رفتن به محتوای اصلی

«هیچ» چیزی نیست،« چیزی» هیچ نیست!
16.07.2020 - 09:27

ایده آلیست های مذهبی و فلسفی به هر سوراخ و سنبه ای متوسل می شوند تا خدا و عرش ِ ماوراء الطبیعه اش را که علوم ِ طبیعی از جهان بیرون انداخته با جعل و تقلب در یافته های علمی وارد ِ جهان کنند. کشیش - ملاهای حوزه رفتند دانشگاه و فیزیک و مکانیک ِ کوانتوم خواندند و « دانشمند» شدند تا با سوء استفاده ازاین عنوان وکش رفتن و دست بردن در آموزه های علمی و البته جعل ِ « دلایل ِ علمی» وجود ِ خدا را ثابت کنند و ثابت کنند که از « هیچ چیز پدید می آید» و البته چون از هیچ چیزی پدید آمدن خلاف ِ تمام ِ قوانین ِ علمی است، تلاش کردند « قانون ِ علمی» وضع کنند که تمام ِ قانون های اثبات شده ی تاکنونی را نقض کند. به بیان ِ دیگر علم و بینش ِ علمی ِ تجربی- عقلانی را با سفسطه و تحریف تبدیل به ضد ِ علم کنند. تئوری ِ عدم ِ حتمییت در مورد ِ ذرات ِ بنیادی را که می گوید مکان و وضعییت و ترتیب ِ گردش ِ الکترون های یک اتم را نمی توان با قطعییت وحتمییت تعیین کردبه جهان ِ کلان تعمیم دادند تا بر همین قیاس بگویند نمی توان به قطعییت گفت که مثلن زمین و منظومه ی خورشیدی ِ ما همیشه بر همین مدار قرار دارد و یا آینده ی انسان و جامعه ی انسانی همان باشد که مارکس و مارکسیست ها پیش بینی می کنند.( در واقع یک دلیل ِ مهم ِ وجهه ی فلسفی دادن به نظریه ی عدم قطعییت،ضدییت ِایده آلیست های مذهبی و فلسفی با ماتریالیسم ِ فلسفی و ماتریالیسم ِ تاریخی ِ مارکس و انگلس است، که درهیچ یک جایی و نقشی برای خدا و ما فوق ِ طبیعت و انسان وجود ندارد.).
عدم ِ حتمییت یعنی تصادف و تصادفی و ناقانون مندانه. به این معنی ازدیدگاه ِ اعتقادی فلسفی ِ فیزیکدانان ِ ایده آلیست، جهان ِ مادی تصادفن و خود به خودی از هیچ پدید آمده . خود به خودی یی که خواه ناخواه اراده ای نامادی وناقانون مند باید در ورای عینییت ِ مادی داشته باشد تا از بالقوه گی ِ نیستی- هستی ِ موجود به فعلییت ِ مادی ِ قانون مند در آید. در غیر ِ این صورت و در نبود ِ آن نیروی پنهان در پس ِ پرده ی استتار غیرممکن است که ناماده یعنی هیچ یکباره وابتدا به ساکن تبدیل به چیز گردد. اما، «دانشمند» ی که به تصادف و خود به خودی در پیدایش ِ جهان معتقد است باید پیش از هرچیز به این معمای خودساخته اش پاسخگو باشد که:اولن تصادف به لحاظ ِ علمی و علی( علییتی) را توضیح دهد و ثانیین به عنوان ِ یک دانش مند بگوید قانون و قانون مندی دراین تصادف ِ خود به خودی نقش داشته یا نداشته و اگرنداشته پس قانون و قانون مندی ای که ما به طور ِ عینی در جهان ِ مادی و در تمام ِ اشکال ِ وجودی و متنوع ِ آن می بینیم و حس می کنیم چگونه و از کجا پیدا شده و با چه نیرویی وارد ِ هستی ِ ابتدائن و ذاتن فاقد ِ قانون مندی شد؟. یعنی به عبارت ِ دیگر، ماده ای که به اعتقاد ِ او از سکون ِ مطلق ( نیستی یا همان هیچ سکون ِ مطلق است) در وجود آمد،حرکت و پی آیندها و شکل های متنوع ِ آن را چگونه و از کجا پیدا کرد؟.
کشیش- ملاهای دانشگاه رفته و فیزیکدان شده به این هم قانع نشدند، میلیاردها سال به عقب برگشتند و آغازگاه ِ جهان را در پانزده میلیارد سال قبل پیدا کردند که با یک انفجار ِمهیب به نام ِ بیگ بنگ( مهبانگ) پدید می آید یا در واقع به تعبیر ِ آنان آفریده می شود. چگونه ؟ از هیچ. چرا؟ چون به زعم ِ آنها پیش از آن، جهان و ماده ای وجود نداشته که پتانسیل و انرژی ِ درونی ِ خود حرکتی و خودگردانی اش به پایان رسیده و متلاشی شده و از بقایای آن و در نتیجه ی کنش و واکنش های فیزیکی شیمیایی ِ بقایای ِ جهان ِ پیشین، جهان ِ مادی ِ نوینی به بی نهایت جهان ِ مادی ِ موجود ِ فعال اضافه شده باشد- آنچنان که علم واقعی و ماتریالیستی میگوید-. پس، این جهانی که به اعتقاد ِ ملا کشیشان ِ دانشمند در نقطه ی صفر ِ زمان- مکانی ِ بیگ بنگ یکباره و با یک انفجار پیدا شد چگونه از هیچ یا تقریبن هیچ ِ زمانمکانی در وجود آمد؟ کشیش- ملاها با چنین ذهنییتی در باره ی پیدایش از نقطه ی صفر ، با وحدت ِ همبسته وجدایی ناپذیر ِزمان و مکان ( زمانمکان) که در ماتریالیسم ِ دیالکتیک در وحدت ِ جدایی ناپذیر ِ ماده وحرکت تبیین می شود چه می کنند و این همبسته گی و وحدت ِ بی آغاز و پایان را با چه توجیه سفسطه گرانه ی ضد ِ علمی وخلاف ِ تمام قوانین ِ فیزیک می خواهند به هم بچسبانند و توضیح دهند؟ همچنان که نه ماده بدون ِ حرکت وجود دارد و نه حرکت بدون ِ ماده، زمان ِ بدون ِ مکان و مکان ِ بی زمان نیز نمی تواند وجود داشته باشد مگر در ذهن ِ ایده آلیست. همانگونه که زمان ازدید ِ انسان به درستی نشان دهنده ی حرکت ِ ماده در تمام ِ اشکال ِ وجودی ِ آن است که در هستی ِ فردی و تاریخی ِ چیزها و پدیده ها به طور ِ عینی و ذهنی قابل ِ شمارش و اثبات است. تکامل ِتدریجی ِمیلیاردها ساله فقط در منظومه ی خورشیدی و زمین ِ ما از نا ارگانیک به ارگانیک،از نازیست مند به زیست مند ، از ناشعورمند به شعورمند وازمیمون به انسان،که محصول ِ قوانین ِدیالکتیک ِ حاکم بر حرکت ِ ماده است، مهم ترین دلیل ِ طبیعت و علوم ِ طبیعی واجتماعی وازاین رو مهم ترین دلیل ِ حقانییت ِ ماتریالیسم ِ دیالکتیک و ماتریالیسم ِ تاریخی علیه ِ خلق الساعه و آفرینش از« نقطه ی صفر ِ بیگ بنگ» است. چرا که اگر ماده و جهان ِ مادی( طبیعت در اشکال ِ متنوع ِ آن ) قبل از بیگ بنگ وجود نداشت و فقط درذهن ِ خالق بود ، اولن باید آفریننده و به حرکت درآورنده ای داشته باشد، ثانین این آفریننده و به حرکت وادارنده ی دانای کل و در حد ِ کمال، باید از عالی ترین موجود آغاز به آفرینش ِ موجودات ِ مادی کند ، یعنی بر عکس ِ تکامل ِ تدریجی ِ میلیاردها ساله عمل نماید. همچنان که در کتاب های دینی نیز چنین گفته شده و نخستین موجودی که آفریده شد انسان ِ نر و ماده آن هم از گل ِ سرشته( ورآمده!) بود. تکامل همچنین نشان دهنده ی وحدت ِ مادی- سیستمی ِ زمانمکان، یعنی کلییت ِ بی آغاز و پایان ِ جهان ِ واقعن و حقیقتن موجود در اشکال ِ متنوع ِ طبیعت ِ بی جان و جانداراست. به طوری که می توان گفت: جانداران اعم ازانسان چشم وهوش و حواس ِ طبیعت ِ تکامل یافته اند برای دیدن وحس کردن ِطبیعت، وانسان خصوصن، چشم و هوش و حواس، وشعور و عقلانییت ِ طبیعت ِ شعور مند است برای اندیشیدن به طبیعت و شناخت ِ تجربی علمی از آن در پراتیک ِدگرگون سازی ِآن . به بیان ِ دیگر، طبیعت در وحدت ِ مادی سیستمی اش ابژه است، و در انسان ِ کار ورز ِ اندیشه ورز سوژه و فاعل ِ شناخت. یعنی طبیعت در وجود ِ انسان از در خود بودن و ناشناخته بودن، به برای خود بودن و از خود شناخت پیداکردن تکامل یافته است. این چه دانشمندوفیزیکدانی است که مفهوم ِ بی نهایت ِ زمانی - مکانی را نمی داند، و نمی داند صفر به معنای مطلق هیچ درمقیاس ِزمانی و مکانی( زمانمکانی) نیست بلکه مرز ِ گذار میان ِ بی نهایت ِ مثبت و بی نهایت ِ منفی ِ زمان مکان یا ماده ی درحرکت از بی نهایت ( بی آغاز و پایان) ِ مثبت به بی نهایت( بی آغاز و پایان ) ِ منفی است که صفر، زمان و وضعییت ِ هم اکنون موجودِ این گذار ِ سیال است که مدام به وسیله ی لحظه های گذرنده از مثبت به صفر و از صفر به منفی، یا ازآینده به اکنون و ازاکنون به گذشته در حال ِ پر و خالی شدن است. و از این رو صفر ِ گذار هیچگاه ازهستی و « چیز» ِ زمانمکانی خالی نیست،و این همان آموزه ای است که هم ماتریالیسم ِدیالکتیک و هم ماتریالسم ِ تاریخی به ما می دهند.
این از آغازگاه ِ پیدایش ِ جهان که دیدیم از نقطه نظر ِ ایده آلیست ها به معنای خلقت و آفرینش است. اما، از آنجا که از چنین دیدگاه ِ محدود نگر ِ خلقت گرای « کن فیکون» اندیشی اولن بی نهایت ِ منفی و بی نهایت ِ مثبت و صفر ِ گذار از دو بی نهایت، مابه ازا و مصداق ِ مادی و عینی ندارند، و ثانیین از آنجا که ماده نیز اساسن حرکتی به نام ِ حرکت ِ دیالکتیکی ِ بی آغاز و پایان ندارد،بلکه حرکت ِ ماده محدودبه همان نیرو و حرکت ِ مکانیکی ِ خلق الساعه است، در نتیجه هر آغازی دراین حرکت ِ مکانیکی نیزپایانی داردکه درادیان ِ مختلف به آن آخرالزمان می گویند.
این محدود نگری و خلقت گرایی ِ « کن فیکون»ی ِ خواه نا خواه معتقد به آخرالزمان را ما در دو به اصطلاح نظریه ی آنتروپی ِ جهان و ماده ی منفی مشاهده می کنیم: آنتروپی معتقد است جهان ِ مادی سیستم ِ محدود و بسته ای است که سرانجام در اثر ِ افزایش ِ گرمای درونی ِ خود نابود خواهد شد، واین همان ایده یا وعده ی مذهبی ِ پایان ِ جهان ِ مادی و تاریک شدن ِ ابدی ِ آن است. در اینجا هم ایده آلیست ِ فلسفی- مذهبی نظریه ی علمی در باره ی یک سیستم ِ بسته را به جهان و طبیعت تعمیم داده تا ایده ای خرافی را اثبات نماید.
اما برخلاف ِ این باور ِ تقدم دهنده ی ایده برماده و تخیل بر علم، و بر طبق ِ نظریه های معتبر ِ کیهان شناختی، جهان یک سیستم ِ بسته و درخود که مفهومی جز سکون و بی حرکتی در ابعاد ِ مکانی و زمانی ندارد نیست، بلکه اولن، جهانی که ما می شناسیم و جزیی از آن هستیم، خود یکی از بی نهایت جهان های موجود در گیتی و کیهان ِ بی حدوکران است، مگر آن که ایده آلیست های مذهبی- فلسفی ادعا کنند از حد و کران و ابتدا و انتهای جهان(ها) آگاهی یعنی علم ِ لدنی دارند، ثانیین ،علم ثابت نموده نه تنهااین جهان بلکه هرجهان ِ مادی ِدیگری یقینن جهانی است خود تعیین بخش وخودگردان و خود توسعه دهنده و گسترش یابنده بر طبق ِ قوانین ِ مادی- فیزیکی ِ حاکم برآن، که همه خلاف ِ ادعاهای ایده آلیست های متافیزیک اندیش را ثابت می کنند.چرا که خودگردانی و خود توسعه بخشی و خودگسترش یابی ِ قانون مندانه و دیالکتیکی نشانگر ِ این واقعییت است که جهان ِ ما و هر جهان ِ مادی ِ دیگری که خصوصییت ِ وجودی اش در حرکت بودن و خود سامان دادن و خود تنظیم گری ِ دیالکتیکی است، سیستم ِ بسته ی اسیر ِ اراده ی مافوق ِ طبیعت یا نیروهای مکانیکی ِ صرف نیست. (در این مورد به عنوان ِ نمونه رجوع کنید به: زمین و زمان. آ.ولکف. ترجمه ی محمد قاضی.).
امادرمورد ِ ماده ی منفی که ظاهرن آخرین دستاورد ِ نظری دانشمندان وفیزیکدانان ِایده آلیست درایده آلیزه نمودن تئوری های علمی است که در عین ِ حال ادعای ابطال ِ نظریه های اثبات شده ی پیشین را هم دارند،هدف در اصل انکار وابطال ِ ماتریالیسم ِ دیالکتیک و ماتریالیسم ِ تاریخی یعنی آموزه های علمی- عقلانی ِ مارکس وانگلس است.( دراین رابطه مراجعه کنید مثلن به کتاب ِ: فیزیک و فلسفه .سرجیمزهاپوود.ترجمه ی. علی قلی بیانی. و نیز مقالاتی با همین رویکرد با جست و جو در گوگل).
عملکرد ِ ماده ی منفی به ادعای این فیزیک دانان، درست بر خلاف یا به واقع برعکس ِ ماده ی مثبت- بابرداشت و تعریف ِ آنان- یعنی پسروانه و بازگشت به گذشته ی زمانی- مکانی یا به عبارت ِ دیگر در تقابل با پیشرفت و تکامل هم در طبیعت و هم از این رو در جامعه ی انسانی است. در این « نظریه» چندین ایده ی ضد ِ علمی و در واقع خرافی وجود دارد. اول آن که برخلاف ِ این دیدگاه حرکت در مفهوم ِ مادی و واقعی ِ آن سوگیری ِ پیشروانه و از این رو اثباتی دارد و نه پسروانه و منفی، و دوم این که حرکت بنا بر خصلت ِ پیشروانه و دگرگون سازش عامل ِ تکامل در طبیعت و درجامعه ی انسانی هم در زمان و در مکان است. سوم و مهم تر از همه این که هیچ علمی تا کنون ثابت نکرده حرکت از ماده و ماده ازحرکت جدا باشد و یا در جهت ِ تغییر و تکامل در اشکال ِ متنوع ِ طبیعی و ازجمله جامعه ی انسانی نباشد. بلکه درست برعکس، همه ی داده هاخلاف ِنظر ِ فیزیک دانان ِایده آلیست را ثابت می کنند. علاوه بر اینها،فیزیک دان ِ ایده آلیست در برداشت و تعریف اش از حرکت هم دچار ِ نقیض گویی و نا ساز نمایی شده، و هم سرنا رااز سر ِ گشادش زده است، زیرا : حرکت مثبت و منفی ندارد،بلکه متضاد دارد که نفی ِ حرکت ، و آن هم سکون ِ مطلق است، و نه حرکت ِ منفی. واز آنجا که حرکت و ماده از هم جدایی ناپذیرند، ماده ی منفی ِ رو به عقب یا واپسگرا ویا ساکن وایستا نیز نادرست و غیر ِ علمی و غیر ِ منطقی و از این رو خرافی و ایده آلیستی است.
شاید در ذهن ِ « خالق»ی که زمان و مکان را دو چیز ِ جدا ازهم می پندارد زمان و مکان تازه در پانزده میلیارد سال قبل که نسبت به «قدمت» و« ازلییت» ِ خودش زمان ِ اندکی بیش نیست-البته اگربنابربیانیه های رسمی اش درکتاب های مقدس مقدس هفت هزار سال نباشد!- با بیگ بنگ آغاز شده است، سکون ِ مطلق و بازگشت به گذشته وجود داشته باشد، اما در جهان ِ واقعن و حقیقتن موجودی که علوم ِ طبیعی و کیهان شناسی ِ علمی می شناسند و به ما شناسانده اند، نه سکون و ایستایی هست و نه بازگشت به گذشته در هیچ عرصه ای از هستی ِ بی آغاز و پایان ِ ماده ی در حرکت. همچنان که شاید ملا- کشیش های فیزیک خوانده و دانشمند شده بتوانند با سفسطه و انکار ِ دستاوردهای علمی و ابطال ِ قوانین ِ حاکم بر حرکت ِ بی آغاز و پایان ِ ماده از هیچ چیز بسازند و یا چیز را با چشم بندی و شعبده بازی تبدیل به هیچ نمایند، اما نمی توانند این اصل ِ بنیادین فیزیک وماتریالیسم ِ دیالکتیک را کتمان کنند که هیچ با هیچ سفسطه و شعبده ای چیزی نمی شود، و چیزی نیز با هیچ ترفند و چشم بندی یی تبدیل به هیچ نمی گردد!
حال، ملا – کشیش ِ فیزیکدان به ما بگوید در کجای این وحدت ِ مادی سیستمی و زمانمکانی ِ همبسته ی خودگردان و خود تنظیم گر ِ بی آغاز و پایان و ناکرانمند جایی حتا به اندازه ی یک سر ِ سوزن برای خدا و ماوراء الطبیعه ی او باقی می ماند؟
بخوانید در همین رابطه از این قلم: 1- آیا بیگ بنگ سرآغاز ِ جهان است؟ 2- نمادها ونمودهای ریاضی-فلسفی ِ زمانمکان 3- استیون هاوکینگ و خدانشناسان ِ خداشناس. با این توضیح که من در این نوشتار دانشمندان ِ ایده آلیست را کشیش- ملا نامیده ام، چرا که در واقع فیزیکدانی که علم را برای اثبات ِ متافیزیک( به معنای ماوراء الطبیعه) به کار می گیرد، یعنی ازعلم سوء استفاده می کند تااعتقادات ِ خرافی- مذهبی اش را وجهه و اعتبار ِ علمی دهد، یا کشیش است یا آخوند و ملا!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

سازاخ
برگرفته از:
ایمیل ارسالی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.