امانوئل مکرون سه سال پیش از آنکه رئیس جمهور فرانسه شود، چهرهای ناشناخته بود، اما موفق شد حزبی جدید تاسیس کند، دو جریان سنتیِ چپ و راست را از گود انتخابات خارج کند، راست افراطی را شکست دهد و جوانترین رئیسجمهوری این کشور لقب گیرد.
امانوئل مکرون یکشبه راه صد ساله رفت. این دانشآموخته فلسفه و علوم سیاسی، سال ۲۰۰۷ از «مدرسه ملی علوم اداری» (دانشسرای نخبگان و کارمندان ارشد فرانسه) فارغ التحصیل شد و چهار سال در موسسه مالی روتشیلد کار کرد و به ریاست شعبه این بانک در پاریس رسید.
سال ۲۰۱۲ وقتی که به تیم انتخاباتی فرانسوا اولاند پیوست، کمتر کسی در فرانسه با نام و چهرهی او آشنا بود. در دولت سوسیالیستها، نخست، معاون و مشاور امور مالی دفتر رئیسجمهوری شد و دو سال بعد، وزیر اقتصاد و صنایع.
هرچند این حزب سوسیالیست و فرانسوا اولاند، رئيسجمهوری وقت، بودند که راه ورود او را به سیاست هموار کردند، امانوئل مکرون بهسرعت از جریان چپ فاصله گرفت. یک سال پیش از انتخابات سال ۲۰۱۷ استعفا داد، حزب خود را با عنوان «جمهوری بهپیش» تاسیس کرد و وارد کارزار انتخاباتی شد.
رسوایی فساد مالی در حزب جمهوریخواه و دعواهای درون حزبی در جمع سوسیالیستها از یک سو، و شور و شوق جوانی و کارآمدی تیم همراهش از سوی دیگر، این امکان را برای امانوئل مکرون فراهم کرد که به عنوان آلترناتیوی قابل اعتماد در صحنه سیاسی فرانسه ظاهر شود و ۶۶ درصد آرا را بهدست آورد و در ۳۹ سالگی جوانترین رئيسجمهوری تاریخ فرانسه نام گیرد.
سیاست داخلی
امانوئل مکرون خود را وامدار تفکرات پل ریکور، فیلسوف برجسته فرانسوی، میدادند و میگوید که سیاستهای دولتش بر اصول جریانهای چپِ میانهرو و لیبرال بنا نهاده شده است. دولتی که از نیروهای جوان و با تجربهی چپ و راست، تکنوکراتها و چهرههایی از جامعهی مدنی تشکیل شده است.
باوجود این، سیاستهای اقتصادی دولت، به باور کارشناسان، به تفکرات راست پهلو میزند. رفورم قوانین بیکاری و بازنشستگی، همزمان با کاهش مالیات بر درآمد قشر مرفه موجب خشم بسیاری در فرانسه شد. جریان اعتراضی موسوم به «جلیقه زردها» در واکنش به همین سیاستها بود که سال گذشته به راه افتاد و ماهها ادامه یافت.
سیاستهایی که در درون حزب و دولت نیز با مقاومتهایی مواجه شد. نیکولا اولو، یکی از شناختهشدهترین فعالان محیط زیست فرانسه، سال ۲۰۱۸ از مقام وزارت محیط زیست استعفا کرد. پنج ماه پیش، چند نمایندهی مجلس از حزب «جمهوری بهپیش» کنارهگیری کردند و عملا موجب شدند که موقعیت حزب ماکرون در مجلس تضعیف شود.
بیماری کووید-۱۹، امانوئل مکرون را بر آن داشت تا برخی از رفورمهای در دست کار دولت را به حالت تعلیق در آورد و رشته تدابیر حمایتی نسبتا جامعی را برای قشر فرودست، شاغلان کمدرآمد و همچنین کارخانهها و شرکتهای کوچک و بزرگ که از بحران اقتصادی صدمه دیدهاند، در نظر بگیرد.
سیاست خارجی
از منظر سیاست خارجی، شاید بتوان گفت که دعوت ولادیمیر پوتین به کاخ ورسای نمادی است از روش متفاوتی که امانوئل مکرون در ابتدای دوران ریاستجمهوری خود در پیش گرفت. در ماه مه ۲۰۱۷، رئیسجموری فرانسه همتای خود را در جریان مراسمی باشکوه پذیرفت، در حالی که روسیه ماهها بود به دلیل الحاق کریمه تحریم شده، و جنگ در سوریه و حمایت ولادمیر پوتین از بشار اسد نیز بر تنش بین اروپا و روسیه افزوده بود.
امانوئل مکرون امیدوار بود که به این ترتیب گفتوگو و مذاکره با رئيسجمهوری روسیه از سر گرفته شود. سیاستی که در مورد دونالد ترامپ نیز به اجرا گذاشته شد. رئيسجمهوری فرانسه در ماههای نخست ریاستجمهوری همتای آمریکایی خود سعی کرد که او را قانع کند تا از توافقنامه پاریس برای حفظ محیط زیست خارج نشود و به تعهدات آمریکا در برجام پایبند بماند.
تلاشهای دیپلماتیکی که در نهایت به نتیجه مطلوب نرسید و موجب شد که عملا چرخشی در مواضع امانوئل مکرون ایجاد شود. رئيسجمهوری فرانسه تلاش برای مسموم کردن الکسی ناوالنی، از مخالفان پوتین، را «اقدام به قتل» خواند و محکوم کرد، و خروج آمریکا از برجام را «اشتباه» نامید و نسبت به عواقب آن هشدار داد.
در ماههای اخیر، مواضع امانوئل مکرون، بهویژه در مورد بحران سیاسی در لبنان و «تحریکات» ترکیه در منطقه، تندتر شده است. رئيسجمهوری فرانسه پس از آنکه مقامات لبنانی نتوانستند برای تشکیل دولت به توافق برساند، رفتار آنها را «شرمآور» توصیف، و تهدید کرد که کمکهای مالی فرانسه به این کشور را تعلیق خواهد کرد.
او همچنین سیاستهای ترکیه را در مدیترانه، در بحران قبرس و در جنگ داخلی لیبی شدیدا به نقد گرفت. ترکیه را متهم کرد که به «۳۰۰ جنگجوی جهادی» اجازه داده است که از مرز ترکیه به قرهباغ بروند. «خط قرمزی غیرقابل قبول» که رئیسجمهوری فرانسه آن را «هیزمی بر آتش جنگ» توصیف کرد.
در این سه سال و اندی، امانوئل مکرون کوشید هماهنگی بیشتری بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا ایجاد کند هرچند برگزیت و تقویت جریانهای راستافراطی در مجارستان و لهستان، کار را برای او سخت کرده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید