بیگرافی خانم سیمین صبری
متولد سال ۱۳۴۳ در تبریز اما دوران کودکی و نوجوانی در جلفای ارس و علمدار گرگر بودم.
بیش از ۳۲ سال است از ایران خارج شدهام. سابقه مبارزاتی علیه رژیم و به دنبال آن دستگیری در سال اخر دبیرستان و محرومیت از تحصیل در دانشگاه بعد از قبولی از رشته پزشکی دارم.
۲۰ سال است در نروژ زندگی میکنم. تخصص روانپزشکی در نروژ کسب کردهام و زیر تخصص رفتار درمانی دارم.در حال گرفتن دکترا در شاخه روانپزشکی چند فرهنگی یا مولتی کالچرال هستم.
در سال ۲۰۰۹ بعد از تشکیل دولت جدید از طرف دپارتمان قضایی و پلیس به عضویت کمیته ۸ نفره انتخاب شدم که در ترکیب این دپارتمان سیاست پناهندگی در نروژ را باز بینی کرد و محصول این همکاری کتابی رهنما به نام " در اتاق انتظار کشور رفاه" بود که در نوشتن بخش " آسیبهای روانی قبل و بعد از مهاجرت و حتا هنگام مهاجرت "، که گفتاری مجزا دارد ، همکاری گسترده در ترکیب این کمیته داشتم. این کتاب در اینترنت قبل دسترسی است .در رابطه با همین آسیبهای مهاجران با بخشهای مختلفی در زمینه بهداشت روانی در نروژ و تشخیص زود هنگام بیمار یهای حاد روانی همکاری دارم واین فعالیت ها در کنار کار ثابت که در پلی کلینیکی دولتی است. عضو و سخنگوی اتحاد دمکراتیک آذربایجان هستم و در این حال در حزب سوسیالیست چپ در نروژ عضو هستم .
وقتی از روانشناسی چند فرهنگی صحبت میکنیم مساله تفاوت آسیبها و تراوماهای زنان از کشورهای جهان سوم و تفاوتهای فرهنگی, در اشکال خشونتهای خانگی و اجتمایی( مرد سالاری و زنان چون قربانیان اصلی جنگها و...) هم صحبت میکنیم. در این مورد چون عضو کمیته زنان در هر دو حزب مربوط به ایران و مربوط به نروژ فعال هستم .به عنوان روانپزشک جدا کردن آن چه بیماری روانی است یا نرمهای اجتمایی است در آموزشهای داخلی سیستم چند فرهنگی چون کشورهای اروپایی، بخصوص بعد از ورود پناهندگان و افزایش تعداد آنها ، اکتیو بودهام و هستم و در بخش "مرکز تشخیص و دارمان تراوما و سترس " سالانه در این مورد در کورسهای مختلف برای ادارات مختلف تدریس میکنم که مساله زنان در محور یت قرار میگیرد.
در مورد مساله فمینیسم در ایران به نظریه اینترسکشنالیتی تکیه کرده و در اینمورد مقالات و نقدهایی در مورد مقلات دیگر فعالان جنبش زنان ایران نوشتهام که در رسانههای مختلف چاپ شده است.
به عنوان یک روانپزشک بر این باور هستم در ایران وضیعت زنان باید به مقتضای شرایط مناطقی که در آن زندگی میکنند برسی شود. باید در کنار راه حل اصلاحی در جامعه و تابو زوداییها و دیگر مسائل ریشه ای و کلیشه ای، آموزش و درمان بیماریهای روانی در نزد زنان که عمدتا ریشههایمحیطی و فرهنگی دارد ، به دست گرفته شود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید