر این نکته اتفاق نظر داشتند که روند شگفتانگیز بازار سرمایه حاصل عملکرد شرکتهای حاضر در بازار یا برایند فضای اقتصاد کلان ایران نیست. پس رشد بازار حاصل چه بود؟
بازگشت رونق به چهارراه استانبول
بورس ایران، تحت تاثیر حرکت سهمگین نقدینگی به این بازار، تورم فعلی و انتظارهای تورمی آتی و همچنین افزایش نرخ ارز، به بازار جذاب سهامداران خرد و غیرحرفهای تبدیل شده بود. این سرمایهگذاران بهدلیل از دست رفتن جذابیت بازارهای موازی همچون بازار ارز، سکه، طلا و مسکن، به بورس روی آورده بودند تا سرمایههای ریالی خرد و متوسطشان را از گزند تورم دور نگه دارند و در عین حال، سودی نیز کسب کنند.
البته بازار سرمایه با یک عقبماندگی نسبت به بازارهای موازی مواجه بود و در سالهایی که رونق در بازارهای ارز و سکه و طلا جریان داشت، تنها نظارهگر آن بازارها بود و حال، نوبت به بورس رسیده بود تا با همسانسازی ارزش دارایی شرکتهای حاضر در بازار با نرخهای جدید، متناسب با این اعداد و ارقام رشد کند.
در این میان، حمایت همهجانبه دولت و دعوت از مردم برای سرمایهگذاری در بورس نیز عاملی مضاعف بود برای اینکه سرمایهگذاران با خیالی آسوده از حمایت حکومت از بازار سرمایه، به بورس روی خوش نشان دهند.
این روند البته با انتقاد صاحبنظران و هشدار کارشناسان همراه بود که مدام از ریسک بازار سرمایه و نوسان ذاتی بورس سخن میگفتند و در مورد مسئولیت بعدی دولت برای پاسخگویی به زیانهای احتمالی ناواردها هشدار میدادند.
حال با دانستن دلایل افزایش شاخص و قیمت سهام در بازار سرمایه در بیش از یک سال گذشته، با این پرسش مواجه میشویم که کدام یک از این عوامل متوقف شده که بازار با افت قیمتی روبهرو شده است؟
برای پاسخ به این پرسش، باید ابتدا نیمنگاهی داشته باشیم به بازارهای موازی. بازار ارز و به تبع آن، بازار سکه و طلا آرام و بیسروصدا، در هفتههای اخیر، شاهد افزایش قیمت بودهاند.
در حالیکه میانگین قیمت رسمی دلار در ماه گذشته، ۱۵ هزار و ۷۵۵ تومان بود، روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه، قیمت رسمی دلار در صرافی ملی، صرافی رسمی بانک مرکزی، در کانال ۱۷ هزار تومان نوسان میکرد. روز یکشنبه، دلار در بازار آزاد تا ۱۷ هزار و ۵۰۰ تومان قیمت خورد و هر یورو تا یک قدمی ۱۹ هزار تومان پیش رفت.
افزایش قیمت سکه طلا نیز با توجه به رشد نرخ ارز در بازار داخلی و همچنین افزایش قیمت اونس جهانی و ورود آن به کانال ۱۷۴۳ دلار، ادامه یافت.
سکه، که در هفته گذشته سد ۷ میلیون تومان را شکسته بود، روز یکشنبه با قیمت بیش از ۷ میلیون و ۳۲۰ هزار تومان فروخته میشد.
مجموع اینها میتواند حاکی از این باشد که شماری از سفتهبازان و نوسانبگیران یا حتی سهامداران خرد گوشهچشمی به بازارهای موازی دارند و گرم شدن تدریجیشان آنها را بر آن میدارد تا با نقد کردن سهامشان، شانس خود را در بازارهای موازی بیدارشده بیازمایند.
البته افزایش قیمت دلار در بازار نیمایی اثری دوگانه بر بورس دارد، همانقدر که افزایش قیمت ارز میتواند بازار ارز را به بازاری جذاب برای سهامداران تبدیل و آنها را وسوسه کند، در عین حال میتواند بر سهام شرکتهای صادراتمحور اثر مثبت داشته باشد و بهنوعی حرکتی موازی با بورس شکل دهد.
میلیاردرهای جوان و کارشکنی در بازار
بازگشایی نماد برخی شرکتهای بزرگ همچون ایران خودرو و آزادسازی سهام ترجیحی کارکنان شماری از بانکها و شرکتهای مشمول اصل ۴۴ قانون اساسی نیز از دیگر عوامل کاهش قیمتها و افت شاخص بازار سرمایه در روزهای اخیر عنوان میشود.
به این مجموعه اضافه کنید دیدگاه نه چندان مثبت حسین مدرس خیابانی، سرپرست جدید وزارت صمت، نسبت به بازار سرمایه را که بهانه خوبی برای جو منفی دادن به بازار به حساب میآید.
شاهین چراغی، عضو شورای عالی بورس، نیز به دخالت در بازار یا بر هم زدن آن اشاراتی داشته است. این عضو شورای عالی بورس با نوشتن یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد، ضمن اشاره به «بیلیونر شدن» برخی «مدیران جوان بازار سرمایه که در دوران احمدینژاد» بازار را با «بگیر و ببند و عملیات پلیسی» اداره میکردند، بهطور تلویحی از دستکاری و دخالت آنها در بازار سخن گفته است.
به نوشته چراغی، این افراد «امروز با منابع مالی فراوان در صندوقها و سبدها و شرکتهای سرمایهگذاری، هر بیاخلاقی را در هر نمادی در بازار ایجاد میکنند، مانند کبک سرشان را در برف فرو بردهاند و بیچاره سهامداران حقیقی هر روز منتظر رفتار آنان در هر نماد معاملاتی هستند».
بازار در حال استراحت است یا سقوط؟
«تعدیل»، «اصلاح قیمتی»، «اصلاح بازار» و «استراحت بازار» عناوینی است که این روزها شماری از کارشناسان بازار سرمایه برای توصیف این افتهای قیمتی به کار میبرند.
به باور این کارشناسان، بازار سرمایه پس از هر دوره رشد مستمر، نیازمند اصلاح و استراحت است و چند روزی با اصلاح قیمتها و افت شاخص، در واقع خود را تعدیل و واقعی میکند.
براساس این تحلیل و با توجه به دورههای تاریخی رونق و استراحت در بورس ایران، اصلاح بازار خیلی شدید نخواهد بود و جای نگرانی ندارد.
بازار سرمایه ایران از ابتدای سال گذشته تا قبل از افتهای روزهای اخیر، با ثبت بیش از ۲۸۰ درصد بازدهی، شگفتانگیزترین و جذابترین بازار برای سرمایهگذاری بوده است و افتهای روزهای اخیر، که در مجموع بیش از ۵ درصد ارزیابی میشود، در مقایسه با بازدهی ۱۴ ماه گذشته، رقم بزرگی نیست.
اما در مقابل این تحلیل خوشبینانه، تحلیل بدبینانهای نیز وجود دارد که ویژگی مشترک این دو تحلیل باور به حبابی بودن بازار سرمایه و ترکیدن این حباب در بورس است اما بهجای واژگان «اصلاح» و «استراحت» برای توصیف وضعیت موجود، از «ریزش» یا «سقوط» استفاده میکند.
این دسته از صاحبنظران بازار سرمایه معتقدند که ارزش بازار ذاتی نیست و از این رو، بازار را حبابی میدانند. آنها برای اثبات نظر خود، از نسبت قیمت به سود (P به E) استفاده میکنند.
میانگین این نسبت در بورس ایران معمولا عدد شش بوده است، حال آنکه در دوره جدید رونق، به عدد ۱۸ رسیده است و برای این دسته از کارشناسان، سه برابر شدن این نسبت به معنای آن است که ارزش سهام بازار بورس افزایش غیرعادی داشته و طبیعی است که در آینده، با ریزش مواجه خواهد شد.
هرچند کم نبوده و نیستند سهام شرکتهایی که در این دوره بهنسبت طولانی رشد بیسابقه بورس، بهشکل حبابی رشد کردهاند و احتمالا با اصلاح شدید قیمتی مواجه میشوند، برای نسبت دادن توصیف حبابی بودن به کل بازار باید احتیاط بیشتری به خرج داد.
آنچه این روزها مبنای اختلاف نظر است همین توصیف وضعیت قرمز بازار است، اینکه آیا این افت شاخصها و قیمتها را بایستی اصلاح بازار بدانیم یا آن را ترکیدن حباب و ریزش بنامیم؟
هیجانزدهها
با این حال، هر دو گروه تحلیلگران بازار بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن دامن زدن تازهواردهای بازار به این روند کاهشی است، همان نکتهای که در ماههای گذشته کارشناسان اقتصادی نسبت به وقوع آن مکرر هشدار دادند.
پس از هر بار که مقامهای دولتی و حکومتی، از حسن روحانی گرفته تا وزیر اقتصاد، مردم را به سرمایهگذاری در بورس فرا میخواندند، این کارشناسان اقتصادی مستقل بودند که این دعوت بیمحابا و از سر ناآگاهی را خطرناک توصیف میکردند اما دولتیها، که به رونق بورس برای عرضه سهام دولتی و کسب درآمد با هدف تامین مالی نیاز داشتند، گوششان به این هشدارها بدهکار نبود.
تازهواردهای بدون اطلاع و دانش که فقط برای کسب سودهای نامتعارف راهی بازار شده بودند همانطور که برای هر سهمی، فارغ از ارزش آن یا تایید تحلیلهای بنیادین، صف خرید تشکیل میدادند، در صورت افت قیمت و ریزش نیز هیجانی و دستپاچه در صف فروش میایستند تا به خیال خود از زیان بیشتر جلوگیری کنند. این صف بستنهای غیرحرفهایها به روند شتابان افزایش و کاهش سرعت میبخشد تا بحرانی در بازار رقم بزند.
سرمایه آزادشده این سرمایهگذاران موقتی پس از رهایی از بازار سرمایه، بعید است راهی بانک و سپردهگذاری شود و به طمع کسب سود، در بازارهای موازی همچون سکه و ارز به کار گرفته میشود که میتواند نوسانهای شدیدی در این بازارها نیز رقم بزند.
با این همه، برای جمعبندی اینکه بازار سرمایه به چه سمت و سویی خواهد رفت، در روزهای آینده باید نظارهگر بود و دید برایند نیروهای حاضر در بورس و ابزارهایی که در اختیار مدیران بازار قرار دارد این بازار را به کدام سو هدایت میکند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید