روز چهارشنبه 12 اوگوست 2020 , مناظره ای در تلویزیون کانال برگزار می شود؛ بحث تندی بین دکتر دوشوکی و حشمت رییسی با مجری گری شهرام همایون برگزار می شود موضوع مناظره , سخنانی است که حشمت رییسی در برنامه امید دانا ایراد کرده بود از جمله گفته بود مردمانی که شعار :" نه غزه نه لبنان ؛ جانم فدای ایران " را سر داده اند مشتی الاغ هستند اقای رییسی همچنان نقش مفید علی خامنه ای را می ستاید "
در پاسخ به این اظهارات در برنامه شهرام همایون دکتر دوشوکی ، حشمت رییسی را به چالش می کشد ، نام اینجانب کیانوش توکلی و سایت ایران گلوبال بدون هیج دلیل و توضیحی هم به میان کشیده می شود که همان شب در برنامه مشترک من و فرزین بستجانی به برخی ادعا ها پاسخ داده می شود:
اخبار، تفسیر و تحلیل هفته:
حسن روحانی، رئیس در جلسه هیات دولت گفته است که شرایطی که کشور در آن اداره می شود "یک شرایط عادی نیست". او گفت "ما کشور را در شرایط سختترین تحریم اقتصادی تاریخ اداره میکنیم. شرایط ما یک شرایط عادی نیست بلکه شرایطی است که دشمنان ما فکر میکردند ما ظرف چند ماه قدرت تاب آوری نخواهیم داشت".
صادرات نفت که دولت ایران عمده درآمد هایش را به آن وابسته است به دلیل تحریم آمریکا با افت شدیدی روبرو شده است. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور ایران گفته از ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی قبل از تحریم، این درآمد در سال گذشته به کمتر از ۸ میلیارد دلار رسید. روحانی گفته "امروز دو سال و نیم است که در برابر این تحریم، تهدید و فشار اقتصادی ، دولت و ملت در کنار هم پابرجا ایستادهاند و راه خود را ادامه میدهند البته میدان جنگ مشکلاتی هم دارد، در میدان جنگ زخمی شدن و شهادت هم وجود دارد".
هشدار روحانی به کشورهای خلیج فارس: قدرت تسلیحاتی ما به نفع کل منطقه است
سه روز پس از ارسال نامه شورای همکاری خلیج فارس به شورای امنیت سازمان ملل متحد حاوی درخواست برای تمدید تحریم تسلیحاتی علیه ایران، رئیس جمهوری ایران به آن واکنش نشان داد و گفت که «قدرت تسلیحاتی ایران به نفع کل منطقه است
تضمینی که رئیس جمهوری ایران در عدم استفاده از قدرت نظامی علیه کشورهای همسایه میدهد همچنین در حالی بیان میشود که پیش از این روزنامه کیهان که از سوی حسین شریعتمداری، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در این روزنامه، اداره میشود پس از یکی از حملات موشکی حوثیها به پایتخت عربستان در تیتر خود عبارت «شلیک موشک انصارالله به ریاض، هدف بعدی دوبی» را منتشر کرد.
شورای امنیت سازمان ملل از ۱۳ سال پیش در چندین قطعنامه، تحریمهایی تسلیحاتی علیه ایران وضع کرده است؛ با این حال پس از تصویب برجام، شورای امنیت در قطعنامه ۲۲۳۱ اعلام کرد که این تحریمها در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ (۲۷ مهر امسال) پایان مییابد
https://iranglobal.info/node/80314
آمریکا پیش نویس تازه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را اتغییرداد
پیشنویس اولیه یک سند چند صفحهای ۳۵ پاراگرافی بود که شامل یک مقدمه طولانی در متهم کردن ایران به صدور سلاح به گروههای شبهنظامی شیعه در عراق، سوریه، لبنان و یمن بود. اکنون به 7 پاراگراف تغییر یافته است .این پیشنویس در مقایسه با متن پیشنهادی قبلی بسیار کوتاه است. متن پیشنویس خواهان تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران به دلیل "تهدید صلح و امنیت بین المللی" شده است.
شورای امنیت سازمان ملل سیزده سال پیش ایران را هدف تحریم تسلیحاتی قرار داد. این تحریم ۲۷ مهر ماه پایان می گیرد. ایالات متحده در تلاش برای تمدید آن پیش نویس قطعنامه ای را به اعضای شورای امنیت داده و از آنها خواسته امروز نظر خود را درباره آن اعلام کنند.
ظریف درباره پیش نویس جدید تمدید قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران گفته "آمریکاییها میدانند این قطعنامه رأی نمیآورد و ادعا کردند بعد از اینکه قطعنامهشان شکست خواهد خورد از روش بازگشت خودکار تحریم ها استفاده میکنند. این روش کاملاً مشخص است و آمریکا از لحاظ حقوقی هیچ جایگاهی برای آن ندارد".
او گفته "سه متحد اروپایی آمریکا اعلام کردند که آمریکا نمیتواند از بازگشت خودکار تحریم ها استفاده کند درواقع نماینده اتحادیه اروپا که هماهنگ کننده برجام است به صراحت اعلام کرد که امریکا حق ندارد و روسیه و چین هم موضع شان مشخص است".
وزارت اطلاعات مدعی شده که جاسوسان مرتبط با «نظام سلطه» را دستگیر کرده است
سهشنبه ۲۱ مرداد، قوه قضائیه ایران از دستگیری پنج نفر به اتهام جاسوسی خبر داد.
غلامحسین اسماعیلی در نشست خبری خود گفته بود که این افراد از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شدهاند.
به گفته او این افراد «در وزارت امور خارجه و صنایع تأمینکننده قطعات، حوزه انرژی، وزارت دفاع و انرژی هستهای» مشغول به کار بودهاند.
همه گان دیده اند که پس از ترور دانشمندان هسته ای وزورات اطلاعات چند ده نفررا از جمله مازیار ابراهیمی را دستگیر کرده و تا سرحد مرگ شکنجه کرده تا از انان اعتراف بگیرند که مامو موساد هستند و بعد یک ویزای اینترنتی را گرفتند و با عجله عکس مازیار ابراهیمی را بدان چسباندند و او مجبور به اعتراق تلویزیونی شد و بعد سرکار رقیب وزورات یعنی ماموران اطلاعات سپاه سر رسید و مشخص شد اینها همه بی گناه اند و دولت تا میزان کمی هم غرامت پرداخت کرد ولی گفت باطر ابروی نظام 27 ماه در زندان بمانید ، یک نفر را هم ادام کردند. حالا پس از انفجاری ها نطنز و سایر اتش سوزی ها گویا بازهم برای ابروی نظام چند نفر را بعنوان جاسوس گرفته اند
https://iranglobal.info/node/80314
از ورود کشتی اسرارآمیز تا روزی که بندر بیروت به دوزخ تبدیل شد
صدها تن کشته شدهاند. هزاران تن مجروح شدهاند. قلب شهر ویران شده و در مرکزش، انباری پر از ۳۰۰۰ تن مواد شیمیایی که در مواد منفجره به کار میرود. نیترات آمونیوم...کشتی سرگردان به دلیل نقص فنی و بدهی سرانجام کشتی سرانجام در روز ۴ فوریه ۲۰۱۴ به دلیل پرداخت نشدن صورتحسابهایی به مبلغ کل ۱۰۰ هزار دلار ضبط شد. مقامهای بندر بیروت اجازه تخلیه یا بارگیری آن به کشتی دیگری را نمیدهند.تیتر مقالهای که در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۴ منتشر شد، این بود: "خدمه روی یک بمب شناور به گروگان گرفته شدهاند."محموله خطرناک کشتی را هم خالی کردند.کشتی در فوریه ۲۰۱۸ غرق شد.گزارشهای دیگر حاکیاند که حریق ممکن است از جوشکاری شروع شده باشد. روشن شده که برخی مقام ها در دولت لبنان سال ها از خطری که در بندر کمین کرده بود، خبر داشتند. در فاصله سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۷، آنها دستکم پنج نامه به قاضی امور فوری فرستادند و خواستار مجوز برای صدور مجدد یا فروش نیترات آمونیوم شدند.
آنچه که مردم لبنان به محاکمه کشیده بودند یک نظام تقسیم قدرت طایفهای به قدمت یک قرن، یک نظام اقتصادی سیساله، و شاید بیش از همه، بانکها بود.
سمتهای اداری میان طوایف مختلف بین مسیحیان، سنیها، شیعیان، و دروزها تقسیم شده.
پیروزی سیاسی برای یک حزب ربطی به برنامههای آن حزب ندارد، بلکه به تواناییاش در برافراشتن پرچم آن طایفه، و دادن سهم بیشتری از مشاغل و منافع به طایفه خودش ربط دارد. مسئولان دولتی بیشتر شبیه تحتالحمایهاند تا کارمند دولت.
https://iranglobal.info/node/80298
استعمار فرانسه یا مافیای حزبالله؟
امضای توماری از سوی دهها هزار لبنانی (۵۷ هزار تا ۷ اوت ۲۰۲۰) برای قرار گرفتن لبنان تحت حاکمیت فرانسه است. افرادی که از وضعیت دولت تحت اسارت حزبالله به جان آمدهاند، باید دهها برابر باشد، اما با توجه به فضای ارعابی که حزبالله بر مردم لبنان تحمیل کرده است، همه جرات امضای آن تومار را نداشتهاند. این تومار یعنی درخواست بازگشت به دوران ماقبل ۱۹۴۳ که لبنان تحت حاکمیت فرانسه قرار داشت. چرا و چگونه شهروندان یک دولت مستقل بدانجا میرسند که میخواهند یک دولت خارجی بر آنها حکم براند؟ دولت ملی با آنها چه کرده است؟ امضای این تومار در باب جنبشهای استقلال در خاورمیانه، مسئله استعمار، شکلگیری دولتهای ملی در قرن بیستم، و مشروعیت و کارآمدی آنها در طی هفت دهه اخیر، چه به ما میگوید؟
در موج تازه چپگرایی و پاکیزگی و هویت سیاسی در کشورهای غربی، استعمار در کنار دیگر اموری مثل «سختکوشی»، و تفکر عقلانی از «ارزشهای نژاد سفید» معرفی شده و به لعن و نفرین گرفتار آمده است تا از این طریق، تمدن و میراث درخشان غرب مورد حمله قرار گیرد و پاکسازی شود. در این موج، مجسمههای افرادی مثل تئودور روزولت از جلو ساختمان موزه تاریخ طبیعی نیویورک جمعآوری میشوند. دانشگاهها و استادان کمونیست و ضد امپریالیست، توزیع کننده این سم هستند. تنها موضوعی که ذهن آنها را اشغال کرده است، نابودی تمدن غربی و بزرگترین و قدرتمندترین دولت آن، ایالات متحده است. آنها هر روز تخم تنفر از این تمدن و کشور را در ذهن جوانان میکارند. در اعتراضات با بهانه مرگ جرج فلوید به نمادهای ادعایی استعمار از جمله وینستون چرچیل که نقشی کلیدی در نابودی فاشیسم داشت، نیز حمله شد. این معترضان به چرچیل که رهبری منتخب مردم بریتانیا بوده است حمله میکنند، اما با بشار اسد، خامنهای، کاسترو، مادورو، پوتین، کیم جونگ اون و شی جین پینگ که همین امروز مشغول سرکوب ملتها هستند، کاری ندارند.
در هر نقطهای از دنیا که پای استعمارگران اروپایی باز شده، ملتها در حوزه سنتها و تصمیمگیریهای محلی آزاد گذاشته شدهاند. حتی در کشوری با عنوان جمهوری اسلامی پاکستان، دولتها و مجالس محلی توسط مردم انتخاب میشوند (البته با فساد گسترده) و این میراث استعمار بریتانیا در شبه قاره است. دولت مرکزی همهکاره و تمامیتخواه در هیچ یک از مستعمرات کشورهای اروپایی شکل نگرفته است. در مقابل به اقمار اتحاد جماهیر شوروی، چین و دولتهای اسلامگرا نگاه کنید. دولتهایی مثل روسیه و چین و ایران شیفته دولتهای متمرکز و سیاستگذاری و قانونگذاری از بالا در همه حوزههای زندگی هستند و همین مدل را به دیگر نقاط دنیا نیز بسط دادهاند.
https://iranglobal.info/node/80291
زیباکلام : صحبت های فتاح, خوراک تبلیغاتی انتخابات 1400 است
زیباکلام در تحلیل سخنان فتاح گفت: «شاید اظهارات شب گذشته او در تلویزیون درست باشد، اما بیشتر خوراک تبلیغاتی است. آقای فتاح شناسنامه، کارت ملی و سه قطعه عکس خود را در دست گرفته و انتقاد از چهرههای سیاسی و نهادها را میتوان آغاز ثبت نام او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دانست. با این حال او نامزد اول تندروها نیست و نامزد اول همچنان محمود احمدینژاد است، اگر نتوانند او را وارد انتخابات کنند، فتاح گزینه بعدی است.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که چرا فتاح اینچنین بیمحابا از حدادعادل به عنوان چهره کلیدی اصولگرایان انتقاد کرد، گفت: «فتاح میداند هر چقدر درباره حداد عادل بد حرف بزند از منظر انتخاباتی اتفاقا خوب است. چرا که ممکن است برخی سران اصولگرا رنجیده شوند، اما آرای پوپولیستی مورد نیاز را به دست میآورد. در حال حاضر هدف نامزدهای احتمالی اصولگرایان در انتخابات سران اصولگرا نیستند، بلکه کسب محبوبیت در میان مردم است، که با اینگونه حرفها زمینه آن فراهم میشود.»
https://iranglobal.info/node/80267
رئیس سازمان اوج؛ بازجو و دست در دست سپاه؛ از تهران تا حلب
احسان محمدحسنی بویژه با راهاندازی «سازمان اوج» از ابتدای سال ۱۳۹۰ در دوران فرماندهی محمدعلی جعفری بر سپاه پاسداران، عملاً اهداف و برنامههای نظام و سپاه را در بخشهای فرهنگی پیگیری و اجرا میکند.«اوج» خیلی زود در سینما، تئاتر، موسیقی، گرافیک و تبلیغات شهری فعالیت گستردهای را آغاز کرد و همچنان بر دامنه فعالیتهای آن افزوده میشود.در سابقه احسان محمدحسنی، فعالیتهای امنیتی و حتی «بازجویی» نیز دیده میشود. از جمله، او صراحتاً در یادداشتی در آذرماه سال ۱۳۹۰ ضمن انواع توهینها و تهمتها به محمد نوریزاد از «جلسه پنج ساعته»اش در یک «روز گرم تابستانی» با او «در روزهای حبس» خبر داده است.
احسان محمدحسنی بر ریاست این سازمان و بودجه کلان آن تکیه زده است که در سابقه وی، علاوه بر حضور در سوریه، همنشینی مستمر با سپاهیان و رفاقت نزدیک با قاسم سلیمانی حتی بازجویی از زندانیان سیاسی نیز دیده میشود.
ریاست محمدحسنی بر سه نهاد «اوج»، «بنیاد فرهنگی روایت» و «بسیج هنرمندان» با بودجههای غیرشفاف و کلان، هزاران نفر از جوانان ایرانی اغلب تحصیلکرده در جستجوی کار روزگار میگذراندند. آنچنانکه طبق آمارهای رسمی، نرخ بیکاری جوانان در سال ۱۳۹۶ بیش از ۲۵ درصد اعلام شده است
https://iranglobal.info/node/80296
امیر پریزاد در گفت و گوی خیلی طولانی با
رامین پرهام درباره سلطنتطلبان، «مشروطه نوین»، رضا پهلوی، شورای گذار و
گفت و گویی خواندی
کی از افراد مهمی که مورد حمله بخشی از این هَشتگزنهایِ ایرانی قرار گرفته، رامین پرهام است.
انواع اتهامات را به او نسبت دادهاند و در این گفتگو تلاش نمودهام اینها و انتقادهایِ دیگری را نیز با پرهام مطرح و شفافسازی کنم. برای همین از افرادی که به ایشان انتقاد داشتهاند خواستم تا پرسشهای خود را مطرح تا با ایشان درمیان بگذارم.
انواع اتهامات را به او نسبت دادهاند و در این گفتگو تلاش نمودهام اینها و انتقادهایِ دیگری را نیز با پرهام مطرح و شفافسازی کنم. برای همین از افرادی که به ایشان انتقاد داشتهاند خواستم تا پرسشهای خود را مطرح تا با ایشان درمیان بگذارم.
البته بخشی از این پرسشها را کنارگذاشتم، مانند این حرفِ بیربط که "چون رامین پرهام دکترای زیست شناسی دارد، حق دخالت در سیاست را ندارد"!
جناب دکتر پرهام، برخی در فضای مجازی و بویژه در توئیتر، شما را به جداییطلب، تحکیم وحدتی، مخالف پهلوی، و مأمور اطلاعاتی فرانسه متهم میکنند. پاسخ تان چیست؟
یاوهگویی است! با این تفاوت که تکنولوژی، یعنی سوشیال میدیآ، یاوهگویی را "دموکراتیزه" هم کرده!
ببینید دوستِ گرامی، من در ایران دانشجو نبودهام که "تحکیموحدتی" باشم. "تحکیموحدتی" بودن را هم برای دانشجوی ایرانی عیب نمیدانم: دانشجو جوینده است. پرسشگر. مثلاً در حکومتی که سر تا پایِ آن اسلامی شده، اگر دانشجو بخواهد مشارکتی در عرصهیِ سیاسی داشته باشد و پرسشگری کند، حتّی در فضایی به شدّت محدود، شاید چارهای جز مشارکت از طریقِ تشکلّی مانند تحکیم وحدت نداشته باشد. ممکن است از مذهب و از تحکیمِ وحدت در مذهب جویندگی و پرسشگری را آغاز کند، ولی در طّیِ راه یابندهیِ حقیقتی دیگر بشود. آنچه مهم است و حیاتی، پرسشگری است. باید بپرسد، بخواند، و تجربه کند. راه دیگری برای شناختن وجود ندارد.
دورانِ دانشگاهیام را در فرانسه و در آمریکا سپری کردم و در این دو کشور دفتری بنام "تحکیم وحدت" وجود نداشت که بخواهم "تحکیموحدتی" بشوم!
مذهبی هم نیستم. و اگر از لزومِ تحکیم در وحدت از من بپرسند، نخست خواهم پرسید "وحدت در چه و برای چه؟" و پس از آن، "تحکیم از چه راهی و چگونه؟" یعنی نخست هدف را جویا میشوم، سپس وسیله را.
"جداییطلب" هم نیستم. جدایی از چه و از کجا؟ از ایران؟! جدایی از کاشان و از تهران و از محله "نیروهوایی" و از "جلو دانشگاه" و "خیابان کاخ" که در آنها بزرگ شدهام؟ برای پیوستن به کجا؟ به عربستان؟! به طالبان؟! به داعش؟! به پاکستان؟! به طایفه علیاف ها در نخجوان؟! به میانرودان؟! به عتبات؟!
"مخالفِ پهلوی"؟! فرصتِ تماس با شاهزاده را سالها پیش بدست آوردم. پس از آخرین سفرم به ایران در اواخر ۲۰۰۱ میلادی، پس از ۱۱ سپتامبر. کمی آن سوتر، آمریکاییها داشتند خاکِ القائده را به توبره میکشیدند. مدتی در ایران ماندم و بازگشتم. تمامِ وقتم در تهران به دیدار و گفتگو با این و آن گذشت. میخواستم از نزدیک بو کنم. چرا که نخست باید بو کرد، سپس تحلیل. شامه و شهود پیش از قوّهیِ ادراکِ عقلی وارد عمل میشوند. بلافاصله پس از بازگشت به اروپا، ایمیلی به دفترِ شاهزاد زدم و مشاهداتم را با ایشان از این راه درمیان گذاشتم: نسلِ جوان و خوشذوق و سلیقهای در راه است که ۱۸۰ درجه با اُمُّلهایِ مذهبیِ حاکم زاویه خواهد داشت. نسلی که بویژه از کراهتِ ظاهری و باطنیِ حکومتِ اُمُّلها بیزار است و در جستجویِ زیبایی و ایرانی بودنِ خویش است...
نگاه متعصبین یا فاناتیکهایِ "سلطنت" به نهادِ پادشاهی، نگاهی است بیمارگونه. متعصّبجِماعت از نوعی رواننژندی یا نوروزیز رنج میبرد. تعصّب نوعی بیماری است. با درمانِ شیمیایی تا حدّی قابلِ علاج است!
"مأمور اطلاعاتی فرانسه"؟! مهملگویان فراموش کردهاند که در "مأمور مخفی"، صفت از خودِ موصوف مهمتر است! و اگر قرار بر این است که کسی مأمور یک دستگاه ذاتاً و رسماً مخفی باشد، خسوخاشاکی که دستِ راست و چپِ خود را نیز از هم تشخیص نمیدهند، راهی برای مطلع شدن از چنین چیزی ندارند.
"سلطنت" و پادشاهی، مترادف نیستند. متضاد اند. همان گونه که سه سالِ پیش در نوشتاری متذکرشدم، "سلطنت آفتِ پادشاهی" است. آنها که پادشاهی را برای ایران میخواهند، باید واژهیِ سلطنت را از بیانِ خود کنار بگذارند. جماعتِ "سلطنتطلب" مذهبزده اند. تا مغزِ استخوانش هم مذهبزده است!
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید