رفتن به محتوای اصلی

نیشتری به خود(قضاوت با شما )
15.07.2020 - 16:56

 قضاوت با شما : (ضیاء مصباح )

ارجمندی از طایفه ملیون بی ادعا در پاسخ فراخوان نگارنده برای جمع بندی نظریات معتقدین  در باب با هم بودن و پرهیز از خود زنی در درون جبهه ملی ایران و نهایتا بر گزاری انتخاباتی که به انشعاب غیر قابل انکار خاتمه دهد مینویسد :

 از آنجاکه سالها از کار سازمانی (تشکیلاتی) در جبهه ملی  دور بوده ام و در این سالها ساختار شورای مرکزی دیگرگون شده و هموندانی جدید  به شورای مرکزی راه یافته اتد و  از این جرگه جا مانده ام ... شایسته است که خود را در جایگاه داور نگذارم و داوری  را به هموندان شورای مرکزی ....

به این همراه صمیمی ، سخت گوش و بدور ازذهنیت  مطرح شدن و سهم خواهی ، آنهم در میان سالی که  این خواسته ها منطقی و باعث پویائی بیشترالبته در سنین کمتر از 65 سالگی  میشود ( هر چند استثناء پذیر !؟) عرض شد :

« نگاه شما با توجه به همین نکته  و آنهم از بیرون ، میتواند بیطرفانه ومنطقی ترباشد ، دریغ نکنید که فرصت هیچ استخاره نیست »          در مجالی دیگر پیام دادند :

  جبهه ملی با نام  جدید سزاوار بهره مندی از نام جبهه ملی ایران نیست ...به جای خود! اما این جمع گوناگونی میان دو واژه گفتمان (discourse) و گفتگو (dialogue) را نمیدانند و یک گفتگوی درون سازمانی خود را "گفتمان" مینامند و باز هم این همه از بزرگی و ارجمندی سازمان «خودخوانده خود » داد سخن سر میدهند که براستی جای  شگفتی بسیار دارد... و دردسر بزرگ در این زمینه، باشندگی آدمهای  دانش اموخته ای  در چارچوب ساختار راهبری و گردانندگی چنین سازمانی است !

عرض شد : جماعت با نام و گستردگی جبهه البته سوابقی  دارند ، نفی آنان از طرف بخشی با برنامه یا برآمده از خیر خواهی ، کار را به اینجا کشانده و جبهه را هزینه کرده اند و کرده ایم ....تا آن حد که عضویت بزرگوار ارجمند شایسته ای همچون استاد سیاست «دکتر هر میداس باوند»  را زیر سئوال میبریم !!و کیفیت را به هیچ میشمریم !و....

( از بابت عدم معرفی ارجمند مورد خطاب وهمچنین  نثر خاص این مکتوب پوزش میخواهد )

در کمال تاسف با همه حسن نیت غیر قابل انکار  بی اعتباری «جبهه یادگار ارزنده » تشدید شده  و بهر تقدیر من وشما را شریک و مقصر در این مرحله باید دید و شمرد

 همچنانکه چنین ادبیاتی با نفی و طرد تلویحی  که نگاشته اید ،با  نوعی کم تحملی همراهست که شایسته و بایسته  نیست هر چند در جو حاکم و در مقایسه با دیگر تشکیلات سیاسی نسبتا فعال تا حدودی وابسته ( دور از شان جبهه ملی ایران ) ممکن است عادی بنماید .

با این مقدمه احتمالا بیشتر از متن باید گفت :

 استخوان خرد کرده گان وادی تدبیر ، متانت و سیاست با شما هستم :  استخوان لای زخم آماده به چرکین شدن را نمی بینند و آگاهانه سعی در انکار آنرا دارید و حتی گاه صحبت در این مورد را نبش قبر میشمارید !!....ادامه این روش و تفکر جدائی و پرتاپ توپ به زمین دیگری و....  نام ونشان همه پیروان صادق هزینه پرداز جبهه را به نابودی در افکار عمومی با خیل عظیم جوانان هشیار و پویا سوق داده است ....

به جای گفتمان رو در رو برطبل جدائی با آتش به اختیاران مطیع  کوبیدن  و دیدارها را بی اثر دانستن عملکردمان را در حد رژیم فرو هشته ....

عزیزی معذرت خواهی و دیگری نوعی تبعیت  را مطرح مینماید که «نشانی از خود محوری » که بماند تا مجالی دیگر .......از اینکه این تلنگر را در تحمل دیده اید باید شادمان بود و به تجدید نظر واقعی امید بست .

 این حقیقت همراه با واقعیت را باورکنید  که با این بینش تمامی ملیون وطن  به بی درایتی متهم شده اند   و با این ذهنیت «جدابودن آنهم در یک زمان در درون تشکیلاتی با این قدمت و اعتبار» هیچکس در امان نخواهد ماند ..

سرگشاده ای برای  دوستان دست اندر کار این عرصه پر آب و چشم ، مطرح وصاحب رسانه فرستادم

و تقاضا همراه با توصیه اکید که : بهر دلیل و استدلالی نفی آنانکه سابقه فعالیت سیاسی در درون این تشکیلات دارند و شناخته شده میباشند درمان درد «جدائی طنز مانند کنونی »نمیتواند باشد .

البته دیکته زیاد نوشته گان ! این وادی که  اشتباه فراوان دارند را ، باید ارج نهاد و در نفی و طردشان که ساده ترین راه به نظر میرسد ومنجر به تضعیف همگی میشود که شده ، نکوشید !

این گرامیان را طبعا بیش از« مصرف کنندگان  کنار گود نشین » که نا خواسته به فعالیت و حضورشان «در بیش از نیم قرن پیش در کف خیابان » می پردازند و«دائی جان ناپلئون وار »  همچنان کوس ان الحق مینوازند !!.... می باید  قدر دانست .

متولیان سر فرو برده «به زیر حجم انبوه اشتباهات نظام فاقد نظم وبرنامه » و از سوئی دلخوش به تریبون های محدود در دست ، که دوستی راندمان فعالیت و تعداد مراجعه کنندگانشان را در حد و حدود «ضعیفترین کانال داخلی رژیم » آلوده به جهل ،بی وطنی ، فساد توام با دروغ و ریا - البته بطور مستند می بیند ....

 در میان هوادارا نی متوهم با بینشی محدود آنهم سالمند و دور از حقایق روز گارمان  با توسعه تکنولژی لحظه ای ........تعدادی کماکان نمیخواهند (و به احتمال با نهادینه شدن باورها و شرایط فیزیکی  نمیتوانند )  بنوعی دیگر که لازمه مدیریت بر رسانه هاست .. در روش و منش خود تجدید نظر نمایند

این ارجمندان  از بیان نقایص کار نهراسند وچنان نکنند که پیوسته به آن معترضند

نفی و اثبات هر فرد هزینه پرداز-  پیش کسوت پای به سالمندی گذارده ، یا میانسالان جویای نام همراه با تعدادی جوان فرهیخته دانشگاهی با همین کم و کیف ، تضعیف لحظه ای جبهه ملی مان را همراه آورده است ..

 کوشندگان صاحب نام دیرین و روی آورندگان سنوات اخیر را « چنانچه بقصد خدمت به میهنشان به این مکتب روی آورده ا ند»  که به جز هزینه پردازی و تحمل مشکلات امنیتی در این موقعیت از مواهبی برخوردار نمیشوند و این را بخوبی میدانیم و میدانند ....با ید ستایش کرد  و کوشش داشت که دور یک میز بوسعت ایرانمان نشاند که شایسته مدعیان وطن دوستی و میهن خواهی و بدور از خود شیفتگی .

نگارنده با این دو گانه اندیشی بخوبی آشناست و  با شادروان «حسین راضی » همزمان باسرپرستی  بر« کانون اصلاح و تربیت شهرداری تهران »  به دلیل همکاری  با موسسات مدد کاری و عام المنفعه  و همچنین  عضویت این انسان شریف در« کانون علوم اداری ایران »از اوایل دهه 50 مراودت مستمرمنجر به عضویت در«حزب مردم ایران » داشته ودر پی درگذشت این چهره ملی  پا به عرصه پرآب و چشم  « شورای مرکزی جبهه ملی ایران »نهاد  .

از اوایل همراهی حزبی ، کم و بیش  وجود اختلاف نظرهائی جدی بین «اعضاء شورای مرکزی » این میراث ماندگار رهبر ملی ایرانیان را شنیده و بعد از حضور در میان این جمع فرهیخته میهن دوست با مماشات قابل تامل همراهان پلنوم 1382و«اغماض پیوسته وآشگارشاعر بحق ملی وچهره کاریز ما - شادروان عبدالعلی برومند در دوران مسئولیت تا پایان عمر » این تفاوت نگرش را بیش از پیش مشاهده مینمود .

 از همان زمان کنجکاو چرائی ماجرا و اهتمام در رفع آن تا به امروز بوده  که آخرین این تلاش - اقداماتیست در این جهت وآنچه که بصور مختلف انجام میشود .

جالب است بدانید یکی از نزدیکان  «شادروان راضی » همین دیروز در تذکری به نگارنده میگفت : از زمان راضی «استاد دکتر باوند»  و اطرافیان به مجموعه عملکردها در درون تشکیلات جبهه ایراد داشتند و ....انگار که ارایه پیشنهاد و بیان ایرادها محکوم می باشد ؟!

 نگارنده واقعا بیطرفانه آنهم خصوصی البته بطور نسبی در مقایسه میگوید :  دامنه تحمل جدا شدگان  بیشتر و فاقد تعصب بوده و با مدارا همراهند  واین روش  برآمده از ضعف نیست  ..

این مبحث - در واقع پرداختن به نحوه فعالیت درون تشکیلاتی  با همه اما و اگرها ، با هدف وحدت و همراهی در سازمان تضعیف شده مان ...ادامه خواهد یافت .....

و به بار نشستن کوشش البته با طلب یاری از دوستان امیدوار که چنین باد     24/ تیر ماه/ 99/ تهرانقشاوت با شما 9

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ضیاء مصباح

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.