شمن هویت ساز : بمناسبت 67 مین سالروز واقعه 28 / امرداد ضیاء مصباح
بعنوان مقدمه:
نگارنده در توصیف و تشریح رخ دادهای تاریخی که آخرین آن همین نوشتار است سالها میکوشد و آثاری را عرضه میدارد که در مطبوعات و رسانه های برون و درون مرزی منعکس میشود .
در این دوران پرسشگری ، بکرات با سئوال جوانان نقاد - روبرو شده که آیا در ارتباط با وقایع تاریخی با موضوع نگفته یا جدیدی مواجه شده ایم که بعد از اینهمه کتاب، تفاسیر، جزوه، تحقیق، پایان نامه و امثالهم درهزاران صفحه و به زبانهای مختلف، بطور نمونه در رابطه با سالگرد مشروطیت در دهه دوازدهم یا در توصیف ماجراهای 28 مرداد بعد از 67 سال مقاله ای تولید و عرضه رسانه ها میشود و آیا این نوشته ها بیشتر برای ارضاءحس کنجکاوی و سرگرمی خواننده بشمار نمیرود ؟
در پاسخ باید گفت : باز تعریف دقیق رخ دادهای تاریخی در همه جوامع نسبی است، ضمنا پرداختن به متن وحواشی رویدادها با توجه به اعتقاد اصولی و اشراف محقق و نویسنده به ما وقع، ناشی از ضرورتی است در پاسخ تحلیل های جهت دار و سازمان یافته که سعی در کتمان یا وارونه جلوه دادن حقیقت دارند و بطور کلی حرکت را لوث یا مصادره مینمایند.
بعبارت دیگر مرورو بررسی مکرر و چند باره ما وقع بصورت پژوهشی - علمی وگاه انتقادی و بهر حال مقرون به حقیقت، از تحولی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که با تفاسیری در مسیر انکار حقایق مواجه شده - نشات میگیرد ....
نمونه بارز آن : تبدیل کودتای 28 / امرداد به انقلاب مردمی و خطاهای فاحشی که در برابر صداقت و میهن دوستی شادروان دکتر مصدق و متهم ساختن این بزرگ مرد - با نامردمی صورت می گیرد واین رادمرد را به استفاده از پوپولیسم در آنزمان متهم مینمایند وپیوسته براین «ماموریت کودتائی ساخته و پرداخته دول استعمار طلب »میدمند و با تریبون ها و امکانات عظیم در اختیار برای دگرگون جلوه دادن حقیقت به مناسبتها و در سالگردها میکوشند که در واقع عرض خود بردن است.
طبعا خنثی نمودن اینگونه اقدامات، روشها و کتمان حقیقت بایستی با ادبیاتی متین و موثر، آرام و مفید، مستدل و باپرهیز از هرگونه اغراق و بموقع انجام پذیرد .
از سویی دیگرنگاه بیطرفانه بر رخ دادها در دورانی که علوم انسانی و اجتماعی عمدا تضعیف و تحت تاثیر تریبونهای انبوه باروشی عامیانه پسند با اهداف خاصی همراه با تغییر تاریخ - آنهم بدل خواه قرار گرفته، ضرورت کاوشی مستند و حقیقی از چگونگی تاریخ معاصر هر چند در مواردی بناچار تکراری اما مستند که گروهی درصدد کتمان آن برآمده اند از مهمترین وظایف محققین بی طرف و سلیم النفس بشمار میرود ، هر چند این جماعت فرصت طلب خوشبختانه توفیق چندانی به اعتبار هشیا ری و علاقه مندی میلیونها جوان تحصیل کرده مسلط به حقایق تاریخ، علم روز و تکنولژی وسیع وسایل ارتباط جمعی - نیافته اند .
ضرورت برداشتن این گام ها زمانی صدچندان میشود و به حق با همه خطرات و خطیرات از واجبات عینی بشمار میرود که وسایل ارتباط جمعی فراگیر از محل بودجه عمومی با برنامه ریزی در صدد القاء نگاه خیانت آمیز خود و گروهشان میباشند .
در بیان بهتر ضرورت استمرار این بازگشت به خویشتن باید اذعان نمود پارلمانیسم سرنوشت ایرانیان را به دوران سنتی و ایران مدرن تقسیم کرد و حد فاصل کشاکش مشروطه خواهی تا 28 / امرداد بزنگاهی فراموش ناشدنی میباشد، همانطور که شکست «جنبش ملی شدن صنعت نفت» از لحاظ سیاسی امری مربوط به گذشته نیست، هرچند در سطح اقتصادی «ملی شدن نفت » پیروزی نسبی با همه مقاومتها همراه داشت . ....
اما بعدالبته با سبکی دیگر :
ورود رسمی امریکا و حضور پر رنگ همراه با مدیریت منطقه حادثه خیز خاور میانه به دلایل مختلف از همه مهمتر تسلط بر نفت و تثبیت کشور اسرائیل که بقول اقای خمینی هر چه می کشیم نه از جهل ما بلکه از بودن آنست !! ( نقل به مضمون ) .......با بگوش رسیدن « نغمه استقلال عمل در مدیریت سیاسی و اقتصادی کشورمان » با ورود شخصیت و چهر ه ای برتر و میهن دوست، پاک دست و منزه از هرگونه کژی به نام « دکتر محمد مصدق » همراه و با هدایت دولت استعماری انگلستان تشدید شد .
امروز و هنوز هم دشمنی با آمریکابرای «طرفداران هیجان و شعار» هویت بخش است، یادمان نرفته که «عامل اصلی و پیشگام فتنه دردوران مدرن» جنگ را نعمت می دانست و سکوت در مملکت را « ازبرکتِ غرش توپ و تانک » و بگیر و ببندها .....
همچنانکه امروز البته بطول بیش از 3 دهه نیز- انسجام صوری اقلیت مطیع، سرسپرده، مواجب بگیر و وفادار ... اما متشکل را در این می بینند و میدانند که «این دشمنی هویت بخش » همچنان پایدار بماند .
می توان با آمریکا مبادلات اقتصادی داشت و گفتگوهائی با احتیاط نه چندان علنی داشت بدون اینکه لبخندی بر لب آورد .
اما نمی توان با آمریکا رابطه ی عادی داشت تا «مانند رئیس مادام العمر پوتین قران در دست به بیت رهبری بیاید» درست مثل دوران جنگ که رابطه تا جایی پذیرفته می شد که قطعات هواپیما برسد و موشک برای کشتار مسلمانان دو کشور در حال توسعه و نابودی سرمایه های ملی و زیر ساختهایشان
طبقه ی حامی راس نظام (فاقد برنامه و نظم) در صورت ارتباط با آمریکا می بایست تغییر ماهوی را از سر بگذرانند و به عبارتی از نظامیان به سیاستمداران نقل مکان کنندکه مقدمات و موخرات این برنامه باهمه مسائل و مشکلات اقتصادی سیاسی- محصول ندانم کاری بطول 4 دهه...... با انتصخابات مجلس اخیر و حضور امثال قالیباف ها در حال طی شدن و گذرا ن دوران دگر دیسی است تا از تاک و تاک نشان اثری برجای بماند ... ودر این رابطه وعده هائی همزمان با نگارش مطلب فر موده اند ....
تصور نفرمائید این دوران تازه شروع شده - در این روزگار« در دست تجدید نظر دوباره » و تمرکز واقعی اختیارات با انتصاب رئیس جمهور بعدی دراوایل سال 1400 که قرار است حداکثر «میانسال و مطیع محض »باشد و به نگرانی عمیق اقتصادی حاکم بر ملک و ملت فائق آید که البته « همان خواهد شدکه یار میخواهد و میلش بدان »
مناسب می بیند اشاره نماید که : در «طول سنوات طولانی دشمنی حکومت با آمریکا » ایرانمان که بهترین مسیر خطوط لوله انتقال نفت و گاز خلیج فارس و آسیای میانه به اروپابود حذف و از مسیر ترانزیت کالا از شرق به غرب و شمال به جنوب نیز کنار گذاشته شد .
دراین شرایط بنظر میرسد معیارها ی بظاهر حاکم بر اندیشه و باور اهالی محراب و منبر-که « چون به خلوت میرسند آن کار دیگر میکنند » تا آنجاباشد که مصلحت با تعریف خودشان ایجاب نماید و گرنه چرخش های 180 درجه ای با سکوت و «گرفتاری های عظیم مردمان ساکن این دیار »در هنر جماعت مزین به فساد، خودمحوری و در تفکرتفسیر و حل و فصل فتاوی مربوط به زیر شکم ... که رندی از خودی هایشان بطنز میگفت « اگر اندامهای زاد و ولد نبود- اینهمه حوزه علمیه ،رساله و فتاوی نامه اصلا ضرورتی نمیداشت » بگذرم ....
چگونگی رابطه با آمریکا در سیاست داخلی کشور تحت سلطه مان بشدت تاثیرگذار است و در عرصه منطقه ای و جهانی نیز ایران را به یک کشورمهم و اثر گذار به دلیل فرهنگ غنی و استعداد مردمان این مرز پرگهرتبدیل می کند و این حس دردناکی است برای جماعت که همچنان داعیه ی رهبری جهان اسلام را داشته و به سر تا پای تمدن غربی پیوسته ناسزا می گویند.
گذر به صحرای کربلا بنا به عادت نگارنده و از آن مهمتر اقتضاء مطلب یعنی : آمدن بایدن یا ماندن جناب ترامپ، آثار خانمان بر انداز هجوم بیرحمانه «کرونا » برابری نرخ ارزهای خارجی که بقول دوستی نباید گفت « گران شدن دلار بلکه ارزان شدن پول در دست مردمان » که در گذشته نه چندان دور از معتبر ترین ها همچون اعتبار ایرانمان بشمار میرفت و بیقین بر دامن کبریاش ننشیند گرد .... در این شرایط خالی از لطف نیست .....
بیت به دلیل شعارها البته علی الظاهر- زیر بار رابطه با آمریکا نخواهد رفت و نرمش قهرمانانه نیز تنها در باشگاه هسته ای واز بابتِ شکستن «تحریم های دوباره برقرارشده»
نمونه ای از لجاجت توام با جهل اینان در میانه این بحث : با هشدار FATF به بانکهای جهان، که ایران آخوند زده کشوری «پرریسک» است و در مظان «پولشویی»، مبادلات بانکی با دنیا قفل شد، حتی روسیه و چین هیچگونه خدمات بانکی ارائه نمیدهند که باید پرسید:
با این فرض که تحریم را امریکا تحمیل کرد - خودتحریمی را چه کسی به ایرانیان وارد آورد ؟
باور بفر مائید واقعا نمیتوان در هنگام نوشتن متنی در باب کودتای امریکائی انگلیسی امرداد 32 از بعضی احتمالات گذشت از این قبیل : که گویا جماعت مانده در ذلت بر آمده از بی تدبیری همراه با جهل مرکب ، غوطه ور در فساد و سوءنیت ....تمام شده به قیمت نابودی ارزشها و اخلاق مردمان گرفتار حداقل های موردنیاز ... بالاخره به این نتیجه رسیده اند که به fatf با ترتیبی بظاهر قابل توجیه ملحق شوند و این تصمیم همزمان با اعلام بر خورداری از مزایای آن قرار است بعد از عید غدیر( بگفته کارپرداز بزرگ روز دوشنبه ) رونمائی !! گردد... که آزمودن را با هزینه پردازی کلان از جیب ملک و ملت برای هزارمین با ر- هنوز فرموده اند خطا شمرده نشود ....
اینکه در باب گشایش ها ی اقتصادی (متعلق به خران ) برای زمان خریدن و ماندن بر اریکه قدرت چند صباحی دیگر- قرار شده چه تمهیدات داهیانه ای همزمان مژده داده شود - اجازه فر مائید بیش از این از حدث و گمان خودداری گردد .
تیتر مطلب میگوید «دشمنی با آمریکا هویت ساز است» و مجموعه از این نیز می ترسند که رابطه ی عادی با آمریکا جناح اصلاح طلب راکه به زعم رهبری همواره مورد حمایت آمریکا بوده، نیرومند سازد هرچند « جامعه هشیار ساکت ناظر» از آ نان نیز قطع امید و عبور کرده اند .
امیدواری بخشی از جماعت سر در گریبان «نتایج عملکرد سر تا پا غلط و توام با سوء نیتشان بطول 40 سال » بر ادامه حضور حزب حاکم فعلی در کاخ سفید چندان هم بی دلیل نیست :
زیرا اول : ترامپ میخواهد برای کمک «به افراد در خطر تخلیه مسکن استیجاری » آستین بالا بزند و استراتژی اصلی جمهوریخواهان« انتقال مسیر همه کمکها به و از کاخ سفید » میباشد تا مهمترین تبلیغات برای ترامپ صورت گیرد و برنامه مهم بعدی « ارسال چکهای کمک نقدی » با امضاء ترامپ خواهد بود.
و دویم : ترامپ تاکنون سیاستی را در پیش گرفته که از جهاتی بهتر از سیاست منطقه ای دموکراتهاست. او به هر دلیلی، دخالت مستقیم خارجی نداشته و هر چند ممکنست آمدن « جو بایدن » به سود مردم باشد ولی نیروهای تندرو داخل کشور، ترامپ را بیش از بایدن می پسندند.......
اینهم بمناسبت سالگرد 28 / امرداد 1332 البته زودتر از« شصت و هفتمین سالگرد این فاجعه ملی » و تاکید بر اینکه «درایالات متحده آمریکا»یعنی مسبب آن حادثه ننگین چه حزبی برنده شود ، در سرنوشت رژیم با همه شعار « نه شرقی نه غربی » البته با این باور و عملکردها بسیار اثرگذار خواهد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید