رفتن به محتوای اصلی

ارتجاع سرخ و سیاه!‏
21.05.2020 - 22:30

آنها که دهه آخر حکومت شاه را درک کرده‌اند، به خاطر می‌آورند که “‏ارتجاع سرخ و سیاه” یکی از کلیدواژه‌های سخنرانی‌های شاه و تبلیغات ‏رسانه‌هایی بود که ناگزیر بودند خود را با “منویات ملوکانه” همآهنگ کنند.

شاه و دستگاه تبلیغانی او، در کنار کلیدواژه “انقلاب شاه و ملت”، این ‏عبارت را هم در موسع‌ترین مفهوم آن بکار می‌بردند. علاوه بر دموکرات‌ها، ملیون، حزب توده و سایر جریانات چپ، همه روشنفکران منتقد نیز ذیل ‏‏”ارتجاع سرخ” طبقه‌بندی می‌شدند و “ارتجاع سیاه” از ملا‌های قم و ‏جریان خمینی تا نهضت آزادی، هواداران شریعتی و سازمان مجاهدین را در ‏بر می‌گرفت.

شاه در سال‌های اوج جنون و استبداد فردی خود، روشنفکرستیزی را به ‏نزدیک‌ترین حلقات کارشناسی درون نظام هم گسترش داد و با جایگزین ‏کردن واژه روشنفکر با “عن تلکتویل” پرونده همه “روشنفکران” را بست و ‏این لطیفه را در سازمان برنامه رایج کرد که “این مملکت فقط یک کارشناس ‏دارد!”

ترکیب “ارتجاع سرخ و سیاه” و “عن تلکتویل” در نزد شاه، بدان معنی بود ‏که کل نیرو‌های مخالف و منتقد، به‌علاوه بدنه کارشناسی کشور که به زعم ‏شاه، قادر به درک عظمت انقلاب شاه و ملت و ضرورت عبور از دروازه ‏تمدن بزرگ به شیوه ملوکانه نبودند، تنها شایسته سطل زباله خواهند بود!‏

‏”ارتجاع سرخ و سیاه” و مرض روشنفکرستیزی، تنها بیماری شاه و دربار ‏او نبود و جوانان آرمانخواهی که در سیمای “فدائی” و “مجاهد” برآمد کردند ‏نیز، به درد کم و بیش مشابهی گرفتار شده بودند. “پرگو”، “وراج” و “کافه‌‏نشین” دانستن روشنفکران، “عمل” را در مقابل “حرف” قرار دادن، انکار ‏دستاورد‌های نسل پیش از خود و بزدل، سازشکار و روزیونیست نامیدن آنها ‏و سرانجام جایگزین کردن “سلاح انتقاد” با “انتقاد سلاح” بیانگر این واقعیت ‏تلخند که “شورشیان آرمانخواه” آن زمان، بدون آنکه بخواهند و یا شاید حتی ‏بدان واقف باشند، به همزاد گفتمانی و عملی حکومتی بدل شدند که قصد بر ‏انداختن آن را داشتند! محاکمه فرسیو و فاتح یزدی در خانه‌های تیمی و ‏اجرای تصمیم ترور در روز روشن، روی دیگر سکه ترور جزنی و یارانش ‏در تپه‌های اوین است و هر دو اقدام، آبشخور فکری مشابهی دارند.

با بهمنی که در زمستان ۵۷ بر سر کشور آوار شد و جایگزینی فرهنگ ولائی ‏به جای فرهنگ سلطانی، مفاهیم جدیدی جایگزین مفاهیم سابق شدند و مفسد ‏فی‌الارض، ضدانقلاب، باغی، طاغوتی، کافر و... جای “ارتجاع سرخ و ‏سیاه” را گرفتند.

تا یکی- دو سال پیش که جوانانی در ینگه دنیا، وارد بازی در سناریوی احیای ‏‏”شورشیان آرمانخواه” شدند و برای تسلیح خود به سراغ صندوق خانه ‏سلطنتی رفتند، به نظر می‌رسید که فرمول “ارتجاع سرخ و سیاه” به موزه ‏تاریخ سیاسی پیوسته باشد. این تصور اما درست از کار در نیامد و فرشگردی‌ها، در میان همه موجودی آن زرداخانه، سلاح “ارتجاع سرخ و سیاه” را بر ‏پیکر خود راست‌تر یافتند تا به کمک آن با یک تیر چند نشان بزنند: هم ‏نوستالژی گذشته‌ستایان را از آن خود کنند، هم “خشم ضدانقلابی” نسل بعد ‏از بهمن خاکستری را نمایندگی کنند و هم برای هموار کردن راه عروج ‏شه‌سوارشان، کل اپوزیسیون، از دموکرات، لیبرال، فدرالیست، ملی، مذهبی تا ‏چپ را به عنوان موجوداتی که این بلا را بر سر کشور آوردند، از سر راه ‏جارو نمایند.

پروژه فرشگرد که با شعار طرد “ارتجاع سرخ و سیاه” کل اپوزیسیون، ‏منهای رضا پهلوی را هدف گرفته، در واقع تلاشی است برای حرکت در فصل ‏مشترک میان شاه و اپوزیسیون خشونت‌طلب و آرمان‌خواه آن و ارائه پاکتی ‏جذاب به بازار سیاست بحران‌زده ایران. این پاکت اما، به‌رغم ظاهر چشم‌‏نوازی که دارد، در درون خود حاوی تناقضی علاج‌ناپذیر است. نمی‌توان به ‏اتکای فصل مشترک گفتمان دو طرفی که این بلا را بر سر کشور آوردند، از ‏این بلا عبور کرد! از طراحان ترم “عن تلکتوئل” و از گفتمان “نقد سلاح” ‏شورشیان آرمان‌خواهی که نسل پیش از خود را انکار کردند، مرده ریگ در ‏خور اعتنائی برجای نمانده است که خرج پروژه احیای نظام اقتدارگرای ‏جدیدی بشود.

سخن حکیمانه‌ای ست که شخصیت‌ها و جریانات دو بار ظهور می‌کنند. اگر ‏ظهور اول شمایلی تراژیک داشته باشد، ظهور دوم یک کمدی بیش نخواهد ‏بود. تنها رجوی نیست که نسخه کمدی تراژدی خمینی را به تصویر می‌کشد.

باز سازی کاریکاتوری از جوانان آرمان‌خواهی که از دل جنبش دانشجویی ‏معترض به استبداد، تحقیر و فقر سر برآوردند و به اتکای این جنبش، هفت ‏سال جنگ و گریز با حکومتی مجهز و مقتدر را تداوم بخشیدند، از واشنگتن ‏و نیویورک و به کمک جوانانی که احتمالا چند هفته بازداشت و چند سیلی از ‏یک پاسدار، همه سرمایه مبارزاتی آنهاست و در امنیت این سوی آب داعیه ‏سیاست هم دارند، در بهترین حالت تکرار کمیک تراژدی نسل ماست. ‏اپوزیسیون دموکرات نظام جمهوری اسلامی، گرچه از پراکندگی، بیماری‌ها ‏و زخم‌های به جا مانده از سال‌های بحران و ترور رنج می‌برد، اما در ‏مجموع خود، بسیار نیرومندتر از آن است که بدل‌کاران بتوانند آنرا با چنین ‏باد‌های کم‌جانی جاکن کنند. شعار “ارتجاع سرخ و سیاه” تف سربالائی ‏است که بهتر بود پرتاپ نشود.

اپوزیسیون دموکرات جمهوری اسلامی که برای استقرار یک جمهوری عرفی ‏و اجتماعی از طریق تقویت جامعه مدنی و توانمندسازی جامعه، بدون دست ‏یازیدن به خشونت، تلاش می‌کند، از دل گذشته پر انحراف خود و در روند ‏سخت و دردناک پوست‌اندازی‌های مداوم به نقطه امروز رسیده است. جنبش ‏سبز و حضور گسترده سه نسل در کنار هم و در خیابان، راه آینده را روشن ‏کرده است. پراکندگی ما شاید در نگاه نخست، بسیار غم‌انگیز جلوه کند و ‏اقتدارگرائی راست مدرن را دچار سو محاسبه نماید و این اشتها را تحریک ‏کند که بقایای ارتجاع سرخ و سیاه را می‌توان در کیسه زباله ریخت! در ‏جهان به شدت به هم پیوسته ما اما، این پراکندگی صوری، ضرورتا به معنی ‏ناتوانی در تولید اراده و تصمیم سیاسی، در وقت ضرورت، نیست.

ما در ‏روند طولانی و دشوار نقد و باز سازی خود، دستاورد‌های قابل اعتنائی داشته‌‏ایم و پا به پای جامعه مدنی، با مشارکت در تلاش برای شکستن دیوار‌های ‏استبداد، گسترش آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و گشودن افق‌های روشن در ‏مقابل جامعه، خود نیز رشد کرده‌ایم. ما با توانمندسازی جامعه به سوی ‏جمهوری اجتماعی گام بر می‌داریم تا حکومت اقتدارگرایان را به محاصره ‏در آورده، وادار به تسلیم کنیم.

جامعه توانمند، فرق مار و عکس مادر را ‏درک می‌کند و کسانی که از سر عدم تعمق و یا به سفارش دیگران، از الگوی ‏راست پوپولیست و اقتدارگرای جهان گرته‌برداری می‌کنند، با شوخی ” ‏ارتجاع سرخ و سیاه” از پس اپوزیسیون گسترده، پر تجربه و آبدیده ‏دموکراسی‌خواه بر نخواهند آمد. به سود رضا پهلوی است که بیش از این تخم‌‏مرع‌های خود را در این سبد فرسوده نگدازد و از مشروطه‌خواهی مورد ‏ادعای برخی از هواداران خود دورتر نشود. ‏

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی
برگرفته از:
ایران امروز

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.