با توجه به رخ دادهای اخیر در پی انتخابات آمریکا ، ابعاد پند آموز و گسترده آن و برنامه ریزی ها نیکه احتمالا تا پایان دیماه بصور مختلف با راهنمائی حقوق دانها که «فن سالاران »این مقوله بشمار می آیند ادامه می یابد .
هم چنین بعنوان نمونه آ نانکه سالها در درون میهنمان با ارائه طرح هائی مشابه «فروش بشکه ای نفت دربورس- برای رفع تنگناهای بودجه درپی تشدید تحریمها که البته در نطفه ماند ، نظام فاقد نظم و برنامه را بیش از پیش به انحطاط کشاندند .
با نگاه به قافله رانت گیرا نی که خودرا فراترازدیگران «باهوش و موقعیت شناس» می پندارند و در گذشته علاوه بر تصدی مسئولیتهای حساس، سرمایه های فراوان و متنوعی اندوخته و ملت در بند آنان را «فرصت طلب، رانت جو و وابسته » می شناسدو با تعریفی خود را در جرگه «تکنوکرات ها» تصور نموده و برتضعیف غیر منصفانه این جامعه میکوشند و.....
بنا به ضرورت و اینکه گروهی بدون توجه به ارزشهای اخلاقی، انسانی و اجتماعی تخصص و اطلاعات خود را به هر فرد یا جریانی که حق الزحمه بیشتری بپردازد ارائه میدهند – با مراجعه به آرشیو ،طرح نکاتی را بشرح زیر لازم میبیند :
** در این مسیر به صاحبان خرد مخصوصا جوانان تحصیل کرده آگاه به مقولات علمی و تخصص - برای پرهیز از فروش اطلاعات علمی خود به هر جریانی که در مواردبسیاری برخلاف منافع ملی است - هشدار میدهد ،باشد که به تامل بیشتر بینجامد.
* به انگلیسی Technocracyدر اصطلاح به «حکومت تکنیک »اطلاق شده که در آن نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باید به وسیله صاحبان فن اداره شود.
* به دیگر سخن فنسالاری به مفهوم «هواداری از رهبری ارباب فن » متکی میباشد که بر «ماشینی سم » و دانش فنی و مهارتهای فن آورانه تکیه دارد که مهندسان، دانشمندان و تکنوکراتها باید فعالیتهای اقتصادی و سیاسی را رهبری کنند.
* این آگاهی در صنعت ، بیشتر به مفهوم تفکریست که تنها راه دستیابی به فن آوری را انتقال فناوری از غرب یا شراکت سرمایهگذاری مشترک، با شرکتهای غربی میداند.
* تکنوکرات و تکنوکراسی به دنبال توسعهای میباشد که از طریق اعداد ریاضی بدست میآید و درآن ارزشهای انسانی ،اخلاقی و دینی جایگاهی ندارند و این مفاهیم کاربردی در بعدهای اقتصادی، فرهنگی واجتماعی یافته اند .
* تکنوکرات در سطح کلان کسی است که فن، تکنیک، فن آوری و ماشین را در مدیریت به کار می گیرد.
* تکنوکراسی بر گرفته از تکنوکرات به دو معناست « نظامی که در آن حاکمیت علوم، فنون و ماشین بر انسان پذیرفته شده» ودویم «صاحب فنون که بر بکار گیرنده فن - تسلط دارند» و در سطحی عمیقتر : در مفهوم عقلانیت ابزاری ریشه دارد و درباره چگونگی ها به لحاظ ارزشی و اخلاقی داوری نکرده و فقط تحقق اهداف نهایتا مادی مهم است.
- باید توجه داشت هنگامی که سلطه و حاکمیت چیزی را بر خود ، می پذیریم، ناگزیر به اجرای فرامین و قوانین آن الزاما باید بود .
- پس حاکمیت فن و ماشین به معنای قبول نظم و قوانین ماشینی است، بدین معنا که در اتخاذ سیاست ها و تصمیم گیری ها عوامل فنی و ماشینی نقش اصلی را دارند و سایر عوامل از جمله ارزش های انسانی، اخلاقی و دینی در این مقوله جائی ندارد.
- در تکنوکراسی هدف نهایی توسعه است، توسعه ای که از طریق اعداد ریاضی بدست می آید و در آن ارزش های بیان شده جایگاهی ندارند.
** در دوران (به اصطلاح) سازندگی که بنیان ورود سپاه به اقتصاد و آغاز انحرافات مختلف بشمار میرود بعنوان نمونه میگفتند : تهران از نظر مدرن بودن شهری خواهد بودکه افراد با در آمد کمتر از 500 هزارتومان باید این ولایت را ترک نمایند چون هزینههای سکونت در چنین شهری بسادگی امکان ندارد.
- این نوع تفکر با تاکید بر بخش اصلی انگیزه یعنی سوء استفاده ازامکانات که نبایستی محدود شود ،دغدغه فنی، مسایل فرافنی و فراتکنیکی در آن دخالت داشته و عدالت را به آن راهی نیست .
- تکنوکراسی در بعد اجرائی و مدیریت اقتصادی نیز با تولید و مصرف فراوان همراه بوده و تبلیغات شدید تجاری، حریم آزادی انسانها را از بین می برد.
- در جوامع پیشرفته هر چند توسعه از طریق اعداد ریاضی بدست می آید ولی ارزش های انسانی، اخلاقی ودین جایگاه ویژه خود را داشته وتکنوکرات ها ی آگاه و با وجدان به دنبال اصلاحات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در قالب منافع ملی بوده وخصوصی سازی و مدیریت کلاسیک و علمی بر محوریت این خصلت های نیکو ، بنیان نهاد ه شده است .
- پژوهشگری سیاسی در این باره می گوید: ساختن پل، جاده و دغدغههای سختافزارانه ،در ذیل تفکر تکنوکراتی به این استکه این مسیر چگونه طی میشود و در واقع دغدغههایی فراتر از کسب درآمد با هر تعریفی مطرح نمیشود .. که آغازی است بر انحطاط اخلاقی و فساد رو به توسعه .
** درآغاز سلطه بانیان تفکرفرصت طلبی در پوشش تکنوکراتهای وطنی تازه به دوران رسیده، با مدارک تحصیلی سهمیه ای و مقام های تصاحب کرده بدون شرایط احراز- استوار بر وابستگی ها، ضمنا محروم از دارائی های مشروع ،تحولات اجتماعی و تغییرات ارزشی گوناگونی را شاهد بودیم
* که : جامعه را از ارزشهای عدالتخواهانه، سادهزیستی، مبارزه با اسراف و طرفداری از قناعت و توجه به منافع ملی و جمعی ، به یک جامعه مصرف و تجملگرا، در پی ثروت و فرصت طلبانه تبدیل نمود .
- پیش آهنگان این وادی تصمیم می گرفتند و فراتر از نگاه ابزاری و تکنیکی دغدغه ای نداشتند .
- محصول حضور مغرضانه آنان و ادامه دهنگان این طریق ناصواب را در همه صحنه های اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی شاهدیم .
- امید میرود با همراهی و اتحاد - از همه مهمتر ایفای نقش همه دلسوزان آگاه وطن با توجه به تحولات اجتناب نا پذیر در پیش ،سلامت عمل وعدالت با تعریف ( هر چیز در جای خود )با حد اقل هزینه و ممانعت از نابودی انسانها و اخلاق ،جای گزین گردد .
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید