رفتن به محتوای اصلی

صدای سرمستان، به خاطره‌ی معطر ِمحمدرضا شجریان!
16.10.2020 - 03:26

چه حافظانه، کلامت به جان ِما می‌ریخت.

چه عاشقانه، صدایت سپیده‌ی ما را-
سلام ِدیگرداد.
وبرتمام ِدرختان ِمهربان ِکویر-
درین خزان ِخطیر
پیام ِدیگرداد.
من ازمیان ِطپش‌های عشق آمده‌ام.
من ازطراوت ِباران ِشادمان ِشمال.
همیشه درهمه حال-
ملال ِ سینه‌ی تلخم، تورا نشانه گرفت.
و دست ِعاطفه‌ام
ز دست ِمست ِتوای مهربان ِ باده پرست!
پیاله‌های غزلهای عاشقانه گرفت.
*
به "سایه"، می‌گویم:
چه بی کسی ِغریبی، به جان ِما افتاد
درین سرای ِسیاهی، که سَربه سَر، آه هست
سرود ِسینه‌ی تو
غزلسروده‌ی تاریک ِ هرچه مهتاب ست.
بگو! دوباره بگو!
چگونه باید زیست؟
کسی که با دل ِ ما
کسی که با تووُخورشید بود وُدیگر نیست.
*
*Missing media item.Missing media item.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.