او دیروز در یادداشتی ماجرای بازداشتش در ایران را فاش کرد.
آقای اسپهبد، شهروند ایرانی-کانادایی، سابقه کار در فیسبوک و گوگل را دارد و بیشتر برای طراحی برنامه "حرفباز" شناخته میشود.
آقای اسفهبد به بیبیسی فارسی گفت: "برای تعطیلات کریسمس از آمریکا به پرتغال رفتم و هفتم ژانویه از مسیر استانبول وارد ایران شدم، همان شب حمله سپاه به پایگاههای آمریکا اتفاق افتاد و صبح هواپیمای اوکراینی را زدند."
"برای دیدار خانواده و چهلم درگذشت پدربزرگم به ساری زادگاهم رفتم. از آنجا که برمیگشتیم در اینستاگرام عکس گذاشتم و این گروه در اطلاعات سپاه ظاهرا من را دنبال میکردند و به دلیل روابطم با فعالان خارج کشور من را نشان کرده بودند و متوجه شدند من در داخل کشور هستم و دو روزی دنبال من بودند."
"یک بار که با شماره مستقیم تماس تلفنی گرفتم از برنامهام مطلع شدند و در خیابان چهار نفر مرا صدا کردند و حکمی را به من نشان دادند. چیزی که از آن حکم یادم هست اطلاعات سپاه بود و جرائمی مثل اقدام علیه امنیت ملی و همکاری با گروههای معاند."
احضاریهای که برای اقای اسفهبد فرستاده شده است
آقای اسفهبد گفت آن چهار نفر او را سوار ماشین کردند و به محل اقامتش یعنی خانه خواهرش بردند و لپتاپ و پاسپورتهایش را ضبط کردند و وسایلش را گشتند. بعد چشمهایش را بستند و به جایی برند و در سلول انفرادی زندانی کردند که بعد معلوم شد زندان اوین است.
به گفته آقای اسفهبد بازجویان به او میگفتند "تا وقتی حرف بزنی، گذرواژههایت را بدهی و دروغ نگویی و مخفیکاری نکنی شکنجه و اذیتت نمیکنیم."
او میگوید نمیخواسته به بازجویان امکان دسترسی به موبایل و حسابهای شخصیاش را بدهد "اما مرا تهدید کردند و من چون اطلاعات سپاه را میشناختم میدانستم مقاومت بیفایده است."
بنابراین "آنها دسترسی کامل به حساب گوگل من (ای میل، پیام و عکس و تماسها)، فیسبوک، توئیتر و لینکدین" پیدا کردند. بعد "شش روز مرا بازجویی کردند از هشت تا یازده صبح و چند ساعت بعد از ناهار، با چشم بسته و رو به دیوار".
به گفته آقای اسپهبد حساسیت بازجویان اطلاعات سپاه بیشتر "گروههایی بود که در زمینه سانسور در اینترنت فعالیت میکنند، بیشتر از همه اصل ۱۹. بنیانگذاران این سازمان از دوستان من بودند و بازجویان به من میگفتند تو با این گروه همکاری داری."
او میگوید "در زمان جنبش سبز اخبار را به انگلیسی توییت میکردم و از این طریق با عدهای دوست شدم. عکسی هم بود در کنفرانس رایتسکان در سال ۲۰۱۶ که در شبکههای اجتماعی همرسان کرده بودم و فکر میکنم آن عکس هم برای آنها حساسیت ایجاد کرده بود."
اما آنها که "پانزده سال اطلاعات من را اختیار داشتند قانع شدند که کار سیاسی و مخفیکاری نمیکنم و برایشان محرز شد با کسی همکاری ندارم اما گفتند یا باید برایت پرونده تشکیل بدهیم و به دادگاه بفرستیم و از دو ماه تا دوسال ممکن است محکوم شوی یا اینکه آزادتت می کنیم از ایران بروی اما رفاقتت را با این افراد حفظ کن و ما گاهی تماس می گیرم و به ما خبر بده آنها کجا هستند و چه میکنند. من آنجا قبول کردم که این کار را بکنم و از ایران خارج شدم."
به این ترتیب آقای اسپهبد "اعتماد" بازجویانش را جلب و بدون اینکه قصد همکاری داشته باشد ایران را ترک میکند اما "به من ضربه روحی خورد و زندگیم به هم ریخت و نتوانستم کارم را ادامه بدهم. محدودیتهای کرونا هم وضع را بدتر کرد."
پیامی که اقای اسفهبد می گوید اطلاعات سپاه در اینستاگرام برایش گذاشته است
"حدود هفت هفته پیش در اینستاگرام برای اولین بار بعد از خروج از ایران با من تماس گرفتند. من جواب ندادم. بعد شروع کردند به تماس با تلفن یا در واتساپ و سیگنال جاهای دیگر. و من به هیچکدام جواب ندادم. دو سه هفته بعد با خواهرم در ایران تماس گرفتند."
"خواهرم به آنها گفته پیامشان را به من رسانده اما هیچ کنترلی بر آنچه من میکنم ندارد."
به گفته آقای اسفهبد در مدتی که بازداشت بوده "پارتنر آمریکاییام و کارفرمایم فیسبوک، با دولت کانادا در تماس بودند. بعد از خروج از ایران با دولت کانادا تماس گرفتم اما چون در ایران و در بازداشت نبودم کاری از دست آنها بر نمیآمد."
او درباره اینکه چرا اکنون موضوع را علنی کرده است میگوید: "در مدتی که بازداشت بودم به من اجازه تماس با خانوادهام را میدادند اما اصرار داشتند خانوادهام صحبتی نکنند و با کسی تماس نگیرند و خبر بازداشت من فاش نشود. در آن زمان هواپیمای اوکراینی ساقط شده بود و آنها نمیخواستند خبر بازداشت یک کانادایی هم به رسانهها برسد."
اما اکنون که به سراغ خواهرش در ایران رفتهاند و همچنین تحت تاثیر جنبش "جان سیاهان ارزش دارد" به این نتیجه رسیده که نباید در قبال نقض حقوق بشر ساکت نشست و تصمیم گرفته است ماجرایش را علنی کند.
فشار برای همکاری و خبررسانی پس از آزادی، رویه نهادهای امنیتی ایران است و سازمانها و فعالان حقوق بشر بارها موارد آن را مستند و به آنها اعتراض کردهاند
بهداد اسفهبد، برنامهنویس نخبه ایرانی و کارمند سابق شرکتهای گوگل و فیسبوک، روز دوشنبه ۲۷ مرداد، با انتشار یادداشتی به زبان انگلیسی از بازداشت هفت ماه پیش خود در ایران توسط سازمان اطلاعات سپاه و فشار این نهاد امنیتی برای وادار کردن او به جاسوسی پرده برداشت.
بهداد اسفهبد که ۳۷ ساله است و ملیت کانادایی نیز دارد، از دانشآموختگان دانشگاه شریف در تهران و دانشگاه تورنتو در کاناداست که در چند سال اخیر در گوگل و سپس فیسبوک مشغول کار بوده، اما در پی بازداشت و بازجویی هفتروزه، بهدلیل شرایط روحی، از کار کناره گرفته است.
آقای اسفهبد در گفتوگو با مهتاب وحیدی راد از رادیو فردا، جزئیات بازداشت و بازجویی خود را بهطور مفصل شرح داده و میگوید تهدید شده که اگر همکاری نکند، میتوانند بهعنوان جاسوس آمریکا در ماجرای ساقط شدن هواپیمای اوکراینی برایش پرونده بسازند.
تازهترین تحول در ماجرای آقای اسفهبد که بهگفته خودش باعث شده سکوت چندینماههاش را بشکند و به افشاگری در این زمینه بپردازد، رسیدن احضاریهای قضایی به نشانی محل زندگی خانوادهاش در ایران است که به او پنج روز فرصت داده شده تا خود را به دادسرای اوین معرفی کند.
بهداد اسفهبد در این مصاحبه جزئیات بازجوییهای طولانی با تمرکز بر موضوع ارتباط با گروههایی را شرح میدهد که خارج از ایران در زمینه فیلترشکن و دسترسی آزاد ایرانیان به اینترنت فعالیت میکنند و میگوید اطلاعات سپاه با دانلود حدود ۳۰۰ گیگابایت اطلاعات شخصی من و بررسی آنها متوجه شدند که من هیچ همکاریای با این گروهها ندارم.
بهگفته آقای اسفهبد، آنها در عین حال هراس داشتند از اینکه لپتاپ کاری من را روشن کنند و تصورشان این بود که با روشن کردن آن، شرکت فیسبوک قادر خواهد بود صدای آنها را بشنود.
بازداشت آقای اسفهبد در میان دو واقعه کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق توسط آمریکا و ساقط شدن هواپیمای اوکراینی در ایران توسط سپاه رخ داد.
او میگوید چند روز پس از فاش شدن سرنگونی هواپیمای اوکراینی توسط سپاه پاسداران بود که برایشان محرز شد در زمینه فیلترشکن هیچ فعالیتی ندارم. پس از آن بود که ظاهراً نمیخواستند خبر بازداشت یک کانادایی دیگر در آن شرایط برایشان هزینهساز شود.
آقای اسفهبد بعد از آن تحت فشار قرار میگیرد تا به قیمت آزادی خود، برای سازمان اطلاعات سپاه خبرچینی و جاسوسی کند.
«متهم شدم به اینکه شاید قبلاً با افراد این لیست [فعالان دسترسی آزاد به اینترنت] همکاری کردهای و گفتند ما پرونده را تکمیل میکنیم و میفرستیم دادگاه و ممکن است حکم زندان بگیری. اما اگر میخواهی، ما تو را آزاد میگذاریم و پرونده را نگه میداریم تا فعلا به دادگاه نرود، در مقابل بعد از خارج از شدن از ایران با سرکردههای گروههای حقوق بشری و گروههایی که در مورد دسترسی به اینترنت کار میکنند در تماس باش و به ما خبر بده که چه کسی کجا رفته و با چه گروهی همکاری دارد.»
در روند تحت فشار گذاشتن بهداد اسفهبد برای پذیرش پیشنهاد همکاری، یکی از بازجویان با اشاره به ساقط شدن هواپیمای مسافری، او را اینگونه تهدید میکند: «شما برادرت در آمریکاست، خودت اینجایی، هواپیما، خطای انسانی؛ فکر کن به این چیزها.»
آقای اسفهبد میگوید برداشتش از این گفته بازجوی سپاه این بوده است که «یعنی اگر ما بخواهیم، میتوانیم تو را بهعنوان جاسوس آمریکا که در این ماجرا دست داشتهای، قربانی یک پرونده خیالی بکنیم، و ترس من این بود که اگر احساس کنند و بفهمند که قصد ندارم با آنها همکاری کنم، من را قربانی یک پرونده ساختگی خواهند کرد».
بهداد اسفهبد پس از جلب اعتماد نیروهای امنیتی سپاه و نیز تحویل سند محل زندگی خانوادهاش به قوه قضائیه، از ایران خارج میشود، اما بهدلیل «آسیب دیدن سلامت روان» دیگر نمیتواند به کارش ادامه دهد تا نهایتاً این موضوع در ترکیب با یک موضوع دیگر منجر به استعفایش از فیسبوک میشود.
«من قطعاً دیگر به ایران برنمیگردم، ولی نگران خانوادهام هستند، چون نمیدانم قرار است در آینده چه فشار دیگری و از چه طریقی بر من بیاورند. تنها تصمیم درستی که میتوانستم بگیرم این بود که افشاگری رسانهای کنم، شاید از این طریق بتوانم حداقل از خانوادهام حمایت کنم».
بهداد اسفهبد از چهار سال پیش برای دیدار خانوادهاش به ایران رفتوآمد داشته و میگوید قبلاً نیز مأموران امنیتی یکی دو بار با او صحبت کرده بودند، اما این نخستین بار بود که او را بازداشت و زندانی کردند.
او میگوید حین بازجوییها متوجه شده است که پس از اعتراضات آبان ۹۸ که در خلال آن اینترنت در ایران قطع شد، سازمان اطلاعات سپاه بر موضوع فیلترشکنها و گروههای فعال در این زمینه حساس شده و تصور میکردند که او نیز در این مورد فعالیت یا همکاری داشته است.
پیشنهاد خبرچینی و جاسوسی نیز به این منظور بوده است که او اطلاعات فعالیتها و ارتباطات کسانی را در این زمینه در خارج از ایران فعالیت میکنند، به سازمان اطلاعات سپاه منتقل کند.
هماکنون سند آپارتمانی که خانواده بهداد اسفهبد در آن زندگی میکنند، با ارزش بیش از دو برابر مبلغ وثیقه (یک میلیارد تومان) در اختیار قوه قضاییه جمهوری اسلامی است و احضاریه قضایی نیز نشان میدهد که ظاهراً مأموران امنیتی سپاه از طریق دادگاه در پی صدور حکم کیفری برای او هستند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید