رفتن به محتوای اصلی

دوره انتقال قدرت در آمریکا؛ فرصتی طلایی برای دیکتاتورها
07.11.2020 - 13:26


عصر آشفته و دشوار پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برای مردم این کشور شوک‌آور و برای جهانیان مبهوت‌کننده خواهد بود. تا زمانی که دونالد ترامپ، کرسی ریاست جمهوری را برای دوره دوم در اختیار بگیرد یا جو بایدن به عنوان رئیس جمهور منتخب در ۲۰ ژانویه سوگند بخورد، تحلیلگران نگرانند که دیکتاتورها، کینه‌توزان، سرکوبگران و متجاوزان سراسر جهان با استفاده از یک فرصت نادر به تحکیم پایه‌های قدرت، تغییر نقشه‌های جغرافیایی و جعل واقعیت بپردازند.

از هم اکنون نشانه‌هایی وجود دارد که برخی کشورها از خلاء قدرت و سردرگمی ناشی از آشفتگی وضع اقتصادی و نظامی قدرت‌های برتر جهان، سودجویی‌هایی را آغاز کرده‌اند.

کارزار انتخاباتی پر سر و صدای آمریکا، احتمالا فرصتی بود که همزمان با آن حمله بی‌سابقه آذربایجان برای پس گرفتن منطقه مورد مناقشه ناگارنو-قره‌باغ صورت گرفت و جنگی که از اواخر سپتامبر میان آذربایجان و ارمنستان درگرفته است به مرحله تازه‌ای رسید.

در آفریقا در حالی که تنش بین دولت اتیوپی و شبه‌نظامیان، ماه‌هاست بالا گرفته است، اوج‌گیری سریع خشونت‌ها در این هفته بسیاری از ناظران را شوکه کرده است و تهدیدی برای بی‌ثباتی در تمام منطقه شاخ آفریقا محسوب می‌شود. اتیوپی، دومین کشور پرجمعیت آفریقا، روز چهارشنبه برای شش ماه اعلام وضعیت اضطراری کرد.

به گفته رابرت مالی، از مسئولین پیشین دولت باراک اوباما که حالا رئیس «گروه بحران»، یک سازمان حقوقی حل اختلاف، است: «تنش‌های بسیاری در سطح جهان وجود دارد که اگر مسببانش بدانند آمریکا توجهی به آنها ندارد، ممکن است بسیار بدتر شوند. چنین نیست که آمریکا یا سایر کشورها فکر کنند اگر اهمیتی برای این رخدادها قائل نشوند، پس اتفاقی هم نمی‌افتد.»

نگرانی دیگر این است که در صورت شکست ترامپ، او دو ماه باقی‌مانده تا به قدرت رسیدن رئیس جمهور منتخب را صرف انجام اقدامات مهمی در سیاست خارجی می‌کند که بایدن احتمالا مخالف آن است، از جمله افزایش فشار نظامی روی ایران.

از طرف دیگر، دوره انتقال قدرت، فرصتی است که تصمیم‌گیری‌های خیالی را برای انجام برخی اقدامات آسان‌تر می‌کند. مثل زمانی که رونالد ریگان در سال ۱۹۸۸ گفتگو با سران فلسطینی را آغاز کرد، یا زمانی که بیل کلینتون از طرح صلح خاورمیانه در دسامبر ۲۰۰۰ پرده برداشت.

در حالی که ایالات متحده نفوذ خود را در زمینه مسائل حقوق بشری عمدتا از دست داده، تحلیلگران مدیریت ریسک، فعالان و ناظران جهانی، نگران افزایش فشار به معترضان نیز هستند که ممکن است در زمان انتقال قدرت در آمریکا و هنگامی که توجهات به واشنگتن است، اتفاق بیافتد.

در پی شیوع کرونا و بروز مشکلات اقتصادی، سال ۲۰۲۰ جولانگاه اعتراضات عمومی در قبالِ فساد و بدرفتاری شد، و مردم سراسر جهان با خشم در برابر دولتمردان به خروش آمدند. در چنین شرایطی اقتدارگرایان ممکن است دوره انتقال قدرت را فرصتی مناسب برای نابودی دگراندیشان بیابند. اقتدارگران حسابش را کرده‌اند که در این دوره، عملکردشان، واکنش‌های بین‌المللی به همراه ندارد و بیش از پیش می‌توانند از پاسخگویی فرار کنند.

توربجورن سولتوید، یکی از تحلیلگران گروه مشاوران مدیریت «وریسک میپل‌کرافت»، که در کنفرانس مطبوعاتی ایندیپندت شرکت کرد، می‌گوید: «این دوره انتقال قدرت در آمریکا، فرصتی آشکار برای بهره گرفتن از زمانی است که قاطعیتی وجود ندارد.»

اندرو استرولاین، از دیده‌بان حقوق بشر، می‌گوید: «رهبران برخی کشورها، شاید فکر کنند که الان فرصت خوبی برای انجام بعضی اقدامات است. آنها احساس می‌کنند که فرار از جنایت در این زمان آسان‌تر است.»

مثلا الجزایر، چند ماهی است با اعتراض‌هایی مواجه است که با حمایت نظامیان سرکوب شده است. الجزایر شاهد دستگیری روزنامه‌نگاران و شخصیت‌های اپوزیسیون و افزایش سرکوبگری است، در زمانی که توجه جهان به رقابت‌های انتخاباتی آمریکاست. در نیجریه هم اعتراض به خشونت پلیس ادامه دارد و ظاهرا نیروهای امنیتی ده‌ها نفر را کشته‌اند.

آنتونی اسکینر، از مشاوران وریسک میپل‌کرافت، می‌گوید: «شما شاهد کشورهای زیادی هستید که ثباتی ندارند و رهبرانی که راهی جز زور نمی‌شناسند و می‌دانند که آمریکا و جهانیان حواسشان جای دیگری است.»

الکساندر لوکاشنکو، رهبر بلاروس، پس از انتخابات مناقشه‌برانگیزی که منجر به اعتراضات عمومی شد، زیر فشار شدید داخلی و خارجی قرار گرفته است. از دید او، آشفتگی در واشینگتن و توجه اروپا به بزرگ‌ترین شریک نظامی و تجاری‌اش آمریکا، فرصتی می‌دهد تا لوکاشنکو به دشمنانش ضربه بزند.

تیموتی اش، اقتصاددان تحلیل‌گر بازارهای اروپای شرقی و خاورمیانه در گروه مدیریت سرمایه بلوبی، می‌گوید: «در چنین دوره‌ای هیچ‌کس نمی‌داند چه خبر است. لوکاشنکو برای سرکوب اعتراض‌ها از این حقیقت استفاده می‌کند که حواس آمریکا جای دیگری است.»

از جمله بزرگ‌ترین فرصت‌طلبان از دوره انتقالی قدرت در آمریکا، کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق هستند. رئیس جمهور روسیه، ولادمیر پوتین، سال‌هاست به دنبال راهی است که نفوذ قدرت‌های غربی در آسیای میانه و شرق اروپا را خدشه‌دار کند. تحلیل‌گران به مناقشه‌های انتخاباتی در گرجستان و تغییرات قانون اساسی روسیه اشاره می‌کنند که کرملین توانسته تا حدی اوضاع را به سود خود برگرداند.

ترکیه هم با رهبری رجب طیب اردوغان، احتمالا می‌خواهد ابتکار عمل در مدیترانه شرقی را به دست بگیرد، جایی که یونان و قبرس بر سر حق حفاری و کنترل راه‌های آبی درگیری دارند، یا لیبی، که جنگ داخلی آن پای امارات متحده عربی و روسیه را هم وسط کشیده است. آنکارا و دولت احتمالی بایدن هم ممکن است بر سر وضعیت جنگجویان کرد در عراق و سوریه، اختلاف پیدا کنند. ترکیه هر لحظه امکان دارد با حمایت از شبه‌نظامیان، نفوذش را در مناطق کردنشین افزایش دهد.

تیموتی اش می‌گوید: «ترکیه می‌خواهد ابتکار عمل را به دست بگیرد، با این هدف که در مذاکرهای آینده با آمریکا دست بالاتری داشته باشد.»

ایران هم ممکن است برای افزایش فعالیت‌های هسته‌ای، یا آزمایش سلاح‌های خود، هفته‌های پیش‌رو را فرصت مناسبی ببیند. میزان صادرات نفت ایران از ۵۰۰ هزار بشکه در یکسال گذشته، طی هفته‌های اخیر به ۱.۵ میلیون بشکه در روز افزایش یافته است، که نشان می‌دهد چین و کشورهای دیگر توجهی به تحریم‌های آمریکا برای خرید نفت ایران نمی‌کنند.

سولتود می‌گوید: «ایران شاید بخواهد شانسش را امتحان کند. اگر ایرانی‌ها می‌خواهند به سلاح جنگی دست پیدا کنند و قدرت نظامی خود را بالا ببرند، این فرصت زمان خوبی است.»

رهبران جهانی، بسته به این‌که در محاسبات خود ترامپ یا بایدن را رئیس جمهور آینده پیش‌بینی کنند، فرصت محدودی در انجام برخی اقدامات دارند، وگرنه جامعه بین‌الملل بعدا آنها را سرزنش خواهد کرد. هر حرکتی از سوی کشورهایی که تضاد منافع ژئوپولیتیک شدیدی با مواضع واشینگتن دارند، نظیر ترکیه، ایران، اسرائیل، عربستان سعودی و چین، احتمالا بر قدرت چانه‌زنی آنها با هر دولتی که کاخ سفید را به دست بگیرد مؤثر خواهد بود، چه ترامپ و چه بایدن.

مثلا کره شمالی و طالبان افغانستان، می‌توانند اقدامات تحریک‌آمیز را افزایش داده و با زمینه‌چینی‌های جدید، صحنه را برای مرتب شدن از سوی ترامپ یا بایدن، هر کدام که باشد، آماده کنند. احتمالا هیچ‌یک از این دو تمایلی ندارند که پس از آنچه که به یک درگیری سیاسی داخلی تبدیل شده با بحران بین‌المللی رو به رو شوند.

سولتود می‌گوید: «هدف نهایی این است که به نوعی تفاهم برسیم.»

انتقال قدرت در آمریکا، حتی وقتی که یک طرف، پیروز قطعی میدان بوده، همراه با دوره‌ای ناپایداری بوده است. در سال ۲۰۰۹، روزهای پیش از آن‌که اوباما قدرت را از جورج بوش تحویل بگیرد، اسرائیل، جنگی را در نوار غزه به راه انداخت که بعدها معلوم شد، اقدامی بوده برای بستن دستان دولت آینده که به نظر می‌رسید نسبت به دولت قبلی کمتر با منافع اسرائیل سر سازگاری نشان می‌دهد. وضعیت آشفته در واشینگتن ممکن است رهبران جهانی را حتی از این هم بی‌پرواتر کند.

به قول درگاه مک‌داول از گروه پریسک میپل‌کرافت: «اگر انتخابات به قدری رقابتی شود که چند ماه بی‌ثباتی به همراه داشته باشد، فرصت‌هایی ایجاد خواهد شد که فرصت‌طلبان بخواهند به سیم آخر بزنند.»

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اصغر جیلو
ایندیپندنت فارسی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.